۱۳۸۸ مهر ۱۷, جمعه

http://imgur.com/DHb0B.jpg

بررسی سخن رییس ‍پلیس کشور که می گوید با جنبش سبز اگر در چارچوب قانون باشد مشکلی نداریم

فرمانده نیروی انتظامی جنبش سبز را به رسمیت شناخته و گفته است: «با جنبش سبز اگر در چارچوب قانون باشد مشکلي نداريم» او همچنین گفته است که:«در رابطه با 13 آبان فکر نمي کنم اتفاق خاصي بيفتد و ما نبايد خيلي نگران باشيم. روز قدس هم گفتم اتفاقي نخواهد افتاد که اتفاقي هم نيفتاد13 آبان روز مبارزه با استکبار است و ما کارهاي همه ساله مان را انجام مي دهيم و نبايد خيلي نگران باشيم. در رابطه با روز قدس هم گفتم اتفاقي نخواهد افتاد و اتفاقي هم نيفتاد، در موضوع ورزشگاه آزادي نيز به همين شکل. ما با جنبش سبز يا هر جنبش ديگري اگر در چارچوب قانون باشد مشکلي نداريم و حتي اگر غيرقانوني باشد تا مرز آشوب تحمل مي کنيم اما اگر به آشوب و اغتشاش کشيده شود نيروي انتظامي برخورد مي کند.» بی گمان تا اینجای قضیه خوب است اما چرا آمار بازداشتی ها بسیار بالاست. برای نمونه در همین روز قدس چرا در شیراز کمابیش 200 نفر بازداشت شدند. در حالی که روز قدس مردم تنها شعار می دادند و کسی نه آتشی برپا کرده بود و نه سنگی در دست داشت؟ این را بنده اگر قابل باشم به عنوان کسی که یک بار در راهپیمایی بازداشت شده و اندک زمانی هم در زندان بوده پاسخ می دهم. در واقع اگرچه فرمانده نیروی انتظامی گفته که برخوردی انجام نمی شود که از سوی نیروی انتظامی هم برخوردی البته نمی شود اما کسانی هستند که برایشان بازداشت کردن دیگران و به آشوب کشیدن تجمع های مسالمت آمیز کاری ندارد و البته نیروی انتظامی هنگامی که دستوری از سوی سپاه برایش صادر شود کاری جز چشم گفتن ازش بر نمی آید. در راهپیمایی ها خیابان ها پر است از بسیجی هایی که باتوم به دست به سر مردم می ریزند و آنها را بازداشت می کنند و راهپیمایی را به آشوب می کشند؛ برای نمونه در روز ایران (قدس پیشین) نیروی انتظامی ماشین هایش را نگه داشته بود و لباس شخصی های بسیجی مردم را بازداشت و سوار این ماشین ها می کردند. البته خود راننده نیروی انتظامی که از نیروی انتظامی بود حتا دلش می خواست مردم را پیاده کند. روی هم رفته می خواهم بگویم که نیروی انتظامی هرگز برخوردی آن چنانی نکرده که اکنون بخواهد برخورد کند اما آنچه که هست آنکه بسیجی ها همیشه خود آشوب سازند تا ندایی دیگر بیافرینند و البته تجمع را برای آقای رئیس غیر قانونی کرده و به آشوب کشند.

این هم یک عکس خوب، که توسط یکی از دوستان در اختیار من قرار گرفته که در اون آشیخ مهدی کروبی و حضرت آقای سلیمانی از اعضای مجمع محققین، در کنار هم دیده می شن. حاج آقای سلیمانی، که البته نیازی به معرفی ندارن، همون بزرگواری هستن که در جریان رفتن به بهشت زهرا، بازداشت شده بودن و البته پدر بزرگوار آقا محمد حسن رفیق عزیز و محترممون. ظاهراً عکس قدیمی نیست.

http://www.privateimage.com/images/ozxxuayejvfdn15hh7na.jpg
http://bayatzanjani.net/gallery/e6c1bc3b2a46b1cae1debcc322ee74b0/cache/600_399_1.jpg

?fh=b8db3dc0e8b860b565b16247891c52cb

گزارش روزنامه انگلیسی ایندیپندنت همایشی محرمانه برای اعلام تدریجی مرگ دلار

امریکائی ها، به ادعای ایندیپندنت از این همایش محرمانه بی خبر بوده و از جزئیات طرح ها نیز خبر نداشته اند. این درحالی است که هم پیمانان وفادار آمریکا نظیر ژاپن و کشورهای عربی خلیج فارس در این همایش شرکت داشته اند. خطر مرگ دلار در معاملات جهانی واشنگتن را بدلیل بدهی بیش از حد این کشور و کسر بودجه غول آسای آن در سال های آینده بیمناک کرده است زیرا این کشور نیازمند ثبات ارزش جهانی دلار است. تنها یک پول محکم است که می تواند سرمایه گذاران را به خرید سفته های آمریکا راغب کند و تنها با فروش این سفته هاست که دلار امریکا می توان دستگاه متورم دولتی آمریکا را که در سراسر جهان گسترش یافته اداره کند. از این رو آمریکا هرنقشه ای را که موجب تقلیل نقش دلار در اقتصاد جهانی شود، حمله به رهبری جهان سرمایه داری تلقی کرده و درگیری را اجتناب ناپذیر می داند. البته امریکا فکر می کند از مدت ها پیش مورد حمله قرار گرفته است. (آیا امریکا، سرانجام برای حفظ سلطه خود بر جهان سرمایه داری، بزرگترین فاجعه قرن 21 را آغاز خواهد کرد و بشریت شاهد جنگی جدید و اتمی در جهان خواهد شد؟)

اگر خبری که روزنامه انگلیسی ایندیپندنت روز سه شنبه منتشر کرد درست باشد عمر دلار بعنوان پول رایج برای مبادلات بازرگانی جهانی به پایان خود نزدیک شده است. طبق این خبر، کشورهای عربی خلیج فارس، چین، روسیه و فرانسه در مذاکراتی محرمانه توافق کرده اند که ”برای معاملات نفتی دلار را کنار بگذارند و بجای آن از چند پول دیگر استفاده کنند که عبارتند از "یوآن" واحد پول چین، "ین" ژاپن ، "یورو" و "طلا". در آینده روبل نیز می تواند به این گروه اضافه شود، بویژه از آن رو که روسیه در حال حاضر بزرگترین تولید کننده نفت و گاز در جهان است. امر تبدیل و تغییر پول باید تا سال 2018 پایان یابد. روزنامه مذکور می نویسد در دوران انتقال باید بار دیگر از طلا بعنوان وسیله مبادله کالا استفاده شود.

گرچه این روزنامه خبر خود را از قول منابع ناشناس در خاور میانه و محافل مالی چین نقل کرده ولی، بازار های بین المللی بورس بلافاصله واکنش نشان دادند و از ارزش دلار در قیاس با 15 واحد پولی پر خرید و فروش دیگر بشدت کاسته شد. در حالیکه بهای طلا که چندی پیش از مرز1000 دلار برای هر اونس فراتر رفته بود باز هم به سیر صعودی خود ادامه داد.

"بلومبرگ داریوس کوالسکی" آژانس خبری امور مالی در آمریکا از قول یکی از رؤسای راهبرد یک موسسه سرمایه گذاری در هنک گنگ مینویسد :”حتی طرح این فکر به تنهائی از ارزش دلار می کاهد”.

بنا به گزار ش ایندیپندنت گرچه امریکائی ها از تشکیل این همایش محرمانه با خبر شده اند ولی از جزئیات نقشه ها بی خبر بودند. درحالیکه هم پیمانان وفادار آمریکا نظیر ژاپن و کشورهای عربی خلیج فارس در این همایش شرکت داشته اند. واشنگتن بدلیل بدهی بیش از حد آمریکا و کسر بودجه غول آسا در سال های آینده نیازمند ثبات ارزش دلار است. زیرا فقط یک پول محکم است که می تواند سرمایه گذاران را به خرید سفته های آمریکا راغب کند و تنها با فروش این سفته هاست که می توان ادامه حیات دستگاه متورم دولتی آمریکا را که در سراسر جهان گسترش یافته ممکن سازد. از این رو از دیدگاه آمریکا هرنقشه ای که موجب تقلیل نقش دلار در اقتصاد جهانی شود، حمله به موضع رهبری آن کشور است که البته از مدت ها پیش مورد حمله قرار گرفته است. از این رو در گیری اجتناب ناپذیر است.

نظر چینی ها هم همین است. "سون بیگان" که در گذشته سفیر فوق العاده پکن در خاور میانه بود چندی پیش نسبت به خطرات ناشی از تعمیق شکاف موجود بین آمریکا و چین هشدار داد، بویژه بدلیل رقابت بر سر نفت منطقه. سون بیگان چندی پیش در نشریه “آسیا آفریقا روو” گفت: ”برخورد و در گیری اجتناب ناپذیر است. ما باید در مقابل خصومت های جاری در خاور میانه که منشاء آنها مسائل و علائق نفتی و امنیتی است هشیاری خود را حفظ کنیم “. از قرار معلوم چین مصمم است برای نفوذ در کشور های نفتی خاور میانه که تا کنون منطقه نفوذ آمریکا بود با آن کشور از در رقابت درآید. پکن برای آن که بتواند رشد سریع اقتصادی خود را حفظ کند نیازمند به نفت و گاز کشورهائی است که بتوانند نیاز فزاینده چین را به انرژی تامین کنند.

ایران در ماه سپتامبر اعلام کرد در آینده ذخائر ارزی کشور بجای دلار بصورت یورو خواهد بود. ولی اجرای این تصمیم ، آنگونه که نمونه عراق نشان داد ، بی خطر نیست . چند ماه پس از آنکه صدام اعلام کرد که از آن پس بهای نفت را نه به دلار بلکه به یورو دریافت خواهد کرد ارتش آمریکا عراق را تسخیر کرد

موازنه قدرت با برنامه هسته‌ای ایران به هم نمی‌خورد

اواخر این ماه بازرسان سازمان ملل از تاسیسات مخفی هسته‌ای ایران در نزدیکی شهر قم دیدار می کنند تا دریابند که ایران در حال نزدیک شدن به مقام دهمین قدرت هسته‌ای جهان هست یا خیر.هر چه پیدا کنند، جهان آنقدر سلاح هسته‌ای دارد که تمام کشورهای این سیاره را نابود کند. با وجود حدود 23 هزار کلاهک، این مقدار برای 3/2 میلیون انفجار با قدرت هیروشیما کافی است. اما با پایان جنگ سرد و ازسرگیری مذاکرات تسلیحاتی روسیه و آمریکا برای کاهش زرادخانه‌های وسیع خود، آیا جهان امن‌تر می‌شود؟ جهان در اصول متعهد به خلع سلاح هسته‌ای است؛ اما در عمل چنین اتفاقی هرگز نمی‌افتد. روسیه و آمریکا دیگر یکدیگر را با "نابودی تضمین‌شده دوجانبه" تهدید نمی‌کنند؛ اما بیشتر از بیست سال طول کشید تا مواضع آنها از قله جنگ سرد به پایین برسد. قدرت‌های هسته‌ای دیگر قصد دارند داشته هایشان را حفظ کنند. هم انگلیس و هم فرانسه تسلیحات مستقل خود را برای حفظ مقامشان در شورای امنیت ضروری می‌بینند. انگلیس اشاره کرده است که اگر دیگر کشورها نیز این کار را بکنند کلاهک‌های خود را کاهش می‌دهد. اما حتی حزب کارگر که با هزینه آماده نگاه داشتن سلاح‌ها روبروست، از درخواست جناح چپ برای خلع سلاح هسته‌ای یکجانبه سرباز زده است. فرانسه هم با زرادخانه‌ای مدرن نیازی به انتخاب‌های دشوارندارد و میلی یا نیازی به کاهش ندارد.

قدرت‌های هسته‌ای تسلیحات خود را به عنوان آخرین چاره دفاعی در مقابل حمله دشمنان گسترش داده‌اند (هند، پاکستان و اسرائیل) یا در مورد چین، هدف آن حفاظت از منطقه مرکزی خود است، در حالیکه موضع خود را به عنوان قدرت جهانی به رخ می کشد. اما آنها با داشتن مقداری کافی سلاح هسته‌ای فقط به عنوان نیرویی بازدارنده، تمایلی به راه انداختن یک مسابقه جدید تسلیحاتی ندارند.

تنها ایران و کره‌شمالی هستند که هنوز می‌کوشند بمب‌های جدید بسازند. آفریقای جنوبی و لیبی تحقیقات تسلیحات هسته‌ای خود را کنار گذاشته‌اند. جمهوری‌های سابق شوروی (اوکراین، بلاروس و قزاقستان) خود را از شر سلاح‌ها مستقردر خاک خود خلاص کرده‌اند. کشورهایی با تکنولوژی پیشرفته نظیر آلمان و ژاپن نیز مدت‌ها پیش ساخت تسلیحات هسته‌ای را کنار گذاشتند.

نظام قضایی به عامل عدالت شکنی تبدیل شده


برخی از زندانیان سیاسی زندان مرکزی سنندج در نامه ای به رئیس قوه قضائیه با اشاره به موج تبعیدهای غیرقانونی زندانیان سیاسی این شهر به استان های دیگر، از وی خواسته اند در توقف این رویکرد غیرقانونی کوشش کند چرا که "دستگاه عدالت پروری به عامل عدالت شکنی" تبدیل شده است.

سیزده تن از زندانیان سیاسی کردستان در نامه ای سرگشاده ضمن مخاطب قرار دادن صادق لاریجانی، با اشاره به اظهارات وی در نخستین روزی که وی به عنوان قاضی القضات بر دستگاه قضائی نشست، از امیدی سخن گفته اند که سخنرانی روز معارفه او پیرامون توقف روند "اجحاف آمیز" و مالامال تضییع "حقوق بشر" به وجود اورده بود، "کورسوی" امیدی که به باور این فعالین محبوس با گذشت زمان به سوی "خاموشی" و "فراموشی" گام می نهد: "انگار اين تسلسل رويش اميد و جوانمرگ شدن آن تقدير بی چون و چرای اين جامعه و اين مردمان گشته و کسی را يارای ظفرمندی بر اين تقدير و ابطال طلسم نيست."

صادق لاریجانی که قریب به دو ماه پیش به عنوان جانشین هاشمی شاهرودی برگزیده شده است، از تساوی در برابر قانون سخن گفته و تاکید کرده بود در مقابل اعمال خودسرانه قانون خواهد ایستاد.

برخوردهای فراقانونی در کردستان

نویسندگان این نامه با اشاره به اغاز "موج" جدید برخوردهای فراخوانی با زندانیان سیاسی کردستان می نویسند: "هر روز يک نفر قربانی سليقه مداری و قانون شکنی مسئولان امنيتی، سياسی و قضايی استان ميگردد."

این فعالین سیاسی و مدنی البته تاکید می کنند ممکن است این تصمیمات سخت علیه کردها از جانب "اراده ای بالاتر" اتخاذ شده باشد.

در حالی که لاریجانی 26 مرداد سال جاری در مراسم تودیع خود گفته بود، "هيچكس نبايد جرات كند و به خود حق دهد كه برخلاف قانون حكم كند و حقوق شهروندان را ضايع نمايد و آرامش و امنيت آنان را سلب كند " اینک به گفته نویسندگان نامه مذکور، ظرف تنها سه روز، 3 تن از ندانیان سیاسی استان کردستان، بی هیچ "مستمسک قانونی"، "ارائه دلیل" و با حتی "اطلاع قبلی" به صورتی "ناگهانی" به زندان های استان های دیگر تبعید شده اند. انها در تشریح غیرقانونی بودن چنین روندی می افزایند :" در احکام و دادنامه های هيچ کدام، مجازات تبعيد در نظر گرفته نشده بود و معلوم نيست اينچنين برخوردهايی بنا به کدام استدلال قانونی صورت ميگيرد."

هرلحظه در انتظار تبعید

13 زندانی سياسی زندان مرکزی سنندج، با تاکید بر "مسبوق به سابقه" بودن چنین رویکردی ضمن آنکه از "انتظار" لحظه به لحظه خود برای "تبعید" می گویند، همچنین از نگرانی های بسیار "جدی تر" و "شدیدتر" که فراروی آنها قرار گرفته است پرده بر می دارند: " آيا اين اقدامات را نمی توان مقدمه ای بر تشديد فضای امنيتی حاکم بر زندان های کردستان، تشديد احکام صادره دادگاه ها که تاکنون نيز کم شديد نبوده است ! و حتی اجرای احکام اعدام صادره برای برخی از ما زندانيان سياسی قلمداد نمود؟"

نویسندگان این نامه برخی مسئولین قضائی تحت نفوذ برخی منابع قدرت "خارج" از قوه قضائیه را باعث پایمال شدن "تفکیک قوا" به عنوان اصل مسلم دموکراسی معرفی می کنند که به باور این فعالین باعث شده است دستگاه "عدالت پروری" به عامل "عدالت شکنی" تبدیل شود.

دوستانمان را بازگردانید

این فعالین با یاداوری نامه نگاری های "بی دستاورد" شان به هاشمی شاهرودی، رئیس پیشین قوه قضائیه، از موج جدید "حق کشی" و تبعید "هم زندانی های" شان سخن می گویند و انگیزه خود از نگاشتن این نامه خطاب به صادق لاریجانی را چنین شرح می دهند: "در کمال نا اميدی تصميم به نگارش مجدد نامه ای اين بار خطاب به جنابعالی گرفتيم، بلکه اگر از شرايط ما زندانيان سياسی کردستان مطلع نيستيد، حداقل کليتی را برای شما بازگو نماييم."

در پایان این نامه؛ امضا کنندگان ضمن آنکه خواستار التزام عملی مسئولان به "حقوق بشر" و پایان دادن وضعیت "غیرانسانی" کردستان شده اند از لاریجانی خواسته اند تا جواد عليزاده، داوود جوانمرد و فردين مرادی به زندان مرکزی سنندج بازگردانده شوند و این تبعید های غیزقانونی متوقف شود: "باشد که انجام چنين اقدامی را بتوان به اراده مديريت جديد قوه قضاييه جهت پيگيری قانون و پيشگيری از قانون کشی ترجمه نمود."