۱۳۸۸ مرداد ۹, جمعه

توتی‌ هم سبز شد

کاپیتان توتی‌ برای جوانان سبز جنبش پیام و درود فرستاد. کاپیتان توتی‌ رو به دوربین یکی‌ از پر بیننده‌ترین تلویزیو نهای ایتالیا که به زبان انگلیسی می‌باشد به زبان فارسی‌ گفت به تمام دوستان ایرانی‌ سلام می‌کنم و دورود بر شما و لازم میباشد به این نکته اشاره کنم که کاپیتان توتی‌ همانند هر انسان با وجدانی از شهادت خانوم ندا آقا سلطان اظهار تاسف کرده و تمامی‌ حوادث اخیر ایران را دنبال می‌کند و در پایان به این نکته اشاره کنم که کاپیتان توتی‌ همراه با تیم ملی‌ ایتالیا دو بر بر در مقابل تیم ملی‌ ایران به میدان رفته است در پایان برای این بازیکن خوش اخلاق آرزوی سلامتی‌ می‌کنم سبزو پایند باشید.






2009-07-30 - Tehran - Abbas Abad

کروبی:با كتك زدن مردم و شكستن دندان هايشان نمي توانيد خاموششان كنيد

قطعه 257 بهشت زهرا عصر پنج شنبه شاهد حضور مردمي بود كه براي گرامي داشت ياد وخاطره جان باختگان حوادث 30 خرداد به انجا امده بودند ، هرچند كه اين بار نيز اين نيروهاي مستقر بودند كه سعي در متفرق كردن مردم و ممانعت از قرائت فاتحه اي توسط انان داشتند . مهدي كروبي وقتي كه وارد قطعه شد با استقبال گسترده مردمي مواجه شد كه به مانند روزهاي اخير سراسر اعتراض بودند ، در همين حال نيروي هاي امنيتي و نظامي حاضر در صحنه به او هشدار دادند تا گامي جلوتر نيايد ولي او بدون توجه به هشدارهايي كه او را از قرائت فاتحه اي در كنار مردم براي ندا آقاسطان منع مي كرد قدم به اين قطعه گذاشت . اما حضور وي و مقاومت مردم براي برگزاري مراسم چهلم جان باختگان حوادث 30 خرداد مانع از برخورد نيروهاي امنتيي و نظامي با مردم نشد و چنين بود كه مهدي كروبي تنها سكوت كرده بود و متاثر شد از رفتارهايي كه با مردم صورت مي گرفت . او بر مزار ندا رفت و در كنار مردمي كه با صداي بلند فاتحه مي خواندند برايش قران خواند و طلب مغفرت كرد . هنگامي كه به دفترش برگشت چهره اش برافروخته بود نه از آفتاب گرم تابستان بلكه از برخوردهايي كه با مردم صورت گرفته بود و چنين بود كه در پاسخ به سوالاتي كه از حادثه 8 مرداد بر مزار جان باخته 30 خرداد پرسيدم با اندوه و تاثر پاسخ داد . او متاثر بود از انكه اينك برخلاف وعده هايي كه به مردم داده شد با انان رفتار مي شود و چنين بود كه هشدارهايي به مسئولان و بزرگان كشور داشت . او از بزرگان كشور درخواست كرد تا به مانند روزهاي پس از فوت امام (ره) رفتار نكنند و اين بار هشدارهاي او را جدي بگيرند نه انكه زماني او در مقام رييس مجلس سوم ، بزرگان كشور را نسبت به انحراف و انحصار آگاه كرده بود ولي به او توجهي نكرده و اينك همان مخاطبانش معترض شده و يا سكوت پيشه كرده اند . گفت وگوي كوتاهي را همان عصر پنج شنبه با مهدي كروبي داشتم كه در نخستين پرسش تحليل او را از رفتار وزارت كشور دولت نهم براي عدم ارائه مجوز پرسيدم واينكه چطور شد كه تصميم برآن گرفته شد كروبي و موسوي به بهشت زهرا بروند . پرسش چنين بود : اوايل هفته گذشته درخواستي از سوي شما و موسوي براي برگزاري مراسم جان باختگان 30 خرداد در مصلي بزرگ تهران ارائه شد وليكن دو روز پس از ان مديركل سياسي وزارت كشور با ادبياتي خاص دولتمردان نهم اعلام كرد

پليس تهران: ۵۰ نفر در تجمعات روز پنجشنبه بازداشت شدند

عزيزالله رجب‌زاده، فرمانده نيروی انتظامی تهران، روز جمعه گفت که در تجمعات روز پنجشنبه به مناسبت چهلم کشته‌شدگان وقايع اخير، حدود ۵۰ نفر بازداشت شده‌اند. روز پنجشنبه به مناسبت چهلم کشته‌شدگان راه‌پيمايی اعتراضی سی خردادماهT، تجمع‌هايی در بهشت زهرای تهران و همچنين خيابان‌های مرکزی تهران و دیگر شهرهای ایران برگزار شد.«بازداشتگاه کهريزک زير نظر مراجع قضايی بود» عزيزالله رجب‌زاده همچنين در گفت‌وگو با خبرگزاری دانشجويان ايران، ايسنا، گفته است که بازداشتگاه کهريزک زير نظر مراجع قضايی بوده است. بسياری از دستگيرشدگان حوادث پس از انتخابات ايران در بازداشتگاه کهريزک در جنوب تهران نگهداری می‌شدند، ولی مقامات دولتی ايران اوايل هفته جاری اذعان کردند که این بازداشتگاه به دليل «غيراستاندارد» بودن به دستور رهبر ايران بسته شده است. فرمانده نيروی انتظامی تهران بزرگ درباره اين بازداشتگاه گفته است: «بازداشتگاه کهريزک زير نظر مراجع قضايی بوده و نيروی انتظامی تنها می‌تواند هر فردی را ۲۴ ساعت در بازداشتگاه نگه دارد و تنها زمانی که حکم قضايی داشته باشد، فردی را زمان بيشتری بازداشت می‌کند و اين در حالي است که بازداشتگاه کهريزک نيز بازداشتگاه موقت محسوب نمی‌شد.» اين در حالی است که حميد درخشان‌نيا، قائم مقام رييس دادگستری تهران، روز پنجشنبه، گفته بود که دادگستری تهران از دو سال پيش خواهان تعطيلی بازداشتگاه کهريزک بوده است. آقای درخشان‌نيا با اشاره به اين که بازداشتگاه کهریزک «زيرنظر سازمان زندان‌ها» نبوده است «از بی‌‌تفاوتی دوساله نسبت به ....

با بستن کهریزک نه دهان مردم بسته می شود و نه دفتر جنبش ضد کودتا !

هرگز در جمهوری اسلامی ماجرای شکنجه و اعدام در چنین وسعتی درجامعه به آگاهی عمومی تبدیل نشده بود که اکنون شده است. جنبش سبز ضد کودتا حتی اگر همین یک دستآورد را داشته باشد، ملی ترین آگاهی عمومی است.

مردم ایران در وسیع ترین سطح ممکن، در عرض 40 – 50 روز با فجایعی آشنا شدند که در بازداشتگاه های مخفی و علنی، زندان ها مشهور و غیر مشهور جریان داشته و دارد. مردم تازه فهمیدند دستبند قپانی یعنی چه؟ اعتراف زندانیان چگونه زیر شکنجه گرفته می شود، شکنجه گران چگونه مداح اهل بیت اند و یا درجات سپاهی و انتظامی دارند و یا حتی عضو شورای انقلاب فرهنگی اند و یا سرپرست روزنامه!( رحیم پورازغدی در شورای انقلاب فرهنگی و شریعتمداری سرپرست کیهان). اینها دستآوردهای کوچکی نیست. این که چنین دستآوردی به قیمت جان عده ای در این 40 – 50 روز تمام شد تلخ است و فاجعه بار، اما برای این شناخت بالاخره باید ملت ایران بهائی می پرداخت که درجریان کودتای اخیر پرداخت.

همین شناخت به رهبر جمهوری اسلامی امکان مانور نداد تا با فرمان بستن "سوله کهریزک" مانع اطلاع مردم از فاجعه بازداشتگاه های مخفی شود. هر جنازه ای که از سوله کهریزک و یا بازداشتگاه زیر زمین وزارت کشور بیرون آمد، با خود آگاهی و نفرت از کودتاچیان را به همراه آورد. همین آگاهی است که اکنون باعث شده تا کودتاچیان هم بدانند که اعتراف گیری و پخش تلویزیونی اعترافات تنها می تواند خشم مردم را بیشتر کند. تمام جنایاتی که در این دوران انجام شده را مردم به حق به حساب رهبر و رئیس دولتش گذاشته اند. به همین دلیل است که وقتی شیاد و آدم کشی بنام احمدی نژاد نامه رافت اسلامی برای رئیس قوه قضائیه می نویسد مردم می شنوند و تف به زمین می اندازند. رئیس دولت کودتا، در بزرگترین وزارتخانه اش بازداشتگاه کودتا درست کرده و حالا نامه رافت اسلامی می نویسد!

کسانی که از بازداشتگاه کهریزک جان به سلامت برده اند، در روزهای اخیر روی وبلاگ ها از فجایعی نوشته اند که خود شاهد آن بوده اند. از مرگ و قتل و شکنجه، از حضور دو نوبته سردار رادان جانشین فرمانده نیروی انتظامی در این بازداشتگاه و شلاق زدن بازداشتی های تظاهرات مسالمت آمیز. شلاق زدن مردم که جرمشان مخالفت با کودتاست. رهبر اگر یک سر سوزن صداقت در وجودش بود، دستور بازداشت شکنجه گران و فرماندهان آنها را می داد، دستور بازداشت فرمانده نیروی انتظامی و جانشین او را می داد. اما کسی که خود در کودتا سهم نخست را دارد و دولتی فاشیستی را بر سرنوشت کشورحاکم کرده، چگونه می تواند گریبان مجریان کودتا را بگیرد؟ چاقو در کجای دنیا دسته اش را بریده که در جمهوری اسلامی ببرد.

خشم و نفرت از رهبر و حکومتش روز به روز متراکم تر می شود و در بانگ الله اکبرهای شبانه که علیرغم همه عواقب امنیتی آن از 23 خرداد تاکنون ادامه دارد بازتاب می یابد.

محمد خاتمی: بازداشتگاه غیر استاندارد یعنی چه؟ جنایت کرده اند و جنایت می کنند!

محمد خاتمی دیدار با اعضای فراکسیون خط امام مجلس با تاکید بر رسیدگی هرچه سریعتر به عاملان جنایات اخیر در بازداشتگاه‌هایی که غیراستاندارد عنوان شده‌اند، به نمایندگان مجلس پیشنهاد داد که طرح تحقیق و تفحص از روند برگزاری انتخابات را در دستور کار خود قرار دهند . او گفت که در فضای ناگوارموجود، باید از تلاش مجلس به طور عام و فعالیت‌های دلسوزانه و خیرخواهانه اقلیت مجلس به طور خاص تشکر کرد.

اما مساله این است که چرا مجلس که باید در راس امور باشد اقدام هایش به نتیجه نمی رسد؟ و چرا دست هیات منتخب مجلس برای رسیدگی به فجایع اخیر بسته می شود؟ و چرا حتی هیات منتخب ریاست محترم قوه قضاییه که دو سه هفته پیش خبر تشکیل آن داده شد اجازه نیافت کاری کند؟

با دستور اخیر رهبر برای برخورد با مسائل و فجایع، موقعیت تازه‌ای پیش آمده است و باید واقعا ابعاد فاجعه را بررسی کرد و با عوامل آن برخورد جدی شود.

خون‌هایی ریخته شد، به خانواده‌های فراوانی آسیب‌های روحی و مادی وارد آمده است. ملت مورد اهانت قرار گرفته است. رفتارهای بد و غیر قانونی و غیر شرعی با مردم و با بازداشت‌شدگان صورت گرفته است که اینها همه باید ریشه‌یابی و حقیقت هم برای مردم روشن شود و هم با ریشه قضایا برخورد جدی شود.

کافی نیست که گفته شود یک بازداشتگاه غیر استاندارد تعطیل شد؛ غیر استاندارد یعنی چه؟ یعنی مثلا هواکش آن درست نبود؟ یا دستشویی ها تمیز نبوده است؟ خیر! جنایت‌هایی رخ داده است؛ جان‌هایی باخته شده است و رفتارهایی با جوانان و زنان و مردان عزیز صورت گرفته است. وقتی در زندان‌های در دست بیگانگان چنین جنایاتی صورت می گیرد همه بر آشفته می شوند و فریاد می زنند و امروز باید با این مسائل برخورد شود.

در مورد زندانیان و بازداشت‌شدگان هم قضیه به همین صورت است البته که باید آزاد شوند ولی کافی نیست.

رفتارهای نادرستی به نام بازجویی شده و می‌شود، اینها همه برای انقلاب و جامعه زیان بار و بر خلاف قانون و انصاف است. باید با عاملان این رفتارها و اقدامات برخورد قانونی شود و حق و حرمت‌هایی که مورد تعدی قرار گرفته است جبران شود.

اگر جرمی هست اولا باید مدارک دقیق و روشن باشد نه ادعاهایی که می شود یا شایعه‌هایی که درباره اعتراف‌گیری صورت می‌گیرد و در مرحله بعد هم دادگاه صالحه و علنی و با حضور هیات منصفه و وکیل متهم باید به این اتهامات رسیدگی کند.

اگر یک قطره خون هم اگر ریخته شود فاجعه است؛چه رسد به آنچه رخ داده است.

مهمتر از اینها لطمه‌ای است که به اعتماد عمومی وارد شده است و باید آن را ترمیم کرد.

برای ترمیم اعتماد عمومی هر هزینه‌ای هم که پرداخت شود زیاد نیست، اما با این حال اگر کسی از سر خیرخواهی پیشنهادی برای رفع ظلم و ترمیم اعتماد عمومی می‌دهد با امواج تهمت و دروغ و نسبت‌های ناروا روبرو می‌شود و اتهام زنندگان و غوغاگران با امنیت خاطر به کار خود ادامه می‌دهند.

در این مدت ببینید تا چه حد علما و شخصیت‌های موجه و نخبگان و مردم مورد اهانت قرار گرفتند، در حالی‌که باید با افراد و جریان‌های طراح و مجری جنایات برخورد جدی شود.

چرا اعتراضات و انتقادات مراجع و علماء و نخبگان و افراد جبهه رفته و میلیونها از مردم شریف که رشد و شعور خود را به خوبی نشان داده‌اند به روند انتخابات و وقایع ناگوار پس از آن مورد توجه قرار نمی‌گیرد؟

۱۳۸۸ مرداد ۸, پنجشنبه

Iran holds some of the world's biggest oil

Iran holds some of the world's biggest oil reserves, but it imports 40 percent of its gasoline to meet growing demand. U.S. lawmakers hope that by cutting off the country's motor fuel, Tehran will abandon its nuclear program, which they fear could be used to make weapons.

Iran says its nuclear program would be used for peaceful purposes to generate electricity.

The Senate included language to go after Iran's gasoline suppliers in an $34 billion energy and water spending bill that the chamber approved late on Wednesday. The measure must now be reconciled with a similar bill passed by the House of Representatives.

"Congress has embraced the idea of using Iran's economic Achilles' Heel -- its heavy dependence on gasoline imports ... to pressure the regime into giving up its illegal nuclear weapons program," said Mark Dubowitz, Executive Director for the Foundation for Defense of Democracies.

The U.S. emergency petroleum reserve was created by Congress in the mid 1970s after the Arab oil embargo. The stockpile is near capacity, holding some 724 million barrels of crude at four underground storage sites in Texas and Louisiana.

However, the Energy Department previously has awarded contracts to supply crude to the U.S. reserve to three of Iran's gasoline suppliers: Vitol [VITOLV.UL], Royal Dutch Shell Plc (RDSa.L) and Glencore.

Such companies would be barred from making similar oil deliveries in the future, if Iran does not agree to negotiate the end to its nuclear program by the time of the G-20 Summit that will be held in September. (Editing by Walter Bagley)

La policía disuelve el homenaje a las víctimas de la oposición iraní

Los agentes detienen a varias personas en el cementerio donde se concentraban los opositores.- Musaví, forzado a abandonar el acto, que celebra los 40 días de la muerte de Neda, símbolo de la revuelta

La policía disuelve el homenaje a las víctimas de la oposición iraní

جمعیت بی شمار در بهشت زهرا


سر دادن شعار در مترو پس از بازگشت از بهشت زهرا


memorial of martyrs, 30 July 2009 , چهلم شهدا 8 مرداد خیابان بهشتی


Special Guards, Tehran, 8 Mordad (30 July) 18:30

We're all nedas, Sohrabs and Mohsens

سیل جمعیت خروشانی که از ایستگاه متروی عباس‌آباد/مصلی به راه افتادند در چهارراه تخت‌طاووس-روزولت(مطهری-مفتح) بین اداره‌ی مخابرات/ پست و ساختمان صدا و سیمای نظام مقدسِ حضرت آقا، مردمی که تا آن‌جا دست کم یک بار مورد حمله‌ی بسیجی‌های سرسپرده‌ی رهبر معظم(شون) قرار گرفته بودند. (برای حفظ حریم شخصی هم‌وطنان حاضر در راه‌پیمایی، فریم‌هایی که چهره‌ی افراد در آن‌ها مشخص بود، حذف شده‌اند.)

۱۳۸۸ مرداد ۶, سه‌شنبه

انتخاب تشیع از ابتدا مشروعیت الهی بود


پس از برگزاری دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری ایران و برگزاری دو نماز جمعه پس از آن که یکی به امامت آیت الله خامنه ای و دیگر به امامت اکبر هاشمی رفسنجانی برگزار شد، بحث درباره سرچشمه مشروعیت حاکمان در ایران از یک بحث محدود به دامنه رسانه ها و مردم کشیده است.

پاره ای از نزدیکان به آیت الله خامنه ای مشروعیت را با استناد به برخی روایات شیعی و نظرات آیت الله خمینی "الهی" می دانند و شمار دیگری از که به دنبال صورتی عرفی از حاکمیت هستند، باز هم به استناد به آرای آیت الله خمینی و برخی از روایات و آیات قران، رای مردم را مشروعیت دهنده به حاکمان می خوانند.

آیت الله خمینی در این موارد به صراحت نظر نداده است.

"اگر نگاه کنید از زمانی که تسنن و تشیع به عنوان دو شاخه بزرگ اسلامی تشکیل شد، حقیقت این است که نزاع بر سر مشروعیت بود. اهل سنت به دنبال مشروعیت سنتی رفتند و ابوبکر به عنوان خلیفه انتخاب شد. اما شیعیان از همان ابتدا به دنبال مشروعیت کاریزماتیک و الهی بودند و اعتقاد داشتند به دلیل نصب الهی که برای آنها وجود داشته، حکومت، حق حضرت علی و فرزندانش است. تا امروز هم این داستان ادامه دارد."

که آیت الله خمینی بحث ولایت فقیه را مطرح می کرد، تکیه به نیابت از امامان معصوم کرد. "این معنایش این است که همان مشروعیت الهی و کاریزماتیک و الهی امام معصوم منتقل می شود به ولی فقیه. پس اگر به دل تئوری ولایت فقیه آیت الله خمینی وارد شوید، قصه همین است. یعنی مشروعیت در اصل از خداوند و پیامبر گرفته می شود و فره ایزدی که شخص در اثر اتصال با این بزرگان پیدا می کند، او را شایسته حاکمیت قرار می دهد."

اما در شرایطی که محمود احمدی نژاد و نظریه پردازن نزدیک به او از جمله محمد تقی مصباح یزدی، همواره براین نکته تاکید دارد که این دولت به دنبال تشکیل حکومت اسلامی است و می خواهد این نظام را به دست "صاحب اصلی اش" برساند و در احکامی که صادر می کند دلبستگی به امام دوازدهم شیعیان را ملاک می دهد، مردم و رضایت مندی آنها در حکومت اسلامی، موضوع پرسش قرار می گیرد.ولی امر وکیل الرعایا نیست، ما در تاریخ ایران کریم خان زند را داشته ایم که خود را وکیل الرعیا می نامید اما ولی فقیه، ولی مردم است. ولایت فقیه یعنی خواجگی، یعنی سروری، این غیر از وکالت است، غیر از نیابت از مردم است."

باید در مفهوم ولایت فقیه در ایران صراحت به خرج داده نمی شود چرا که این موضوع چهره ای ناخوشایند نیز دارد ولی حقیقتا قصه ولایت فقیه این است."

مشروعیت یک امر بیرون دین است نه در درون دین. شما به این مستندات درون دینی هرچه بیشتر [برای مشخص شدن پایه مشروعیت حکومت] استناد کنید، آب تیره تر و داوری مشکل تر خواهد شد."

در پی وقایع اخیر در ایران و اعتراض های مردمی در این کشور به حوادث صورت گرفته پس از انتخابات، آیت الله حسینعلی منتظری از مراجع تقلید بلند مرتبه شیعه اخیرا در پاسخ به پرسش های شرعی مقلدانش گفته است که تصدی مسئولانی که عدالت و امانتداری را از دست می دهند مشروعیت ندارد و متولی امور جامعه که "با احکام شرع، موازین عقل و میثاق های ملی" عمدا مخالفت کند "جائر و ولایتش جائرانه است."

آقای سروش از زمان حضورش در لندن، در جلسات مختلف مورد این پرسش قرار گرفته که مصداق این فتوا چیست و حاکم جائر کیست و منظور آیت الله منتظری که بوده است؟

او در گفت و گو با بخش فارسی بی بی سی دیدگاه آیت الله منتظری را نظر فقیهی محترم خواند که بر اساس جایگاه اش تعیین مصداق نمی کند و این وظیفه مقلدانش است که تطبیق به مصداق کنند که چه کسی مشمول این فتوا است.

اما سروش درباره نقش "فتوا" در حکومت دموکراتیک دیدگاه روشنی دارد: "باید به سویی برویم که در آن نتوان با فتوای هیچ مفتی ای کسی را نصب کرد یا کسی را عزل کرد. البته ما در یک شرایطی به سر می بریم که خود نظام ما فتوا را مهم و محترم می شمارد. تمام نکته همین است که در یک نظام دمکراتیک اساسا این بساط باید جمع شود. ما قانون داریم و قانون داریم و همین."

آقای سروش درباره دخالت دادن هرچه بیشتر احکام فقهی در اداره امورکشور، به تازگی به بی بی سی فارسی گفته است "وقتی شما فتیله بعضی از این احکام را بالا بکشید چراغ دین دود می زند و همه خانه آتش می گیرد. لذا اتفاقا در جامعه چند فرقه ای [که در آن انواع دینداران و حتی بی دینان وجود دارند] باید این فتیله را پایین نگه داشت تا همگان بتوانند در این جامعه فعالیت کنند."

جان باختگان تا حد مرگ شکنجه شده اند



در حالی که نگرانی ها از وضعیت باز داشت شدگان به دلیل انتشار خبر شیوع بیماریهای عفونی در زندان و همچنین اخبارمربوط به شکنجه بازداشت شدگان فزونی گرفته است، روز یکشنبه پیکر یک شهید دیگر به خانواده او تحویل و هویت یک جان باخته دیگر نیز اعلام شد.

رامین قهرمانی، متولد 1358 دو روز پس از آزادی در بیمارستان جان سپرد. سایت نوروز در گزارشی از جزئیات شهادت رامین قهرمانی نوشته است که او را مدتی طولانی از پا آویزان کرده بودند. بر اساس این گزارش در درگیری های روزهای پس از انتخابات، ماموران از طریق دوربین مداربسته یک بانک چهره رامین قهرمانی را شناسایی وبرای دستگیری وی به منزلش مراجعه می کنند و به دلیل عدم حضور رامین در منزل به مادر او می گویند که فرزندش باید هرچه زودتر خود را معرفی کند.

مادر رامین نیز با استناد به بی گناهی پسرش و با این استدلال که فرزندش کاری جز اعتراض آرام انجام نداده است، همراه با او به محلی که ماموران گفته بودند مراجعه می کند و فرزندش را تحویل می دهد؛ رامین قهرمانی 15 روز بعد از اینکه با پای خود برای دفاع از بی گناهیش رفته بود، با بدنی که آثار شکنجه بر آن نمایان بود، از زندان آزاد شد.

او پس از آزادی به مادرش می گوید که چندین روز از پا او را آویزان کرده اند. او چند روز پس از آزادی به دلیل لخته های خون موجود در سینه اش در بیمارستان بستری شد و چند روز بعد هم به شهادت رسید.

خانواده قهرمانی، تحت تدابیر شدید امنیتی فرزند خود را به خاک سپردند؛آن هم در حالی که به شدت از خبررسانی منع شده بودند.

قربانی دیگر

پیکر امیر جوادی فر هم روز یکشنبه به خانواده اش تحویل وروز گذشته در بهشت زهرا به خاک سپرده شد. او در جریان تظاهرات روز 18 تیر بازداشت شده بود. روز شنبه، سوم مرداد ماه از طرف پلیس امنیت شهرری با پدر وی تماس گرفته و گفته بودند بروید جسد پسرتان را از پزشکی قانونی کهریزک تحویل بگیرید.

امیر جوادی فر، دانشجوی رشته مدیریت دانشگاه آزاد قزوین بود و به نوشته روزنامه سرمایه مقام‌های امنیتی از خانواده وی خواسته‌اند اعلام کنند فرزندشان از قبل دچار بیماری ریه بوده است.آنها همچنین از خانواده این جوان امضا گرفته اند که تشییع جنازه فقط با حضور افراد فامیل و خودی برگزار شود و شعاری در آن داده نشود.

در سه روز اخیر، پس از محسن روح الامینی، امیر جوادی فر دومین نفری است که بر اساس اخبار موثق در زندان و بر اثر شکنجه و ضرب و شتم درگذشته است. محسن روح الامینی نیز که جزو بازداشت شدگان اعتراضات 18 تیر بود، به گفته خانواده اش شکنجه و دهان او خرد شده بود.

سایت موج آزادی خبر داده است که امیر جوادی فر هم در روز 23 تیر در زندان کشته شد. ده روز جسدش را در سردخانه نگه می‌دارند و 3 مرداد به خانواده‌اش برای تحویل جسد خبر می‌دهند. پزشکی قانونی علت مرگ را ایست تنفسی به خاطر خونریزی ریوی اعلام کرده است.

ندا آقا‌سلطان، سهراب اعرابی، اشکان سهرابی، یعقوب براویه، مسعود هاشم‌زاده و کیانوش آسا جوانان دیگری هستند که بعد از کودتای22 خرداد کشته شده اند. تاکنون خانواده های هیچ کدام از این جانباختگان اجازه سوگواری و برگزاری مراسم در مساجد را نیافته اند و در حالی که اعلام شده بود مراسم محسن روح الامینی در مسجد بلال برگزار خواهد شد. این مراسم هم لغو شد.

جنبش سبز



اخرين عكس از شهيد مصطفي غنيان پس از شهادت

روحش شاد و يادش گرامي باد

رایزنی مراجع تقلید و علما برای هجرت به نجف اشرف


خبرهایی درباره ملاقات آیات عظام موسوی اردبیلی و شبیر زنجانی به منظور هجرت از حوزه قم به حوزه نجف اشرف
‏دفتر آيت الله العظمى منتظرى : ‏طى روزهاى گذشته دو تن از مراجع عظام تقليد، حضرت آيت الله العظمى موسوى اردبيلى و حضرت آيت الله العظمى‏ ‏شبيرى زنجانى با آيت الله العظمى منتظرى ديدار كردند. ‏ ‏در اين ديدار كه در دهكده خاوه ار توابع شهر قم (محل سكونت تابستانى آيت الله العظمى منتظرى ) صورت گرفت ،‏ ‏فقهاى ثلاث پيرامون مسائل فقهى و سياسى روز تبادل نظر كردند. ‏ ‏همچنين در اين ديدار آيت الله العظمى منتظرى به خاطر حادثه رانندگى كه براى آيت الله العظمى شبيرى زنجانى پيش‏ ‏آمده و منجر به مصدوميت معظم له از ناحيه پا شده ، از خداوند طلب شفاى عاجل و كامل نمودند. ‏ ‏‏

رایزنی مراجع تقلید و علما برای هجرت به نجف اشرف

.در همین راستا یک منبع آگاه پس از اعلام این خبر به پایگاه خبری "شیعه آنلاین"، گفت: پیش‌بینی می‌شود این مراجع تقلید عظام وعلما، طی چند روز آینده، تصمیمی جدی در این باره بگیرند.گفتنی است به نظر می‌رسد برخی تصمیمات اخیر در تعیین بعضی افراد در پست‌های ارشد دولتی، که با مخالفت مقام معظم رهبری نیز مواجه شد، خشم شدید مراجع تقلید و علما را برانگیخته و احتمالا موجب اتخاذ چنین تصمیمی شده است. این منبع آگاه همچنین گفت: اخبار موجود حاکي از آن است که حوزه نجف و مراجع تقلید این شهر نیز آمادگی خود را برای استقبال از این مراجع و علما، اعلام کرده اند
پیوند مطلب:

.
امروز ، روز ریزش است. به گواهی اعداد و ارقام
.
یکی از این ریزشیها "انصار نیوز " است که نوشته
آیا رفتار این روزهای احمدی‌نژاد مانند «تسو» نیست که پس از به قدرت رسیدن، مخالفان خود را یکی پس از دیگری به قتل رسانده و از سر راه برمی‌داشت؟مسأله دیگری که در کنار برکناری‌ها جای طرح دارد، انتصابات آقای احمدی‌نژاد است. حضرت امام قدس سره الشريف درباره جایگاه تنفیذ رأی مردم به رئیس‌جمهور منتخب توسط ولی‌فقیه می‌فرمایند«ولایت فقیه اگر در کار نباشد، طاغوت است اگر به امر خدا نباشد. رئیس‌جمهور با نصب فقیه نباشد، غیرمشروع است؛ وقتی غیرمشروع شد، طاغوت است. طاغوت وقتی از بین می‌رود که به امر خدای تبارک و تعالی کسی نصب شود
«اگر چنانچه فقیه در کار نباشد، ولایت فقیه در کار نباشد، طاغوت است. یا خدا یا طاغوت. یا خداست یا طاغوت، اگر به امر خدا نباشد، رئیس‌جمهور با نصب فقیه نباشد، غیرمشروع است؛ وقتی غیرمشروع شد، طاغوت است؛ اطاعت او اطاعت طاغوت است؛ وارد شدن در حوزه‌ او وارد شدن در حوزه طاغوت است. طاغوت وقتی از بین می‌رود که به امر خدای تبارک و تعالی یک کسی نصب بشود.»براین اساس، انتصاب‌های این روز‌هاي آقای احمدی‌نژاد برای دولت دهم، چه مشروعیتی دارد؟حضرت آیت الله علم الهدی فرمودند
«انتصابات قبل از تنفیذ مقام ولایت، خلاف شرع و غیرقانونی است.»این عزل و نصب‌ها چه تناسبی با ولایت‌مداری آقای احمدی‌نژاد دارد؟آیا آقای احمدی‌نژاد مطمئن است رأی ایشان توسط ولی فقیه تنفیذ خواهد شد؟آیا انتصاب‌های پیش از تنفیذ و تحلیف، - در عین بدعت- دهن کجی به ارکانی از نظام همچون رهبری و مجلس نیست؟آیا وظیفه قانونی رهبری و مجلس ایجاب نمی‌کند که هم با صراحت در مقابل بدعت‌های این‌چنینی ایستاده و هم از به قدرت رسیدن افراد بی‌کفایت یا کسانی که ممکن است شایستگی‌شان را از دست داده باشند، جلوگیری نمایند؟!ولی فقیه نیز ممکن است شایستگی خود را از دست دهد تا چه رسد به دیگران!حضرت زهرا - سلام الله علیها- در خطبه‌ای‌ پس از غصب خلافت مولا می‌فرمایند: «اكنون اين شتر شيرده خلافت را بگيريد و ببريد و به ناحق غصب كنيد؛ اما بدانيد كه پاى شتر خلافت و فدك مجروح است و پشت وى زخم و غبار و ننگ آن تا هميشه باقى است
ریزش دوم
.

مکانهای تجمع ۲۹ مرکز استان ، پنج شنبه 8 مرداد ساعت 6 بعدازظهر

ایران فقط تهران نیست ، تمام شهرهای ایران بپا خیزید / شیراز : فلکه گاز (آلترناتیو اول بلوار ارم – آلترناتیو دوم فلکه نمازی ) مشهد : پارک ملت (آلترناتیو اول بلوار سجاد – آلترناتیو دوم فلکه احمد آباد) اصفهان : سی و سه پل (آلترناتیو اول چهارراه نظر – آلترناتیو دوم میدان فیض) تبریز : چهارراه آبرسان (آلترناتیو اول میدان دانشسرا – آبترناتیو دوم میدان قونقا ) گرگان : خیابان شالیکوبی ( آلترناتیو بلوار ناهارخوران ) اهواز : چهارراه نادری (آلترناتیو اول زیتون کارمندی – آلترناتیو دوم فلکه سوم کیانپارس) ارومیه : میدان مرکزی (آلترناتیو خیابان خیام ) یزد : چهارراه دولت آباد (آلترناتیو میدان امیرچخماق) بندرعباس : مقابل مجتمع ستاره جنوب (آلترناتیو میدان ولیعصر) رشت : سه راه حاجی آباد (آلترناتیو اول پارک شهر ، آلترناتیو دوم میدان لاکانی) بوشهر : میدان امام (آلترناتیو خیابان مطهری) اراک : میدان باغ ملی (آلترناتیو دروازه تهران) کرمانشاه : میدان جوانشیر (آلترناتیو چهارراه جوانشیر) قم : میدان سعیدی (آلترناتیو میدان مطهری) قزوین : میدان آزادی (آلترناتیو میدان عارف قزوینی) اردبیل : چهارراه امام (آلترناتیو میدان آزادی) همدان : میدان امام (آلترناتیو میدان بوعلی) ایلام : میدان امام (آلترناتیو چهارراه جمهوری) کرمان : میدان آزادی (آلترناتیو میدان باغ ملی) خرم آباد : میدانآزادی (آلترناتیو پارک شریعتی) سنندج : میدان اقبال ( آلترناتیو پارک استقلال) بیرجند : میدان دوم رحیم آباد (آلترناتیو میدان اول) بجنورد : روبروی مجتمع ارم (آلترناتیو چهارراه مخابرات) ساری : سه راه قارن (آلترناتیو فلکه ساعت) سمنان : میدان معلم (آلترناتیو میدان مطهری) یاسوج : میدان هفت تیر (آلترناتیو پارک چمران) زاهدان : پاساژ قائم (آلترناتیو میدان آزادی) زنجان : سبزه میدان (آلترناتیو حسینیه اعظم) شهرکرد : میدان فردوسی (آلترناتیو چهارراه بازار)






خشم خامنه ای از خود رایی و بی توجهی احمدی نژاد



آنگونه که از شواهد متقن و غیر قابل انکار بر می آید معظم له به شدت از اقدام نسنجیده احمدی نژاد در ترتیب اثر ندادن به نامه ایشان و تعلل 6 روزه نسبت به آن و همچنین دهن کجی به رهبری با گماردن مشایی به پست ریس دفتری و نیز پاسخ تحقیرآ میز احمدی نژاد به معظم له (با عبارت ایام عزت مستدام ) خشمگین است . افشای این خبر و اخبار مرتبط با آن به قدری موجبات روان پریشی را حتی در میان افراطی ترین حامیان اصول گرایان برانگیخته است که سایت انصار نیوز نیز امروز با درج مطلبی با این مضمون به شدت نسبت به آن موضع گیری کرده است : ” آیا وظیفه قانونی رهبری و مجلس ایجاب نمی‌کند که هم با صراحت در مقابل بدعت‌های این‌چنینی ایستاده و هم از به قدرت رسیدن افراد بی‌کفایت یا کسانی که ممکن است شایستگی‌شان را از دست داده باشند، جلوگیری نمایند؟! ولی فقیه نیز ممکن است شایستگی خود را از دست دهد تا چه رسد به دیگران! به عنوان شاهد مثال می توان به اقدام روز گذشته سازمان صداو سیما در تغیر ضرب آهنگ مواضع یک طرفه درحمایت از احمدی نژاد و اقدام به طرح مواضع انتقادی نسبت به اقدامات اخیر احمدی نژاد اشاره نمود که درنوع خود بی سابقه است . هرچند بسیاری از ناظران این اقدام را ترفند و سناریوی جدید نظام برای بازگرداندن اعتماد از دست رفته مردم ارزیابی می کنند اما عمق بحران در لایه های مختلف نظام بیانگر تطور و صف بندی تازه ایی میان مجمع الجزایر قدرت در درون نظام است که حکایت از ساختار متزلزل ، ژله ای و روبه افول آن می باشد

تصوير اغتشاشگري از سر تا پا سبز با سلاح سرد در دستش


تاریخ جنایت در بازداشتگاهها را به پای اسلام خواهد نوشت


یادتان هست چند هفته گذشته صدا و سیما چه قشقرقی برای کشته شدن یک خانم محجبه در آلمان براه انداخته بود؟ یادتان هست چقدر سر و صدا براه انداختند و چه کولی بازی درآوردند؟ حتی از شورای امنیت خواستند که آلمان را بخاطر این اتفاق محکوم کند! یادتان هست مراجع و روحانیون اطلاعیه ها دادند و دولتهای غربی را محکوم کردند؟ حالا بفرمایید در کشور امام زمان ببینید توی زندان کهریزک سربازان امام خامنه ای با یک خانم محجبه چگونه رفتاری داشتند: (منبع خبر): «... بر اساس گزارش رسیده به «موج سبز آزادی» یک خانم محجبه که در روزهای تبلیغات انتخاباتی با خودروی شخصی خود اقدام به پخش سی‌دی «نود سیاسی» می‌کرده، به همین خاطر پس از انتخابات شناسایی و در منزل خود بازداشت می‌شود. وی خبر داده که در مدت بازداشت، بارها مورد ضرب و شتم مأموران مرد قرار گرفته، بازجوها مرتبا با الفاظ رکیک و ناسزا به توهین و تحقیر وی می‌پرداخته‌اند و حتی مإموران مرد موهای او را می‌کشیده و دائما با تماس بدنی، او را مورد آزار قرار می‌داده‌اند تا اعتراف کند که با برخی چهره‌های سیاسی، رابطه‌ی نامشروع داشته است. این گزارش حاکی است وی پیش از آزادی مجبور شده نوشته‌ای را امضا کند مبنی بر اینکه در زندان با وی هیچ‌گونه بدرفتاری نشده و حتی هفته‌ای دو بار هم در زندان چلوکباب خورده است! گزارش دیگری که یکی از بازداشت شدگان هفته اول پس از انتخابات، پس از آزادی در اختیار «موج سبز آزادی» قرار داده، حاکی است که به محض انتقال وی به پاسگاه کلانتری و در ابتدای ورود به این پاسگاه، وی و دیگر بازداشت شدگان به شدت کتک خورده‌اند. او همچنین یکی از شکنجه‌های تحقیرآمیز صورت گرفته را این‌گونه توصیف کرده که: بازداشتی‌ها را در کف توالت پاسگاه می‌خواباندند، سربازی پایش را پشت گردنشان می‌گذاشت و آنها را مجبور به لیس زدن توالت می‌کرد....»

۱۳۸۸ مرداد ۵, دوشنبه

چی شد که اینجوری شد ؟


اینهمه فاصله بین ما از کجا پدید آمد ؟ ما که هموطن بودیم ، هم کیش ، هم آئین ... ما که خواهر و برادر بودیم ، ما که درکنار هم بودیم . اما واقعا در کنار هم بودیم ؟ نه به خاطراتم که رجوع میکنم نبودیم ، سالهاست که کم کمک از هم جدا شدیم ، از همانروز که تو شدی مومن و پاک و مقدس و انقلابی ، من شدم کافر و ملحد و بدحجاب و ارازل و اوباش و ضد انقلاب ...اما واقعا تو اون بودی که میگفتی و میگفتن ؟ یا من اون بودم که میگفتی و میگفتن ...؟ اصلا چرا همیشه تو میگفتی و اونا ...؟ چرا هیچوقت من هیچی نگفتم ؟ چرا هیچوقت به من اجازه ندادی حرف بزنم ؟ خودمو تعریف کنم ؟ انگ زدین ، منم شدم اون چیزی که شما میگفتین ... چقدر حقوق اجتماعی رو بخاطر این انگهای شما از دست دادم ؟ نقاق از همون روزها پدیدار شد ، همون روزهایی که تو امر به معروف میکردی و نهی از منکر ، اما اگر من میخواستم از معروف و منکری که باورش دارم بگم ، گوشاتو می بستی ، انگار این حق فقط به تو داده شده بود ... تفرقه از همون جایی شروع شد که تو رو واستوندن جلوی من و به این باور رسوندنت که من ضدم ... ضد چی ؟ ضد هر چی ... هر چی که تو باورش داری ، باورهای من چی ؟ هیچی ، مهم نیست ... هیچوقت به این فکر کردی که اگر قرار بود آدمیزاد بر اساس یه الگو رفتار میکرد ، خدا خودش بهتر میتونست آدم رو اونجوری خلق کنه ، خدا به ما اراده داد ، به ما قدرت تفکر داد ، به ما اجازه ی انتخاب داد ، کی به تو این حق رو داد که خودت رو جای خدا بگذاری ؟ از چه زمانی این حق به تو تفویض شد ؟ وای که اگر تو واونا خدا بودین ، تمام آدما رو یه شکل و به یه عقیده و یه استعداد و یه طرز تفکر می آفریدین ... همه اونجوری بودن که شما دلتون میخواست .... هیچوقت با خودت فکر کردی اگه یه جای دیگه ، تو یه شرایط دیگه ، اصلا با یه مذهب دیگه به دنیا اومده بودی ، اگر یه جوری دمت به دم اونایی که تائیدت کردن و تربیتت کردن که جلوی من واستی ، بسته نبود ، چه جور آدمی میشدی ؟ من زیاد فکر کردم ، خیلی وقتا فکر میکنم اگه بچه ی خونواده ی تو بودم ، اگه مثل تو بار اومده بودم ، اگه باورهای تو رو داشتم چه جور آدمی میشدم ، راستش نمیشه حکم داد ، ولی میشه آرزو کرد ، من دلم میخواست یه نفر مثل دکتر خزعلی میشدم ، کسی که فکر میکنه و باور میکنه که منم آدمم ... کسی که میخواد این فاصله رو بشکنه و من و تورو تو ...

سفر مکرر مقام ارشد کشور برای دیدار با مرتاض 400ساله

یک مقام ارشد با مرتاض هندی به منظور استفاده از پیش‌بینی‌های وی در خصوص تحولات آتی ایران و جهان خبر داد. این سایت بدون نام بردن از این مقام نوشت: «ارتباط یک مقام ارشد کشور با یک مرتاض 400 ساله هندی». به گزارش جهان‌نیوز این مقام ارشد کشور در چند سال اخیر سفرهای متعددی به هند داشته است که فاصله زمانی برخی از این سفرها کمتر از 50 روز بوده است. وی در این سفر به دیدار مرتاضی می‌رود که گفته می‌شود بیش از 400 سال سن دارد و از جایگاه بسیار بالایی در میان طرفداران خود برخوردار است و نکته جالب این است که این مرتاض از میان مراجعه‌کنندگان خارجی خود تنها به این مقام ارشد ایرانی اجازه دیدارهای منظم با خود را داده است. در این دیدارها فرد مذکور در جریان پیش‌بینی و آینده‌نگری‌های مرتاض در خصوص تحولات جهان و بعضاً ایران قرار می‌گیرد و تاکنون بسیاری از این ایده‌ها و پیش‌بینی‌ها به داخل کشور هم منتقل شده و تلاش‌های مختلفی هم صورت گرفته است تا به نوعی از این افکار و نقطه‌نظرات در برنامه‌ها و سیاست‌گذاری‌ها استفاده شود که با برخی مخالفت‌ها و مقاومت‌های گسترده مواجه شد. البته این مقام در داخل کشور هم دیدارهای بسیار منظمی با برخی از چهره‌ها در مناطق کویری و مرزی ایران انجام می‌دهد که گرایشات مشابه‌ای با مرتاض هندی دارند‌ و بعضاً انتقاداتی هم از این جهت به وی وارد کرده‌اند که تاکنون در جهت رفع شبهات و انتقادات در این خصوص اقدام خاصی را صورت نداده است.

تصویری از تغییر کاربری در کمپانی نوکیا







شباهتهای انکار نشدنی لوگوی سپاه ایران و حزب الله لبنان


1. نوع اسلحه، جهتگیری و تمامی بخشهای آن
2. طرح دایره و رسم بخشی از خطوط مختصات جغرافیایی که نماد کره زمین است
3. دست راستی گره شده که اسلحه را در دست دارد
4. خط موربی که فصل مشترک دست و طرح پایین لوگو است، حتی زاویه و محل آن نیز یکسان است
5. کتاب قرآن در کناردست، از نظر شکل و حجم هم کاملا یکسان و محل قرار گیری قرآن در قلب لوگو است
6. ساقه جوانه ای که در کنار قرآن روییده و دارای 3 برگ در سمت راست است
7. امتداد ساقه که تا بالای کره رسیده است، وجود تک برگ در راس ساقه، نشانه تداوم رویش است
8. جمله ای عربی، روی اسلحه و در پیشانی لوگو
در بخش پایین لوگو ظاهرا تفاوت اصلی مشاهده می شود، اما در هر دو از رسم الخط و طرحی کاملا اسلامی استفاده شده است که بیانگر نام سازمان مربوطه (حزب الله و سپاه) است. این رسم الخط را در طرحهای بکار رفته در اسامی متبرکه مساجد می توان یافت.


علاوه بر این قابل ذکر است که سپاه پاسداران، تاسیس سال 1357 است. ترکیب کلمه سپاه پاسداران دو کلمه اصیل فارسی و ترکیبی بسیار استوار و زیبا دارد. اما در لوگوی آن نشانه پارسی و از سپاهی حامی سرزمین پارس نمی بینید و تشابه دو لوگو، کلمه زیبا و ریشه ای پارسی را مترادف کلمه حزب الله قرار می دهد.
لوگو، نماد و عنوان یک سازمان، گروه، فرقه، شرکت کارخانه و... می باشد که کاملا منحصر به فرد و به ثبت رسیده است و کمتر موردی را می توان یافت لوگوی دو سازمان دو کشور، تا این حد شباهتهای انکار نشدنی داشته باشد. گویی که هر دو زیرگروه یک شاخه هستند! ( مثل شباهت لوگوی گروه ایران خودرو و ایران خودرو دیزل که دومی زیر گروه سازمان اولی است) و یا اهداف یکسانی دارند، غافل از اینکه سپاه پاسداران یک سازمان دولتی و به قصد حفاظت و پاسداری از یک کشور است و حزب الله، حزبی غیر دولتی با اهدافی کاملا متفاوت است. در پایان دو عکس زیر از بدون هیچ توضیحی نشان داده می شود که یکی در لبنان و در حضور سید حسن نصرالله و دیگری در ایران و در حضور سید علی خامنه ایست :

و نقطه مشترک :

گفتگوی "کوردستان" با همسر عبدالرحمان قاسملو نسل جوان کردستان ایران قاسملو را بازشناخته است!



22 تیرماه هر سال، سالگرد ترور دکتر عبدالرحمان قاسملو دبیرکل وقت حزب دمکرات کردستان ایران است. عوامل اعزامی از ایران با همکاری مامورانی که جمهوری اسلامی در کشور اتریش داشت، در جریان یک مذاکره رسمی ترور کردند. گفته می شود احمدی نژاد بعنوان واسطه تحویل سلاحی که با آن قاسملو ترور شد نقش داشته است.

قاسملو با وعده مذاکره میان رهبران وقت حزب دمکرات کردستان ایران و مذاکره کنندگان جمهوری اسلامی بر سر قرار حاضر شد. قرار ملاقات در یک خانه انجام شد و قاسملو به وعده دهندگان مذاکره اعتماد کرد و سر قرار حاضر شده بود. اعتمادی که پیوسته بعنوان یک ساده انگاری تلقی شده است.

روزنامه "کوردستان" امسال، در سالگرد ترور قاسملو با همسر وی گفتگوئی کرده است که بخش هائی از آن را می خوانید.

نسرین قاسملو: کاک رحیم رشیدی روزنامهنگار به من تلفن کرد و گفت: "... روزنامهی "کوردستان" میخواهند در بیستمین سالگرد یاد و خاطرهی ترور وین با شما گفتگو نماید." پرسشها را برایم خواند. تقاضایشان را قبول کردم و بدینگونه پاسخ پرسشهای "کوردستان" را میدهم.

قبل از هر چیزی میخواهم بگویم "کوردستان" در روند مبارزه روزنامهنگاری کردی و مبارزات انقلابی تا به حال نقش شایسته ای در کردستان ایران ایفا کرده است. امیدوارم با تلاش و کوشش نویسندگان کنونی که بنا به گفتهی آقای رشیدی، اکثریت آنها جوانان مستعد و توانمندی هستند، بیشتر رشد و توسعه یابد. خودم پیشتر نیز گفتهام که خاطرات بسیاری با "کوردستان" دارم، آن زمانی که مخفیانه در تهران زندگی میکردم و در چاپ و پخش آن دکتر قاسملو را یاری میدادم.

کوردستان: 20 سال از ترور دکتر قاسملو میگذرد. شما بعنوان همسر دکتر قاسملو، پس از گذشت این بیست سال چه احساسی دارید؟

نسرین قاسملو: از اینکه این ترور در جامعهای دمکراتیک (پایتخت اتریش) صورت پذیرفت و در آنجا عدالت اجرا نشد، بیست سال است احساس نگرانی میکنم. از آنهایی که خون رهبران کرد را فدای منافع و مقاصد اقتصادیشان کردند عصبانیم. اندیشه دکتر قاسملو، اندیشهی انساندوستی و دمکراسیخواهی بود، و امروز ملت های دیگر ایران و آزادیخواهان این کشور همچون دکتر قاسملو فکر می کنند.

س ـ در سالهای اخیر، بخصوص از سال 1384 بدینسو، روز 22 تیرماه که روز ترور قاسملوست مردم کردستان همه ساله، مغارهها و بازارها را تعطیل می کنند، چراغ خانه های خود را خاموش می کنند تا یاد دکتر قاسملو را گرامی بدارند.

ج ـ خوشحالم که ملت کرد راه رهبران خویش را گم نکرده و به هر طریق ممکن یاد و خاطرهی آنها را گرامی می دارد. همین شیوه اعتراضی نشان میدهد که مردم کُرد خواهان جنگ و خونریزی نبوده و نیست. مبارزهای موفق اگر با هزینهای کمتر به پیروزی نائل آید، بسیار بااهمیت است. به ملت کرد و رهبران این مبارزه تبریک می گویم و دستانشان را میفشارم.

س ـ سال گذشته با همکاری کمیته حزب دمکرات به ایالات متحده آمریکا سفر کردید و در چند نشست مهم درباره پرونده ترور دکتر قاسملو صحبت کردید. چه نتیجه بدست آمد؟
ج ـ اشخاصی در سنای آمریکا از من دعوت کردند. از آنها پرسیدم که آیا اسناد لازم را جهت به گردش انداختن پرونده
ی وین دارند. زیرا دولت اتریش تاکنون نیز آماده نیست در این رابطه هیچگونه گامی بردارد. این ترور بیشتر قربانی معاملات بازرگانی شد. شما میدانید که حکومت وقت اتریش به ایران و عراق اسلحه فروخته بود، درحالی که این کشور به عنوان کشوری بیطرف در جنگ میان این دو کشور حق انجام این کار را نداشت. به این علت ترس بسیاری داشتند که در شرایط آن زمان این موضوع برملا شود. اما مطمئنم این پرونده به جریان خواهد افتاد و عدالت اجرا خواهد شد، بدین خاطر افرادی هستند که جهت اجرای این عدالت تلاش مینمایند، شاید من آن را به چشم خویش نبینم اما این حقیقت همیشه پوشیده باقی نخواهد ماند.
س ـ مردم کردستان شما را به عنوان مادر کردها می
شناسند. پیامی برای آنها ندارید؟
ج ـ من کاری آنچنانی برای کرد نکرده
ام که شایسته این همه احترام و محبت باشم. اما همیشه دلم با آنها و مبارزهاشان میباشد. میدانم آنها شایستهی زندگیای مترقیاند. آرزو دارم در ادامهی مبارزه برای آزادی ثابتقدم و اطمینان خاطر داشته باشند که موفق میشوند.
آرزو دارم هرگز راه و روش قاسملو را رها نکنند. کردها از این حق برخوردارند که جهت دستیابی به زندگی
ای بهتر، با وجود همهگونه استثمار و سرکوب، مبارزات مشروع خویش را ادامه دهند.

روزمانه‌ "کوردستان"، 513


آیت الله منتظری: نگران آینده نظام هستم

جناب مستطاب حجة الاسلام والمسلمین آقاى حاج شیخ مهدى کروبى دامت‏ ‏افاضاته
‏ ‏پس از سلام و تحیت و آرزوى موفقیت براى جنابعالى در راه خدمت به اسلام‏ ‏و مسلمین ، با کمال تأسف خبر توهین و مزاحمت براى جنابعالى و نیز‏ ‏حجة الاسلام والمسلمین آقاى حاج شیخ عبدالله نورى را دریافت کردم و‏ ‏بسیار متأثر شدم .

‏‏اینجانب تاکنون آنچه را وظیفه شرعى و ملى خود مىدانستم متذکر شده ام و‏ ‏در اینجا نیز یادآورى مىکنم که مشروعیت و مقبولیت نظام بستگى به رضایت‏ ‏و آراء اکثریت مردم دارد، و این مسأله اى است که هنگام تصویب قانون اساسى‏ ‏مورد توافق خبرگان ملت قرار گرفت و در مقدمه و اصول متعدد قانون اساسى‏ ‏به آن اشاره شده است .

‏متأسفانه امروز کار به جایى رسیده است که از حضور مردم در صحنه به شکل‏ ‏مسالمت آمیز و شنیدن صداى حق طلبى آنان وحشت وجود دارد، تا آنجا که‏ ‏حتى حضور امثال جنابعالى را که از چهره هاى خدمتگزار و باسابقه در مراحل‏ ‏گوناگون انقلاب اسلامى هستید در نماز جمعه تحمل نمى کنند و مورد توهین‏ ‏و مزاحمت قرار مىدهند. کاملا روشن است که در این مورد و موارد مشابه‏ ‏سبب اقواى از مباشر است و گناه این فحاشى ها و اهانت ها به گردن کسانى‏ ‏است که به افرادى حقوق مىدهند و آنان را به این کارهاى زشت وادار مىکنند‏ ‏و در واقع از پول مردم مظلوم خرج مىکنند تا خادمان واقعى مردم منکوب‏ ‏شوند، و این ظلمى است مضاعف در حق صاحبان اصلى این کشور عزیز.

‏‏اینجانب سخت نگران آینده نظام و کشور مىباشم و مصرانه از تصمیم‏ ‏گیرندگان مىخواهم تا دیر نشده و فرصت ها از دست نرفته است به توصیه ها‏ ‏و راه حل هاى پیشنهادى توسط دلسوزان انقلاب و ناصحان مشفق توجه‏ ‏نمایند و شرایطى فراهم نمایند تا اعتماد از دست رفته مردم به دست آید و‏ ‏حقوق تضییع شده آنان جبران گردد و موجبات نارضایتى مردم و بحران‏ ‏کنونى از بین برود.

من دست کسانى را که براى نجات جمهورى اسلامى از بحران زحمت‏ ‏مىکشند مىبوسم ; و امیدوارم با اصلاحات جدى در روند کنونى اداره کشور،‏ ‏نظام جمهورى اسلامى که براى تشکیل و تداوم آن زحمات فراوان کشیده‏ ‏شده است محفوظ و پایدار بماند.

‏والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته

۱۳۸۸ مرداد ۴, یکشنبه

پوستر مراسم چهلم شهدای راه آزادی در بهشت زهرا



درد دل یکی از کارمندان شرکت هواپیمائی کاسپین



فيلم تظاهرات امروز درتهران با شعارها ي متفاوت


افشاگری های بی سابقه قالیباف :یکی از وزرای کابینه شُرب خمر می کند

طی روزهای اخیر، فایل صوتی و متن سخنان دکتر محمدباقر قالیباف در انتقاد از دولت احمدی نژاد در برخی وب سایت های منتشر شده و ادعا شده این اظهارات اخیراً در جمع برخی نمایندگان مجلس بیان شده است. اما خبرنگار لحظه نیوز ( Lahzenews.com) که "فایل صوتی" مذکور را در فضای اینترنت یافت و با دقت به سخنان قالیباف گوش داد، کسب اطلاع کرد: این اظهارات 7 ماه پیش از انتخابات ریاست جمهوری در جمع اعضای ستاد انتخاباتی اش بیان شده. وی حتی در این اظهارات خطاب به اعضای ستاد انتخاباتی اش می گوید: اعضای ستاد من باید بدانند که ستاد من ستاد قالیباف نیست، بلکه باید ستاد "انقلاب" باشد. قالیباف در این اظهارات که به صورت یک "فایل صوتی" منتشر شده ضمن انتقاد شدید از احمدی نژاد با بیان این مطلب که " علاقه ای به همکاری با احمدی نژاد ندارم" اشاره می کند که رهبر انقلاب از احمدی نژاد خواسته قالیباف را به کابینه بیاورد اما احمدی نژاد این توصیه را نپذیرفته است. لحظه نیوز بخش هایی کوتاه از اظهارات دکتر قالیباف که کمتر جنجالی و بحث برانگیز است، در پی می آورد : یکی از وزرای رئیس جمهور همسر فرانسوی دارد./ یکی از وزرای کابینه شُرب خمر می کند پرفسور مولانا بورسیه پنتاگون است مشایی منافق بود و همسرش هم جزء منافقین بوده و بعدها که بازجوی او در زندان می شود با همسرش ازدواج می کند.......

شیرین عبادی: صبر مردم هم حدی دارد

روز جهانی اقدام برای اعلام همبستگی جهانیان با جنبش مسالمت آمیز مردم ایران در آمستردام هلند برگزار شد. شیرین عبادی که خود از دست اندر کاران برگزاری این روز جهانی است در گفت و گو با رادیو فردا از برگزاری این مراسم در آمستردام می گوید. شیرین عبادی: امروز در آمستردام مراسمی با حضور بیش از دو هزار نفر برگزار شد. همه متحد برای ایران، با مردم ایران که در جریانات اخیر دستگیر شدند یا به قتل رسیدند همدردی می کردند. این مراسم همزمان در ۵۰ کشور و ۱۲۰ شهر اجرا شد. رادیو فردا: چه گروه هایی در آن جا شرکت داشتند؟ شیرین عبادی: هم ایرانی ها، هم غیر ایرانی ها بودند. از سوی برگزار کنندگان خواهش شده بود که پرچم های سیاسی خودشان را نیاورند. تم گردهمآیی اتحاد برای ایران بود. بنابراین هر کس با هر سلیقه و مسلک و مرامی که داشت می توانست شرکت کند. مسئله فقط درخواست آزادی افرادی بود که در حوادث اخیر دستگیر شدند و بازگشت آرامش به ایران. رادیو فردا: خانم عبادی، این گردهم آیی چه مدت قرار است ادامه داشته باشد؟ شیرین عبادی: این گردهم آیی در یک مرحله فعلاً روز سوم مرداد در ۵۰ کشور و ۱۲۰ شهر طراحی شده بود. در صورت لزوم در آینده باز هم طراحی خواهد شد. و لیکن این مراسم فقط قرار بود در یک روز باشد. رادیو فردا: این جا در پراگ، خانمی که از سازمان عفو بین الملل بود، گفت تا روز ۱۳ اوت هر روز غروب های غیر تعطیل اداری می آیند و جلوی سفارت می ایستند. آیا این برنامه فقط برای پراگ است یا برای همه جاست؟ شیرین عبادی: گروه های مختلف می توانند برنامه های گوناگون اجرا کنند. ولی ما فقط یک روز را اعلام کرده بودیم. رادیو فردا: این مراسم به چه صورتی برگزار شد؟ شیرین عبادی: سخنرانان متعددی، ایرانی و هلندی آمدند و دو گروه موسیقی هم برنامه اجرا کردند. رادیو فردا: شما خودتان هم سخنرانی داشتید؟ شیرین عبادی: من هم سخنرانی داشتم. رادیو فردا: موضوع سخنرانی شما چه بود؟ شیرین عبادی: موضوع سخنرانی من حول حوادثی بود که بعد از انتخابات در ایران اتفاق افتاد، تجزیه و تحلیل این حوادث، این که چگونه می شود اعتماد را به مردم برگرداند و مردم را به حکومت نزدیکتر کرد، که در این خصوص من گفتم که بایستی حداقل پنج شرط اتفاق بیافتد و آن این که خشونت های دولتی قطع شود، کلیه افرادی که بعد از انتخابات دستگ...

متن نامه همسر حجاریان به آیت الله هاشمی رفسنجانی

نامه وجیهه مرصوصی همسر سعید حجاریان به آیت الله هاشمی رفسنجانی روز دوشنبه در روزنامه اعتماد ملی منتشر شد. به گزارش گروه سیاسی آفتاب، در این نامه آمده است: جناب آقای‌ هاشمی‌رفسنجانی عزیز با سلام و آرزوی توفیقات الهی و طول عمر پربرکت برای شما و خانواده عزیز سخنان تاریخی شما در خطبه‌های نماز جمعه تهران بارقه امیدی را در دل مردم رنجدیده ایران و ما خانواده زندانیان سیاسی در بند نشاند و برای همیشه در صفحه سبز تاریخ ایران زمین خواهد ماند. تذکرات شما بر قانونگرایی- مردم‌سالاری و حقوق شهروندی و راهکارهای شما برای برون‌رفت از بحران انشاء... به زودی به بار خواهد نشست و ما شاهد رشد و شکوفایی هر چه بیشتر آرمان‌های گرانقیمت انقلاب اسلامی ایران (آزادی- استقلال- جمهوری اسلامی) و جنبش مدنی ایران از عصر مشروطه تا به امروز خواهیم بود. تا خون عزیزانمان که بیش از 100 سال است درخت نونهال آزادی را در این کشور آبیاری می‌کند به هرز نرود و ما شاهد نهادینه شدن آن برای همیشه بشویم. اینکه چرا بعد از گذشت 100 سال ما همچنان در جا زده و با مشکلات عدیده دست و پنجه نرم می‌کنیم، چرا حضور مردم در صحنه برای برخی تنگ‌نظران قابل تحمل نمی‌باشد. چرا با برخورد با مردم معترض و دستگیری اصلاح‌طلبان و دروغ و افترا نسبت به آنها روبه‌رو هستیم. اینجانب شخصا سال‌ها پیش از این زمانی که در زندان استبداد شاه بودم از برخوردهای نامناسب دوستانی که سعه‌صدر نداشته و تحمل سلایق فکری متفاوت را نداشته و طرف مقابل را سرزنش و مورد عتاب قرار می‌دادند، همواره در رنج بودم و به این دلیل نسبت به آینده سیاسی ایران ناامید و بیمناک. حتی در بحبوحه پیروزی انقلاب اسلامی ایران به این فکر بودم که مدیریت نظام آینده چگونه خواهد توانست بین این سلایق صلح و وحدت برقرار نماید.

با این رژیم چه باید کرد؟


با اين رژيم چه بايد کرد؟

۱- حمله ی نظامی و تحريم اقتصادی: من هميشه گفته و نوشته ام که مخالف حمله ی نظامی به ايران هستم. هيچ کشوری، به هيچ بهانه و دليلی مجاز به حمله ی نظامی به ايران نيست. همچنين گفته و نوشته ام با هرگونه تحريمی که موجب افزايش درد و رنج مردم ايران شود،مخالف هستم. تاحدی که من می فهمم، تحريم اقتصادی موجب افزايش درد و رنج مردم می شود و می تواند به مرگ هزاران نفر منتهی گردد. هميشه، و اکنون بيشتر، با اين پرسش مواجه بوده ام که اگر دولت های غربی نه ايران را مورد حمله ی نظامی قرار دهند، و نه مشمول تحريم اقتصادی کنند، پس چگونه می توانند به مردم ايران ياری رسانند؟

تجربه تحريم اقتصادی ده ساله ی عراق نشان می دهد که تحريم اقتصادی صدمه ی چندانی به دولت صدام حسين وارد نياورد، اما دهها هزار تن از مردم عراق در اثر تحريم اقتصادی جان باختند و همبستگی اجتماعی مردم آن کشوراز بين رفت. رژيم صدام حسين از طريق حمله ی نظامی يی که ساختارهای زيربنايی آن کشور را تقريباً نابود کرد، سرنگون شد، نه تحريم اقتصادی. بدينترتيب، اگر هدف اصلی مدافعان تحريم اقتصادی ايران سرنگونی رژيم سلطانی باشد، مدافعان چاره ای جز آن ندارند که به نوعی از حمله ی نظامی هم دفاع کنند. يعنی امری که به نحو جبران ناپذيری زير ساخت کشور را هدف قرار می دهند و پذيرفته نيست. به نظر من، گذار ايران به دموکراسی، وظيفه ی ايرانيان است، نه آنکه يک دولت خارجی از طريق حمله ی نظامی به ايران، و نابودی همه ی تأسيسات زيربنايی کشور، رژيم را سرنگون سازد.

تا حدی که من می دانم، هيچ يک از مدافعان حمله ی نظامی و تحريم اقتصادی،تاکنون دلائل مدعای خود را مکتوب نکرده اند تا بتوان با آنان وارد گفت و گوی ناقدانه شد. دو گروه بد نام طرفدار تحريم اقتصادی و حمله ی نظامی، که فقط طرفداران اندکی در خارج از کشور دارند، تنها کارشان اين بوده و هست که مخالفان حمله ی نظامی و تحريم اقتصادی را عاملان رژيم ايران معرفی کنند. خارج از اين دو گروه، اگر کسی معتقد به تحريم اقتصادی و حمله ی نظامی باشد،نظر خود را مکتوب نکرده است. همين واقعيت نشان می دهد که اين رويکرد، رويکرد قابل دفاعی نيست.

۲- تشويق جامعه ی جهانی به عدم هر گونه واکنش نسبت به رژيم ايران: به نظر برخی از ايرانيان و رسانه ها ی غربی، اگر مدعای ما تا نهايت منطقی اش پی گرفته شود،تنها نتيجه ی آن، دعوت جامعه ی جهانی به سازش همه جانبه با دولت ايران است. اما به گمان من، اين استنتاج عقيم است.می توان با حمله ی نظامی و تحريم اقتصادی مخالفت کرد و در عين حال جامعه ی بين الملل را مسئول به شمار آورد و انتظار داشت تا در جهت تأمين منافع ايران با مردم همراهی کنند.

نظام سلطانی ايران طی سه دهه ی گذشته جنايات سازمان يافته ی بسياری صورت داده است: قتل عام چندين هزار زندانی سياسی در تابستان ۱۳۶۷ ، ترور دهها دگرانديش در داخل و خارج از ايران، حمله به کوی دانشگاه تهران در سال ۱۳۷۸ ، به گلوله بستن مردم معترض به تقلب انتخاباتی و کشتن دهها تن از آنها، برخی از مصاديق مدعای ماست.

با اينکه چهار سال از رياست جمهوری محمود احمدی نژاد نمی گذرد،بر همگان بايد روشن شده باشد که دولت او دولت جنايت کاران است. مصطفی پورمحمدی (وزير کشور اول او) و محسنی اژه ای (وزير اطلاعات او) در قتل عام زندانيان در تابستان ۱۳۶۷ و ترور دگرانديشان در داخل و خارج مشارکت مستقيم داشته اند[بخشی از تاريخ مستند اين وقايع را می توان در کتاب خاطرات آيت الله منتظری پيدا کرد]. غلامحسين الهام سخنگو و وزير دادگستری دولت احمدی نژاد، همان "غلامحسين عصا به دست" دادستانی دادگاه انقلاب در دهه ی ۶۰ است. نقش مستقيم او در سرکوب های دهه ی ۶۰ به قدری بود که وی مجبور شد نام خانوادگی اش را از عصا به دست به الهام تغيير دهد. همه ی بازداشت های اخير و کشتن بازداشت شدگان در زير شکنجه ها، کار حفاظت اطلاعات سپاه و وزارت اطلاعات دولت احمدی نژاد است. خانواده هايی که به دنبال فرزندان مفقود شده ی خود می گردند،پس از هفته ها جست و جو، جنازه ی فرزند به شهادت رسيده شان را تحويل می گيرند. بر خلاف رژيم شاه که اجازه می داد مردم برای شهدای خود مراسم سوم، هفتم و چهلم برگزار کنند، رژيم سلطانی ايران اين امکان را از خانواده ها سلب کرده است. علی خامنه ای، مسئول مستقيم همه ی اين اعمال است. ولی خامنه ای در اين جنايات تنها نيست. به غير از دلارهای نفتی، نيروهای نظامی - شبه نظامی و امنيتی مهمترين تکيه گاه سلطان اند.

۳- حقوق بشر و پيگرد کيفری جنايت کاران: حقوق بشر امری جهانشمول است. دولت ايران نه تنها عضو سازمان ملل متحد است، بلکه امضا کننده ی اعلاميه ی جهانی حقوق بشر است. هر دولتی نه تنها موظف به اجرای اصول اين اعلاميه است، بلکه موظف به محکوم کردن نقض حقوق بشر و دفاع اخلاقی - معنوی از ستم ديدگان است. هيچ دولتی مجاز نيست تا با ناقضان حقوق بشر همکاری کند. اعتراض به نقض سيستماتيک و گسترده ی حقوق بشر، دخالت در امور داخلی هيچ کشوری نيست. کما اينکه دولت و مردم ايران به نقض سيستماتيک و گسترده ی حقوق اساسی مردم فلسطين به درستی اعتراض می کنند و از حقوق مردم ستم ديده ی فلسطين دفاع می کنند. جيمی کارتر، رئيس جمهور اسبق آمريکا، به درستی گفته است، دولت اسرائيل آپارتايد عظيمی بر مردم فلسطين حاکم کرده است. سياه پوستان آمريکا، با تمامی حقوقی که کسب کرده اند، هنوز هم از تبعض رنج می برند. اعتراض به رفتار تبعيض آميز دولت آمريکا در اين خصوص، به هيچ وجه دخالت در امور داخلی اين کشور به شمار نمی رود.

رژيم سلطانی حاکم بر ايران، به طور سازمان يافته حقوق اساسی مردم ايران را نقض کرده و رفتارهايش با مردم، مصداق "جنايت عليه بشريت" است. من نه تنها موافق تحريم هوشمند سياسی عليه رژيم هستم، بلکه معتقدم از طريق فعاليت جمعی بايد شورای امنيت سازمان ملل را مجبور سازيم تا پرونده ی زمامداران کشور را به عنوان جنايت عليه بشريت به دادگاه بين المللی کيفری بسپارد.

اگر چه علی خامنه ای از کشور خارج نمی شود، اما محمود احمدی نژاد و اعضای کابينه اش، يعنی مجريان جنايات رژيم، دائماً به کشورهای مختلف سفر می کنند. ما می توانيم و بايد جامعه ی جهانی را قانع سازيم تا به محض خروج احمدی نژاد از کشور، وی را به اتهام جنايت عليه بشريت بازداشت کنند. از همين امروز بايد اين فعاليت در دستور کار جمعی قرار گيرد. اين تحريم و محاکمه نه تنها موجب افزايش درد و رنج مردم ايران نمی شود، بلکه اميد به عدالت و آزدای و دموکراسی را در مردم ايران افزايش می دهد. اين کاری است که بيشترين صدمه را بر رژيم سلطانی وارد خواهد آورد.

۴- مسأله و مشکل روسيه و چين: دولت مافيايی پوتين و دولت کمونيستی چين، نه تنها نيروهای سرکوبگر ايران را آموزش داده و مسلح به تجهيزات سرکوب می کنند، بلکه بزرگترين مانع تصويب پيگرد قانونی زمامداران رژيم در شورای امنيت سازمان ملل خواهند بود. اين مسأله و مشکل به طرق زير قابل حل و رفع خواهد شد.

۱-۴- تحريم کليه ی کالاهای ساخت روسيه و چين: از امروز به بعد بايد خريد تمامی کالاهای ساخت اين دو کشور را مورد تحريم تمام عيار قرار دهيم. بايد به روسيه و چين بفهمانيم که لغو تحريم کالاهای آنها، تنها و تنها مشروط به تصويب پرونده ی نقض سازمان يافته ی حقوق بشر ايران در شورای امنيت و ارسال آن به دادگاه بين المللی کيفری است.

۲-۴- تظاهرات مداوم در برابر سفارت خانه های اين دو کشور: بايد از طريق هماهنگی و ارتباط شبکه ای با کليه ی ايرانيان در اروپا، آمريکا، کانادا، آسيا و اقيانوسيه، تظاهرات سراسری در برابر سفارت خانه های اين دو کشور به راه بيندازيم. روسيه و چين بايد بفهمند که تحصن اعتراضی ما تا زمان تصويب قعطنامه در شورای امنيت سازمان ملل، ادامه خواهد داشت.

۵- نتيجه: برای رسيدن به اين هدف، طی چند روز آينده نامه ای خطاب به شورای امنيت سازمان ملل انتشار خواهد يافت، که همه ی ايرانيان مجاز به امضای آنند. پس از ارسال نامه به شورای امينت، مراحل بعدی طرح به سرعت انجام خواهد گرفت. حدود يک ماه و نيم تا سفر احمدی نژاد به سازمان ملل فاصله داريم. بايد کاری کرد که او از کشور خارج نگردد، اما اگر آمد، با همه ی ما و جامعه ی جهانی روبرو خواهد شد که به عنوان جنايت کار با او برخورد خواهند کرد.

اکبر گنجی
ما می توانیم و باید جامعه ی جهانی را قانع سازیم تا به محض خروج احمدی نژاد از کشور، وی را به اتهام جنایت علیه بشریت بازداشت کنند. حدود یک ماه و نیم تا سفر احمدی نژاد به سازمان ملل فاصله داریم. باید کاری کرد که او از کشور خارج نگردد، اما اگر آمد، با همه ما و جامعه جهانی روبرو خواهد شد که به عنوان جنایت کار با او برخورد خواهند کرد