۱۳۸۸ شهریور ۱۵, یکشنبه




آمران جنایات باید محاکمه شوند


حسین موسوی، نامزد معترض به انتخابات 22 خرداد اعلام کرد: اگر در جناحی که قدرت خود را در مخالفت با مردم و خواسته های به حق آنان توهم کرده است خواستی برای برون رفت از بحران وجود داشته باشد، تشکیل گروه حقیقت‌یاب و حکمیت مورد قبول همه ذینفعان در مورد انتخابات دهم ریاست جمهوری و رسیدگی به تخلفات و تقلب های انجام گرفته و اعمال مجازات برای خاطیان، حداقل ان چیزی است که می تواند به این هدف کمک کند.

میرحسین موسوی روز گذشته با انتشار بیانیه شماره 11 خود بر اصلاح قانون انتخابات، شناسایی و مجازات عاملان و آمران فجایع پس از انتخابات در تمامی نهادهای نظامی، انتظامی و رسانه‌ای، اعمال اصل 168 قانون اساسی در خصوص تعریف جرم سیاسی و رسیدگی به جرایم سیاسی با حضور هیئت منصفه، تضمین حق اساسی مردم در تشکیل راهپیمایی‌ها با اعمال اصل 27 قانون اساسی، تصویب منع مداخله نظامیان در امور سیاسی و جلوگیری از دخالت نیروهای مسلح در فعالیت‌های اقتصادی پافشاری کرد. این نامزد اصلاح طلب همچنین تضمین آزادی مطبوعات، تغییر رفتار جانبدارانه صدا و سیما، رفع محدودیتهای اعمال شده برای برخورداری احزاب، رسیدگی به آسیب‌دیدگان حوادث پس از انتخابات و خانواده‌های جان‌باختگان، آزادی همه دست‌اندرکاران، فعالان سیاسی و نیروهای مردمی دستگیر شده، مختومه کردن پرونده‌ها و به فعلیت درآمدن ظرفیت های ایجاد شده در قالب تفسیر اصل 44 قانون اساسی برای ایجاد رسانه های شنیداری و دیداری خصوصی را به عنوان حداقل آنچه که در این مرحله می تواند به برون رفت از بحران کمک کند، ذکر کرده است.

در بیانیه میرحسین موسوی که در سایت کلمه، متعلق به این نامزد معترض به انتخابات 22 خرداد منتشر شده، او استراتژی و تاکتیک های جنبش راه سبز امید را برشمرده و ازهوادارانش خواسته است برای تحقق خواسته‌های خود با تشکیل جلسات هفتگی در خانه‌ها، شبکه اجتماعی گسترده‌ای را شکل دهند.

او با بیان اینکه در ماه هایی که گذشت نیرویی عظیم از ملت ما آزاد شد که باید به کارآمدترین شیوه برای سعادت بلندمدت او به خدمت گرفته شود، تصریح کرده است: مردم ما از آنچه می‌خواهند آگاهند. آنان تصویر شکوهمند اراده خود را در آیینه آنچه که سپری شد مشاهده کرده‌اند و می‌دانند که سرمایه و توان تحقق بخشیدن به خواست‌های خود را دارند و در این میدان انبوه نخبگان و زبدگان دوشادوش آنان ایستاده‌اند.

موسوی با طرح این پرسش که "چه باید کرد؟" نوشته است: نیروی عظیمی که ملت ما فراهم آورده توان آن را دارد که کشور را به سکویی بلند برای جهش به سوی پیشرفت‌های مادی و معنوی ارزشمند ارتقا دهد و یا در یک آنارشی درازمدت فرو برد.

نخست وزیر دوران جنگ با تاکید بر اینکه این ما هستیم که بازگشت اعتماد و آرامش به فضای جامعه را خواهانیم و این ما هستیم که از هر اقدام تندروانه و خشن امتناع می‌کنیم تصریح کرده است: ما امر غیرمتعارف و نابهنگامی نمی خواهیم. آنچه ما می‌خواهیم استیفای حقوق از دست رفته ملت است.

موسوی سپس با پرسیدن "استیفای کدام حقوق؟" به حقوقی که قانون اساسی برای مردم در نظر گرفته اشاره کرده و نوشته است: قانون اساسی مجموعه‌ای یکپارچه است و نباید بر روی بخش‌هایی از آن که منافع اشخاص و یا گروه‌هایی خاص را تامین می‌کند به صورت اغراق‌آمیز تاکید شود و بخش‌هایی دیگر که حقوق مردم را دربر گرفته است معطل باقی بماند، یا ناقص به اجرا درآید. پس از سی سال ما هنوز با اصولی از این میثاق ملی روبرو هستیم که سخن گفتن از اجرایشان دست‌اندرکاران را به خشم می‌آورد، به صورتی که گویی گوینده با جمهوری اسلامی مخالفت کرده است.

به گفته موسوی، تأمین آزادی‌های سیاسی و اجتماعی، رفع تبعیض، امنیت قضایی و برابری در مقابل قانون، تفکیک‌ناپذیری آزادی، استقلال و تمامیت ارضی کشور از یکدیگر، مصونیت حیثیت، جان و مال اشخاص، ممنوعیت تفتیش عقاید، آزادی مطبوعات، ممنوعیت بازرسی نامه‌ها، استراق سمع و هر گونه تجسس، آزادی احزاب و جمعیت‌ها، آزادی برگزاری اجتماعات، تمرکز دریافت‌های دولتی در خزانه‌داری کل، تعریف جرم سیاسی و رسیدگی به آن با حضور هیئت منصفه، آزادی بیان و نشر افکار در صدا و سیما و بی‌طرفی آن، اصولی است که به راحتی و صراحت نقض می‌شوند و یا به صورتی ناقص و براساس تفسیرهای مخالف با روح این میثاق ملی به اجرا درمی‌آیند، تا جایی که در اجرای اصل ساده و روشنی چون آزادی تدریس زبان‌های قومی و محلی به صرف سلیقه و پسند شخصی مانع ایجاد می‌شود.

او تاکید کرده که مشابه همین برخورد گزینشی با آرمان‌های انقلاب اسلامی نیز صورت گرفته است

او نوشته است: ما خواستار احیای آن بخش فراموش شده از اهدافی هستیم که این نهضت عظیم به امید تحقق آنها آغاز شد. چه شعارهای بزرگی از انقلاب که اینک دم زدن از آنها روی کسانی را ترش می‌کند، تا جائی که گویی اینها شعارهای ضدانقلاب بوده‌اند. نمونه‌ای از آنها آزادی است؛ آزادی عقیده، آزادی بیان، آزادی پس از بیان، آزادی انتخاب کردن و انتخاب شدن.

به گفته موسوی، این آزادی به مفهوم آزادی سیاسی و حق انتقاد بی‌هراس از حاکمان بوده است.

او با اشاره به اینکه اسلام مظلوم واقع شده تاکید کرده است: هر چه از آن که منافعشان ایجاب نکند به فراموشی می‌سپارند و سلیقه‌ها و مصلحت‌های خود را متن اسلام می‌نامند، تا جایی که دروغ به مشخصه‌ای غیرقابل تفکیک از صدا و سیما تبدیل شود و زشت‌ترین بداخلاقی‌ها نشانه تعهد به دین پیامبری تلقی گردد که برای تکمیل بزرگواری‌های اخلاقی مبعوث شده است؛ شکنجه زندانیان و کشتن آنان، و اعمالی که قلم از ذکرشان شرم می‌کند.

موسوی تصریح کرده است: مخالفان مردم با قدم گذاشتن در بی‌راهه ‌ها چگونه رو به نشیب می‌روند. فرزندان انقلاب را به زندان انداختند تا اوهام خویش را ارضا كنند. آنها چه نتیجه‌ای برای این كار خود توقع داشتند؟ بدن رنجور قربانی ترور را به بند كشیدند و ضارب او را آزاد و متمتع قرار دادند. آنها انتظار داشتند از این كار جز ریختن آبروی خود چه سودی ببرند؟ در سراشیبی كوره‌راهی كه درون آن افتاده بودند خردشان جا ماند و عنانشان در دست افراط‌گرانی قرار گرفت كه نیمه‌های شب به خوابگاه دانشجویان غریب و مظلوم حمله می‌كنند و رایج‌ترین كلمات در فرهنگ لغاتشان دشنام‌های ركیك است.

او با بیان اینکه برای رسیدن به آرمان‌هایی که پیش روی خویش داریم به جز ادامه راه سبزی که در این چند ماهه دنبال کرده‌اید پیشنهاد نمی‌کنم، به راه سبز امید اشاره کرده و نوشته است: ما "امید" را سرمایه خود قرار داده‌ایم تا حاکی از هویت ایرانی‌مان باشد؛ امیدی که این ملت را از گردنه‌های سخت تاریخ عبور داده و حیات او را در تلخ‌ترین روزهای این سرزمین تداوم بخشیده است؛ راه سبز امید.

موسوی با بیان اینکه این راه به هیچ وجه مشابهی و یا جایگزینی برای سامان‌های سیاسی رسمی نیست و نیاز به آنها را منتفی نمی کند، توضیح داده است: وظیفه‌ای كه امروز بر عهده همه ما قرار دارد و به صورتی فطری از جمع‌های كوچك و بزرگ و حتی احزاب و تشكل‌های سیاسی ما سر می‌زند آن است كه به صورت هسته‌های معین برای چنین شبكه‌ای عمل كنیم.

به گفته او راه سبز امید، حزب یا جبهه نیست بلکه عبارت از گروه‌هایی کوچک اما بسیار متکثر از همفکرانی است که در قالب روابط سابقه‌دار دوستی یا خویشاوندی یا همکاری نسبت به هم آشنایی و اعتماد پیدا کرده‌اند، به صورتی که انحلال آنها امکانپذیر نیست، زیرا به معنای انحلال جامعه است. این واحدها همواره وجود دارند، اما به صرف وجود، شبکه اجتماعی موثری را شکل نمی‌دهند.

موسوی پیشنهاد داده است: باید خانه‌هایمان را رو در روی یکدیگر بسازیم؛ به تعبیر قرآن خانه‌های خود را قبله قرار دهیم، یعنی به این هسته‌های اجتماعی که واحدهای بنیادین جامعه ما هستند بپردازیم، اهمیت آنها را بشناسیم و بیش از پیش به آنها رو کنیم تا قدرت‌های نهفته ای که دارند برای ما ظاهر شود. خانه های خود را قبله قرار دهیم؛ یعنی اگر تا پیش از این هر دو ماه یک بار همدیگر را ملاقات می‌کردیم اینک هفته ای دوبار گرد هم جمع شویم. قدرت شبکه های اجتماعی ما در این امر است.

او با پرسیدن این سوال که "گرد هم جمع شویم تا چه کنیم؟" تصریح کرده است: جمع‌های خویشاندوندی، همسایگی، دوستی، جلسات قرآن، هیئات مذهبی، کانون‌های فرهنگی و ادبی، انجمن‌ها، احزاب، جمعیت‌ها، تشکل‌های صنفی، نهادهای حرفه‌ای، گروه‌هایی که با هم ورزش می‌کنند یا در رویدادهای هنری حاضر می‌شوند، حلقه همکلاسی‌ها، گروه فارغ‌التحصیلانی که هنوز دور هم جمع می شوند، همکارانی که با یکدیگر صمیمیت یافته‌اند، و... ؛ هر کدام از ما در چندین نمونه از این زیرمجموعه‎های کوچک عضویت داریم و این دست‌مایه اصلی گفتگو و ارتباط میان هسته‌های جامعه ماست. بلكه تجربیات اخیر نشان داد خرده‌رسانه‌هایی که از این روابط زاده می‌شوند می‌توانند سریعتر و موثرتر از هر رسانه عمومی دیگر عمل کنند، مشروط بر آن که ظرفیت‌های این شبکه از طریق توافق بر روی یک آرمان بزرگ به فعلیت برسد.

به گفته موسوی، ما زمانی موفق به برقراری ارتباط موثر با یکدیگر خواهیم شد که در شعاری مشترک همصدا شویم، مهمترین نقطه قوت این شبکه گسترده اجتماعی را حضور گروه‌های کوچک و متکثر در آن دانسته که امکان انحلالش وجود ندارد.

موسوی تاکید کرده است که "راه سبز امید" در پیوندهای خود به نظمی نیاز دارد تا اگر دست "تطاول و ظلم"، فردی یا افرادی از "همراهانمان را ربود" و واحد یا واحدهایی از این شبکه اجتماعی گسترده را ویران کرد، لطمه‌ای به حیات و پویایی آن وارد نشود.



ادعای انقلاب مخملی توجیهی برای قانون شکنی است


دعاگو امام جمعه شمیرانات با انتقاد از سرکوب مخالفان سیاسی یک جناح خاص بعد از انتخابات ریاست جمهوری، ادعای وجود انقلاب مخملی به انگیزه براندازی دولت را ناشی از "ناآگاهی سیاسی" وتلاش ناشیانه برای توجیه رفتارهای مخالف با قانون اساسی و موازین قانونی دانست.

اظهارات دعاگوکه در جریان خطبه های دوم نماز جمعه شمیرانات و در جمع نمازگزاران این شهرستان صورت گرفت، درحالی مطرح شد که درحال حاضر جمع کثیری از رهبران جنبش اصلاحات وسران احزاب مخالف دولت در زندان هستند و توسط هواداران دولت به تلاش برای انقلاب مخملی و براندازی دولت متهم شده اند.

دعاگو در ادامه خطبه های نماز جمعه شمیران با شرح انقلاب های مخلمی درکشورهای دیگر ادعای تکرار چنین تلاش هایی در مورد ایران رد کرد وگفت: "در رقابت‌های انتخاباتی همه نامزدها و طرفدارانشان به تصرف مناصب اجرایی با پیروزی در انتخابات ریاست جمهوری می اندیشیدند. نهمین دوره ریاست جمهوری به حکم قانون به پایان می‌رسید و برگزاری انتخابات و رقابت‌های انتخاباتی بهترین دلیل برای اندیشیدن نامزدها و طرفدارانشان به دهمین دوره ریاست جمهوری است. بعد از اتمام دوره رياست جمهوري نهم، دولتي وجود نداشت تا نامزدها و طرفدارانشان برای براندازی آن برنامه ریزی کنند."

وی با تکیه بر شخصیت رهبران اصلاح طلب از جمه موسوی و کروبی تئوری نیروهای اطلاعاتی و نظامی را در انتساب تلاش برای انقلاب مخملی به اصلاح طلبان زیر سوال برد وافزود: "با شناخت دقیق و صحیح از هویت رویدادهای انتخاباتی در نامزدها و طرفداران آنها و باتوجه به شاخصه‌های انقلاب مخملی و انقلاب‌های رنگین در کشورهای آسیایی و اروپایی انگیزه و ساز و کار براندازی نظام سیاسی اجتماعی و یا دولت قانونی در درگیری‌های انتخابات ایران منتفی است."

حجت الاسلام دعاگو با مروری برانقلاب های مخملین تصریح کرد که نسبت دادن انگیزه چنین انقلابی به ملت ایران و نامزدهای انتخاباتیشان از هیچ مبنا و اعتباری برخوردار نیست: " انقلاب مخملی که دگرگونی نظام سیاسی اجتماعی با جهش سریع و وسیع توده‌های مردمی بدون خونریزی است." وی تاکید کرد: "در انقلاب‌های رنگی اساساً بحثی از سرنگونی نظام سیاسی اجتماعی وجود ندارد و همه نامزدهای انتخاباتی برای پیروزی و تصدی مناصب قدرت سیاسی به درگیری می پردازند. "

دعاگو سپس با اشاره به دستگاه های امنیتی واطلاعاتی که وی آنها را" مدعیان انقلاب رنگین" نامید افزود: "تشکیل دولت دهم پس از طی مراحل تنفیذ و تحلیف میسر می‌شد و در زمان درگیری‌های انتخاباتی وجود نداشت تا به توطئه براندازی نرم گرفتار شود. مدعیان انقلاب رنگین برای انتقال قدرت سیاسی از رئیس جمهور قانونی کدام دولت را با خطر براندازی روبرو می‌بینند و نسخه کدام انقلاب رنگین را برای درگیری‌های انتخاباتی ایران می پیچند."

محسن دعاگو یکی از ائمه جمعه ای است که در زمان خاتمی بیشترین انتقادات را از خاتمی و اصلاح طلبان صورت می داد، اما در دوران احمدی نژاد به تدریج به منتقد وی تنبدل شد. وی به ویژه در پی حملات احمدی نژاد به هاشمی رفسنجانی و دیگر روحانیون برجسته در زمان مبارزات انتخاباتی، به انتقاد علنی از احمدی نژاد و متحدانش پرداخت.

این نخستین بار نیست که روحانیون ارشد محافظه کار در جریان مراسم مذهبی با بیان انتقادات خود احمدی نژاد و مدافعانش را غافلگیر می کنند. به عنوان نمونه، پیش از این در جریان مراسم نماز جمعه قم هم انتقادات تندی توسط آیت الله امینی و آیت الله استادی به رفتار مدافعان دولت بیان شده بود. در موردی مشابه، حجت الاسلام مهدی طباطبایی در جریان درس اخلاق خود که به طور زنده از تلویزیون پخش می شد، احمدی نژاد را مسبب "فتنه" های پس از انتخابات دانسته بود که غافلگیری مجری تلویزیونی را به دنبال داشت.




مجمع روحانیون مبارز خواستار پیگرد قانونی فرمانده سپاه

فرمانده سپاه

محمد علی جعفری اصلاح طلبان را عامل تضعیف ولایت فقیه خواند

در پی اظهارات فرمانده سپاه پاسداران انقلاب اسلامی دایر بر تلاش اصلاح طلبان برای تضعیف یا حذف رهبر جمهوری اسلامی، مجمع روحانیون مبارز سخنان وی را "تهمت" و خلاف شرع و قانون خوانده و خواستار پیگرد حقوقی او توسط قوه قضاییه شده است.

محمد علی جعفری، فرمانده سپاه، روز دهم شهریور در مسجد ولی عصر تهران با "استناد" به اعترافات سیاستمداران وابسته به جریان اصلاح طلب که پس از انتخابات ریاست جمهوری دستگیر شده اند، آنها را متهم کرده بود در پی "تضعیف ولی فقیه" بوده اند.

مجمع روحانیون مبارز که یک تشکل اصلاح طلب است در بیانیه ای که روز چهارشنبه منتشر کرد، نوشت: "این روزها شاهد اظهارات بی اساس و تهمت های فراوان از سوی دستگاه های تبلیغی و محافل خاص نسبت به شخصیت ها و گروه ها برای توجیه سیاست نادرست و اقدام های خلاف شرع و قانون هستیم و تا وقتی فردی با مسؤولیت رسمی بالا، دروغی آشکار را مبنای تحلیلی نادرست و توجیه اقدام های خلاف و خشونت آمیز می کند، چه باید کرد؟"

این گروه فرمانده سپاه را به گفتن "دروغی بزرگ" در مورد محمد خاتمی، رئیس جمهور سابق ایران و از اعضای مجمع و همچنین موسوی خوئینی ها، از دیگر چهره های ارشد اصلاح طلب، متهم می کند.

مجمع روحانیون مبارز همچنین از مدعی العموم خواسته عکس العمل مناسبی به این "اتهام و دروغ پردازی" نشان دهد که درخواستی تلویحی برای تعقیب قانونی است.

'یکسره کردن کار'

سردار جعفری اولین مقام عالیرتبه از جناح محافظه کار ایران است که اصلاح طلبان را به تلاش برای کنار زدن رهبر ایران از قدرت متهم می کند.

آقای جعفری در بخشی از سخنرانی اش مستقیما به نقل قول از چهره های اصلاح طلب که اذعان کرد که می گفت در جریان اعترافات از دیگر اصلاح طلبان به دست آمده پرداخت. مخالفان می گویند اعترافاتی که حکومت در دوران بازداشت از اصلاح طلبان و سایر معترضان به نتایج انتخابات می گیرد "بی ارزش" است.

فرمانده سپاه به نقل از "اعترافات" محمد علی ابطحی گفت: "خاتمی و فاتح و مهدی هاشمی رفسنجانی می گفتند که "برنده شدن در این انتخابات خیلی با انتخابات گذشته فرق می کند. در این صورت جریان اصولگرا و رهبر دیگر نمی توانند سرشان را بلند کنند و این به معنای یکسره کردن کار است" یعنی رسیدن به یک نظام با ولایت فقیه بسیار ضعیف شده یا بدون ولایت فقیه جا بیافتد. اعتراضات در انتخابات کاملا برنامه ریزی شده بود."

آقای جعفری جای دیگری گفت: "آقای خاتمی در بهمن ماه 87 می گوید: اگر در این انتخابات احمدی نژاد سقوط کند، عملا رهبری حذف می شود، اگر به هر قیمتی و به هر شکلی اصلاحات دوباره به قوه اجرایی بازگردد، دیگر رهبری اقتداری در جامعه نخواهد داشت. سقوط اصولگرایی به معنای پایان اقتدار رهبری تلقی می شود و با شکست اصولگرایان باید قدرت رهبری را مهار کرد."

به گزارش خبرگزاری فارس او گفت: "برخی از به کار بردن واژه انقلاب مخملی ناراحت می شوند اما باید بدانیم که همین اتفاقات در بسیاری از کشورها در بستر انتخابات و دموکراسی صورت گرفت و از آن نتیجه هم گرفتند."

او افزود: "بزرگترین نقطه آسیب انقلاب و محتوای انقلاب همین جاست. مقاطع انتخابات (البته در گذشته کمتر این فرصت در اختیار مخالفین استمرار انقلاب اسلامی و راه امام قرار گرفته بود)، محل بروز چنین رفتارهایی است، اما در دهه چهارم انقلاب با این موضوع بیشتر مواجه هستیم."

او جای دیگری حوادث مربوط به انتخابات اخیر را بزرگترین خطر دانست. او گفت: "بزرگترین حادثه در طول تاریخ انقلاب که می توانست محتوای انقلاب را تهدید کند، همین حوادث اخیر بود که در قالب انتخابات بروز کرد."

فرمانده سپاه که در گذشته مکررا به اصلاح طلبان حمله کرده است اظهار نظر کرد که امروز منظور از "براندازی" همان "تغییر رفتار جمهوری اسلامی" است و این هدفی است که به گفته وی نه فقط آمریکا بلکه اصلاح طلبان نیز دنبال می کنند.

آقای جعفری گفت که اگر "تهدیدات نرم و خصوصا در ابعاد فرهنگی و سیاسی" مورد توجه قرار نگیرد "ممکن است این انقلابی که حاضر بودیم برای آن تمام هستی خود را بدهیم، به راحتی و از طریق دیگر از بین برود."

همچنین از قول رییس اداره سیاسی سپاه نقل شده است که میرحسین موسوی از ابتدای انقلاب هیچ اعتقادی به اصل ولایت فقیه نداشته ولی با فریب دادن آیت الله خمینی، توانسته بود نخست وزیر شود.

هر دو سوی این مناقشه، یعنی اصلاح طلبان و جریان حاکمیت، اصول انقلاب را محور استدلال و انگیزه حرکت خود عنوان می کنند. با این همه آنچه در سخنان چهره های برجسته هر دو طرف آشکار شده، نشانگر اختلافی واضح است.

محافظه کاران و نیروهای وابسته به حکومت از "اصل انقلاب" بیشتر به مفهوم ولایت فقیه متوسل می شوند درحالی که اصلاح طلبان اغلب بر اصول اولیه انقلاب یعنی "آزادی" و "حق انتخاب" تاکید می کنند.

محمد خاتمی روز شنبه در انتقادی تند از رفتار حکومت پس از انتخابات چنین گفته بود: "جمهوری اسلامی در عصر پذیرش اصل حاکمیت مردم بر سرنوشت خود و عصر نفی استبداد و خودکامگی به عنوان شاهکار حرکت آزادی خواهی مردم ایران به رهبری حضرت امام مطرح شد و با تکیه بر رأی مردم به عنوان محور و مدار، در کنار ارزشهای اسلامی به سرعت نگاهها را به خود معطوف ساخت و آنچه امروز مایه نگرانی است خطری است که جمهوری اسلامی یعنی هم جمهوریت و هم اسلامیت را نشانه گرفته است

رئیس فراکسیون خط امام مجلس، خواهان تعقیب قضائی فرمانده سپاه شد

حسین هاشمیان، نماینده رفسنجان و رئیس فراکسیون خط امام در مجلس ایران

حسین هاشمیان، نماینده رفسنجان و رئیس فراکسیون خط امام مجلس ایران، اظهارات سرلشگر محمدعلی جعفری، فرمانده سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در خصوص نقش رهبران اصلاح طلبان در ناآرامی های اخیر در ایران را "در راستای امام (آیت الله خمینی) زدایی" قابل تعبیر دانست و خواهان تحت تعقیب قرار گرفتن او توسط دادستانی نیروهای مسلح شد.

او گفت: "او (محمد علی جعفری) بیش از اندازه به قبه نظامی‌اش مغرور شده و باید حدود فعالیت نظامی‌اش مشخص شود."

آقای هاشمیان در گفتگویی با پارلمان نیوز، پایگاه خبری این فراکسیون از تعدادی از رهبران اصلاح طلبان همچون علی اکبر موسوی خوئینی ها و بهزاد نبوی که آقای جعفری آنان را به نقش داشتن در "اغتشاشات" متهم کرده بود، دفاع کرد و گفت:"آقای موسوی خوئینی‌ها که آقای جعفری از او نام برده است در این کشور دادستان بوده است، بهزاد نبوی کسی است که در مقابل منافقین در زندان برای تثبیت رهبری امام ایستادگی کرد."

وی افزود: "در تسخیر لانه جاسوسی (سفارت آمریکا در تهران) که امام آن را انقلاب دوم نامیدند، آیت‌الله محمد موسوی خوئینی‌ها محور و مبنا بود و حالا برخی تخریب محورها و مبانی انقلاب را در دستور کار خود قرار داده‌اند.»

آقای هاشمیان همچنین خبر از استعفای برخی از سپاهیان به دلیل دخالت‌های اخیر سپاه در سیاست داد و با اشاره به اینکه سخنان آقای جعفری خلاف صریح نظرات آیت الله خمینی درعدم دخالت نظامیان در مسایل سیاسی است، گفت:"این اظهارات در راستای امام زدایی قابل تعبیر است و او حق نداشته به عنوان یک نظامی وارد مسایل سیاسی شود.