۱۳۸۸ بهمن ۱۱, یکشنبه

احمدی مقدم: با انتشار تصاویر، 70 درصد "اغتشاشگران" را دستگیر کردیم

سرتیپ اسماعیل احمدی مقدم فرمانده نیروی انتظامی گفته است که در پی انتشار تصاویری از حوادث روز عاشورا ، ۷۰ درصد از "اغتشاشگران" با معرفی مردم و کارهای اطلاعاتی دستگیر شدند.

در جریان وقایع بعد از انتخابات ابتدا عکسهای معترضان از سوی وبسایت های نزدیک به سپاه پاسداران منتشر شد و بعد از وقایع روز عاشورا نیز نیروی انتظامی تصاویری را روی وبسایت خود منتشر کرد. مدتی بعد از آن نیز نیروی انتظامی تصاویر دهها نفر را در هفته نامه خود "امین جامعه" منتشر کرد و از مردم خواست که در شناسایی آنها به پلیس کمک کنند.

در روز ششم دی ماه مصادف با روز عاشورا ، بین عزاداران مخالف دولت و ماموران نیروی انتظامی و افراد موسوم به لباس شخصی درگیری روی داد که براساس گزارش های خبری و تصویری انتشار یافته، با خشونت شدید ماموران امنیتی همراه بود.

در پی این تظاهرات، که در جریان آن برخی از تظاهرکنندگان در برابر حملات نیروهای دولتی مقاومت کردند، شماری از مقامات و رسانه های حکومتی معترضان را به اهانت به مقدسات دینی متهم ساختند و از تصمیم به شدت عمل در تظاهرات بعدی سخن گفتند.

تعدادی از معترضان مخالف دولت در جریان وقایع روز عاشورا دستگیر شده اند اما گزارش دقیقی از تعداد دستگیر شدگان منتشر نشده است.

آقای احمدی مقدم گفته که در میان دستگیر شدگان برخی تا ۵۰ نفر را هدایت می کردند و با "دستگاه ها و سرویس های بیگانه" ارتباط مستقیم داشتند و "اگر دستگاه قضایی صلاح بداند آنها را معرفی می کنیم تا موجب بلوغ مردم شود."

فرمانده نیروی انتظامی همچنین گفته که در روز عاشورا ۳۰ نفر به اشتباه بازداشت شده بودند که به سرعت آزاد شدند.

با آنکه مدت زیادی از روز عاشورا می گذرد اما فرمانده نیروی انتظامی گفته که "بازجویی" از دستگیر شدگان ادامه دارد و "ابعاد جدیدی از فتنه روشن می شود که به مرور در رسانه پخش خواهیم کرد."

تا به حال چند جلسه دادگاه بازداشت شدگان روز عاشورا برگزار شده است و روز پنجشنبه ۲۸ ژانویه (۸ بهمن) دادسرای عمومی و انقلاب تهران گزارش داد که برای یازده تن از متهمان حوادث پس از انتخابات ریاست جمهوری، از جمله معترضان روز عاشورا، حکم اعدام صادر شده و دو تن از آنان به اسامی آرش رحمانی پور و محمدرضا علی زمانی اعدام شده اند.

نگرانی از حضور معترضان در مراسم رسمی

تظاهرات روز عاشورا

برخی از تظاهرکنندگان عاشورا نسبت به خشونت ماموران واکنش نشان دادند

در روزهای اخیر و با نزدیک شدن روز ۲۲ بهمن و برگزاری راهپیمائی سراسری، نگرانی در بین مقامات حکومتی در حال افزایش است و به مخالفان دولت هشدار داده شده است که با آنها برخورد خواهد شد.

از زمان آغاز اعتراضات بعد از انتخابات ریاست جمهوری ۲۲ خرداد، معترضان از روزهایی که مراسم رسمی در آنها برگزار می شود (از جمله نماز جمعه، راهپیمایی روز قدس و راهپیمایی روز ۱۳ آبان) برای ترتیب دادن تجمع های گسترده اعتراضی استفاده کرده اند و پیش بینی می شود در راهپیمایی ۲۲ بهمن هم اتفاق مشابهی بیفتد.

میر حسین موسوی و مهدی کروبی از رهبران معترضان مخالف دولت روز شنبه (دهم بهمن) بایکدیگر دیدار کرده و با اعلام محکومیت اعدام های اخیر از مردم خواستند تا در راهپیمایی ۲۲ بهمن شرکت کنند.

فرمانده نیروی انتظامی همچنین بدون نام بردن از کسی خطاب به سران معترضان مخالف دولت گفته است که "بهتر است که آنها برگردند و به خطای خود اعتراف کنند و اظهار پشیمانی کنند و خطای خود را جبران کنند."

به گفته آقای احمدی مقدم، اگر این افراد "تمسک به ولایت پیدا کنند با امتیازات ولی فقیه ممکن است از برخی خطای آنها چشم پوشی شود."

راهپیمایی روز ۲۲ بهمن همه ساله در ایران و همزمان با روزی که در آن انقلاب اسلامی ایران به پیروزی رسید، در تهران و شهرستان ها برگزار می شود و طی ۱۰ روز منتهی به این روز یعنی از ۱۲ بهمن روز ورود آیت الله خمینی (بنیانگذار جمهوری اسلامی) به ایران تا روز ۲۲ بهمن جشن هایی موسوم به "بزرگداشت دهه فجر" در این کشور برگزار می شود.

بازماندگان کشتار دهه شصت را آزاد کنيد! بيانيه ۶۰۰ نفر در حمايت از مهين فهيمی، زهره تنکابنی و اميد منتظری

بيش از بيست سال از کشتار زندانيان سياسی در ايران می گذرد و هنوز هيچ پاسخی به خانواده های اين زندانيان و نيز افکار عمومی داده نشده است که اين افراد چرا و به حکم چه دادگاهی به مرگ محکوم شدند و آيا برای دولتی که در آن سال ها در صدد کسب کامل قدرت بود هيچ گريزی جز کشتار مخالفان وجود نداشت؟
پس از گذشت سالها هنوز تعداد دقيق کشته شدگان مشخص نيست و حاکميت نه تنها تا به حال مسئوليت اين فاجعه و پيامدهای آن را بر عهده نگرفته است ، بلکه حتی در تمام اين سالها با برگزاری مراسم يادبودی که از سوی خانواده ها در معروف ترين گور دسته جمعی اين زندانيان در خاوران و گورستانهای ديگربرگزار می گردد برخورد کرده اند.



از آن سالهای سياه و خونين دو دهه گذشته است ولی خانواده های قربانيان اين فاجعه تاريخی از گزند بی عدالتی ها در امان نمانده اند و سالهاست نه تنها از عمده حقوق اجتماعی خود به عنوان يک شهروند محروم بو ده اند بلکه همواره به بهانه های مختلف تحت بازجويی و فشار قرار گرفته اند، اما آنها به جای سرگردانی در دايره خشونت راهی ديگر جستند و در راه دستيابی به صلح و اجرای عدالت و قانون برای همه مردم فعاليت کردند، آنان چاره کار را در پايان خشونت جستجو می کردند و اکنون ديگر بار اسير خشونتی شدند که گويا بی وقفه بر سرنوشت آن ها سايه افکنده است.
در نيمه شب ششم دی ماه ۱۲ نفر از ماموران وزارت اطلاعات به منزل مهين فهيمی همسر يکی از کشته شدگان دهه شصت و زنی که در اين سال ها جز برای صلح فعاليت نکرده است ، هجوم برده و پس از تفتيش منزل او و همسايگان با رفتاری توهين آميز اقدام به ضبط وسايل شخصی و کامپيوترهای ساکنان اين منازل و بازداشت آنان به همراه مهمانانشان کردند.صبح روز بعد زمانی که فرزند مهين فهيمی (اميد منتظری) دانشجوی رشته حقوق دانشگاه علامه طباطبايی که در حوزه فرهنگ و انديشه فعاليت می کرده است ، به اداره پيگيری اطلاعات مراجعه می کند و آستانه امتحانات آخرين ترم تحصيليش ، توسط ماموران بازداشت می شود. اين مادر و پسر سال ها قبل زمانی که مادر فرزند خويش را آبستن بوده نيز مدتی را با هم در زندان گذراندند و اکنون بعد از سال ها باز در کنار يکديگر در محبس قرار گرفته اند ، اما اين بار بی خبر از هم .
در يکی از همان روزهای ابتدايی دی ماه زهره تنکابنی يکی ديگر از بازماندگان دهه شصت نيز در منزل شخصی خود و علی رغم بيماری بازداشت شده است او همچون دوست و يار قديمی خود مهين فهيمی همواره برای صلح فعاليت نموده و در اين سال ها يکی از مادران صلح ايران زمين بوده است.يکی از زنانی که اگر چه شاهد زندان و شکنجه و کشتار بوده اند اما هرگز رويای صلح را از سر بيرون نکرده اند.
آنان در اين سال ها صبورانه درد خود را تاب آورده اند تا فردايی صلح آميز را برای اين سرزمين به ارمغان آورند .
اکنون ما امضا کنندگان اين بيانيه خواستار پايان فشارهای مضاعف بر بازماندگان کشتار دهه شصت بوده و با توجه به اينکه آنان فعاليتی خارج از چارچوب های قانونی نداشته و جز برای صلح و اجرای عدالت و قانون ، فعاليتی نکرده اند ، از تمامی سازمان های مدافع حقوق بشر خواهان حمايت از زهره تنکابنی, مهين فهيمی واميد منتظری و از مسئولان قضايی خواهان آزادی بی قيد و شرط آنان و ديگر زندانيان هستيم.
اسامی امضا کنندگان اين بيانيه:
آذر محلوجيان ، آراز فنی، آرزو اميد، آرش ، آذر جليلی، آرش بهمنی ،آرش حافظی، آرش سليمانی ، آرش کيا ، آرش نصيری اقبالی، آرمين م ، آرمين مالکی ، آزاده ثبوت ، آزاده خسروشاهی ، آزاده شکوهی ، آزاده فرامرزيها ، آسام رفعتی ، آسيه امينی
، آلش صارمی، آمادور نويدی، آوا شکيب، آيدا سعادت، آيدا قجر، آينده آزاد، ابراهيم امدادی ، ابراهيم رنجکش ، ابولفضل ارکوخانی، احسان صفايی ، احمد باطبی ، احمد زاهدی لنگرودی، احمد عبدالهی ، احمد مصطفی لو، احمد نجاتی، احمد نوری، احمدرضا علی حسينی، اختر قاسمی، اسد شهيار، اسفنديار طبری ، اسماعيل ختائی، اصغر نصرتی ، اعظم شاهچراغی ، افسانه شهره، افسانه گودرزی، اقبال نظرگاهی، اکبر سيف، اکبر محمدی فر، اکرم ابويی، اکرم رفعتی، اکرم محمدی، اکرم مصباح، اکرم موسوی، البرز سربلند، الناز انصاری، الناز ناطقی، الهام کاميابی، الهام هومين فر، الهه صدر، الينا آذری، اميد آقابابايی، اميد کوهی، اميده سحر، امير جواهری لنگرودی، امير حاجی شريفی، امير رشيدی، امير مهرمنش، امير مومبينی، امير يعقوبعلی، امين حصوری، انور ميرستاری، ايرن رضا زاده
بابک اميرخسروی، بابک جانی، بابک حقوقی، بابک خرم، بانو صابری، برزين ايرانی، برومند صادق پور، بلال مرادويسی، بهار اميدوار، بهار خسور، بهار مجدزاده، بهاره افقهی، بهرام امامی، بهروز پورنام، بهروز خليق، بهروز سورن، بهروز فتحعلی، بهروز فدائی، بهروز قاسمی، بهروز معظمی، بهزاد عباسی، بهزاد کريمی، بهمن امينی، بهمن شفيق، بهمن محمدی، بهمن نيرومند، بهنام دارايی زاده، بهنام وفاسرشت، بيتا طاهباز، بيژن رحمانِيان، بيان محمدی، بيژن کيارسی، بيژن ميثمی
پارس، پانته آ بهرامی، پاتريک بيلی، پرتو نوری علا ، پرديس درخشانده، پرديس رحمان فرد، پرستو دوکوهکی، پروانه مسلمی، پرويز پور، پرويزقليچخانی، پروين ضرابی، پروين ابراهيم زاده، پروين اردلان، پروين پيروانی، پروين قاسمی، پريسا ، پريسا تنکابنی، پريسا روشنفکر، پريسا عماديان، پوران شهپر، پويش عزيزالدين، پويا دوستی، پويا عزيزی، پيام اطيابی، پيام روشنفکر، پيمان پيدار، پيوند باشکندی
تيرداد بنکدار، ت. خوشکلام
ثريا يوسفی
جادی ميرميرانی، جانی خسروآبادی، جعفر ادمين، جعفر بهکيش، جعفر حسين زاده، جلوه جواهری، جليل مبشری، جمشيد اطيابی، جمشيد جزستانی، جهان خلوتی، جيران مقدم
حامد شيبان، حجت نارنجی، حجت نيابلی، حسن عربزاده حجازی، حسن اعتمادی، حسن جعفری، حسن درويش پور، حسن زهتاب، حسن شمس، حسن نايب هاشم، حسن نظری، حسنی، حسين بابايی، حسين دريانی، حسين وليزاده، حمزه فراهتی، حميد، حميد حميدی، حميد رضا عسگری نژاد، حميد کينگ، حميدرضا برهانی، حميلا نيسگيلی
خاطره معينی، خديجه مقدم، خسرو تجربه کار
دانش باقرپور، داود معزمی، داوود نوائيان، دکتر شهين نوائی، دکتر حسن مثلی، دکتر رسول رضوی، دلارام علی، دنا بابا احمدی، دنيا راد
راحله ايرانی، راحله حسينی، راضيه زيدی، رامين امن گستر، رامين مسلميان، رحمان شجاع، رزيتا رجايی، رضا کاويانی، رضا اسدی، رضا امين، رضا جعفری، رضا جوشنی، رضا چرندابی، رضا دهقان، رضا شهابی، رضا صفری، رضا ظهيری، رضا عفتی، رضا کريمی، رضا مرزبان، رضا نيکفر، رضا هميانی، رضوان مقدم، رفعت لنگرودی، رها عسگری زاده، روح الله شجاع، روزبهان اميری، رويا ديناروند، رويا پازوکی، رويا رودسری، رويا واحدی، ريکاردو آساطور، ريما فريدونی
زارا کيا، زهره اسدپور، زويا موسسيان، زيبا رحيمی، زينب پيغمبرزاده
سارا ايرانی، سارا حبيبی، سارا دهکردی، سارا روزدار، سارا شعر، سارا عظيمی، سارا فدوی، ساسان سترگ ، سام الدين ضيائی، ساناز محسن پور، سپيده پور محمدی، سپيده خاکسار، سپيده عباس زاده، ستار آوهنگ، ستاره، ستاره شجاعی، ستاره علوی، سحر جامعی، سروش دشتستانی، سعدی عزميان، سعيد احمدی، سعيد ارجمندی، سعيد محمد زاده، سعيد نيکزاد، سعيد ولدبيگی، سلطانی، سمانه عابدينی، سهراب خوشبويی، سهراب مختاری، سهيلا مسافر، سهيل حاتمی، سهيل کشاورز، سهيلا گلشاهی، سوسن شعبانی، سوسن کوليوند، سيامک سلطانی، سيامک مؤيدزاده، سياوش دريايی، سياوش فرجی، سياوش کوهرنگ، سياوش محمودی، سيما حسين زاده، سيما محضری، سيمين اصفهانی، سيمين رادمنش، سيمين مرعشی، سينا انصاری
شاهين انزلی، شبنم ايرانی، شکوفه سخی، شکوفه منتظری، شکوه ش، شهاب الدين شيخی، شهاب سيروان، شهاب فيضی، شهاب مولوی، شهباز نخعی ، شهرام رفيع زاده، شهرزاد صادقی، شهريار آهی، شهلا ابقری، شهلا بهاردوست، شهلا فريد، شيما فرزادمنش، شيرين صوفی، شيرين فاميلی، شيرين فدوی

صادق کار، صادق کشاورز، صادق ناهومی، صبری نجفی، صحرا آزاد، صديقه پاک ضمير، صفا بهرام، صفا مرادی
طاهره امام قلی، طاهره سوری، طلعت تقی نيا
عباس شکری، عباس فرد، عباس مظاهری، عذرا اباذری، عذرا طبری، عسل اخوان، عسل تقی پور، عشا مومنی، عفت ماهباز، علی رضاجباری، علی مشمولی، علی معظمی، عليرضا اخوان، علی اشرف ياراحمدی، علی اکبر خسروشاهی، علی پور نقوی، علی توفيق، علی حسنی ، علی دروازه غاری، علی دشتی، علی س، علی ساکی، علی ستاری، علی صادقی، علی صمد پوری، علی طايفی، علی عاشوری، علی کلائی، علی ماهباز، علی مختاری، علی مغازه ای، علی ملک زاده، علی موسوی، علی نديمی، عليرضا پورنوروز، عليرضا حيرتی، عليرضا صادقی، عليرضا منصوبی، غلام حسين عسگری
فائزه محسنی، فائزه منزوی، فاطيما آرا، فخری شادفر، فراز صفوی، فرامرز سبزعلی زاده، فرامرز شيراوند، فرج الله برجيان، فرح خليل نژاد، فرحناز محمدی، فرخ قهرمانی، فرخنده جبارزادگان، فرداد پورمند، فردوس تاجدينی، فرزانه ايل بيگی، فرزانه سوری، فرزانه شريفی، فرزانه عظيمی ، فرزين آصفی، فرزين شريفی، فرشته صوفی، فرشته فراهانی، فرشته قاضی، فرشته مجيدی، فرشيد، فرشين کاظمی نيا، فرنگيس ايرانی، فرنگيس بايقره، فرهاد رها، فرهاد فرجاد، فروزان عبدرزاده، فريبا تحقيقی، فريبا حميدی، فريبا مجد، فريبا هادی زاده، فريبرز شمشيری، فريده آزاد، فريده پور عبدالله، فريده رضايی، فريده يزدی، فريدون رمضانی، فرين فخاری، فواد محمودی، فيروزه راد، فيروزه مهاجر، قاسم ارسيان، قدسی سرمست
کارن جواهری، کامران احمدی، کامران پارسايی، کامران طاهباز، کاوه آهنگری، کاوه بنايی، کاوه قاسمی کرمانشاهی، کاوه مظفری، کاوه يغمايی، کبری کريمی، کريم پورحمزاوی، کريم ديناروند، کسری شيخ، کوليايی، کيانا حسينی، کيانا مالکی، کيخسرو خسروپرويز
گلرخ جهانگيری، گلناز خواجه گيری، گلناز ملک، گوهرشميرانی، گيتی سلامی
ليدا صدرالعلمايی، ليلا آرا، ليلا اصلانی، ليلا انصاری، ليلا جديدی، ليلا منصور، ليلا نظری
ماريا رشيدی، ماشاله سليمی، مانا علوی، مازيار پ، ماندانا کايدی، مبين حوتک، مجتبی عابدينی، مجيد تميمی، مجيد جعفری هرستانی، مجيد عبدالرحيم پور، محبوبه حسين زاده، محبوبه کرمی، محسن خوشبين، محسن نژاد، محمد بهشتی، محمد تک دهقان، محمد شمس، محمد شيرازی، محمد طرفه نژاد، محمد علی اصغری ، محمد فلاح نيا، محمد ق، محمد کلاهی، محمد محمدی، محمدرضا يدک، محمدرضاراعی، محمود عراقی ، محمود ارغوان ، محمود خليليان ، محمود علوی، محمود کرد، محمود معمار نژاد، مرتضی صادقی، مرجان افتخاری، مرسده محسنی ، مرضيه بخشی زاده، مرضيه مهاجر، مرواريد مناهی، مريم زندی، مريم اميری، مريم حبيبی، مريم حقيقی، مريم رام، مريم نوری، مژگان ثروتی، مسعود خدادادی، مسعود رسا، مسعود سرابچيان، مسعود شب افروز، مسعود فتحی، مسعود کرمی، مصطفی بيگلری، مصطفی محمدرضايی، مقصود صالحی، ملودی دادرسان، مليحه پويا بهار، مناف عماری، منصوره بهکيش، منصوره خسرو شاهی، منصوره درزی، منوچهر راستا، منوچهر شهرکی، منوچهر لرستانی، منيژه نجم عراقی، منيره کاظمی، منيژه احمدی، مه ناز طالبی طاری، مهدی ابراهيم زاده، مهدی احمدلو، مهدی حسينی، مهدی شوقی، مهدی فتاپور، مهدی ماهباز، مهديه صالح پور، مهديه طايفه کلهری، مهرآفرين ثابتيان، مهران اديب، مهران کشاورز، مهرداد دادرسان، مهرداد درويش پور، مهرداد گيلانی، مهرداد مهران، مهرداد نای داوودی، مهرگان پسگويی، مهرنوش اعتمادی، مهری جعفری، مهری معمارحسينی، مهسا شکرلو، مهشيد معتضدی، مهناز دشتی، مهناز ده بزرگی، مهين جوشک، مهين خديوی، مونا محمد زاده، ميتراابراهيمی، ميلا مسافر، ميترا خلعتبری، ميترا يوسفی، ميثم اخوان، ميرعليرضا ميرمويدی، ميلاد زرکری، ميلاد م، مينا خانی، مينا مشکات، مينو فروغ، مينو هميلی، ميهن قريشی- جزنی
نادرساده، نازلی فرخی، نازنين پروين، نازی عرفانی، ناسيه صوفی، ناصر اشجاری، ناصر رحمانی نژاد، ناهيد حسينی، ناهيد جعفری، ناهيد ميرحاج، ناهيد ناظمی، ناهيد نصرت، نيلوفر سنندجی زاده، نبی صميمی، ندا اقبالی، ندا حق، ندا منابادی، نرگس ساجدی، نرگس مقدم، نسرين چنگيزيان، نسرين بصيری، نسرين حميدی، نسرين صادقی، نسرين عباسی، نسيم روشنايی، نسيم سلطان بيگی، نصور نقی پور، نقی حميدنيا، نقی حميديان، نگار مرتضوی، نهال شرفی،نوشين کشاورزنيا، نوشين شاهرخی، نويد محبی، نيما نامداری، نيره توکلی، نيکزاد زنگنه، نيلوفر گلکار، نيما حيدری، نيما علوی
هادی ابراهيمی، هادی قادری، هادی ميرمويدی، هانا دارابی، هايده تابش، هايده دراگاگی، هايده راوش، هدا امينيان، هدی جوانمرد، هديه آسمانی، هما عليزاده، هما مرادی، هوشنگ حسين پور، هوشنگ ديناروند، هژير پلاسچی، هادی معينی،

وحيد آرال، وحيد ميرشکار، وحيده محمودی، وحيده مولوی، وهاب انصاری، وهاب دوستی دوکوشکانی، ويدا بيگلری
ياسمن نيلفروشان، ياسمن صوفی، ياور خسروشاهی، يوسف احمدی،يلدا نادری، يوسف فاطمی
Jaceri Kianosch, Karin Friend, matthew walker, Merab z.dero, Nina More, Shirin Perder

50 سال رفاقت و رقابت بین هاشمی و یزدی

اکبر هاشمی میگوید بوی توطئه می آید. محمد یزدی خطاب به او میگوید شما چه کاره هستید در انتخابات کمیته صیانت از آرا تشکیل میدهی؟ یا: شما چه کاره ای که خواستار آزادی زندانیان میشوی؟ این دعوا که با آخرین واکنش رفسنجانی می رفت تا به "جاهای باریک" بکشد، از کی آغاز شده؟ در گزارش زیر داستان 50 سال رقابت و رفاقت هاشمی رفسنجانی و محمد یزدی را بازخوانی کرده ایم.

وقتی محمد یزدی، حملات به سران اصلاحات، به ویژه کروبی و موسوی را افزایش بخشید و با همین بهانه، تندترین حملات را متوجه هاشمی رفسنجانی کرد، اول مهدی کروبی در پاسخ به وی گفت: آقای یزدی بهتر نیست از تمام مقام های خود استعفا دهید؟ !

و: آقای یزدی نکند به خاطر گفته های پالیزدار وشایعاتی که در خصوص لاستیک دنا وجنگل های شمال که پشت سر پسرتان مطرح است این اظهارات را میکنید؟

پس از آن اکبر هاشمی اما تهدید کرد که این بار دیگر "سلام" برای شیخ محمد نمی فرستد ودست به قلم میبرد وروزهای بازنگری قانون اساسی را یادآور شد. و درست در این نقطه، احمد خاتمی، یک روحانی معمولا عصبانی که چند باری هم گوشه به رییس خود در خبرگان زده وارد میدان شد تا وحدت نظام ـ به گفته خودش ـ در آستانه دهه فجر حفظ شودومنازعه علنی رییس ونایب رییس مجلس خبرگان پایان گیرد. احمد خاتمی در روایت رسمی میگوید "هر دو بزرگوار پذیرفتند که مطالبی علیه خویش مطرح نکنند" اما در روایت غیر رسمی می آید که او "به رییس مجلس خبرگان گفته که یزدی پذیرفته اشتباه کرده است شما چیزی را منتشر نکنید."

شما چه کاره اید؟

26تیرماه که اکبر هاشمی رفسنجانی یک ماه بعد از انتخابات22 خرداد نوبت یافت در نماز جمعه حضور یابد مطالبی را پیش کشید که آن نماز جمعه را بدل به یکی از تاریخی ترین نماز جمعه های 30سال گذشته نظام جمهوری اسلامی کرد. محور کلام او این بود که خیل کثیری از مردم در نتیجه انتخابات تردید دارند ومشروعیت حکومت از آن مردم است واگر رضایت وخواست مردم نباشد حکومت معصوم هم مشروعیت نمی یابد. فردای آن روز به ظهر نرسیده، محمد یزدی برای پاسخ به هاشمی یک کنفرانس مطبوعاتی گذاشت که فقط خبرگزاری فارس در آن شرکت کرد. وی در این کنفرانس، مشروعیت حکومت را نه از ان مردم که از جانب خدا دانست وهمان تئوری کشف را که مصباح یزدی واضع آن است، بیان کرد. به جمله اکبر هاشمی هم در خصوص تردید مردم در انتخابات حمله برد و بر این کنفرانس خود، پیرایه هایی افزود با ترجیح بند "شما چه کاره اید؟"

با اینکه پس از گفته های یزدی، هاشمی پاسخی به وی نداد اما گفته های هرکدام، دو نحله از فلسفه سیاسی یا دو چهره از اسلام سیاسی را به تصویر میکشید. یکی مشروعیت مردمی حکومت ودیگری دولت اسلامی. تبار مشروعیت مردمی حکومت که هاشمی هم در نماز جمعه 26تیرماه طرح کرد به آیت الله منتظری میرسد ودیگری به آیت الله مصباح یزدی.

این دو سو ایستادن را این دو با اینکه 50سالی یا حتی بیشتر با هم همراه ورفیق اند قبلا هم تجربه کرده اند. در واقع بین اکبر ومحمد که هر دو از حلقه یاران آیت الله خمینی از قبل از انقلاب بودند، در این نیم قرن رفاقت، همراه با نوعی رقابت در جریان بوده که ظاهرا خاصیت صحنه قدرت است.

دو امضا در 45 سال پیش

روایتی معتبر می گوید جمعی از فضلای قم در سال 43 نامه ای به امیر عباس هویدا نوشتند واز او حق آزادی بیان وحق تعیین سرنوشت مردم، محو خفقان وسانسور ورفع تفتیش عقاید را خواستار شدند. در بخشی از این نامه میخوانیم: "آقای هویدا! شما یک سری به زندان‌ها بزنید و بپرسید این اصناف مختلف زندانی؛ علما، وعاظ، اساتید دانشگاه، دانشجویان، تجار و اصناف به چه جرمی مدت‌ها در زندان به سر می‌برند؟ آیا جز دفاع از حریم قرآن و عظمت کشور و تظلم از خفقان و دیکتاتوری جرمی داشته‌اند؟ آیا اگر کسی گفت نباید اسلام و قرآن مورد تهاجم واقع شود، کشور در چنگ بیگانگان افتد، ثروت‌های سرشار مملکت به یغما رود، اختناق و فشار بر مردم حکومت کند، دولت‌ها در تامین خواسته‌های مردم باید کوشش نمایند، و بالاخره اگر کسی خواست با استفاده از حق قانونی خود در شئون کشورش اظهار نظر نماید، باید در سیه چال زندان زندگی کند و با محرومیت های همه جانبه دست به گریبان باشد؟ ما برای حفظ مصالح عالیه اسلام و کشور عزیز جدا می‌خواهیم به منظور پایان دادن به وضع خطرناک موجود و رفع اختناق و رفاه حال عامه مردم فکری کنید و به خواسته های مردم ترتیب اثر بدهید."

این نامه 56 امضای پای خود دارد من جمله سید علی خامنه ای، حسینعلی منتظری، اکبر هاشمی، ابراهیم امینی، محمدعلی گرامی، ابوالقاسم خزعلی، سید هادی خسروشاهی، سید ابوالفضل میرمحمدی، احمد جنتی، محمد یزدی، سیدموسی شبیری زنجانی، عبدالله جوادی، محمدتقی مصباح یزدی، حسین نوری، حسین شب زنده دار.
(اصل سند در کتاب کارنامه و خاطرات هاشمی رفسنجانی، دوران مبارزه ص 55 الی 57 به نقل از اسناد ساواک )

نایب و نماینده هاشمی

همراهی هاشمی ویزدی تا پیروزی انقلاب ادامه داشت؛ هردو در دوران مبارزه دچار زندان وتبعید وخانه به دوشی. بعد از انقلاب در اولین دور مجلس شورای اسلامی، هر دو در هیات رییسه مجلس بودند؛ اکبر رییس ومحمد نایب رییس. به همراه اسدالله بیات، موسوی خوئینی‌ها و مرتضی الویری. بعدها مهدی کروبی نیز به این جمع راه یافت. شیخ محمد از سنتی های حوزه بود اما همراه آِیت الله خمینی. ولی درمجلس او نقش دوگانه‌ای را ایفا می‌کرد: از یک سو نماینده روحانیت سنتی بود و از جانب دیگر آنجا که بحث دیدگاه‌های آیت الله خمینی در تقابل با آن به میان می‌آمد جانب رهبر نظام را می‌گرفت. او از این حیث با افرادی چون احمد آذری‌قمی متفاوت بود که تنها از سنت دفاع می‌کردند. یک بار که بحث‌مالیات در مجلس مطرح بود، آذری قمی ناگاه خواستار قطع مذاکرات و بیان یک تذکر شد و هاشمی رفسنجانی در جایگاه رییس مجلس شگفت‌زده پرسید: "آقای آذری! چه اشکال شرعی وارد می‌دانید که خواستار تذکر شرعی شده‌اید؟"

او پاسخ داد: "مالیات حرام است".

هاشمی گفت: "این فتوای امام است و در حکومت اسلامی مالیات شکل گذشته و قبل از جمهوری اسلامی را ندارد."

ولی آذری قمی از موضع خود عقب ننشست و تاکید کرد این نیز موضع من و عده‌ای از فقهاست. روزنامه اطلاعات نیز این جمله او را با تیتر درشت منعکس کرد که "مالیات حرام است". با اینکه به نظر می‌رسید محمد یزدی نیز درباره مواردی چون اخذ مالیات توسط دولت، اشتغال و تحصیل و حق رای زنان، پخش موسیقی ـ ولو غیرغنایی ـ از صدا و سیما، پرداخت سود بانکی ولو با عنوان کارمزد یا علی‌الحساب، دخالت دولت در روابط کارگر و کارفرما و مواردی از این دست، دیدگاه‌های سنتی و مشابه آذری قمی و سنتی‌ها دارد که جملگی را حرام و ممنوع می‌دانند اما او به فقه حکومتی نیز نظر داشت و اقتضائات حکومت‌داری را می‌فهمید و اگر هم مخالفت می‌کرد برای افزایش نقش روحانیت سنتی بود نه کناره‌گیری آنها. وی در آنجا با هاشمی همراه شد هر چندشکاف فکری خود با او را به کنار نگذاشت.

دوره شیخین سفید پوش در ماه عسل بود چنانچه بعد از سخنرانی 14اسفند بنی صدر در سال 59 وبالا گرفتن منازعه در درون قدرت بین رییس دولت از یک سو وهاشمی وبهشتی از سوی دیگر، مشی بنیانگذار جمهوری اسلامی به این رفت که هیاتی برای رفع اختلاف میان دو طیف شکل بگیرد. از طرف بنی صدر داماد آیت الله خمینی ـ اقای اشراقی ـ واز طرف بنیانگذار جمهوری اسلامی، مهدوی کنی از سوی هاشمی وبهشتی شیخ محمد یزدی معرفی شد وسنت ریش سفیدی به پا شد. کار هیات اما به گل نشست وبه گل افتاد چرا که چهار ماه بعد از آن اتفاق، در آخرین روز خرداد60مجلس به عدم کفایت اولین رییس جمهور ایران رای داد. یزدی نماینده بهشتی وهاشمی ورجایی در هیاتی بود که تا پایان آن تابستان فقط از آن او مانده بود وهاشمی.

جدا شدن واسلام آمریکایی

حرارت انقلابی سالهای اول انقلاب فروکش کرد؛ شیخ محمد به صراحت نماینده طیف سنتی اسلام در حاکمیت شد؛ همانها که دردهه 60به گفته آِیت الله خمینی صاحبان "اسلام آمریکایی" بودند. همانها که رهبر اول جمهوری اسلامی در پیامش به میر حسین موسوی در توصیف آنان گفت: "مخالفان شما توان اداره یک نانوایی را ندارند." یزدی چهره شاخص این جریان بود که با وجود نزدیکی به آیت الله خمینی اما افتراق ها واختلاف هایی هایی هم داشتند؛ بر خلاف اکبر هاشمی که هیچ اختلاف وتفاوتی با قرائت آیت الله خمینی از اسلام نداشت وهماره همراه بود. خط محمد واکبر جدا شدن را آغاز نموده بود. اوج این جدا شدن در نامه 99 نفره معروف است که نمایندگان مجلس دوم به آقای خمینی نوشتند تا میرحسین موسوی دوباره نخست وزیر نشود، که شد و رهبر انقلاب پرخاش شدیدی هم کرد. هاشمی بسیار تلاش کرد این نامه نوشته نشود اما چون رییس جمهورـ آیت الله خامنه ای ـ وقت هم همراه نامه بودو گفته بود چرا 99 نفر؟ یکی هم من 100نفر، نامه نوشته شد وبه دست آیت الله خمینی رسید. بعد از رحلت رهبر اول جمهوری اسلامی، یزدی اما در پی ولی فقیه کردن آیت الله گلپایگانی برآمد ودر مجلس انتخاب رهبری، حجت الاسلام خامنه ای را فاقد تجربه برای رهبری دانست. اما آنچه به ویژه سنتی بودن محمد یزدی آن روزها رانشان میداد مخالفت هایی است که او در بررسی وبازنگری قانون اساسی با ولایت فقیه کرد. اودر آنجا گفته بود که: "یعنی چی مملکت را بسپاریم به یک آخوند این موجب تباهی میشود وصواب نیست."

دهه 70 و بها دادن به سنتی ها

بعد از رهبری سید علی خامنه ای وتغییرات در هرم قدرت، نوبت بها دادن به سنتی ها بود، برخلاف دهه 60که رهبر اول بها وقدر را به نواندیشان وسیاسیون جوان تر میداد. شورای نگهبان در یک تقسیم قدرت، حتی در زمان آقای خمینی هم در دست سنتی ها بود اما قوه قضاییه خلاف این. موسوی خویینی ها وموسوی تبریزی و خلخالی چهره های شاخص در دهه60بودند. با آغازدهه70ونمودار تازه قدرت در جمهوری اسلامی نوبت سنتی ها بود وشیخ محمد یزدی شد قاضی القضات. این بار کنار اکبر بود اما نه به عنوان نایب بلکه سری در بین سران قوا. اما آنچه رخ داده نشان میدهد هاشمی چندان در دوره ریاست جمهوری خود دیگر سران قوا را به بازی نمی گرفت؛ نمونه آنکه در 8سال ریاست جمهوری خود تنها دوبار شورای عالی امنیت ملی را که سران 3قوه در آن جمع میشوند، تشکیل داد یکبار در سال68ویکبار هم در سال76وازاین نظر شیخ محمد همیشه گله مند بود.

آغاز نزاع در پشت پرده

یزدی وهاشمی اما در سالهای اصلاحات در پشت پرده سیاست به هم پیچ خوردند. یکی در تعطیلی روزنامه "زن" که متعلق به دختر هاشمی بود ودیگری در پرونده معروف وجنجالی کرباسچی. شیخ محمد پس از سالها این دو را اینگونه روایت میکند: "آقاي هاشمي در زمان بررسي پرونده كرباسچي شهردار اسبق تهران نيز مي‌گفت اين پرونده معضل است، بايد بدهند مجمع تشخيص مصلحت نظام بررسي كند. در مجمع هم معلوم بود چه سرنوشتي در انتظار آن است."

يزدي بررسي پرونده كرباسچي را يكي از تاريخي‌ترين محاكمات كشور دانست. وي همچنین عنوان كرد: "در خصوص پرونده دختر ايشان هم آقاي هاشمي به من گفت: اين پرونده را ببنديد، بنده گفتم ما هر چه از دختر شما دعوت كرديم تا بياييد بررسي كنيم نيامد."

غلامحسین کرباسچی از نزدیکان سیاسی هاشمی در آن دوران وفائزه هاشمی دختر وی چوب همراهی با اصلاح طلبان وخاتمی را میخوردند اما چوب خط را در پشت صحنه به نام هاشمی زدند چرا که خود اوهم پی رایزنی بود وحل مشکل. یزدی در دوسالی که در دوران اصلاحات کرسی ریاست قضا را داشت تمام قد جلوی اصلاحات ایستاد ولی ویرانه ای را به دیگر شیخ سنتی، هاشمی شاهرودی تحویل داد وچند سالی از سیاست کناره گرفت تا رییس مجلس خبرگان ایت الله مشکینی از دنیا رفت. در جا دوپست خالی شد که شیخ محمد برای هر دوسودا در سر داشت: هم ریاست جامعه مدرسین هم ریاست مجلس خبرگان. ریاست جامعه را راحت گرفت اما ریاست خبرگان را به شیخ اکبر باخت وباز شد نایب رییس او مانند سالهای اول انقلاب در مجلس اول.

مخالفت با خود در دهه 60

در انتخابات 22خرداد 88 یزدی تمام سابقه خویش را به کناری نهاد واز قالب یک شیخ سنت گرا که حتی به بنیانگذار جمهوری اسلامی نامه اعتراضی می نوشت درآمد وبه یک روحانی صد در صد حامی احمدی نژاد بدل شد. کسی که آموزه های سنتی اسلام سیاسی را به چالش گرفته ودیگر علمای سنتی مانند مکارم وصافی معترض او هستند. شیخ یزدی امروز نماینده اسلامی شده که خود در دهه 60 با آن مخالف بود. هاشمی اما به کفه مردم در حاکمیت نزدیک شده ومشروعیت حکومت را کامل از آن مردم می داند. هر دو با خنده ولبخند اما روبه روی هم اند ووساطت کسانی چون احمد خاتمی فقط موقتا آرامش به همراه دارد. شیوه محمد یزدی، جدلی وآخوندی است، گفته ها وکردار طرف مقابل را به چالش میگیرد اما هاشمی از بازی رودر رو پرهیز دارد او تاریخ را ورق میزند وبه شیخ محمد وغیر مستقیم به رهبری یادآور روزهای پایان عمر رهبر اول جمهوری اسلامی میشود. هاشمی تا امروز به توصیه احمد خاتمی عمل کرده ونامه را بیرون نداده اما میشود یزدی هم به توصیه کروبی عمل کند واز تمامی پست هایش استعفا دهد؟ این سئوالی است که فقط شیخ محمد جوابگو نیست؛ تند روهایی که این روزها دار به پا میکنند ونفس کش در سیاست میطلبند، اما در نزاع با هاشمی فعلا مجبور شده اند خواهش به سکوت کنند، آنان نیز می توانند در معرض این سئوال باشند.

تحليل نيويورک تايمز از آخرين وقايع ايران سرنوشت شاخه زيتون معترضان


در ادامه جرياناتی که چند هفته اخير نمايان شد، يکی از رهبران برجسته مخالف ايران سخنانی گفته است که هدف ظاهری آن، کاهش تنش ها و پايان دادن به بحران سياسی کشور است.

البته به گفته کارشناسان داخلی و خارجی مسائل ايران، آيت الله علی خامنه ای رهبر عالی ايران تا کنون هيچ نشانه ای از قصد خود برای مصالحه نشان نداده است.

به نظر می رسد مهدی کروبی در مصاحبه ای که پنجشنبه گذشته در يک وب سايت اصلاح طلب قرار داده شد، مسؤوليت سرکوب خشونت بار پس از انتخابات را از شانه های آيت الله خامنه ای برداشته و آن را به گردن آيت الله جنتی انداخته است. آيت الله جنتی يک روحانی بسيار محافظه کار و رئيس شورای بانفوذ نگهبان است.

مهدی کروبی با اشاره به آيت الله جنتی گفت: «او می گويد اتهام تقلب کاملاً دروغين است و آن را جنايت عليه ملت می خواند. اما کيست که نداند وی به جنايت عليه انقلاب، خون شهدا، امام و مردم عزيز ايران دست زده است؟»

رهبری کشور حتی پيش از علنی شدن اظهارات آقای کروبی، دست به تهديدات جديدی زد که از مجازات شديد علیه هر گونه اعتراضی حکايت داشت. در همين حال، دولت از اعدام دو زندانی به نام های محمد رضا علی زمانی 37 ساله و آرش سبحانی پور 19 ساله خبر داد. اين دو نفر به «محاربه» و عضويت در يک گروه مسلح متهم شده بودند.

مخالفان در داخل و خارج کشور، انگيزه های سياسی را دليل اعدام اين دو نفر می دانند و طرفداران اعدام شدگان نيز اعلام کردند، دستگيری آنها حتی پيش از برگزاری انتخابات رياست جمهوری اتفاق افتاده بود.

حسيبه حاج صحراويی معاون خاورميانه سازمان عفو بين المللی نيز طی اطلاعيه ای اعلام کرد: «اعدام های غافلگيرکننده، نشان می دهد مسؤولان ايران از هيچ اقدامی برای متوقف ساختن اعتراضات صلح آميز پس از انتخابات، فروگذار نخواهند کرد.»

بسياری از کارشناسان ايران بر اين باورند که شواهد انکار ناپذير، از تلاش مهدی کروبی و متحدانش، نظير اکبر هاشمی رفسنجانی و محد خاتمی، برای يافتن راه های خروج از بحران جاری حکايت می کنند.

يکی از افراد نزديک به رهبران اصلاح طلب که به دليل نگرانی از واکنش دولت نخواست نامش فاش شود، گفت: «تلاش های فراوانی در هفته گذشته صورت گرفته تا تنش ها پايان بگيرد. تنش ها باعث شده انجام هرکاری از سوی طرفين مشکل شود و رهبران مخالف تلاش می کنند بهائی را که مردم می پردازند، به حداقل برسانند.»

با اين حال به گفته اين فرد، آيت الله خامنه ای تا کنون «رضايت نداده است.»

به نظر می رسد خط مشی اصلی اصلاح طلبان، دست کم در شرايط فعلی، بر روی وفاداری به رهبر عالی و قبول رياست احمدی نژاد بر دولت متمرکز شده است. با اين حال، در اتهامات مربوط به نحوه انجام انتخابات و نيز نقش دولت در اعمال خشونت عليه شهروندان، هيچ عقب نشينی صورت نگرفته است.

به گفته برخی از تحليلگران، ظاهراً آقای کروبی با جلب توجهات به آيت الله جنتی به عنوان کسی که تمام تلاش های سازشکارانه را دفع کرده است، فرصتی را در اختيار آيت الله خامنه ای قرار داده تا دوباره جای خود را به عنوان ميانجی گر ميان اصلاح طلبان و تندروها پيدا کند.

تريتا پارسی رئيس و مؤسس شورای ملی ايران و آمريکا در واشنگتن گفت: «شايد اين پيش درآمدهای يک مصالحه باشد. احتمالاً ما شاهد دور شدن لبه تيز انتقادات از خامنه ای و باز شدن راهی برای ارائه امتيازات متقابل هستيم.»

معلوم نيست که آیا رهبران اصلاح طلب صاحب يک استراتژی هماهنگ هستند و يا اينکه به طور مستقل به اين نتيجه رسيده اند که ادامه بحران، آن را به مرز انفجار می رساند. در آستانه فرا رسيدن روزهای حساسی نظير 22 بهمن، سالگرد انقلاب اسلامی 57، و نيز چهلمين روز درگذشت آيت الله العظمی حسينعلی منتظری رهبر معنوی معترضان، نگرانی های فراوانی ايجاد شده است.

ظاهراً سياست تماس رهبران مخالف، از 31 دسامبر و از زمان ارائه پيشنهاد پنج ماده ای مير حسين موسوی به آيت الله خامنه ای برای دفع بحران آغاز شده است. به نظر می رسد آقای موسوی در عين پيشنهاد مصالحه، سعی دارد پا را از مسير خواست ميليون ها حامی خود که از زمان انتخابات به خيابان ها سرازير شدند، خارج نگذارد. هر دو رهبر مخالف، انتخابات را تقلبی خوانده اند.

رسول نجفی کارشناس مسائل ايران در واشنگتن می گويد، هرچند رهبری کشور هنوز پاسخی نداده است، اما نشانه های اندکی از کمتر شدن تنش ها به چشم می خورد.

وی گفت: «رژيم به آهستگی در حال نزديک شدن به اين موضع است و در سياست رسانه ای و سخت گيری ها خيابانی عليه جوانان تجديدنظر کرده است. بنابراين، سياست ايجاد فضا برای دست زدن به مانور موفق بوده است.»

اما آنچه مشخص نيست، اين است که مردم چگونه واکنش نشان خواهند داد. رهبران مخالف عليرغم نپذيرفتن نتيجه انتخابات، به بقای نظام ابراز تعهد کرده اند. آقای کروبی در مصاحبه هفته جاری خود با روزنامه فايننشيال تايمز، به انتقاد از شعار تظاهرکنندگان عليه رهبر عالی و درخواست آنها برای کنار رفتن دولت اسلامی پرداخت.

او به روزنامه فايننشيال تايمز گفت: «ما نمی خواهيم انقلاب ديگری بکنيم و به دنبال سرنگونی رژيم هم نيستيم.»

آقای پارسی گفت از نظر مردم، پذيرش هرگونه سازشی بايد با تن دادن آيت الله خامنه ای به خواسته های بزرگی نظير فشار بر احمدی نژاد برای کنار رفتن باشد.

برای آنکه چنين اتفاقی بيفتد، آيت الله خامنه ای بايد روندی نظير رأی عدم اعتماد به رئيس جمهور را به راه بياندازد تا به دوره دوم رياست جمهوری آقای احمدی نژاد، پيش از موعد پايان داده شود.

آقای پارسی گفت: «سازش نمی تواند نمادين باشد، بلکه بايد واقعی باشد. مردم زيادی کشته شده اند، خيلی ها شکنجه شده اند، و کاسۀ صبر بسياری از مردم لبريز شده است.»

۱۳۸۸ بهمن ۶, سه‌شنبه

سه شنبه ۶ بهمن ۱۳۸۸ بیانیه دیده بان حقوق بشر سرکوب خونین معترضین محکوم است

در حالی که جمهوری اسلامی همچنان فشارهای امنیتی بر منتقدین و تظاهرکنندگان را افزایش می دهد، دیده بان حقوق بشر دیروز با انتشار بیانیه ای،ضمن انتقاد شدید از "سرکوب خونین معترضین" و "هدف گیری سازمان یافته و بی رحمانه تظاهرکنندگان توسط نیروهای نظامی و شبه نظامی حامی محمود احمدی نژاد" ، دادگاه های منتقدین پس از انتخابات را "مبتذل ترین سوء استفاده از روند قضائی" خواند.

دیده بان حقوق بشر در این بیانیه، آنچه را که پس از انتخابات ریاست جمهوری در ایران رخ داده،یک "بحران تمام عیار" حقوق بشری نامیده وضمن اعتراض به سرکوب شهروندان معترض، انگشت اتهام را به سوی سپاه، شبه نظامیان بسیج و نیروی انتظامی گرفته و آنها را نهاد هایی نامیده است که "خودسرانه" و "بدون مبنای قانونی" بازداشت هزاران تن از شرکت کنندگان در تظاهرات جنبش سبز و همچنین فعالین مدنی و دانشجویان راترتیب داده اند. این نهاد بین المللی تاکید کرده که وضعیت در ایران به یک "فاجعه" حقوق بشری مبدل شده است.

گفتنی است حجم عظیم بازداشت های نیروهای معترض به تقلب در انتخابات و گزینش محمود احمدی نژاد به اندازه ای است که بسیاری از فعالین مدنی قادر نیستند رقم درستی از افرادی که در زندان های جمهوری اسلامی محبوس شده اند ارائه دهند.

در گزارش این سازمان بین المللی از برخورد دولت دهم با مردم معترض، به عنوان تلاشی آشکار برای "ارعاب منتقدین" و "اختناق دگراندیشان" یاد شده است. لازم به یادآوری است اندکی پس از اعلام نتایج انتخابات ریاست جمهوری تعداد بسیار زیادی از سران احزاب اصلاح طلب و روزنامه نگاران بازداشت شدند و تحت فشار شدید برای اعتراف در دادگاه هایی که "نمایشی" خوانده شده اند، قرار گرفتند و با احکام بسیار سنگین تعزیری روبرو شدند.

خون بیشتری ریخته شده است

این نهاد حقوق بشری که در نیویورک واقع است به اذعان مقامات رسمی جمهوری اسلامی نسبت به کشتن دست کم "سی تن" از شهروندان حامی جنبش سبز هم اشاره دارد اما حجم خون های ریخته شده را فراتر از ادعاهای مسئولین می داند: "گفته می شود شمار قربانیان خشونت حکومت علیه شهروندان ایران به مراتب بیش از اینها بوده است."

کمیته مستقلی که از سوی موسوی و کروبی برای سرشماری کشته شدگان جنبش سبز تشکیل شده بود در ماه شهریور نام و مشخصات دقیق هفتاد و دو تن از کشته شدگان را منتشر و تاکید کرد احتمال افزایش این آمار وجود دارد.

در آخرین مورد از مقابله ماموران نظامی و شبه نظامی با حامیان کاندیداهای معترض که در روز عاشورا رخ داد، حداقل هفت تن از ناراضیان در تهران کشته شدند که یکی از آنان خواهرزاده میرحسین موسوی،بود که در مقابل در منزلش هدف گلوله قرار گرفت.

در همین ارتباط جو استورک معاون دیده بان حقوق بشر در امور خاورمیانه در توضیح علل این سرکوب خونین، هدف گیری "سازمان یافته" و "بی رحمانه" تظاهرکنندگان و منتقدان دولت را تلاشی برای خاموش کردن صدای معترضان نامیده است.

انتقاد از شکنجه و تجاوز

گزارش این نهاد معتبر حقوق بشری اما تنها به کشتار مردم توسط حکومت منحصر نمی شود و به "شکنجه" و "تجاوز جنسی" که بازداشت شدگان حوادث اخیر با آن مواجه شده بودند نیزاشاره دارد. این نهاد حقوق بشری با استناد به گزارش کمیته تحقیق پارلمان، از سعید مرتضوی دادستان سابق تهران به عنوان مسئول مستقیم فجایعی که در بازداشت گاه هایی همچون کهریزک رخ داده، نام برده است.

نخستین بار این مهدی کروبی بود که در ماه مرداد افشاگری های گسترده ای در خصوص تجاوز و شکنجه شدید بازداشت شدگان در برخی از بازداشت گاه های جمهوری اسلامی کرد؛ رخدادی که خشم شدید مسئولان جمهوری اسلامی را به همراه داشت.بعد از آن کمیته ویژه ای در مجلس شورای اسلامی،بعد از مدت ها تعلل،سعید مرتضوی،دادستان سابق تهران را به عنوان مسئول حوادث کهریزک معرفی کرداماهنوز اقدامی قضایی علیه وی به عمل نیامده و او همزمانریاست ستاد مرکزی مبارزه با قاچاق کالا و همچنین معاونت دادستان کل کشور را عهده دار است. این مسئله باعث شد تا ده روز پیش دیده بان حقوق بشر بیانیه دیگری منتشر کند و از دستگاه قضایی جمهوری اسلامی بخواهد ضمن برکناری مرتضوی از پست های دولتی و قضائی، راه را برای رسیدگی به اتهامات وی هموار کنند.

دادگاه های نمایشی : سو استفاده قضائی

دیده بان حقوق بشر در ادامه انتقاد های شدید خود در خصوص زیر پاگذاشته شدن "فجیع" حقوق بشر در جمهوری اسلامی، به اعترافات تلویزیونی بازداشت شدگان هم اشاره کرده است. آقای استورک محاکمه "نمایشی" صدها تن از دگراندیشان را از جمله "مبتذل ترین" سوء استفاده از روند پیگیری قضائی توصیف کرده که "ممکن است به خاطر کسی خطور کند."

رفتار با زندانیان : جنایت علیه بشریت

سازمان گزارشگران بدون مرز نیز 4 شنبه گذشته در گزارش سالانه خود ضمن محکوم کردن

"تشدید دستگیری و ادامه بازداشت‌های خودسرانه و غیر قانونی روزنامه نگاران در ایران" از "جامعه جهانی" خواست تا سکوت خود در قبال ایران را بشکند.

در حالی که بسیاری از روزنامه نگاران و سران برجسته احزاب اصلاح طلب به همراه اعضای شورای مرکزی دفتر تحکیم و بسیاری دیگر از فعالین دانشجویی و زنان در زندان به سر می برند، گزارشگران بدون مرز شرایط وخیم این افراد در زندان ها را پر رنگ و رفتار جمهوری اسلامی با زندانیان را مصداق "جنایت علیه بشریت" لقب داد : "نگاهداری زندانیان در شرایط دشوار و انفرادی‌‌های دراز مدت و در زندان‌های مخفی، پایمال کردن حقوق اولیه و بینادین آن هاست. این نوع زندانی کردن مخفیانه شکلی از ناپدید کردن اجباری و نقض حقوق بین‌المللی است که می تواند از مصادیق جنایت علیه بشریت بشمار آید.

سازش نمی کنیم به رسمیت نمی شناسیم

بیانیه شماره 17 میرحسین موسوی از سوی برخی گروهها و شخصیت های سیاسی نشانه به رسمیت شناختن دولت محمود احمدی نژاد ارزیابی شد و برخی تا بدانجا پیش رفتند که سخن از سازش پشت پرده رهبران جنبش سبز با حکومت به میان آوردند. امری که زهرا رهنورد در مصاحبه با "روز" آن رابه شدت رد و به صراحت اعلام کرد: "نه دولت احمدی نژاد را به رسمیت می شناسیم و نه سازش می کنیم بلکه صادقانه پی گیر حقوق و مطالبات مردم هستیم."

با خانم رهنورد در شرایطی مصاحبه کرده ایم که از یک سو فشارها بر میرحسین موسوی، با بازداشت مشاوران و نزدیکان اوافزایش یافته و از سوی دیگر شایعاتی مبنی بر سازش پشت پرده و به رسمیت شناختن دولت احمدی نژاد از سوی او و سایر رهبران جنبش سبز، پخش شده است. اما خانم رهنورد با وجود همه این فشارها و تهدیدها تصریح می کند: "سینه مان را سپر کرده ایم و آماده برای هرگونه تیر و حمله و تروری هستیم."

مصاحبه با زهرا رهنورد، استاد دانشگاه و نویسنده در پی می آید.

خانم رهنورد بعد از انتشار بیانیه هفدهم آقای موسوی، برخی اینگونه برداشت کرده اند که آقای موسوی، دولت محمود احمدی نژاد را به رسمیت شناخته است. چنین برداشتی درست است؟

برداشت شخصی من از بیانیه، این نیست، چون بندهای دیگر همین بیانیه تاکید دارد که تقلبی در کار بوده و انتخابات سالم نبوده است؛ وقتی در بیانیه بر این موضوع تاکید می شود، چگونه چنین برداشتی می شود؟ من فکر میکنم و برداشت من این است که از متن همین بیانیه به وضوح می توان فهمید که آقای موسوی، دولت برآمده از تقلب را به رسمیت نمی شناسد.

ولی اکنون شایعات زیادی درباره سازش پشت پرده آقایان موسوی و کروبی و خاتمی مطرح است و امروز نیز برخی اخبار به نقل از آقای کروبی در مورد به رسمیت شناختن دولت احمدی نژاد منتشر شده است. برخی بیانیه آقای موسوی و سخنان امروز آقای کروبی را به سازش های پشت پرده تعبیر میکنند.

به هیچ وجه چنین چیزی نیست و سازشی در کار نیست. من در آن بیانیه نه تنها هیچ گونه سازشی نمی بینم بلکه آن بیانیه کف خواسته ها و آرمان های مردم است و حداقلی از خواسته های مردم و حکومت می تواند به راحتی این خواسته ها را عملی کند.

ولی حکومت این خواسته را نمی پذیرد یعنی تاکنون نپذیرفته؛ شما فکر میکنید به این خواسته ها تن خواهند داد؟

من نمی توانم آینده را پیش بینی کنم که چه اتفاقی خواهد افتاد و چه خواهد شد، فقط امیدوارم هر اتفاقی که می افتد به نفع ملت ایران باشد و به سربلندی ملت ایران ختم شود.میخواهم بر این نکته تاکید کنم که نه دولت احمدی نژاد را به رسمیت می شناسیم و نه پشت پرده سازش می کنیم.

با بازداشت های گسترده ای که موج دوم آن بعد از روز عاشورا آغاز شد، به نظر میرسد فضا بسته تر از سابق شده و از طرف دیگر شامل کسانی شده که به انقلاب خدمات زیادی کرده اند. به نظرتان این بازداشت ها تاثیری در حرکت مردمی خواهد داشت؟

این بازداشت ها کار بسیار غلط و اشتباهی است که متاسفانه همچنان هم ادامه دارد. بازداشت کسانی که حرفهای آزادیخواهانه میزنند و از حقوق مردم سخن می گویند هیچ محمل قانونی ندارد. باید توجه داشت که آرمان های آزادیخواهانه، دموکراسی طلبی، قانون گرایی و مردمسالاری دینی، پایه های خواسته های مردم است که "رای" نیز در درون همان قرار میگیرد؛ دستگیری ها که چه مردم عادی و چه شخصیت های سیاسی و مطبوعاتی و... را در بر می گیرد، محمل درست و قانونی ندارد. بازداشت شخصی مثل دکتر بهشتی که سمبل همه حق طلبی ها و اندیشمندی های جنبش و یک دلسوز دانشگاهی است چه فایده ای برای آقایان دارد؟ منظورم فقط شخص دکتر بهشتی نیست بلکه او را به عنوان سمبلی از عزیزان دربند می گویم که به خاطر آرمان های بلند و انسانی شان بازداشت شده اند. من همچنین می خواهم مساله زنان را به طور اخص مطرح و تاکید کنم که بازداشت شیرزنان فهیم و آگاه ایرانی، ضربه بزرگی به حیثیت جمهوری اسلامی میزند. زنانی که باید دراجتماع و دانشگاهها مشغول کار باشند اکنون در کنج زندان ها هستند و این موضوع سرافکندگی عظیمی در سطح ایران و جهان برای جمهوری اسلامی به دنبال دارد.

آیا این بازداشت ها و بگیر و ببندها تاثیری در حرکت مردم و جنبش سبز خواهد داشت؟

این دستگیری ها هیچ گونه تاثیری در خواست و حرکت مردم ندارد؛ مردم به شدت آگاه هستند و با شعور بالای سیاسی، مطالبات خود را پی گیری میکنند. اکنون این مردم هستند که پیشروی روشنفکران هستند، حتی روشنفکران ما به دنبال مردم حرکت می کنند.

خانم رهنورد تعداد زیادی از نزدیکان شما و همسرتان بازداشت شده اند؛برادرتان دوبار بازداشت شده و خواهرزاده آقای موسوی نیز به شهادت رسیده اند. این مسائل چه تاثیری در زندگی شخصی و خانوادگی شما داشته است؟

ما با جنبش سبز نفس می کشیم و زندگی می کنیم؛ خود من همیشه از سوی جریان های محافظه کار و واپس گرا سرکوب شده ام اما اندیشه هایم را مطرح کرده ام. متاسفانه فشارهایشان بر زنان آزادیخواه و من متمرکز شده و با اهانت ها و حاشیه سازی هایی که تازگی نیز ندارد و از سالها قبل جریان داشته، سعی در سرکوب ما داشته اند، اما اکنون دیگر حیا را خورده و آبرو را تف کرده اند. زمانی کتاب هایم را اجازه انتشار نمیدادند و کاری کردند که من زندگی کاری و اجتماعی ام را فقط در دانشگاه گذاشتم اما فشارها ادامه داشت. حالا شدید تر شده؛ هدف آنها این است که من وجود نداشته باشم، نفس نکشم و نباشم. حتی زندگی عاشقانه ما را نیز بر نمی تابند و سعی کردند حاشیه ها به وجود آورند اما همگان میدانند ما چه نوع زندگی ای داریم و این فشارها و تهدیدها، هیچ تاثیری در روند زندگی و فعالیت ها و آرمان های ما ندارد.

بیشتر میخواهم بدانم چه فضایی بر خانواده و فامیل و نزدیکان شما که این همه هزینه داده و میدهند حاکم است؟ آیا این هزینه ها تاثیری در رابطه آنها با آقای موسوی داشته است؟

این هزینه ها به خاطر آقای موسوی نیست بلکه به خاطر جنبش سبز است؛ ما فرد گرا نیستیم و فردگرایی نداریم و خانواده و فامیل ما نیز جدا از مردمی که هزینه میدهند نیستند. برادر من یک شخصیت کاملا علمی و متخصص است و هیچ نوع فعالیت سیاسی ندارد اما همچون سایر مردم هزینه میدهد. ما سینه مان را سپر کرده ایم و آماده برای هرگونه تیر و حمله و تروری هستیم.

خانم رهنورد خود شما نیز تاکنون سه بار مورد حمله قرار گرفته اید؛ گفته می شد افرادی که به شما حمله کردند از "خواهران بسیجی" بودند. ممکن است توضیح دهید اصل قضیه چه بود؟

من نمی توانم با اطمینان بگویم که بسیجی بوده اند اما می گویم که ماموریت داشته اندو از یک روز قبل از 16 آذر تا 18 آذر من در ناامنی شدید قرار داشتم. به طور مداوم تعقیب ام میکردند و یک بار سرم ریختند و بارها با حرفهای بسیار زشتی اهانت کردند. یکبار که حراست دانشگاه مرا به ماشین منتقل کرد تا از محل دور شوم، یک موتورسوار دستش را داخل ماشین کرد و گاز فلفل زد که به شدت حالم بد شد و مدتی مریض بودم و خونریزی کلیه داشتم. روزهای دیگر نیز حراست دانشگاه مراقبت میکرد. آن 4 روز تا 18 آذر یا توهین میکردند و یا حمله فیزیکی میکردند و هیچ گونه امنیتی نداشتم اما بعد از 18 آذر دست برداشتند و فعلا که خبری نیست.

شما نمی ترسید از اینکه یکباره حادثه ای برایتان به وجود آورند؟ آیا پیش بینی چنین حوادثی را کرده اید؟

آزادیخواهی و سلحشوری جزو آرمان های من در زندگی بوده و به خاطر همین از مرگ هم هیچ هراسی ندارم. قبلا گفتم سینه مان را سپر کرده ایم و من به شخصه آماده هرگونه تیر و حمله و تروری هستم.

۱۳۸۸ دی ۳۰, چهارشنبه

آخرین اخبار زندانیان سیاسی و مطبوعاتی تا اطلاع ثانوی بدون ملاقات

در حالی که بسیاری از بازداشت شدگان بعد از حوادث روز عاشورا هم چنان در زندان هستند، شورای عالی امنیت ملی با ابلاغ مصوبه ای،اعلام کرد تمامی آنان "تا اطلاع ثانوی و بدون ملاقات" در بازداشت خواهند ماند. این در حالیست که به گزارش "میزان نیوز" طی این دوره "حدود 50 نفر از فعالین اجتماعی و حدود 800 نفر از شهروندانی که در تجمع روز عاشورا شرکت داشته‌اند بازداشت شده اند"؛ همزمان صدور احکام سنگین برای دستگیرشدگان قبلی نیز ادامه دارد. آخرین این احکام دیروز برای مجید توکلی صادر شد که بر اساس آن اوباید 8 سال و 6 ماه در زندان بماند.

سردار رجب‌زاده، فرمانده نیروی انتظامی تهران پیش از این از "دستگیری تمامی افرادی که در تجمع عاشورا" شرکت کرده‌اند، خبر داده بود. بازداشت این افراد با "حکم کلی" صادق لاریجانی، رئیس قوه قضائیه صورت می گیرد که به ضابطین قضایی اجازه داده "هرکس" را که در تجمعات "حضور" داشته بازداشت کنند. بازجویان هم با افزایش فشار بر دستگیرشدگان،برخی از آنان را وادار به دادن اسامی دیگر کسانی که در راهپیمایی عاشورا حضور داشته اند، کرده اند.در همین ارتباط، به گزارش منابع معتبر، حتی فرزندان نابالغ افرادی نیز که همراه پدران و مادران خود در راهپیمایی عاشورا شرکت داشته اند،در فهرست کسانی قرار گرفته اند که باید دستگیر شوند.

همزمان سایت نیروی انتظامی روز گذشته به نقل از یک "مقام آگاه" مدعی شد پس از انتشار "درخواست عمومی" نیروی انتظامی برای شناسایی "اغتشاشگران"، "مردم شریف و همیشه در صحنه ایران اسلامی" 40 نفر را معرفی کرده اند.این در حالیست که برخی گزارش‌ها از توزیع دفترچه‌هایی در ایستگاه‌های مترو تهران خبر می‌دهند که در آن نیروی انتظامی با انتشار تصاویر معترضان در روز عاشورا، از مردم خواسته است پس از شناسایی این افراد،‌ با تلفن‌های اعلام شده تماس و آن‌ها را "معرفی" کنند.

حکم سنگین برای مجید توکلی

مجید توکلی دانشجوی بازداشتی، بر اساس رای صادره از شعبه 15 دادگاه انقلاب به 8 سال و 6 ماه زندان محکوم شد. بر اساس رای صادره وی 5 سال به خاطر "اجتماع و تبانی"، یک سال به خاطر "تبلیغ علیه نظام"، 2 سال به اتهام توهین به رهبری، و 6 ماه به خاطر "توهین به رئیس‌جمهوری" حکم گرفته است.

توکلی که دانشجوی محروم از تحصیل دانشگاه امیرکبیرست همچنین به 5 سال ممنوعیت از فعالیت سیاسی و 5 سال ممنوعیت خروج از کشور هم محکوم شده است.

نگرانی برای سمیه رشیدی

سمیه رشیدی یکی از فعالان حوزه زنان و ازدانشجویان ستاره دار که بیش از یک ماه است در بازداشت و در سلول انفرادی به سر می‌برد، بدون تفهیم هیچ اتهامی از دیدار با خانواده و یا وکلای خود محروم است. رشیدی هم اکنون در سلول انفرادی به سر می‌برد و بیم آن‌ می‌رود که مانند برخی پرونده‌های مشابه برای پذیرفتن اتهام‌های جعلی تحت فشار باشد‌.

یکی از نزدیکان به خانواده سمیه رشیدی که خواست نامش به دلایل امنیتی مطرح نشود به روز گفت: "ما نگران هستیم؛ برای اینکه خیلی از دانشجویانی که در زندان هستند حکم‌های سنگینی گرفته اند و فکر می کنیم سمیه رشیدی هم که یک ماه از بازداشتش می‌گذرد ممکن است حکم مشابهی بگیرد. در حالیکه او از راه های قانونی برای احقاق حقوق خودش در زمینه تحصیل استفاده کرد ـ از جمله دیدار با نمایندگان مجلس ـ تا بپرسد چرا با وجودی که رتبه خیلی بالایی داشته، از تحصیل محروم شده است. اما در پاسخ می‌بینیم که حتی مراجعه به نماینده مردم در مجلس نیز با چنین عاقبتی رو به رو می شود."

این منبع نزدیک به خانواده رشیدی افزود: "تنها فعالیتی که سمیه انجام می داده به صورت مفصل در حوزه زنان بوده است. او به صورت گسترده روی موضوعات حاد جامعه از جمله خشونت خانگی کار می کرده آن هم با در نظر گرفتن فرهنگ رایج کشور. در واقع با توجه به اینکه خودش از یک خانواده سنتی مذهبی بود همواره بحث زنان را در قالب هنجارهای موجود مطرح می کرد. حال سئوال اینجاست که چرا یک فعال اجتماعی که برای حل مسائل جامعه‌اش فعالیت می کند و همواره در چارچوب قانون حرکت می کند و به قانون و مجری قانون احترام می گذارد،باید با سرنوشت زندان مواجه شود؟ آن هم کسی که از خانواده ای بسیار مذهبی است."

برخی از دانشجویان دستگیر شده در ماه های گذشته در دوران بازداشت با اتهام‌هایی همچون رابطه با گروه‌هایی مانند سازمان مجاهدین خلق مواجه شده‌اند. ایراد چنین اتهام‌هایی،باعث نگرانی دوستان و همکاران و نزدیکان سمیه رشیدی هم شده است،در حالیکه به گفته این فرد نزدیک به خانواده رشیدی "واقعا چنین اتهام‌هایی به سمیه نمی‌چسبد. ما نگران هستیم که تمدید چندباره بازداشت وی در زندان به دلیل فشارهای زیاد بر وی برای قبول کردن اتهاماتی از این نوع باشد. اما موضوع اینجاست که او سالها در حوزه زنان فعال بوده و همه او را می شناسند و به صداقت و فعالیت های موثری که در چارچوب قانون داشت معترفند."

او می افزاید: "ما خواهان آزادی سمیه و دیگر زنان در بند هستیم. همه این افراد، فعال حقوق زنان و یا حقوق بشر هستند. تنها جرمشان دفاع از حقوق طبیعی مردم کشورشان است. زندانی بودن آنها در واقع هیچ توجیهی ندارد و ما متاسفیم که به جای اینکه این افراد به خاطر فعالیت های عام المنفعه که خیرش به همه اعضای جامعه می رسد مورد تقدیر قرار گیرند این چنین مجازات می‌شوند."

اعتراض به تداوم بازداشت قدیانی

همسر ابوالفضل قدیانی طی روزهای گذشته در حالی که برای پیگیری وضعیت همسرش به دادگاه‌ انقلاب مراجعه کرده بود، به صورت اتفاقی، همسرش و دکتر بهشتی، محقق و چندین تن از زندانیان را در دادگاه انقلاب دید که نسبت به تداوم حکم‌شان اعتراض داشتند.

وی طی ملاقاتی کوتاه که با برخورد اهانت‌آمیز ماموران همراه بوده، از وضعیت جسمی بد همسرش و اینکه او در سلول انفرادی زندان اوین نگهداری است، با خبر ‌شد. همسر قدیانی در خصوص بازداشت همسرش گفته است: "ما به ادامه بازداشت آقای قدیانی به شدت اعتراض داریم، همچنین به عدم اجازه برای ملاقات و رساندن لباس مناسب و دارو به همسرم معترضیم و هیچ اطلاعی نداریم که آیا به وضعیت جسمانی همسرم که به دو بیماری سخت مبتلاست رسیدگی می‌شود یا خیر."

ابوالفضل قدیانی در حالی در زندان اوین نگه‌داری می‌شود که به گفته همسرش نام او در لیست زندانیان اوین ثبت نیست.

بازداشت بهشتی به زبان رسانه‌های دولتی

سایت "جوان آنلاین" یکی از سایت‌های وابسته به دولت،علت بازداشت دکتر علیرضا بهشتی را "تهیه جزوه عملیاتی و ساختار شکنانه و مبتنی بر رویه های براندازانه" اعلام کرد. این سایت مدعی شده "محمدرضا تاجیک و علیرضا بهشتی دو جزوه به میرحسین موسوی ارائه کرده بودند که جزوه تاجیک تئوریک و مبتنی بر یک سلسله اقتضائات راهبردی بوده ولی جزوه ای که بهشتی تهیه کرده بود شکل عریانی از پیشنهادهای تاجیک را شامل می شده و برمبنای ساختارشکنی و رویه هایی غیر قابل پذیرش و نامنطبق با چارچوب های اساسی نظام جمهوری اسلامی بوده است."

بازداشت یک خانواده

پیمان چالاکی، فعال سیاسی- کارگری و دبیر اسبق انجمن اسلامی دانشگاه آزاد اسلامی ساوه به همراه همسرش سمیه عالمی پسند از اعضای سابق جبهه مشارکت و دختر خردسالشان توسط ماموران وزارت اطلاعات روز یکشنبه در منزلشان در ساوه بازداشت شدند.

بعد از انتقال این خانواده به تهران، ماموران امنیتی با تماس با یکی از دوستان آن‌ها، مانا چالاکی خردسال را از پدر و مادر جدا کردند و تحویل آشنای خانوادگی آن‌ها دادند. از محل بازداشت و وضعیت این زوج خبری در دست نیست.

تدوام بازداشت مادر 53 ساله

پروانه راد، از مادران عزادار که در روز تاسوعا دستگیر شده همچنان در سلول انفرادی بند 209 زندان اوین به سر می‌برد و از وضعیت و شرایط دقیق او خبری در دست نیست. پروانه راد تا به حال 3 بار به صورت بسیار کوتاه و در حضور بازجویان با خانواده‌اش تماس گرفته ولی هر بار خانواده حال او را جویا شده اند به آن‌ها گفته است اجازه توضیح بیشتر ندارد. خانواده‌اش تا به حال موفق به ملاقات با او نشده‌اند.

خانواده راد به برای اطلاع از وضعیت و شرایط او به صورت روزانه به دادگاه انقلاب، دادستانی و زندان اوین مراجعه می کنند اما تا به حال به آنها جواب مشخصی داده نشده است.

محمدتقی خلجی در سلول انفرادی اوین

بعد از شش روز بی خبری و بعد از مراجعه‌ مکرر خانواده‌ محمدتقی خلجی به دادگاه ويژه روحانيت، دادستانی اين دادگاه در تهران سرانجام روز دوشنبه به آن‌ها اطلاع داد که اين روحانی به سلولی انفرادی در زندان اوين منتقل شده و تحت بازجويی است. آن‌ها اعلام کرد‌اند وی حق ملاقات با خانواده يا گرفتن وکيل را ندارد.خلجی که از روحانیون نزدیک به آیت‌الله منتظری است، از روز 22 دی ماه در بازداشت به سر می‌برد.

بازداشت یک پژوهشگر

احسان هوشمند، پژوهشگر و جامعه شناس کرد،واز فعالان ملی ـ مذهبی صبح روز گذشته بازداشت شد. ماموران پلیس امنیت وی را در منزل بازداشت و پس از تفتیش منزل، او را همراه خود به نقطه نامعلومی منتقل کرده اند.

تبعید حسن ترلانی

حسن ترلانی، دانشجویی که به خاطر سوابق سیاسی خانواده‌ خود به 10 سال زندان محکوم شده، یکشنبه شب به طور ناگهانی از بند 350 زندان اوین به زندان مرکزی کرمان منتقل شد.

ترلانی که از دوم اسفند ماه سال گذشته بازداشت شده و در زندان اوین بوده است، در حالی به کرمان منتقل می‌شود که خانواده وی در تهران هستند و هنوز حکم 10 سال زندان وی به خانواده و وکیلش ابلاغ نشده است. وی در ابتدای بازداشت، مدت 88 روز در سلول انفرادی تحت فشارهای روحی و جسمی سختی قرار داشته است.

صدور حکم اعدام برای فعالین کرد

دو زندانی سیاسی کرد به نام‌های محمد امین عبدالهی و قادر محمد زاده اهل میرواباد شهر بوکان در دادگاه تجدید نظر شهر ارومیه به اعدام محکوم شدند. اتهام این دو تن "همکاری با احزاب کردی" عنوان شده است. محمد امین عبدالهی 25 ساله در اولین دادگاه خود به 20 سال زندان محکوم شد اما بعدا این حکم از طرف شعبه 2 دادگاه تجدید نظر شهر ارومیه در تاریخ 26/10/1388 به اقدام علیه امنیت ملی و محاربه با خدا تبدیل و او به اعدام محکوم شد. از طرف دیگر قادر محمد زاده 32 ساله در دادگاه اول به 32 سال زندان محکوم شد ولی همزمان با دادگاه محمدامین، وی نیز به اتهامی مشابه در همان دادگاه تجدید نظر به اعدام محکوم شد.

هشدار آیت الله خامنه‌ای در مورد مواضع دوپهلوی 'خواص'

رهبر ایران با انتقاد از "موضعگیری دوپهلوی خواص" در درون حکومت ایران، از آنها خواسته است که موضع خود را در برابر مخالفان دولت روشن کنند.

آیت الله علی خامنه ای روز سه شنبه ۲۹ دی (۱۹ ژانویه) در یک سخنرانی در تهران گفت: "در شرایط کنونی همه جریان ها و گرایش های سیاسی داخل نظام باید خط و مرز خود را با دشمن به صورت شفاف مشخص کنند و در این میان وظیفه خواص، به ویژه خواصی که تأثیرگذاری بالایی دارند، بیش از دیگران است".

آقای خامنه ای از این "خواص" نام نبرده، اما گفته است که موضع گیری دو پهلوی آنها "مطلوب" نیست و آنها باید موضع خود را در قبال "سخنان و اقدامات دشمن" به صورت شفاف بیان کنند.

نزدیکان آیت الله خامنه ای در گذشته اشارات مشابه او را بیش از همه متوجه اکبر هاشمی رفسنجانی، رئیس مجمع تشخیص مصلحت و رئیس مجلس خبرگان رهبری می دانستند که پرنفوذترین چهره سیاسی مخالف دولت محمود احمدی نژاد محسوب می شود.


آقای هاشمی رفسنجانی پیش از دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری ایران و در واکنش به حمله بی سابقه ای که محمود احمدی نژاد در جریان یک مناظره انتخاباتی به او کرده بود، نامه ای سرگشاده به آیت الله خامنه ای نوشت و در مورد احتمال بروز ناآرامی ها به او هشدار داد.

آقای هاشمی رفسنجانی در جریان حوادث پس از انتخابات هم با عدم حضور در مراسم تحلیف و تنفیذ حکم ریاست جمهوری آقای احمدی نژاد، مخالفت خود را با او نشان و در موضع گیری هایش از برخوردهای صورت گرفته با معترضان انتقاد کرد.

علاوه بر او، گروهی از چهره های اصولگرای منتقد دولت و برخی از روحانیان سرشناس نیز در ماه های اخیر کوشیده اند با انتقاد از "تندروی"های صورت گرفته در برخورد با مخالفان، فاصله خود را از این نوع برخوردها حفظ کنند.

اما اکنون آیت الله خامنه ای با اشاره به اعتراضات روزهای قدس، ۱۳ آبان و عاشورا و نسبت دادن آنان به "دشمنان"، گفته است که از "خواص" انتظار دارد که مرز خود را با "دشمن" مشخص کنند.

همزمان، اکبر هاشمی رفسنجانی که صبح روز سه شنبه ۲۹ دی با اعضای شورای مرکزی انجمن اسلامی دانشگاه ها دیدار کرده، از "افراط و تفریط" در هر دو طرف مناقشه سیاسی جاری در ایران انتقاد کرده و گفته است که "دلسوزان" باید برای حل مشکلات کشور چاره اندیشی کنند.

او گفته است که همه "نیروهای سیاسی و اصیل انقلاب" باید برای حل مشکلات، به آیت الله خامنه ای "کمک" کنند.

در این حال محمد خاتمی، رئیس جمهوری پیشین و یکی از رهبران مخالفان دولت فعلی ایران روز سه شنبه در دیدار با گروهی از بازداشت شدگان حوادث پس از انتخابات که در ماه های اخیر از زندان آزاد شده اند، گفت: "علی رغم تأکیدات چهره های شاخص اصلاح طلب و کاندیداهای معترض و همراهی بدنه جامعه، عده قلیلی در هر دو جریان با سوءنیت و شیطنت می خواهند جو را رادیکال کنند".

او گفت که بر خلاف تبلیغات جناح رقیب، این اصلاح طلبان هستند که از "ساختار نظام" دفاع می کنند و در پی اجرای کامل قانون اساسی هستند.

آقای خاتمی گفت که از هر راه ممکن باید "اصول، حقوق و آزادی های مردم" را حفظ کرد و جلوی بحرانی تر شدن اوضاع ایران را گرفت، اما هشدار داد که "دایره جدیدی از اعمال خشونت آغاز شده و کسانی در حکومت هستند که با امنیت کامل خشونت اعمال می کنند و در طرف دیگر هم طبیعی است که عده ای به عکس العمل خشونت آمیز وادار می شوند و این امر بسیار خطرناک است".

۱۳۸۸ دی ۲۵, جمعه

فرمانده ناجا:اس.‍‌ام.‌اس‌ها و ای‌میل‌ها کنترل می‌شود

فرمانده نیروی انتظامی با بیان اینکه ای‌میل‌ها و اس‌ام‌اس‌ها کنترل می‌شود و جرم کسانی که تجمعات را ساماندهی می‌کنند بیشتر است، در رابطه با حادثه تروریستی شهادت استاد دانشگاه تهران نیز گفت: تقریبا همه مطلع بودیم و فکر می‌کردیم که به یکی از تاسیسات حمله کنند.

به گزارش ایلنا، سردار اسماعیل‌احمدی‌مقدم در حاشیه نشست تخصصی پلیس مبارزه با مواد مخدر در جمع خبرنگاران حاضر شد در پاسخ به پرسش خبرنگار ایلنا در رابطه با حادثه ترور استاد دانشگاه تهران، گفت: از اینکه قرار است هجومی صورت گیرد هشدار داده بودند و تقریبا همه مطلع بودیم و فکر می‌کردیم که به یک تاسیسات حمله کنند.

وی افزود: اما دیدید که یک ترور کور انجام دادند و این دانشمند را به شهادت رساندند و احتمال دارد که اقدامات دیگری هم انجام دهند، از این رو باید برای پیشگیری، از دانشمندان محافظت آشکار و پنهان شود و خود دانشمندان هم برای امنیت خود تمهیداتی داشته باشند.

فرمانده نیروی انتظامی تصریح کرد: پرونده در دست دوستان ما در وزارت اطلاعات است و باید از آنها در رابطه با شناسایی مظنونان احتمالی سئوال کنید اما ما هم با دوستان وزارت اطلاعات همکاری می‌کنیم.

ای میل‌ها و اس‌ام‌اس‌ها کنترل می‌شوند

وی در پاسخ به سئوالی مبنی بر برخورد با افرادی که از طریق اس‌ام‌اس و ای‌میل افراد را تشویق به حضور در تجمعات غیرقانونی می‌کنند، گفت: شرکت در اجتماعات غیرقانونی، اغتشاش و توهین به مقدسات، موجب برخورد است و بعد از اتمام حجت پس از روز عاشورا، مدارا کنار گذاشته شده است، به طوری‌که هم ما و هم دستگاه قضایی به شدت برخورد می‌کند.

احمدی مقدم با بیان اینکه تحریک کنندگان، عامل اصلی هستند، تصریح کرد: شاید این افراد در میدان نباشند اما همانطور که تا پیش از این سیاست مدارا را داشتیم در مورد این افراد هم مدارا می‌کردیم اما از این پس مدارا نخواهیم کرد.

وی با بیان اینکه "ای‌میل‌ها و اس‌ام‌اس‌ها از جایی فرستاده می‌شود که کاملا در کنترل ما قرار دارد" افزود: تصور نکنند که آنتی پروکسی جلویش را می‌گیرد و این تصور اشتباه را نداشته باشند که کنترل نمی‌شوند چراکه تاکنون در رابطه با آنها نیز مدارا می‌شده است.

فرمانده ناجا تاکید کرد: آنها که تجمعات را ساماندهی می‌کنند قطعا جرمشان سنگین‌تر است.

او پنجشنبه هفته گذشته در مراسم صبحگاه پلیس استان سمنان نیز تاکید کرده بود که پلیس تا رسیدن به ریشه‌های فتنه کار را رها نمی كند.

كشته شدن 11 نفر از پرسنل نیروی انتظامی در خراسان جنوبی ترور سیاسی نبوده است

احمدی مقدم همچنین در رابطه با شهادت 13نفر از پرسنل ناجا در طول یک هفته در خراسان جنوبی نیز توضیح داد و گفت: در این رابطه یک محموله مواد مخدر بوده که از سیستان و بلوچستان در حال انتقال به سمت شمال و خراسان شمالی بوده است که به دلیل ضعف در رعایت اقدامات ایمنی، ماموران در کمین اشرار افتادند و 11 نفز از آنها به شهادت رسیدند.

وی افزود: در تعقیب این گروه تعدادی از آنها دستگیر و تعدادی نیز کشته شدند که در جریان این تعقیب‌ها نیز دو نفر دیگر از پرسنل ناجا شهید شدند. مقادیر زیادی هروئین نیز از افراد دستگیر شده کشف شد و دوستان اطلاعات نیز یکی دو نفرشان را در مناطق دیگر شناسایی و دستگیر کردند اما اینکه این موضوع ترور سیاسی باشد چنین چیزی مشاهده نشد و اشرار نیز قصد قاچاق مواد مخدر داشته‌اند.

عکس : ديوار نويسی








خواهرزاده رییس دیوان عدالت اداری کشور در میان لیست افراد اعدامی

در پی حوادث وسیع و گسترده ی مربوط به روز عاشورا که بازتاب بین المللی وسیعی همراه داشت، خبرهای بازداشت شدگان این روز که منابع دولتی تعدادشان را 300 نفر و منابع خبری مستقل این تعداد را تا بیش از هزار و پانصد نفر اعلام کرده اند، موج جدیدی از نگرانی ها را به دنبال آورد.

گزارشهای دریافتی از بازداشتگاه عشرت آباد که به عقیده ی برخی شکنجه گاهی جایگزین برای کهریزک به شمار می آید و همچنین گزارش از وضعیت بد و نابسامان و برخوردهای غیر انسانی با زنان بازداشتی این نگرانیها را تشدید کرد.

به گزارش خبرنامه امیرکبیر مسئله دیگری که در بین پیامدهای یکشنبه ی خونین خودنمایی میکند، دستگیری و کشته شدن نزدیکان برخی از افراد نام دار کشور است.

از جمله این افراد می توان به امیر ارشد تاجمیر فرزند شهین مهین فر مجری با سابقه صدا و سیما و همچنین مورد دیگر که بازتاب وسیعتری داشت سید علی حبیبی موسوی خواهرزاده میرحسین موسوی اشاره کرد.

اما در این بین خبر بازداشت شدن یکی از معترضین این روز به نام "حسین محمودی" از اقوام حجت الاسلام منتظری همچنان مسکوت مانده است.

به گفته یکی از نزدیکان حجت السلام محمد جعفر منتظری رییس دیوان عدالت اداری کشور ، خواهرزاده ی این مقام قضایی که یکی از بازداشتی های روز عاشورا بوده است پس از انجام بازجویی هایی بدون در نظر گرفتن حق داشتن وکیل، در لیست اعدامی های این روز قرار گرفته است.

حسین محمودی، دانشجوی پزشکی که مورخ یکشنبه ششم دی ماه در تظاهرات ضددولتی شهر تهران بازداشت شده بود، پس از مدتی بی اطلاعی خانواده اش با رساندن این خبر آنها را از این حکم مطلع کرد.

خانواده حسین محمودی با درمیان گذاشتن این خبر با حجت الاسلام محمدجعفر منتظری رییس دیوان عدالت اداری که از نهادهای در ارتباط با قوه قضاییه میباشد سعی در لغو آن داشته اما تا کنون خبری حاکی از لغو آن به این مقام عالی رتبه داده نشده است. به گزارش خبرنامه امیرکبیر موضوع صدور حکم اعدام برای خواهرزاده رییس دیوان عدالت اداری کشور به صادق لاریجانی رئیس قوه قضائیه نیز انتقال یافته است. تایید وجود خواهرزاده رئیس دیوان عدالت ادرای درمیان لیست افراد محکوم شده به محاربه و اعدام باعث تغییراتی در این لیست شده است .

به گفته ی این منبع آگاه، حجت الاسلام منتظری و دیگر اعضای خانواده سعی بر سرپوش گذاشتن بر روی این خبر و مسکوت ماندن آن دارند، چنانچه روز چهار دهم دی ماه نامه ای از سوی حجت الاسلام منتظری با مضمون قدردانی از عاشوراییان به خاطر حماسه آفرینی در روز نهم دی بر روی خبر گزاری ایرنا منتشر شد.

لازم به یادآوری است صادق لاریجانی رییس قوه قضاییه از شهریور ماه امسال جعفر منتظری را به سمت رياست ديوان عدالت اداری منصوب کرده است.

۱۳۸۸ دی ۲۴, پنجشنبه

لیست تصویری آنها که باید حذف شوند!

دادگاه غیرعلنی بادوربین های فیلمبرداری اعدام در کمین رهبران بهایی

دادستان تهران روز گذشته از برگزاری نخستین جلسه غیرعلنی رسیدگی به پرونده هفت تن از رهبران جامعه بهائی کشور در شعبه 28 دادگاه انقلاب تهران، بعد از 22 ماه بلاتکلیفی در زندان، خبر داد. محاکمه این افراد در شرایط کنونی، با توجه به بخش هایی از متن کیفر خواست قرائت شده در دادگاه، موجی از نگرانی در خصوص سرنوشت این هفت تن رادر پی داشته است. فریبا کمال آبادی، جمال الدین خانجانی، عفیف نعیمی، سعید رضایی، بهروز توکلی، وحید تیزفهم و مهوش ثابت هفت تن از رهبران جامعه بهایی کشور هستند که از اردیبهشت ماه 1386 در زنداین اوین و در بلاتکلیفی و بدون تفهیم اتهام بسر می برند.

این افراد روز گذشته در اولین جلسه رسیدگی به پرونده هایشان با اتهاماتی از قبیل "جاسوسی"، "فعالیت تبلیغی علیه نظام"، "راه اندازی و گسترش تشکیلات غیرقانون"، "همکاری با اسرائیل"، "مشارکت در جمع آوری اطلاعات طبقه بندی شده و ارائه آن به بیگانگان به قصد بر هم زدن امنیت کشور"، "تبانی و اجماع با هدف برهم زدن امنیت کشور"، "تبانی و اجماع با هدف اقدام علیه امنیت داخلی و خارجی ایران"، "مخدوش کردن چهره جمهوری اسلامی" و "افساد فی الارض" روبرو شدند.

در بخش دیگری از متن کیفر خواست این 7 نفر آمده است: "آنها با برگزاری جلساتی در منازل سفرای کشورهای مختلف غربی، علاوه بر ارائه اخبار و اطلاعات، آخرین راهکارها و اقدامات در جهت مخالفت با جمهوری اسلامی نیز مورد بحث و تبادل نظر قرار می گرفته است".

ایراد اتهامات فوق در نخستین جلسه دادگاه این هفت شهروند بهائی که بر اساس قوانین قضایی جمهوری اسلامی می تواند احکام سنگینی در پی داشته باشد، با ادامه واکنش های اعتراضی علیه رویکرد دولت و دستگاه قضائی در برخورد با جامعه بهائی کشور همراه شد.

در همین راستا دیروز جامعه جهانی بهایی، بلافاصله پس از انتشار سخنان دادستان تهران، با انتشار بیانیه ای نسبت به رویه رسیدگی به پرونده و همچنین اتهامات نسبت داده شده به این هفت نفر اعتراض کرد. در این بیانیه با تاکید بر اینکه دستگاه قضایی جمهوری اسلامی محاکمه هفت تن از رهبران جامعه بهایی را با "نقض موارد متعدد ضوابط حقوقی" برگزار کرد، آمده است: "محاکمه این افراد در واقع محاکمه کل یک جامعه مذهبی است. "

در همین ارتباط دیان علایی، نماینده جامعه جهانی بهایی در سازمان ملل نیز در گفتگو با منابع معتبر خبری اتهامات وارده به این افراد را بی پایه و اساس خواند. وی با اشاره به برخوردهای صورت گرفته از سوی دولت، به ویژه دولت احمدی نژاد طی چهار سال گذشته با جامعه بهاییان کشور، اظهار داشت: "در جلسه رسیدگی به پرونده این افراد اگر چه به وکلای آنان اجازه داده شد در محاکمه حضور داشته باشند اما به خانواده های آنان این اجازه داد نشد. "

وی اضافه کرد: "البته وکلای این افراد در طول زمان بازداشت آنان، هرگز نتوانسته اند با آنان هیچ گونه ملاقات و یا تماسی داشته باشند. "

نماینده جامعه جهانی بهایی همچین گفته است: "مقامات قضائی با جود آنکه دادگاه را غیر علنی اعلام کرده بودند، اما شاهدان عینی در مقابل دادگاه، تجهیزات فیلمبرداری را دیده اند که به داخل دادگاه منتقل شده است. به نظر می رسد که این دادگاه کاملا نمایشی بوده باشد؛ شبیه به دادگاه های نمایشی برگزار شده طی هفت ماه گذشته برای بسیاری از فعالان سیاسی اصلاح طلب بازداشت شده. "

نگرانی در خصوص سرنوشت این هفت شهروند بهایی که گفته می شود مسئولیت گروهی به نام "یاران"را عهدار بوده اند که به امورات دینی جامعه بهایی ایران رسیدگی می کند، در حالی افزایش یافته که روز گذشته دادستان تهران علاوه بر خبر برگزاری دادگاه این هفت نفر، بازداشت گروه دیگری از شهروندان بهایی در جریان اعتراضات خیابانی مردم تهران در روز عاشورا را هم تائید کرد.

به نوشته ایسنا، عباس دولتی جعفر آبادی در خصوص شهروندان بهایی بازداشت شده در روز عاشورا با نسبت دادن اتهاماتی به آنان گفته است: "این افراد به دلیل بهایی بودن بازداشت نشده اند بلکه به دلیل نقش موثر در به گفته وی سازماندهی آشوب های روز عاشورا و همچنین ارسال تصاویر این آشوب ها به خارج از کشور بازداشت شده اند. "

کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران پنج شنبه گذشته با صدور بیانیه ای در خصوص سرنوشت این هفت شهروند بهایی که از 22 ماه پیش در زندان بسر می برند، ضن ابراز نگرانی شدید نسبت به سرنوشت آنان، هشدار داده بود که "با توجه به حجم اتهامات نسبت داده شده به آنان، این احتمال وجود داد که هر یک از آنان با صدور حکم اعدام روبرو شوند. "

بسیاری از مجامع بین المللی حقوق بشری، سازمان دفاع از آزادی ادیان، دولت امریکا و برخی از کشورهای اروپایی با انتشار بیانیه های جداگانه ای بازداشت این افراد را محکوم و خواستار آزادی آنان و تغییر رفتار دولت با شهروندان بهایی شده اند.

با توجه به اینکه جمهوری اسلامی، مذهب بهائیت را به رسمیت نمی شناسد، این اقلیت مذهبی از بسیاری از حقوق اجتماعی و فرهنگی محرومند و هر گونه فعالیت مذهبی و فرهنگی آنان، بارها به ارتباط با اسرائیل و امریکا نسبت داده شده وبا فعالین برخوردهای شدیدی شده است.

اکبر گنجی در پارلمان انگلیس: در نظام مطلوب ما دین از دولت جداست

اکبر گنجی دیروزضمن سخنانی در پارلمان انگلستان تاکید کردکه "مسئله اصلی ایران، مسئله دموکراسی و حقوق بشر است، نه مسائل هسته ای". وی همچنین با اشاره به اینکه "جنبش سبز معلول اعتراض به نقض سیستماتیک حقوق بشر، مخالفت با رژیم بنیادگرایی دینی، رد اسلام فقاهتی، مبارزه با فساد گسترده و مطالبه نظام دموکراتیک ملتزم به حقوق بشر است»گفت:" تجربه انقلاب 57 نخبگان ایران را به سوی مبارزات غیر خشونت آمیز سوق داده است."

گنجی در این جلسه سطح توسعه اجتماعی ایران را از دیگر کشورهای خاورمیانه بالاتردانست و افزود: "پیش شرط های اجتماعی گذار به دموکراسی در ایران وجود دارد. جوانان، زنان، معلمان، کارگران، دانشجویان، عاملان و بازیگران جنبش سبز هستند. این جنبش که محصول مبارزات آزادیخواهانه مردم ایران از مشروطه تاکنون است، برخلاف انقلاب 57 که معلول گفتمان غیردموکراتیک بود، دارای گفتمان دموکراتیک و حقوق بشری است. تجربه انقلاب 57 نخبگان ایران را به سوی مبارزات غیر خشونت آمیز سوق داده است. این جنبش در هفت ماه گذشته حضور پر رنگ خود را به نمایش گذارده و در حال تثبیت خود می باشد. جنبش سبز، جنبش مطالبه محور است. طی هفته گذشته، میرحسین موسوی و مهدی کروبی با صدور بیانیه، خواست ها و مطالبات حداقلی مرحله کنونی جنبش را اعلام کردند. این مطالبات، تماماً دموکراتیک هستند و اگر یکی از آنها پذیرفته گردد، فرایند پذیرش باقی آنها آغاز خواهد شد."

گنجی ضمن مخالفت با مداخله نظامی و تحریم اقتصادی جمهوری اسلامی گفت: "فضای بین المللی بر روی این جنبش مستقل ملی که محصول ظرفیت های داخلی ایران است، تأثیرگذار است. تبدیل مسئله هسته ای به مسئله اصلی ایران به سود رژیم و به زیان جنبش دموکراسی خواهی است. استفاده از زبان تهدید نظامی و سیاست های «دبل استاندارد»، نه تنها استفاده از خشونت بی رحمانه علیه مخالفان را برای رژیم امکان پذیر می سازد، بلکه می تواند بخش یا بخش هایی از جامعه را به حمایت از رژیم وادارد. تحریم های اقتصادی به جای تضعیف رژیم و صدمه وارد کردن بر آن، طبقه فقیر و زیر خط فقر را فقیرتر، طبقه متوسط به عنوان بازیگران اصلی جنبش سبز را به طبقه فقرا تبدیل می کند. بدین ترتیب، جنبش سبز بازیگران خود را از دست خواهد داد".

گنجی آنگاه با انتقاد از فروش تکنولوژی سرکوب به جمهوری اسلامی، افزود: "ما مخالف تنبیه مردم ایران و جنبش دموکراسی خواهی آنان، به جای تنبیه و مجازات رژیم، هستیم. دول غربی اگر واقعا مدافع دموکراسی و حقوق بشر هستند، چرا اجازه می دهند کمپانی های غربی تکنولوژی سرکوب را در اختیار این رژیم بگذارند؟ ما خواهان تحریم فروش تکنولوژی سرکوب به ایران هستیم. رژیم ایران در حالی که از ماهواره های جهانی ـ به عنوان مثال: هات برد ـ استفاده می کند، استفاده مردم ایران از تلویزیون های ماهواره ای را ناممکن کرده است. چگونه است که شرکت فرانسوی eutelsat، صاحب هات برد، به دلیل ارسال پارازیت از سوی رژیم سرکوبگر حاکم بر ایران، تلویزیون فارسی BBC را از ماهواره خود حذف می کند، اما به سرویس رسانی به رسانه های جمهوری اسلامی ادامه می دهد؟ آیا حقوق بشر و دموکراسی باید فدای منافع مالی کمپانی های غربی شوند؟ چگونه است که پرس تی وی ایران 40 درصد برنامه های خود را از لندن، با 80 پرسنل، تهیه و پخش می کند، اما به رسانه های جهانی اجازه نمی دهد چنین امکانی در ایران داشته باشند؟ به نظر ما استفاده رژیم ایران از ماهواره های جهانی، باید مشروط به استفاده مردم ایران از همان ماهواره ها شود. همچنین استفاده رژیم ایران از سازمان جهانی کار و دیگر نهادهای اقتصادی جهانی باید مشروط به شفافیت اقتصادی و حق ایجاد اتحادیه های کارگری مستقل شود."

گنجی در ادامه با اشاره به طرح خود و برخی دیگر از روشنفکران ایرانی مبنی بر لزوم محاکمه سران جمهوری اسلامی گفت: "خواست ما از جامعه جهانی آن است که به مدافعان حقوق بشر ایران کمک کنند تا پرونده رهبران ایران، به جرم جنایت علیه بشریت را از طریق شورای امنیت سازمان ملل به دیوان کیفری بین المللی بسپارند. رهبران ایران شش مصداق از مصادیق جنایت علیه بشریت را مرتکب شده و می شوند. به کدام دلیل مسئله ی هسته ای ایران به شورای امنیت سازمان ملل کشیده می شود، اما به نقض سیستماتیک حقوق اساسی مردم ایران توجه نمی شود؟ اگر ترس شما از بمب اتمی است، بمبی که براساس گزارش سرویس های امنیتی آمریکا و اسرائیل ایران فاقد آن است، باید از پاکستان بترسید که دارای بمب اتمی است و طالبان و بنیادگرایان در آن کشور بسیار قوی هستند. اگر طالبان در پاکستان به قدرت رسند، چه خواهد شد؟ نگران کشورها و جوامعی باشید که بنیادگرایانی چون طالبان در آنها قوی هستند. مردم ایران خواهان دموکراسی و حقوق بشرند، بنیادگرایی اسلامی هیچ جاذبه ای در ایران ندارد. اگر مردم ایران فرصت بیابند تا در یک انتخابات آزاد و رقابتی شرکت کنند، آن وقت دنیا خواهد دید که این مردم به دموکراسی رأی خواهند داد، نه استبداد دینی. نظام دموکراتیک مطلوب ما، نظامی است که نهاد دین در آن از نهاد دولت جداست. هیچ صنف و طبقه ای در آن دارای حق ویژه نیست."

گنجی در پایان گفت: "بهترین سیاست در خصوص مسائل هسته ای آن است که کل خاورمیانه از سلاح های هسته ای و کشتار جمعی پاکسازی شود. جهان غرب باید سیاست های «دبل استاندارد» را کنار نهد. نمی توان پذیرفت که برخی از کشورهای خاورمیانه دارای بمب اتمی باشند، اما ایران حتی حق غنی سازی اورانیوم را نداشته باشد. دموکراسی خواهان ایران اگر چه با سیاست های اتمی رژیم ایران مخالف هستند، اما در عین حال با سیاست های دبل استاندارد غرب هم مخالفند. به نظر ما پذیرش جمع آوری و نابودی سلاح های کشتار جمعی، راه حل مسأله است."

گنجی در پایان این جلسه به پرسش های حاضران درباره جنبش سبز و روابط جهان غرب با ایران پاسخ گفت.

درخواست علی مطهری برای تسهیل محاکمه عامل اصلی کهریزک مصونیت قضایی مرتضوی را لغو کنید

درحالی که پس از قرائت گزارش کمیته ویژه بررسی وضعیت بازداشت شدگان حوادث پس از انتخابات مجلس درباره نقش سعید مرتضوی در فجایع بازداشتگاه کهریزک، عباس جعفری دولت آبادی، دادستان فعلی تهران "هرگونه برخورد با قضات متخلف در این پرونده را مشروط به تعلیق این افراد از مسئولیت های قضایی" دانسته بود، علی مطهری با انتشار نامه سرگشاده ای به رییس قوه قضاییه خواستار رفع مصونیت قضایی مرتضوی و محاکمه وی شد.

علی مطهری در این نامه با اشاره به جرایم صورت گرفته از سوی سعید مرتضوی در سال های دادستانی اش و اثبات آن در مجلس هفتم و هشتم، خطاب به صادق لاریجانی نوشته: "آقای سعید مرتضوی، قاضی دادگستری و دادستان سابق عمومی و انقلاب تهران به موجب گزارش هیأت تحقیق و تفحص مجلس شورای اسلامی دوره هفتم از قوه قضائیه در خرداد ماه سال ۱۳۸۷ و همچنین گزارش اخیر کمیته حقیقت یاب مجلس شورای اسلامی، متهم به ارتکاب جرایمی گردیده است که طبق قانون باید در یک مرجع قضایی ذی‌صلاح و خارج از نوبت رسیدگی شود."

فرزند آیت الله مطهری و نماینده مجلس هشتم در این نامه همچنین با ابراز تاسف از دستور محمود احمدی نژاد مبنی بر انتصاب سعید مرتضوی به ریاست ستاد مبارزه با قاچاق کالا و ارز (با حفظ سمت قضایی)، رسیدگی به اتهامات دادستان پیشین تهران را مستلزم "تعلیق از سمت قضایی و لغو مصونیت قضایی" وی دانسته و از رییس قوه قضاییه خواسته است تا اقدامات لازم قانونی در این باره انجام و "نتیجه به هیات رییسه جلس شورای اسلامی اعلام شود."

علی مطهری همچنین در پایان این نامه ضمن یاد آوری این مساله که "در گزارش کمیته حقیقت یاب مجلس شورای اسلامی آمده بود که غیر از بازداشتگاه تعطیل شده کهریزک، بازداشتگاه‌های دیگری نیز وجود دارد که خارج از نظارت و مدیریت سازمان زندانهاست" از صادق لاریجانی خواسته به این موضوع نیز رسیدگی شود.

ابراز تاسف علی مطهری از انتصاب سعید مرتضوی به سمت ریاست ستاد مبارزه با قاچاق کالا و ارز توسط محمود احمدی نژاد، اشارات او به متخلف بودن دادستان پیشین تهران به استناد گزارش تحقیق و تفحص سال 87 مجلس و گزارش کنونی کمیته ویژه مجلس و درخواست محاکمه وی درحالی است که مرتضوی پس از برکناری از دادستانی تهران، با حکم غلامحسین محسنی اژه ای دادستان کل کشور به سمت معاون وی منصوب شد. انتصابی که بسیاری آن را نشان از نفوذ مرتضوی و مصونیت های خاص او در دستگاه قضایی دانسته بودند.

تاکید دادستان بر دادسرای انتظامی قضات

نامه سرگشاده علی مطهری به رییس قوه قضاییه برای رفع "مصونیت قضایی" سعید مرتضوی و درخواست محاکمه وی در شرایطی مطرح شده که دوشنبه هفته جاری عباس جعفری دولت آبادی دادستان تهران، رسیدگی قضایی به پرونده متهمان نامبرده شده در گزارش کمیته ویژه مجلس را در صلاحیت دادسرای انتظامی قضات دانسته و گفته بود:"تا زماني كه دادسراي انتظامي قضات، درباره تخلفات احتمالي اظهار نظر نكند، دادسراي تهران طبق مقررات نمي‌تواند اقدامي كند؛ زيرا تعليق قضات بر عهده دادسراي انتظامي قضات است و تا وقتي ارتكاب جرم با دلايل كافي احراز نشود و قاضي تعليق نشود، موجبی برای ورود این دادسرا به موضوع نیست."

تاکید عباس جعفری دولت آبادی بر رسیدگی به اتهامات سعید مرتضوی در "دادسرای انتظامی قضات" و همچنین درخواست علی مطهری برای "رفع مصونیت قضایی" وی درحالی است که ریاست این دادسرا بر عهده "حجت الاسلام کاظم صدیقی" امام جمعه موقت تهران و از حامیان محمود احمدی نژاد است که روابط نزدیکی با اعضای دولت دارد.

کاظم صدیقی که یکی از خطبای معروف مجالس مهدیه تهران و هیات رزمندگان اسلام نیز هست علاوه بر اینکه در محافل تندروی مذهبی دیدگاهی مورد پسند دارد و از نظر مواضع به آیت الله احمد جنتی و احمد خاتمی، دو امام جمعه موقت دیگر تهران نیز نزدیک است، در ماه های اخیر و پس از انتصاب به عنوان یکی از امامان جمعه تهران، همواره ازبرخوردها با اعتراضات مردمی دفاع و از بازداشت و سرکوب معترضان حمایت کرده است.

درخواست محاکمه از سوی خانواده کشته شدگان

همزمان با نامه علی مطهری به رییس قوه قضاییه برای تسریع محاکمه سعید مرتضوی و درخواست لغو مصونیت های قضایی وی، صالح نیکبخت وکیل خانواده امیر جوادی فر، از کشته شدگان بازداشتگاه کهریزک، نیز در مصاحبه با روزنامه اعتماد نیز علت تاخیر ها در صدور قرار مجرمیت مرتضوی و آمرین و مباشرین در قتل بازداشت شدگان کهریزک( محسن روح الامینی، محمد کامرانی و امیر جوادی فر) را مصونیت قضایی وی و سایرین متخلفان این پرونده دانست.

صالح نیکبخت گفت: "در قرار بازپرسی شعبه اول دادسرای نظامی تهران برای آمرین و مباشرین قتل و حتی یکی از مقامات عالی رتبه نیروی انتظامی که اخبار کذب منتشر کرده بود قرار مجرمیت صادر شده است ولی از آنجا که دادسرا نمی توانست نسبت به مقامات قضایی اتخاذ تصمیم کند و تا زمانی که قاضی در دادسرای انتظامی قضات تحت تعقیب انتظامی قرار نگیرد و از مقام خود معلق نشود، نمی توان او را تحت تعقیب کیفری قرار داد به همین جهت دادسرای نظامی نمی توانست به تبع اقدامات مباشرین قتل و شکنجه زندانیان و رفتارهای تحقیرآمیز که در گزارش هم به آن اشاره شده و البته جزییات آن ذکر نشده است تصمیمی اتخاذ کند."

وکیل خانواده امیر جوادی فر همچنین با اشاره به نقش پررنگ سعید مرتضوی در گزارش کمیته ویژه مجلس در ارتباط با فرستادن بازداشت شدگان به کهریزک و پیگیری خانواده ها گفت: "مطمئناً خانواده های زندانیان براساس همین گزارش که در چندین جا دادستان وقت تهران را مسوول و مقصر معرفی کرده است ابتدا در دادسرای انتظامی قضات علیه نامبرده جهت تعلیق وی شکایت خواهند کرد به تبع آن در دادسرای ویژه کارکنان دولت نیز علیه وی و هر کس دیگر که در این راستا مسوولیت داشته باشد اعلام جرم خواهند کرد."

این وکیل دادگستری و سخنگوی انجمن دفاع از حقوق زندانیان همچنین در این گفت و گو به یکی دیگر از جرایم پر ابهام سعید مرتضوی اشاره کرده و گفته است: "من که وکالت بعضی سیاسیون مشهور را داشتم، وقتی پرونده آنها را مطالعه کردم متوجه شدم حکم بازداشت مشخصی در مورد این افراد وجود ندارد و بازداشت آنها براساس یک حکم کلی که چهار روز قبل از انتخابات ۲۲ خرداد توسط دادستان وقت صادر شده صورت گرفته است. از طرف دیگر وقتی پرونده را مطالعه کردم، دیدم افرادی که در محل کار خود دستگیر شده بودند در کیفرخواست صادره برای آنها آمده است که ما آنها را حین درگیری و دامن زدن به اغتشاش دستگیر کرده ایم."

وی در ادامه درباره اینکه "آیا از نظر قضایی ممکن است قبل از وقوع جرمی حکم بازداشت" صادر کرد، به این تخلف آشکار سعید مرتضوی که در گزارش کمیته مجلس اشاره ای به آن نشده پرداخته و افزوده است: "به هر حال این مساله اتفاق افتاده است هر چند قانونی نیست و باید آقای مرتضوی به عنوان کسی که حکم را صادر کرده است جواب بدهد."

دیگران هم بودند

این همه در حالی است که پس از انتشار گزارش کمیته ویژه مجلس، برخی از نمایندگان مجلس همچون علی مطهری خواستار برخورد دستگاه قضایی با سعید مرتضوی و دیگر آمران و عاملان حوادث چند ماه گذشته به ویژه مسولان فجایع بازداشتگاه کهریزک شده بودند.

در همین باره داریوش قنبری نماینده فراکسیون اقلیت مجلس با اشاره به نقش قاضی مرتضوی در حوادث کهریزک، روز دوشنبه خواستار بررسی و برخورد هرچه سریعتر دستگاه قضایی در این خصوص شد و علاوه بر آن درخواست کرد تا نقش "سردار رادان" در این حوادث نیز روشن شود.

وی با اشاره به اینکه گزارش مجلس "تا حدودی انتظارات" را برآورده کرده، گفت: "در مجموع امیدوار هستیم به جرایم کسانی که جرمی در این میان مرتکب شدند و مقصران بر اساس این گزارش رسیدگی شود و صرفا بیانیه‌ای نباشد که در مجلس قرائت شد."

قنبری ادامه داد: "باید آمرین به اعمالی که منجر به قتل‌ها شده و عاملین ضرب‌و‌شتم‌ها و اجرا کنندگان دستورات غیرقانونی معرفی و با آن‌ها برخورد لازم صورت گیرد."

نماینده ایلام با بیان اینکه باید مشخص شود"خودسرها" چه کسانی هستند و چه کسانی "خود را فراتر از قانون" می‌بینند، تاکید کرد: "افکار عمومی منتظرند با توجه به قرائت گزارش با مقصران برخورد شود."

قطع روابط با انگلیس در دستور کار مجلس ایران

جلس شورای اسلامی ایران روز چهارشنبه بررسی قطع روابط کامل دیپلماتیک با انگلیس را در دستور کار خود قرار داد.

به نوشتۀ خبرگزاری ایرنا، طرح قطع روابط کامل با انگلیس با یک فوریت در دستور کار مجلس شورای اسلامی قرار گرفته، ولی علیرغم درخواست برخی از نمایندگان مجلس برای طرح موضوع در صحن علنی مجلس، بدستور رئیس مجلس شورای اسلامی بررسی بیشتر آن به کمیسیون امنیت ملی واگذار شد. تصمیم گیری مجلس دربارۀ این طرح به ارائۀ گزارش کمیسیون امنیت و سیاست خارجی مجلس موکول شده است.

چنانچه این طرح تصویب شود، دولت کلیۀ روابط سیاسی خود را با دولت انگلستان به حالت تعلیق در خواهد آورد و تنها در صورتی که " انگلستان از اقدامات خود علیه دولت و ملت ایران عذر خواهی کند، برقرای روابط مجدد در صورت نظر موافق مجلس" میسر خواهد شد.

این طرح همچنین علاوه بر قطع روابط دیپلماتیک، ارائۀ شکایات علیه انگلستان در مجامع بین المللی برای درخواست" زیانهای مادی و معنوی" تاکید می کند و دولت موظف است هر شش ماه یکبار نتیجۀ پیگیری شکایات خود علیه انگلستان را به مجلس ارائه کند.

طرح قطع روابط با انگلستان هفتۀ گذشته و با امضای 38 نمایندۀ مجلس به هیات رئیسۀ مجلس ارائه شده است. نمایندۀ خمینی شهر، در تذکری که در این خصوص به هیات رئیس داده از هیات رئیسۀ مجلس بعلت تاخیر یکهفته ای در قرار دادن این طرح در دستور کار مجلس انتقاد کرده است.

۱۳۸۸ دی ۱۸, جمعه

نیویورک تایمز: نشت اخبار داخلی و فرسایش درونی رژیم

نیویورک تایمز روز پنجشنبه در یادداشتی درباره ایران نوشته است که تاکتیک های حکومت ایران در سرکوب مخالفان از جمله ضرب و شتم، بازداشت ها، دادگاه های نمایشی و حتی کشتارها نه تنها مردم را از ادامه اعتراضات منصرف نکرده، بلکه آثار منفی این رویکرد در درون حکومت نیز ظاهر شده است.
در این یادداشت به قلم "مایکل اسلکمن" خبرنگار نیویورک تایمز که سال هاست درباره مسائل ایران می نویسد آمده است: "به گفته کارشناسان مسائل ایران، این تاکتیک ها ممکن است درحال وارد کردن خسارت بر دولت ایران باشد، یعنی زایل شدن مشروعیت این دولت حتی در میان خودی ترین خودی ها. شواهد این امر چیست؟ نشت خبرها."
این روزنامه نوشت که نشت خبرهای درونی رژیم از ماه دسامبر شروع شد: "نشت خبرهایی درباره نشست های محرمانه دستگاه های اطلاعاتی و سپاه پاسداران؛ یک یادداشت خجالت آور از تلویزیون دولتی درباره چگونگی پوشش دادن اخبار اعتراضات؛ یادداشتی درباره چگونگی استفاده نیروهای امنیتی از مجرمان برای پر کردن صف ها در تظاهرات دولتی."
نیویورک تایمز تاکید می کند که هیچ راهی برای تایید دقیق بودن این خبرهای درز کرده وجود ندارد اما اشاره می کند که حکومت ایران - حتی سپاه پاسداران - یک تشکیلات یکدست نیست و صداهای مختلفی در آن وجود دارد، امری که امروز پس از حوادث انتخابات خرداد ماه می تواند بیشتر خودنمایی کند.
این روزنامه نوشت: "نشانه هایی هست از اینکه حتی در میان متعهدترین اعضای عقیدتی حکومت، هستند کسانی که به این نتیجه رسیده اند که رویکرد مشت آهنین دولت علیه معترضان بی نتیجه است و اینکه در واقع نتیجه عکس دارد."
عباس میلانی مدیر مطالعات ایران در دانشگاه استانفورد و منتقد حکومت ایران به نیویورک تایمز گفت: "فکر می کنم مقام های پاکسازی شده و ناراضی، منبع خبرهای بیش از پیش افشاگرانه درباره فعالیت ها و طرح های رهبران رژیم هستند که به مطبوعات و به جنبش سبز نشت می کند."
نیویورک تایمز می نویسد که درز خبرهای درونی می تواند نشانه یاس حکومتی ها و شاید ناشی از تصمیم رهبر ایران برای به حاشیه راندن همه، به جز وفادارترین عناصر باشد و می افزاید: "هرچند این نشت ها شاهدی بر وجود شکاف هاست، اما در مورد عمق این شکاف ها و جهت حرکت بحران ایران و ثبات حکومت چیزی به ما نمی گوید."
فریده فرهی کارشناس ایران در دانشگاه هاوائی به این روزنامه گفت: "در میان شماری از نیروهای دولت و در سطح جامعه تعهد کافی نسبت به بقای جمهوری اسلامی وجود دارد که امکان ادامه استفاده از سرکوب و خشونت را فراهم کند. اما دقیقا بی اثر بودن شیوه های به کار گرفته شده برای کنترل جمعیت، توام با تلاش ناموفق بخشی از نیروهای شدیدا تندرو برای پاکسازی نظام سیاسی ایران از تمامی رقباست، که ممکن است برخی از رهبران را وادار به تجدید نظر در این زمینه کند."
این روزنامه اشاره می کند که هرچند رهبر ایران که کنترل اهرم های اصلی قدرت را در دست دارد تاکنون هیچ تمایلی به سازش با مخالفان نشان نداده است اما امکان دارد که فشارهای داخلی بالاخره یک سازش سیاسی را چاره ناپذیر کند.
علیرضا نادر تحلیلگر موسسه مطالعاتی "رند کورپوریشن" نیز گفت که هرچند ابعاد اختلافات درون حکومت را نمی توان اندازه گرفت اما این اختلافات "از توان بالقوه تضعیف قبضه خامنه ای در یک مقطع حساس برخوردار است."
نیویورک تایمز در این گزارش به نقل از آقای میلانی به گزارش های "معتبر" نشت کرده دولتی اشاره می کند دایر بر اینکه مقام ها برای تهدید معترضان و پر کردن صفوف تظاهرات دولتی از مجرمان و زنان روسپی استفاده کرده اند.
این همان گزارشی است که در چند روز اخیر همراه با عکس های زنانی با آرایش های غلیظ در تظاهرات دولتی موسوم به "عاشوراییان" در اینترنت دست به دست گشته است.
در گزارش نیویورک تایمز همچنین به شرحی که ادعا می شود یک پاسدار از کنترل مراسم تدفین علی موسوی خواهر زاده میرحسین موسوی ارائه کرده اشاره شده است.
خبر نشت کرده مهم دیگری که نیویورک تایمز به آن اشاره می کند گزارشی است که اواخر دسامبر در سایت "جنبش راه سبز" (جرس) منتشر شد دایر بر اینکه در جلسه ای حکومتی، درباره بازداشت سه رهبر اصلاح طلب جنبش سبز، میرحسین موسوی، مهدی کروبی و محمد خاتمی، بحث شده است.
گفته شد که فرماندهان سپاه و مقام های ارشد وزارت اطلاعات به علاوه نمایندگان رهبر ایران در آن جلسه حضور داشته اند. براساس گزارش جرس نمایندگان شورای عالی امنیت ملی با بازداشت این سه نفر مخالفت کرده اند درحالی که دیگران خواهان چنین چیزی بودند.
مایکل اکسوورتی دیپلمات سابق بریتانیایی و کارشناس ایران که در دانشگاه اکستر درس می دهد گفت: "زمانی خواهد آمد که افراد در درون سیستم، از بسیجی ها یا سپاه پاسداران، عملکرد خود را زیر سوال خواهند برد و اینکه آیا می توانند همچنان به این رژیم وفادار باشند یا نه."
تلویزیون دولتی نروژ این هفته گزارش داد که یک دیپلمات جمهوری اسلامی در نروژ، اخیرا در اعتراض به خشونت علیه تظاهرکنندگان مخالف دولت ایران از سمت خود کناره گیری کرده است.
تلویزیون "ان آر کی" با پخش متن مصاحبه ای با محمد رضا حیدری، کنسول سفارت ایران در اسلو، گفت که این دیپلمات جمهوری اسلامی با تایید استعفا از سمت خود در سفارت ایران گفته است که به دلیل نحوه برخورد دولت با تظاهرکنندگان معترض، وجدان او راضی نمی شود تا به خدمت به دولت ادامه دهد.

اشپيگل: افول خامنه ای شمارش معکوس سقوط حاکميت است

اعتصاب غذای محمد نوری زاد در زندان
افول خامنه ای شمارش معکوس سقوط حاکميت است

اعتصاب غذای محمد نوری زاد در زندان

شبکه جنبش راه سبز (جرس): محمد نوری زاد سه روز است که در زندان دست به اعتصاب غذا زده است.
به گزارش جرس، این روزنامه نگار پس از نوشتن دو نامه انتقادی سرگشاده خطاب به آیت الله خامنه ای و انتقاد از صادق لاریجانی دستگیر و به زندان اوین منتقل شد.
گفتنی است به نوری زاد تاکنون اجازه تماس با خانواده اش داده نشده است.

اشپيگل: افول خامنه ای شمارش معکوس سقوط حاکميت است

هفته نامه اشپيگل، چاپ آلمان در گزارشی با عنوان: «ترس حکومت از مردم» می نويسد: تظاهرات خونين عاشورای حسينی در تهران نقطه عطفی در جدال ميان معترضان خيابانی و حکومت ايران بشمار می آيد. زيرا برای نخستين بار بود که تظاهرکنندگان به مقابله با خشونت پليس برخاسته به آن واکنش نشان دادند؛ اما گرچه جنبش مخالفان برنده بازی ست؛ اما حکومت نيز با بسيج نيروهای وسيع امنيتی هنوز مقتدر در برابر موج مخالفتها ايستاده است. اين هفته نامه در پايان تحليل خود درباره علتهای ترس حکومت از مردم می نويسد: جناح محافظه کار می داند افول آيت الله خامنه ای، شمارش معکوس سقوط حاکميت آلوده به فسادی ست که توسط نخبگان محافظه کار، روحانيون، و بخش بزرگی از مجموعه نظامی – صنعتی در اين سی ساله اداره می شود.

آتش تهیه حداد عادل در نماز جمعه تهران برای سخنان 19 دی رهبری

شبکه جنبش راه سبز (جرس): غلامعلی حداد عادل در سخنان پيش از خطبه هاي نماز جمعه تهران گفت: "خواص پيرو رهبري نباشند سقوط مي كنند". این سخنان بعد از آن برای چندمین بار ابراز می شود که اکثر قریب به اتفاق خواص، نخبگان، دانشمندان، هنرمندان و مراجع، حاضر به حمایت از شیوه مدیریت رهبر جمهوری اسلامی نشده اند. آقای خامنه ای که همه منتقدان و مخالفان خود را به عدم بصیرت متهم می کند قرار است در روز شنبه 19 دی (سالگرد قیام مردم قم در سال 1356) همانند هر سال برای اعضای بسیج قم که امسال با پای پیاده و کفن پوش به دیدارش می آیند سخنرانی کند. این سخنرانی که نخستین خطابه او پس از جنایات ماموران حکومتی در روز عاشوراست از اهمیت فراوانی برخوردار است. سخنان حداد عادل در حکم آماده کردن زمینه برای سخنان شنبه رهبری است. حدادعادل در این سخنان جنبش سبز اعتراضی مردم ایران را "فتنه" خواند و از مردود شدن اکثر نخبگان در آزمونهای هفت ماه اخیر ابراز تاسف کرد. حداد در واقع پذیرفت که خواص و نخبگان جامعه در مردود شدن رهبر جمهوری اسلامی در اداره کشور همداستانند.

وای بر ما اگر سکوتمان چراغ سبز اعدام دوستانمان شود

وای بر ما اگر سکوتمان چراغ سبز اعدام دوستانمان شود خودمان را جای دوستانمان بگذاریم. جای آنها که کشته شدند و جای آنها که امروز در بند و در سیاهچال اند و جانیان خیال دارند فردا روزی آنها را پای چوبه دار ببرند. اگر ما امروز بجای آنها بودیم از دیگران چه انتظاری داشتیم؟ اصلا انتظار را فراموش کنید! وظیفه ما چیست؟ وظیفه انسان...ی ما در برابر خون های به ناحق ریخته شده و جان هایی که در آینده خواهند گرفت؟ قاتلان و جانیان می خواهند با اعدام تعدادی از دستگیر شدگان روز عاشورا گرد مرگ بر سر شهر بپاشند و مردم را از هراس وادار به سکوت کنند. هر کدام از ما که روز عاشورا در خیابان ها بودیم می توانستیم یکی از کشته شدگان و یا دستگیر شدگان آنروز هم باشیم. خودمان را جای دوستانمان بگذاریم. کمپین "من هم محاربم" ایده خوبیست اما کافی نیست. دوستان بشتابید که وقت تنگ است. سکوت ما با هیچ اصل و قانون انسانی سازگار نیست. حکومت باید بروشنی پیام ملت ایران را دریابد که اگر دست به چنین حماقتی بزند با خشم بزرگ این ملت روبرو می شود. باید به محض اعلام احتمالی چنین حکمی و پیش از اجرای آن در مورد اسیران سبز، دست به یک اعتصاب سراسری بزنیم. آیا می توانیم؟ آیا ایرانیان هنوز اینقدر معرفت دارند که برای دفاع از هموطنانشان دست از منافع کوتاه مدت و حساب و کتاب های روزمره بکشند و حتا در صورت لزوم برای روزهای سختی و گرسنگی آماده شوند؟ یادمان باشد که ما در برابر دیگران مسئولیم. ما به پشتیبانی هم به خیابان ها رفتیم و میرویم. همانطور که در خیابان ها می گوییم باید اکنون هم به دوستان دربندمان این پیام را برسانیم که نترسید نترسید، ما همه با هم هستیم