۱۳۸۸ مهر ۱۵, چهارشنبه

http://i33.tinypic.com/293vp75.gif

حضور پررنگ سبزها در رم

پایتخت ایتالیاروز شنبه شاهد تظاهرات ده‌ها هزار ایتالیایی در مخالفت با سیاست‌های دولت برلوسکونی و دفاع از آزادی مطبوعات و بیان بود؛ در این راهپیمایی گروهی از ایرانیان ساکن ایتالیا هم با در دست داشتن تصویر روزنامه‌نگاران دربند ایرانی و نمادهای سبزرنگ حضور داشتند که توجه فراوان مطبوعات و مردم ایتالیا را به خود جلب کرد. در این مورد با "مصطفی خسروی" فعال سابق دانشجویی و عضو سازمان دانش آموختگان ایران که برای ادامه تحصیل در ایتالیا به سر‌می برد مصاحبه کرده ایم.

این راهپيمايي که شما و تعداد ديگري از فعالان جنبش سبز ايران هم در آن شرکت کرديد در واقع به چه منظوري شکل گرفته و هدف از آن چه بود؟

این راهپیمایی در شهر رم با هدف دفاع از آزادی مطبوعات و آزادی بیان انجام شد و حدود دویست هزار نفر در آن شرکت کردند. اکثر شرکت کنندگان در آن هم جزو نیروهای مخالف دولت برلوسکونی بودند و در پی ایجاد محدودیت برای خبرنگاری كه زندگی برلوسکونی را به صورت حرفه‌ای کنکاش می‌کرد طی فراخوانی از سر تا سر ایتالیا در میدان پوپلو رم گرد هم آمدند.


ايرانيان حاضر در اين تجمع چه خواسته‌ و شعارهايي را به طور مشخص مطرح ‌کردند؟

حامیان جنبش سبز و ایرانیان ساکن ایتالیا در این تجمع با شعار دفاع از آزادی مطبوعات در ایران و اعلام همبستگی با مردم ایتالیا در این خواسته حقوق بشری و جهانی حاضر شدند. آنهابا در دست داشتن عکس‌هایی از روزنامه نگاران ایرانی در بند مانند احمد زیدآبادی، محمد قوچانی و بهمن احمدی امویی خواهان آزادی بی قید شرط آنها شدند. همچنین در این گردهمایی با تکثیر و توزیع آخرین بیانیه انجمن دفاع از مطبوعات كه شرح و مختصری از اوضاع روزنامه نگاران و آزادی بیان در ایران در آن آمده است، ‌کوشیدیم اوضاع کنونی ایران را به اطلاع مردم ایتالیا برسانیم.

افکار عمومي ايتاليا و به ويژه فعالان مدني اين کشور تا چه حد از وضعيت جامعه مدني ايران و اتفاقات اخير آگاهي دارند؟

خوشبختانه می توان گفت ایتالیا یکی از کشورهایی به شمار می رود كه هم در عرصه دولتی و هم در عرصه مردمی کاملا پیگیر حوادث و اخبار ایران است. البته نمی‌توان تاثیر بسزای همبستگی و حضور گسترده مردم ایران در روزهای بعد از انتخابات و بیان اعتراض آرام و مدنی آنها راکه انعکاس وسیعی در رسانه‌های جهانی داشت در زمینه توجه افکار عمومی دنیا و از جمله ایتالیا نادیده گرفت.

مردم در گفتگوي هاي مستقيم چه واکنشي نسبت به حضور شما داشتند؟ چه سخنان يا پرسش‌هايي را مطرح مي‌کردند؟

آن چیزی كه برای گروه ایرانی حاضر در تظاهرات روز شنبه بسیار امیدوار کننده بود توجه و آگاهی بسیاری از ایتالیایی ها به مساله ایران بود كه اکثرا ضمن ابراز نگرانی و ناراحتی از اتفاقات پیش آمده، آرزوی موفقیت و پیروزی برای جنبش سبز ایران داشتند. بیشترین سوالی هم كه ما باید به آن پاسخ می دادیم علت این گونه برخوردها با منتقدین و روزنامه نگاران و مردم و یا حتی افرادی بود كه خود سالها از دولتمردان ایرانی بوده‌اند.

آيا برنامه‌ ديگري هم در آينده براي اقداماتي از اين دست داريد؟

امید ما در درجه اول از بین رفتن تمامی مشکلات و معضلات امروز ایران، چه برای روزنامه نگاران و چه برای فعالان سیاسی و مدنی ایرانی در آینده نزدیک است و امیدواریم كه هیچگاه نیازی به برپایی مجدد این گونه تجمعات اعتراضی برای دفاع از حقوق اساسی مردم ایران نداشته باشیم. ولی در صورت نیاز مطمئنا جمعیت ایرانی ایتالیا همیشه برای اعلام همبستگی خود با ایرانیان عزیز و جنبش دموکراسی خواهی آنان آماده است.

سردرگمی مسئولین و ریزش نیروی بسیج


ده ساعت بازجویی در 24 ساعت

مهدی عربشاهی، دبیر تشکیلات تحکیم وحدت که روز جمعه به اتفاق 16 نفر دیگر از اعضای این تشکیلات بازداشت شده بود، در گفتگو با "روز" توضیح داد: روز جمعه با دیگر اعضای انجمن های اسلامی دانشگاههای تهران در پارک جمشیدیه دور هم جمع شدیم که هم به اصطلاح آخر هفته دور هم باشیم و هم درباره مسائل روز بحث و بررسی کنیم. من دیر رسیدم و هنوز ده دقیقه از حضورم نگذشته بود که به یکباره حدود 40 نفر ریختند و همه ما را بازداشت کردند و به دفتر پی گیری وزارت اطلاعات بردند.

به گفته دبیر تشکیلات تحکیم وحدت، دانشجویان بازداشت شده، طی 24 ساعتی که بازداشت بودند بیش از ده ساعت تحت بازجویی قرار گرفتند. آقای عربشاهی گفت: در رابطه با جلسه روز جمعه و کلیت فعالیت تحکیم وحدت در چند ماهه اخیر و تجمع دانشجویان در دانشگاه تهران و دانشگاه صنعتی شریف، بیش از ده ساعت بازجویی کردند و سپس تعهد نامه ای دادند و گفتند که باید امضا بکنیم.

وی درباره محتوای تعهدنامه گفت: نوشته بودند که تعهد می کنیم کار خلاف انجام ندهیم در حالیکه ما هیچ نوع فعالیت خلاف قانون نداریم و من قسمت هایی از تعهد نامه را که نوشته بود تعهد می دهیم تکرار نشود، خط زدم و امضا کردم. بعد از امضای این تعهد نامه 15 نفر از ما را آزاد کردند و البته گفتند که باز هم احضار خواهند کرد.

به گفته این فعال دانشجویی، عزت تربتی و احمد احمدیان دو عضو دیگر تحکیم وحدت همچنان در بازداشت به سر می برند و در ارتباط با تجمعات اعتراضی اخیر دانشجویان این دو فعال دانشجویی به بند 209 زندان اوین منتقل شده اند.

دانشجویان بازداشتی در 209 اوین

برادر احمد احمدیان، فعال دانشجویی که روز جمعه بازداشت شده است درباره وضعیت او به "روز" گفت: احمد تاکنون هیچ تماسی با خانواده نگرفته و پی گیری های ما نیز هیچ نتیجه ای تاکنون نداشته است.

آقای احمدیان، اتهام برادرش را اقدام علیه امنیت ملی ذکر کرده و گفت: ما دو بار به دفتر پی گیری وزارت اطلاعات رفتیم، اما گفتند برادرم را به اتفاق آقای تربتی به بند 209 زندان اوین منتقل کرده اند و بعد گفتند که باید از این به بعد از دادگاه انقلاب پی گیری کنیم.

وی که دیروز به دادگاه انقلاب مراجعه کرده بود در خصوص پی گیریهایش از این دادگاه گفت: متاسفانه در این دادگاه هیچ پاسخی ندادند و هنوز هم مشخص نیست که پرونده برادرم به کدام شعبه این دادگاه ارجاع شده است.

برادر آقای احمدیان در پاسخ به این سوال که علت آزادنکردن این دو نفر از جمع دانشجویان بازداشتی چیست، گفت: هنوز اطلاع دقیقی از این موضوع نداریم؛ از سوی دیگر سه شنبه هفته پیش برادرم را که ساکن خوابگاه کوی دانشگاه بود، از خوابگاه محروم و کارت خوابگاه و کارت تغذیه او را باطل کرده و گفته بودند که اگر باز به خوابگاه مراجعه کند او را به کلانتری تحویل خواهند داد.

آقای احمدیان در پایان ابراز امیدواری کرد که مسولان امنیتی کشور عقلانیت به خرج دهند و به جو متشنج دانشگاهها و اعتراضات دانشجویی دامن نزنند.

دستپاچگی مسولان امنیتی

بهاره هدایت، مسول روابط عمومی تشکیلات تحکیم وحدت، افزایش فشارها بر فعالان دانشجویی را به علت دستپاچگی و سردرگمی مسولان امنیتی کشور ارزیابی می کند. این فعال دانشجویی در گفتگو با "روز" تاکید کرد: برآورد حاکمیت و قاطبه کسانی که تداوم جنبش سبز را پی گیری می کنند این بود که با بازگشایی دانشگاهها، خون تازه ای در کالبد این جنبش دمیده می شود و محمل تازه ای برای پی گیری اهداف جنبش سبز فراهم می شود و همین مساله برای حاکمیت یک تهدید به شمار می رفت.

وی با اشاره به احضارها، تهدیدها و محرومیت از تحصیل فعالان دانشجویی از سوی کمیته های انضباطی و دستگاه امنیتی گفت: آقایان از یک ماه قبل از بازگشایی دانشگاهها دست به یکسری اقداماتی زدند تا به اصطلاح از هر جریانی پیشگیری کنند و فعالیت های دانشجویان را سرکوب نمایند و این اقدامات از صحبت های آقای خامنه ای در رابطه با علوم انسانی و... شروع شد و بدون هیچ گونه بهانه موجهی شروع به بازداشت و احضار دانشجویان فعال کردند که این موضوع، سردرگمی و آشفتگی مسولان امنیتی کشور را نشان میداد.

به گفته خانم هدایت، پخش به اصطلاح اعترافات عبدالله مومنی، چهره سرشناس دانشجویی ایران از تلویزیون و احضار بیش از 20 فعال دانشجویی دانشگاههای مختلف کشور به کمیته های انضباطی و اماکن امنیتی هم در راستای ایجاد ارعاب و سرخوردگی در فعالان دانشجویی انجام شده است.

او افزود: این شیوه همین طور ادامه یافته و اکنون به اخراج دانشجویان از خوابگاهها رسیده است؛ حدود 400 نفر دانشجویان تهران را که ساکن کوی دانشگاه بوده اند، به دلیل شنیدن صدای الله اکبر از اتاق هایشان از خوابگاه محروم کرده اند.

عضو دفتر تحکیم وحدت، تجمعات صورت گرفته در دانشگاه تهران و دانشگاه صنعتی شریف را کاملا خودجوش خواند و گفت: در این دو تجمع، فعالان دانشجویی هیچ نقشی نداشته اند و به نظر میرسد مطالبات جنبش سبز، دانشجویان عادی را نیز همراه خود ساخته است و این دو تجمع باعث دستپاچگی و سردرگمی شدید مسولانی شده که قصد سرکوب فعالان دانشجویی را دارند.

وی سپس به توصیه های برخی سرداران سپاه اشاره کرد و گفت: آقای خامنه ای بسیج دانشجویی را به عنوان افسران جوان نامید و برخی سرداران سپاه نیز از بسیج دانشجویی خواستند راسا وارد عمل شوند و سردار جعفری هم به بسیج دانشجویی توصیه کرد که "تصور نکنند فعالیت های چند سال گذشته شان برای جلوگیری از جریان جدید کافی خواهد بود". این نشان میدهد که انتظار دو تجمع اخیر را نداشته اند.

به گفته خانم هدایت اما در بدنه بسیج دانشجویی هم بعد از جریانات و وقایع اخیر ریزش شدیدی اتفاق افتاده است و انها هم نیرو و توان چند ماه قبل خود را ندارند.

محمد جواد اکبرین، دین پژوه و روزنامه نگار مقیم بیروت، همکار مطبوعاتی فریبا پژوه و دوست خانوادگی او از ابتدای بازداشت وی در کنار خانواده پژوه روند این پرونده را پیگیری کرده است. گذشت پنجاه روز از زندانی شدن این روزنامه نگار و در ابهام ماندن پرونده او موضوع مصاحبه روز با وی است. این مصاحبه در پی می آید.

شما به عنوان یکی از افراد پیگیر وضعیت خانم فریبا پژوه، لطفا توضیح دهید بازداشت او به چه شکلی بود و آیا اتهام مشخصی به او تفهیم شده یا خیر؟

به گفته پدر ایشان قرار بود او را ساعتی برای پاسخ به چند سوال ببرند و برگردانند ولی این سوال و جوابها تا این ساعت، 50 روز طول کشیده است. در این فاصله چند بار قول آزادی داده و خانواده را امیدوار کرده اند اما حداقل برای من روشن است که در وعده هایشان صادق نیستند. طبق قانون از ابتدای احضار یا بازداشت باید نوع اتهام به متّهم تفهیم شود و متهم حق دارد که از اول با وکیل در هر جلسه ای حاضر شود. هر چندمی دانم که از بس روند بازداشتها با روشهای غیرقانونی عادی شده است این حرفها برای مخاطبان رسانه ها تکراری و بی فایده به نظر می رسد و اتفاقا فاجعه همین جاست که قانون شکنی، عادی تلقی شود.

وضعیت ایشان در زندان چگونه است و روند پرونده را چگونه ارزیابی می کنید؟

علاوه بر شرایط اولیه ی بازداشت، نوع نگهداری ایشان در زندان هم غیرقانونی بوده است. بر اساس اطلاع ما از بعضی دوستان که به تازگی آزاد شده اند، خانم پژوه جزو کسانی بوده که بیش از یکماه در یک سلول انفرادی شبیه قبر نگهداری شده و این مصداق شکنجه است.

صرف نظر از نگاه حقوق بشری، آیا در قوانین ایران هم نگهداری متهم در سلول انفرادی مصداق شکنجه است؟

در اصل ۳۸ قانون اساسی در مورد شکنجه، یک مقرره کلی داریم که قانونگذار مقرر می‌کند هر گونه شکنجه برای گرفتن اقرار و کسب اطلاع ممنوع است. این قید "هرگونه"ای که اول این اصل آمده است در واقـع شکنجــه را به شکنجه فیزیکی و شکنجه روحی تقسیــم می‌کند؛ زیرا اگر غیر از این بود قانونگذار نیازی نداشت که قید "هرگونه" را بیاورد. حال نظام قضایی باید توضیح دهد که به چه اصلی پای بند است؟ اگر بگوید قانون اساسی، می گوییم مگر در قانون نیامده که هرگونه شکنجه ممنوع است؟ اگر بگوید فقه، می گوییم مگر به تصریح فقه القضاء، اقرار تحت اجبار فاقد ارزش قضایی نیست؟ اگر بگوید مصلحت نظام، می پرسیم مگر این نظام اساسا در مقابل روش های ساواک شاه متولد نشده است و مگر قرار نبود روش های دیکتاتوری تکرار نشود؟ به این ترتیب باید بگویم روند قضایی حاکم بر پرونده خانم پژوه و سایر زندانیان سیاسی، غیر شرعی، غیر قانونی و غیر اخلاقی است.

با توجه به انتقال ایشان از انفرادی زیرزمینی به بند عمومی آیا در پرونده، افق روشنی دیده می شود؟ ضمن اینکه با خبر شدیم برای او وکیل هم گرفته اند؛این وکیل چقدر در تغییر این روند موثرست؟

درست است؛ ایشان فعلا از سلول انفرادی خارج شده و با خانم "هنگامه شهیدی" که از روزنامه نگاران شریف و با سابقه ی کشور است در یک بند هستند. اما وکلا هم برای پذیرفتن پرونده هایی که خارج از اراده ی قضائی ست محدودیت دارند و تعداد کمی از وکلا حاضرند این پرونده ها را بپذیرند که آنها هم محدودیت زمانی دارند و به همین دلیل وکیل مورد نظر، هنوز فرصت نکرده به پرونده خانم پژوه بپردازد.

فریبا پژوه سفری مطبوعاتی به لبنان و برخی کشورهای دیگر داشت؛ آیا ارتباط با مطبوعات خارجی به عنوان یک روزنامه نگار، باعث مشکلاتی شده یا خیر؟ ضمن اینکه گویا نسبت به سفر ایشان به لبنان هم همان وقت حساسیت هایی بوده...

خانم پژوه سالهاست که همکار مطبوعاتی ماست، در سال 85 ایشان به همراه دوستان روزنامه نگارش، از جمله خانم مسیح علی نژاد به بیروت سفر کردند و دیدارها و مصاحبه هایی داشتند به طور مثال دیدار با خانواده امام موسی صدر، رهبر ربوده شده شیعیان لبنان، یا دیدار و مصاحبه مهمی با آقای "حسن الحسینی" رئیس سابق پارلمان لبنان که همان وقت در روزنامه توقیف شده ی آقای کروبی (اعتماد ملی) چاپ شد. اما سفارت ایران در لبنان، همانوقت هم بر اساس ترس همیشگی شان از روزنامه نگاران، با خبرگزاری جمهوری اسلامی تماس گرفته و پیگیر بودند که اینها در لبنان چه می کنند؟ ضمنا ایشان به دو زبان فرانسه و انگلیسی آشنا بودند و با مطبوعات خارجی هم ارتباط داشتند و ممکن است اینها تاثیر داشته باشد؛ همان ترس قدیمی که دیکتاتورها از روزنامه نگاران دارند بازهم بعد از انتخابات اخیر و جنبش شجاعانه مردم، به سراغ حکومت آمد و دیواری کوتاهتر از اهالی مطبوعات نیافتند. البته او حتی برای بعضی از سفرهای اروپایی و شرکت در همایش ها یا تهیه گزارش، با معاونت مطبوعاتی وزارت ارشاد دولت احمدی نژاد هماهنگی می کرد تا مبادا برایش مشکلی ایجاد کنند. اما این نظام، دچار ترس بی پایانی است که حداکثر احتیاط هم راضی اش نمی کند و اشتهای سیری ناپذیری برای مهار اطلاع رسانی آزاد دارد.

چرا خانواده خانم پژوه متناسب با توقع افکار عمومی اطلاع رسانی نمی کنند؟ آیا فشاری بر خانواده وجود دارد؟

خانواده خانم پژوه و همسر محترم شان در این مدت بر اساس اعتماد و احترام با قوه قضائیه برخورد کردند و با اینکه می توانستند مصاحبه های آگاهی بخشی با رسانه های بین المللی داشته باشند این کار را نکرده اند. در برابر من امیدوارم در دستگاه قضائی و امنیتی کشور عقلی وجود داشته باشد و نجابت این خانواده را غنیمت بشمارند و هرچه زودتر اسباب آزادیش را فراهم کنند.