۱۳۸۸ مرداد ۹, جمعه
توتی هم سبز شد
کروبی:با كتك زدن مردم و شكستن دندان هايشان نمي توانيد خاموششان كنيد
پليس تهران: ۵۰ نفر در تجمعات روز پنجشنبه بازداشت شدند
با بستن کهریزک نه دهان مردم بسته می شود و نه دفتر جنبش ضد کودتا !
هرگز در جمهوری اسلامی ماجرای شکنجه و اعدام در چنین وسعتی درجامعه به آگاهی عمومی تبدیل نشده بود که اکنون شده است. جنبش سبز ضد کودتا حتی اگر همین یک دستآورد را داشته باشد، ملی ترین آگاهی عمومی است. مردم ایران در وسیع ترین سطح ممکن، در عرض 40 – 50 روز با فجایعی آشنا شدند که در بازداشتگاه های مخفی و علنی، زندان ها مشهور و غیر مشهور جریان داشته و دارد. مردم تازه فهمیدند دستبند قپانی یعنی چه؟ اعتراف زندانیان چگونه زیر شکنجه گرفته می شود، شکنجه گران چگونه مداح اهل بیت اند و یا درجات سپاهی و انتظامی دارند و یا حتی عضو شورای انقلاب فرهنگی اند و یا سرپرست روزنامه!( رحیم پورازغدی در شورای انقلاب فرهنگی و شریعتمداری سرپرست کیهان). اینها دستآوردهای کوچکی نیست. این که چنین دستآوردی به قیمت جان عده ای در این 40 – 50 روز تمام شد تلخ است و فاجعه بار، اما برای این شناخت بالاخره باید ملت ایران بهائی می پرداخت که درجریان کودتای اخیر پرداخت. همین شناخت به رهبر جمهوری اسلامی امکان مانور نداد تا با فرمان بستن "سوله کهریزک" مانع اطلاع مردم از فاجعه بازداشتگاه های مخفی شود. هر جنازه ای که از سوله کهریزک و یا بازداشتگاه زیر زمین وزارت کشور بیرون آمد، با خود آگاهی و نفرت از کودتاچیان را به همراه آورد. همین آگاهی است که اکنون باعث شده تا کودتاچیان هم بدانند که اعتراف گیری و پخش تلویزیونی اعترافات تنها می تواند خشم مردم را بیشتر کند. تمام جنایاتی که در این دوران انجام شده را مردم به حق به حساب رهبر و رئیس دولتش گذاشته اند. به همین دلیل است که وقتی شیاد و آدم کشی بنام احمدی نژاد نامه رافت اسلامی برای رئیس قوه قضائیه می نویسد مردم می شنوند و تف به زمین می اندازند. رئیس دولت کودتا، در بزرگترین وزارتخانه اش بازداشتگاه کودتا درست کرده و حالا نامه رافت اسلامی می نویسد! کسانی که از بازداشتگاه کهریزک جان به سلامت برده اند، در روزهای اخیر روی وبلاگ ها از فجایعی نوشته اند که خود شاهد آن بوده اند. از مرگ و قتل و شکنجه، از حضور دو نوبته سردار رادان جانشین فرمانده نیروی انتظامی در این بازداشتگاه و شلاق زدن بازداشتی های تظاهرات مسالمت آمیز. شلاق زدن مردم که جرمشان مخالفت با کودتاست. رهبر اگر یک سر سوزن صداقت در وجودش بود، دستور بازداشت شکنجه گران و فرماندهان آنها را می داد، دستور بازداشت فرمانده نیروی انتظامی و جانشین او را می داد. اما کسی که خود در کودتا سهم نخست را دارد و دولتی فاشیستی را بر سرنوشت کشورحاکم کرده، چگونه می تواند گریبان مجریان کودتا را بگیرد؟ چاقو در کجای دنیا دسته اش را بریده که در جمهوری اسلامی ببرد. خشم و نفرت از رهبر و حکومتش روز به روز متراکم تر می شود و در بانگ الله اکبرهای شبانه که علیرغم همه عواقب امنیتی آن از 23 خرداد تاکنون ادامه دارد بازتاب می یابد. |
محمد خاتمی: بازداشتگاه غیر استاندارد یعنی چه؟ جنایت کرده اند و جنایت می کنند!
محمد خاتمی دیدار با اعضای فراکسیون خط امام مجلس با تاکید بر رسیدگی هرچه سریعتر به عاملان جنایات اخیر در بازداشتگاههایی که غیراستاندارد عنوان شدهاند، به نمایندگان مجلس پیشنهاد داد که طرح تحقیق و تفحص از روند برگزاری انتخابات را در دستور کار خود قرار دهند . او گفت که در فضای ناگوارموجود، باید از تلاش مجلس به طور عام و فعالیتهای دلسوزانه و خیرخواهانه اقلیت مجلس به طور خاص تشکر کرد. اما مساله این است که چرا مجلس که باید در راس امور باشد اقدام هایش به نتیجه نمی رسد؟ و چرا دست هیات منتخب مجلس برای رسیدگی به فجایع اخیر بسته می شود؟ و چرا حتی هیات منتخب ریاست محترم قوه قضاییه که دو سه هفته پیش خبر تشکیل آن داده شد اجازه نیافت کاری کند؟ با دستور اخیر رهبر برای برخورد با مسائل و فجایع، موقعیت تازهای پیش آمده است و باید واقعا ابعاد فاجعه را بررسی کرد و با عوامل آن برخورد جدی شود. خونهایی ریخته شد، به خانوادههای فراوانی آسیبهای روحی و مادی وارد آمده است. ملت مورد اهانت قرار گرفته است. رفتارهای بد و غیر قانونی و غیر شرعی با مردم و با بازداشتشدگان صورت گرفته است که اینها همه باید ریشهیابی و حقیقت هم برای مردم روشن شود و هم با ریشه قضایا برخورد جدی شود. کافی نیست که گفته شود یک بازداشتگاه غیر استاندارد تعطیل شد؛ غیر استاندارد یعنی چه؟ یعنی مثلا هواکش آن درست نبود؟ یا دستشویی ها تمیز نبوده است؟ خیر! جنایتهایی رخ داده است؛ جانهایی باخته شده است و رفتارهایی با جوانان و زنان و مردان عزیز صورت گرفته است. وقتی در زندانهای در دست بیگانگان چنین جنایاتی صورت می گیرد همه بر آشفته می شوند و فریاد می زنند و امروز باید با این مسائل برخورد شود. در مورد زندانیان و بازداشتشدگان هم قضیه به همین صورت است البته که باید آزاد شوند ولی کافی نیست. رفتارهای نادرستی به نام بازجویی شده و میشود، اینها همه برای انقلاب و جامعه زیان بار و بر خلاف قانون و انصاف است. باید با عاملان این رفتارها و اقدامات برخورد قانونی شود و حق و حرمتهایی که مورد تعدی قرار گرفته است جبران شود. اگر جرمی هست اولا باید مدارک دقیق و روشن باشد نه ادعاهایی که می شود یا شایعههایی که درباره اعترافگیری صورت میگیرد و در مرحله بعد هم دادگاه صالحه و علنی و با حضور هیات منصفه و وکیل متهم باید به این اتهامات رسیدگی کند. اگر یک قطره خون هم اگر ریخته شود فاجعه است؛چه رسد به آنچه رخ داده است. مهمتر از اینها لطمهای است که به اعتماد عمومی وارد شده است و باید آن را ترمیم کرد. برای ترمیم اعتماد عمومی هر هزینهای هم که پرداخت شود زیاد نیست، اما با این حال اگر کسی از سر خیرخواهی پیشنهادی برای رفع ظلم و ترمیم اعتماد عمومی میدهد با امواج تهمت و دروغ و نسبتهای ناروا روبرو میشود و اتهام زنندگان و غوغاگران با امنیت خاطر به کار خود ادامه میدهند. در این مدت ببینید تا چه حد علما و شخصیتهای موجه و نخبگان و مردم مورد اهانت قرار گرفتند، در حالیکه باید با افراد و جریانهای طراح و مجری جنایات برخورد جدی شود. چرا اعتراضات و انتقادات مراجع و علماء و نخبگان و افراد جبهه رفته و میلیونها از مردم شریف که رشد و شعور خود را به خوبی نشان دادهاند به روند انتخابات و وقایع ناگوار پس از آن مورد توجه قرار نمیگیرد؟ |