۱۳۸۸ آبان ۲۸, پنجشنبه

احتمال جنگ دریایی ایران و عربستان

اعلام حرکت ناوهای ایران به سمت خلیج عدن برای تضمین امنیت کشتی ها ی تجاری ایرانی از حملات دزدان دریایی سومالیایی ، توجه خبر گزاری یونایتد پرس را جلب کرده است .

به گزارش عصر ایران ، این خبر گزاری در این باره می نویسد : " دولت ایران روز شنبه خبر از اعزام ناوهای جنگی خود به خالیج عدن برای مقابله با دزدان دریایی سومالیایی را داد. اما با توجه به تقابل موجود بین ایران و عربستان بر سر شیعیان حوثی اعزام این ناوها به منطقه دریای سرخ نمی تواند بی ارتباط با تحولات اخیر منطقه شمال یمن و درگیری های سیاسی بین ایران و عربستان باشد ".

یونایتد پرس در ادامه می نویسد : " اعزام ناوهای ایران به این منطقه در حالی است که نیروی دریایی عربستان در هفته های اخیر به دلیل آنچه که جلوگیری از قاچاق سلاح از سوی ایران ( و از طریق اریتره) به شبه نظامیان حوثی یمن می خواند ، مرز دریایی شمال یمن را در محاصره خود در آورده است . "

نیروی دریایی عربستان در پنج شنبه هفته گذشته ( دو روز قبل از اعلام ایران به اعزام ناوهایش به خلیج عدن) سه ناو جنگی را از پایگاه " ینبع " ( متعلق به عربستان در دریای سرخ ) به سمت سواحل شمال یمن اعزام کرد . "

خبرگزاری یونایتد پرس می افزاید : " دولت یمن در 26 اکتبر امسال مدعی شد که یک کشتی ایرانی را که در حال حمل سلاح به سمت شبه نظامیان حوثی در شمال یمن بود ، را توقیف کرده است . عربستان و دولت یمن، ایران را متهم به ارسال سلاح و تجهیزات به شیعیان زیدیه حوثی در شمال یمن می کنند . زیدی ها از سال 2004 با دولت یمن درگیر هستند و عربستان از بیم نفوذ ایران یا القاعده در مناطق مرزی خود با یمن از دولت علی عبدالله صالح رییس جمهور یمن حمایت می کند و دوهفته پیش نیروهای زمینی و هوایی عربستان حملات گسترده خود را برای مقابله با شیعیان زیدیه حوثی آغاز کرده اند ."

این گزارش مدعی است : " یک گزارش منتشر شده از سوی یک مرکز نظامی در آمریکا مدعی است که ایران برای مستحکم کردن جبهه شبه نظامیان حوثی یمن عناصری کارآزموده از شبه نظامیان حزب الله لبنان را برای آموزش و رهبری حوثی ها برای جنگ چریکی با نیروهای عربستان و یمن به منطقه صعده در شمال یمن ( مقر تجمع چریک های حوثی) اعزام کرده است .

دلیل اصلی محاصره دریایی شمال یمن از سوی عربستان جلوگیری از قاچاق مهمات و تجهیزات از منطقه اریتره به شمال یمن است . عربستان ایران را متهم به قاچاق اسلحه از منطقه اریتره به شبه نظامیان حوثی می کند . بنابراین ادعا از زمان آغاز محاصره دریایی شمال یمن از سوی نیروی دریایی عربستان ، ایران سلاح های مورد نیاز شیعیان حوثی را از راهی طولانی تر و از طریق بندر " عصب " در سواحل جنوب شرقی اریتره به دست شیعیان حوثی می رساند . "

یونایتد پرس در ادامه به نقل از گزارش مرکز مشاوره نظامی " استراتفورد " در تگزاس آمریکا می نویسد : " اعزام ناوهای جدید ایران به منطقه عدن بی ارتباط با محاصره دریایی شمال یمن نیست و احتمال دارد ناوگان ایران برای تضمین خط جدید ارسال سلاح به یمن ( بندر عصب) به این منطقه اعزام شده است ".

گزارش مرکز مشاوره نظامی استراتفورد آمریکا می افزاید : " هنوز مشخص نیست که آیا این اعزام ناوها از سوی ایران و عربستان به منطقه متشنج یمن و خلیج عدن منجر به یک جنگ دریایی بین دو کشور خواهد شد یا نه ؟ اما دلایل استقرار ناوگان ایران و عربستان در منطقه ( که به نظر می رسد در جهت مخالفت با یکدیگر استقرار یافته اند ) امکان یا احتمال یک جنگ دریایی را افزایش داده است . "

ایران روز شنبه ناوگان چهارم نیروی دریایی ارتش را از پایگاه بندر عباس به خلیج عدن اعزام کرد . این در حالی است که پیش از این نیز شناورهایی از نیروی دریایی سپاه پاسداران نیز برای تامین امنیت کشتی های تجاری ایران در این منطقه مستقر شده بودند .

«استقبال» فرمایشی و حقارت آمیز از رییس دولت کودتا در تبریز


















ديدني هاي تصويري
شكار لحظه ها...
http://i48.tinypic.com/frinm.jpg

سبزهای تبریز آماده برای پذیرایی از رییس دولت کودتا

قذافی به دختران ایتالیایی قول سفر به مکه را هم داد!

رهبر لیبی در مهمانی دوم خود که شب گذشته با حضور مهمانداران جوان ایتالیایی برگزار شده بود به آنان وعده داد تا در صورت ایمان آوردن به اسلام، آن‌ها را برای سفر به مکه کمک کند.

به گزارش شبکه ایران به نقل از روزنامه انگلیسی دیلی‌تلگراف، "معمر قذافی" رهبر لیبی دومین مهمانی شبانه خود را نیز با حضور صدها مهماندار ایتالیایی برگزار کرد.
تصاویر منتشره از این مهمانی نشان می‌دهد که مهماندارانی که در این مهمانی غیرمعمول شرکت کرده بودند برخلاف مهمانی اول، لباس‌های غیرمتعارف بر تن داشتند.

در مهمانی قبلی، آژانسی که این مهمانداران را به استخدام در آورده بود به آنان توصیه کرده بود که لباس‌های باز و نامتعارف نپوشند.

دیلی‌تلگراف در ادامه گزارش خود آورده است که قذافی در این مهمانی نیز از خدمات آژانس "هاتسوب" برای دست‌چین کردن 200 مهماندار ایتالیایی استفاده کرده بود. این آژانس به هر کدام از آنها 60 یورو به عنوان دستمزد پرداخت و آنها را با استفاده از اتوبوس به محل کاخ سفیر لیبی در رم منتقل کرده بود.
خبرگزاری فرانسه نیز در گزارش خود به نقل از رسانه‌های ایتالیایی آورده است که برخلاف مهمانی قبلی که در آن دختران جوان در درس تاریخ یک ساعته سرهنگ قذافی درباره اسلام، ‌غرب و نقش زنان شرکت کرده بودند مهمانی شب گذشته شکل یک جلسه سوال و جواب را به خود گرفت.

قذافی در این مهمانی و در پاسخ به سوالی در خصوص محکومیت ایتالیا در دادگاه حقوق بشر اروپا به دلیل وجود "تصاویر به صلیب کشیده حضرت مسیح در مدارس دولتی ایتالیا" گفت: مهم این است که دین در سیاست وارد نشود. در لیبی ما کسی را مجبور نمی‌کنیم که تصویر هلال ماه را به گردن بیاویزد. کسانی که می‌خواهند می‌توانند این کار را انجام دهند.
رهبر لیبی مانند یکشنبه شب، فقط مهمانداران جوان ایتالیایی و با شرایط خاص از جمله دارای قد بالای 170 سانتیمتر را به اسلام دعوت کرد و همچنین با اهدای یک جلد قرآن به آنان، وعده داد تا در صورت ایمان آوردن به اسلام، به آنها برای سفر به خانه خدا کمک کند!


بی‌احترامی به کتاب مقدس مسلمانان در میهمانی "دعوت به اسلام" قذافی

خبرگزاری فرانسه همچنین در ادامه گزارش خود اورده است که قذافی در روز دوشنبه پس از سخنان خود در نشست فائو و قبل از دیدار با "برلوسکنی" نخست‌وزیر ایتالیا، با پیاده‌روی در خیابان، موجب مسدود شدن خیابان‌های مرکز رم شد.
در این پیاده‌روی که در خیابان "ویا‌ونتو" رم انجام شد، قذافی از سوی محافظانش و با پشتیبانی یک هلیکوپتر همراهی می‌شد.


قذافی که سیاست‌های "اسلامی" وی به شدت مورد حمایت غرب قرار می‌گیرد، از زنان نیز به عنوان محافظان خود استفاده می‌کند. در تصویر، برلوسکونی که خود درگیر رسوایی‌های اخلاقی در ایتالیاست، در کنار قذافی و محافظش دیده می‌شود

کارشناسان معتقدند که یکی از کارویژه‌های قذافی برای غرب، ارائه صحیح‌ترین گزاره‌های دینی با زشت‌ترین اقدامات اخلاقی و یا عجیب‌ترین رفتارهای ممکن است تا افکار عمومی غرب نسبت به دین اسلام و گزاره‌های واقعی آن، همیشه بدبین یا ناآگاه بمانند و از این دین، با نماینده چشم‌چران آن (قذافی) یا نماینده تروریست آن (بن‌لادن) یاد کنند.

اعترافات آرش تحت فشار به دست آمده

به دنبال اعلام احکام برخی از دستگیر شدگان بعد از انتخابات ودر این میان صدور حکم اعدام برای ۵ نفر، نسرین ستوده وکیل آرش رحمانی پور که توسط شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب اسلامی به اعدام محکوم شده، در مصاحبه باروز گفت: اساسا هیچ مدرکی برای صدور چنین حکمی وجود ندارد. وی در این گفت وگو همچنین زوایای تکان دهنده ای از این پرونده را بازگو کرد که از جمله می توان به فشارهای بی سابقه بر پدر وخواهرباردار آرش برای اخذ اعترافات اجباری اشاره کرد.

این گفت وگو را می خوانید.

تحت چه شرایطی موکل شما آرش رحمانی پور به اعدام محکوم شده است؟

دراین پرونده اشکالات بسیارفراوانی وجود دارد. یکی آن است که آنچه به موکل من در زمینه ارتکاب جرم نسبت داده می شود بسیاری اش مربوط به زمانی است که آقای رحمانی پور ۱۶-۱۷ سال بیشتر نداشته است. غیر از این موضوع تحت فشارهایی کم سابقه اقرارهایی از آقای رحمانی پور گرفته شده از جمله اینکه برای فشار به او خواهر باردارش را نیز بازداشت کرده اند. در ملاقاتی که با موکلم در زندان داشتم ایشان برای من با ناراحتی خیلی زیادی تعریف کرد که در دوجلسه بازجویی خواهرش را جلوی او گذاشته وگفته اند اگر می خواهد خواهرش آزاد شود باید اقرارهایی راکه آنها تنظیم کرده اند امضا کند. علاوه بر این تا امروز که من این پرونده را مطالعه کرده ام در پرونده هیچ قرارحکمی پیدا نکرده ام. این یک ایراد بسیار اساسی در پرونده است که کیفرخواست بدون صدور قرار مجرمیت صادر شده و سپس دادگاه هم بدون توجه به این موضوع وارد رسیدگی شده و حکم صادر کرده است. پرونده آرش از موارد اعدام های زیر ۱۸ سال است منتها این بار درخصوص پرونده های سیاسی ما چنین موضوعی را شاهد هستیم. من بسیار نگران اجرای این احکام هستم که هیچ نتیجه ای نخواهد داشت وفقط به قصد ایجاد رعب ووحشت صادر می شود.

شما که پرونده را خواندید چه شاهد ومدرکی در آن وجود داشت که براساس ان حکم اعدام صادر شده است؟

آنچه به عنوان مدرک استناد شده فقط اقرار هایی است که تحت شرایط کاملا غیرعادی از ایشان گرفته شده است. نه تنها خود آقای رحمانی پور در تمام این مدت برای اخذ این اعترافات تحت فشار بوده بلکه در یک مورد مشخصی در مرداد ماه سال جاری جلسه ای از همان دادگاه هایی که در تلویزیون نمایش داده می شد تشکیل شد. درآن دادگاه قرار بود آقای آرش رحمانی پور به بسیاری از کارهای نکرده اعتراف کند. طبق آنچه پدر ایشان برای من تعریف کردند قبل از تشکیل جلسه او خود را به پسرش می رساند وبه او اعلام می کند با من صحبت کرده و قرار گذاشته اند که بنده وکالت آرش رحمانی پور را بپذیرم. بنابراین از وی می خواهد که درجلسه دادگاه از رییس دادگاه تقاضای مهلت کند تا من در وقت متقضی اعلام وکالت کنم و وارد پرونده بشوم. آرش هم قبول می کند و آنجا به ماموران همراهش اعلام می کند که حاضر به گفتن هیچ حرفی در دادگاه نیست تا اینکه وکیلش در دادگاه باشد. بعد از گفتن این حرف، ماموران بلافاصله پدر آرش را در انتهای سالن محاصره می کنند و به او می گویند یا پسرش را وادار به اقرار کند یا خود او را نیز بازداشت می کنند. پدر به ناگزیر به پسر مراجعه می کند واز آرش می خواهد که طبق قول وقرارهایی که با ماموران داشته اقرار کند. پسر به این ترتیب در جلسه علنی دادگاه که در تلویزیون هم نمایش داده شد، به کارهای نکرده اقرار کرده است. حالا این اقرارها مبنای صدور چنین حکم غیرمنتظره ای قرار گرفته است. بنابراین قطعا باید درچنین شرایطی، به موجب حکم عقلی وشرعی وقانونی چنین اقرارهایی را بدون اعتبار تلقی کنیم. من امیدوارم که دیوان عدالت عالی کشور با بی طرفی این پرونده را مورد بررسی قرار دهد و حکم برائت موکلم را صادر کند.

چرا آرش رحمانی پور با دستگیرشدگان بعد از انتخابات محاکمه و به اعدام محکوم شد؟

این حکم حدود بیست روز است که صادر شده. البته آرش در فروردین ماه امسال دستگیرشد و ربطی به انتخابات نداشت، اما اینکه چه منافعی برای کسانی دارد که موضوع پرونده آرش را به موضوع انتخابات گره زده اند برای من نامعلوم است، موکلم در همان دادگاهی که بابت انتخابات در تلویزیون نمایش داده شد همراه با دیگر معترضان انتخابات به دادگاه آورده شد. هیچ کدام از اقرارهای ایشان هم در مورد انتخابات نیست. اینکه چگونه آقایان سعی کردند به انتخابات وصل کنند جای ابهام وسوال است که من هنوز برای آن جوابی پیدا نکرده ام.

اتهام وی عضویت درگروه های معارض است؟‌چقدر این اتهام قدرست است ومسئولین چه شواهدی برای این اتهام ارائه کرده اند؟

اتهام ایشان محاربه از طریق مشارکت در انجمن پادشاهی ایران است. من در مورد عضویت ایشان در این گروه و اصولا اینکه این انجمن وجود خارجی داشته باشد، درپرونده پیدا نکردم. وقتی می شود کسی را عضو یک تشکیلاتی نامید که مدارکی دال بر عضویت وجود داشته باشد. مدارکی در این زمینه وجود ندارد. اصلا هیچ مدرکی در زمینه عضویت ایشان در هیچ انجمنی وجود نداردو حتی موجودیت این انجمن نیز برای ما نامعلوم است.

آخرین تماس های پزشک کهریزک پیش از مرگ

در حالیکه اسماعيل احمدي مقدم، فرمانده نیروی انتظامی کشور از وجود "یک وصیت نامه در کنار جسد پزشک بازداشتگاه کهریزک" خبر داده و در عین حال اعتراف کرده که "پس از احضار اين فرد به دادسرا براي حوادث كهريزك، ترس از محكوميت زندان باعث شده تا او دست به خودكشي بزند"یکی از دوستان وی به "روز" خبر داد که او روز پیش از مرگ از فشارهای زیاد خبر داده ولی در کلامش نشانی از قصد خودکشی نبوده است.
گفته های این دوست رامین پوراندرجانی در عین حال اعتراف احمدی مقدم درباره "ترساندن پزشک وظیفه کهریزک و احضار وی به دادگاه را" تایید می کند.

یکی از دوستان نزدیک رامین پوراندرجانی در تماس با روز متن ای-میل یک شب قبل از مرگ وی را در اختیار روز قرار داد. در این نامه الکترونیکی، رامین پوراندرجانی خطاب به این دوست و همکلاسی خود نوشته است که "به شدت تحت فشار قرار دارد" و از بازداشت "چند روزه"خود خبر داده است.

دریافت کننده این ایمیل در عین حال به روز می گوید: "رامین در این نامه از ما خواسته بود تا اگر کار خاصی در تهران و یا تبریز داریم به او بگوییم و قاعدتا فردی که قرار است فردا خودکشی کند چنین وعده ای به دوست خود نمی دهد".

وی همچنین از درخواست رامین از دیگر دوستانش مبنی بر "فاش نشدن درد دل هایش که احتمال افزایش فشار ها را بیشتر می کند" خبر داد و افزود: "آیا فردی که قصد از بین بردن خود را دارد می تواند برای فشارهای آینده ناشی از مطرح کردن وضعیت خود با دوست اش نگران باشد".

تماس این دوست و همکلاسی رامین موجب شد تا خبرنگار روز، با یکی دیگر از دوستان وی که در فاصله دو یا سه روز مانده به مرگ اش با وی مکاتبه اینترنتی داشته است، گفت و گو کند و جزئیات بیشتری از شرایط این پزشک وظیفه در روزهای پایانی عمر به دست آورد.

فرد دوم گفت و گو کننده با روز از "ابراز ناراحتی شدید رامین از فشارهای امنیتی" سخن گفت. نکته ای که فرمانده نیروی انتظامی نیز در مصاحبه دیروز خود با خبرنگاران به آن اعتراف کرد.

این دوست پزشک متوفی بازداشتگاه کهریزک همچنین می گوید: "رامین در آخرین تماسی که داشت از اینکه به او تهمت "هتک حرمت" بیمارانش را زده اند به شدت ابراز ناراحتی کرده و گفته بود شما که می دانید بیماران من تا چه اندازه برای من مهم هستند. او همچنین از تلاش برای ملاقات با رئیس کمیسیون پزشکی مجلس خبر داده بود".

وی می افزاید: "بر اساس گفته های خود رامین، دو مامور امنیتی که خود را وابسته به بیت رهبری معرفی کرده بودند با وی قرار ملاقاتی ترتیب می دهند که طی آن از رامین می خواهند بدون ترس تمامی مطالب خود در مورد کهریزک را برای گزارش به رهبری برای آنان بازگو کند. رامین نیز مطالبی را برای این دو مامور امنیتی بازگو می کند."

وی ادامه می دهد: "بر اساس گفته های رامین، از فردای این ملاقات تلفن های تهدید آمیزی از محافل ناشناخته شروع می شود تا سرانجام به احضار مجدد او به دادگاه می انجامد. در همین مقطع واپسین تماس رامین با ما گرفته شد".

در همین حال، سایت "نوروز" ارگان کمیته اطلاع رسانی جبهه مشارکت در گزارشی از تماس تلفنی مادر رامین پوراندرجانی با پدر محسن روح الامینی، یکی از قربانیان جنایت کهریزک و استمداد از وی برای حفظ جان فرزند ش خبر می دهد.
بنا به گزارش سایت نورز که شب گذشته منتشر شد، مادر این پزشک در تماس خود با پدر محسن روح الامینی گفته است: "جان پسر من به علت بیان حقایقی در مورد شکنجه و شهادت پسر شما در خطر است."

سایت نوروز همچنین در گزارش خود شواهدی چون "اعلام قصد سفر به تبریز از سوی رامین پوراندرجانی در سه شنبه قبل از مرگ" و نیز "تلاش وی برای اخذ پذیرش تحصیلی از یکی از دانشگاه های آلمان" را دیگر شواهدی می داند که ادعای دیروز فرمانده نیروی انتظامی درباره "احتمال خودکشی پزشک وظیفه کهریزک" را زیر سئوال می برد.

از سوی دیگر اما، همچون روال گذشته درباره مرگ های مشکوک و جنایات پنهان در ماه های اخیر، مجلس شورای اسلامی کمیته ویژه ای را پیگیر علت مرگ پزشک کهریزک کرده است.

ریاست این کمیته ویژه به "پرویز سروری" که خود از متهمان پرونده کهریزک به شمار می رود سپرده شده است. متهمی که فرهاد تجری، دیگر همکار وی در مجلس، در گفت و گو با خبرگزاری "مهر"، از دیدار روز سه شنبه او با رییس سازمان قضایی نیروهای مسلح درباره مرگ پزشک بازداشتگاه کهریزک خبر داد.

واحد مرکزی خبر ارگان اینترنتی صدا و سیما نیز این دیدار را تایید کرده و در گزارشی آورده است: "کمیته جدید به ریاست سروری پیگیر موضوع مرگ پزشک بازداشتگاه کهریزک است و در اولین اقدام خود با رئیس سازمان قضایی نیروهای مسلح دیدار داشته است".

در عین حال پرويز سروري نیزخود، گزارشی از دیدار اخیرش با رئیس سازمان قضایی نیروهای مسلح را در اختیار ایسنا قرار داده است.

بنا به گزارش ایسنا، سروری در این باره گفته است: "در ديدار با رييس سازمان قضايي نيروهاي مسلح مسائل مختلفي از جمله بحث مرگ پزشك بازداشتگاه كهريزك مطرح و مقرر شد كه هم ما و هم اين سازمان پيگيري‌هاي لازم را انجام دهد. ما منتظر اين هستيم تا پزشكي قانوني گزارش را ارايه داده و پس از آن قضيه را پيگيري كنيم".

در همین حال و با وجودی که تنها دو روز از تشکیل کمیته بررسی علت مرگ رامین پوراندرجانی می گذرد، و سروری نیز ادعا کرده است که برای رسیدن به نتیجه در انتظار گزارش پزشکی قانونی است، علی مطهری نماينده تهران در گفت و گو با ایرنا، ارگان رسمی دولت کودتا از "آمادگی اعضاي كميته حوادث كهريزك برای قرائت گزارش خود در مورد مرگ پزشك كهريزك " خبر داده است.

برپایه این گزارش، وی دیروز در جمع خبرنگاران پارلماني در پاسخ به سوالي پيرامون مرگ پزشك كهريزك، گفت: "مسايل مرتبط با كهريزك و كوي دانشگاه را كميته‌اي در مجلس پيگيري مي كند اما ظاهرا گزارش آن تقريبا آماده است و تنها بايد در خصوص زمان قرائت آن تصميم‌گيري شود".

گفته های متناقض نمایندگان مجلس درباره گزارش کمیته بررسی مرگ پزشک بازداشتگاه کهریزک و نیز اعتراف فرمانده نیروی انتظامی از "نگرانی" این پزشک از احضار خود به دادگاه در عین حالی که مدعیست وی وصیت نامه ای را درکنار جسد خود قرار داده است، بر وجود نقاط ابهام در مورد علت مرگ رامین پوراندرجانی می افزاید.

این ابهامات با گفته های مادر و نیز دوستان او که در ساعات پایانی حیات اش با رامین تماس داشته اند، شائبه قتل وی را بیش از پیش تشدید می کند.

در محافل راهبردی امریکا جنگ بزرگ راه حل بحران اقتصادی است!


در محافل و همچنین در برخی محافل راهبردی امریکا، با صراحت کامل از ضرورت برپائی یک جنگ بزرگ صحبت می شود. نقطه مرکزی این پیشنهاد، گریز از بحران اقتصادی امریکاست. یعنی تاکید بر این نکته که وضع اقتصادی امریکا به آن نقطه ای از بحران رسیده که ضرورت یک جنگ بزرگ مطرح است.

از جمله کانون های نظریه پرداز که چنین جنگی را به کاخ سفید توصیه می کنند مرکز مشاوره "کرپراسیون راند" که از مهم ترین هدایت کنندگان پنتاگون درجریان جنگ سرد بود، در آخرین گزارش خود می نویسد که گمراه ساختن اذهان عمومی برای تحریک اقتصاد و سرازیر کردن خزانه به طرف صنایع کلیدی تسلیحاتی اجتناب ناپذیر است.

کرپوراسیون راند بزرگ‌ترین موسسه تحقیقاتی‌ جهان است که در ۱۹۴۶ توسط نیروی هوائی آمریکا ایجاد شد و مسئول استراتژی هسته ائی و جنگی آمریکاست. در واقع بزرگ‌ترین اتاق فکر پنتاگون است و متنفذ ترین. کرپواسیون یعنی‌ شرکت چند ملیتی چرا که راند آنقدر بزرگ است که در همه چیز فعال شد و در کشور‌های ناتو دفتر زد. از قدیم در امور اجتمایی‌ و امنیتی و حتا فرهنگی‌ نیز کار می کرد. کار اصلیش همان برنامه ریزی ریاضی برای جنگ هسته‌ای بود و مسئولیت چگونگی جنگ‌ها از جمله جنگ هسته‌ای و مذاکرت هسته‌ای به خصوص با شوروی، چین و سپس روسیه و پیمان ناتو و کلا برنامه ریزی نظامی برای آمریکا. در مقاله میگوید که توصیه شروع جنگ جدید را راند در تحقیق و گزارشی مفصل داده است به سران آمریکا.

این مقاله را(اینجا) وقتی بدقت مطالعه می کنید به نتیجه ای غیر از این نمی رسید که هدف این مقاله و این طرح، ایران است. یعنی ایران کارت برنده و نجات دهنده بحران اقتصادی در میان خانواده های بانکی و در کانون توصیه برای آغاز یک جنگ بزرگ است.

دو آیت الله - در دو جبهه!

این روزها دو آیت الله گرفتار بیماری شده اند. آیت الله محمد یزدی رئیس کنونی و حکومتی حوزه علمیه قم و عضو شورای نگهبان، که وقتی رئیس قوه قضائیه بود حمله به خانه آیت الله منتظری و سپس حمله به کوی دانشگاه در سال 1378 را ترتیب داد و با همین کارنامه جزء مقربان درگاه رهبری شد. و آیت الله بیات، که در دوران رهبری آیت الله خمینی حرفش چنان بروبرو داشت که جلوی آیت الله مهدوی کنی هم ایستاد. در آن دوران نایب رئیس مجلس بود.

آیت الله اول که سفت و سخت پشت احمدی نژاد ایستاده و از قدیم قدیم ها چشم دیدن موسوی را نداشته و یک پای کودتای 22 خرداد هم بوده، مدتی در صحنه نبود و حالا با ویلچر به صحنه بازگشته است. نگفته اند و ننوشته اند که چرا ویلچر نشین شده؟ اهل جبهه و جنگ نبوده که قطع نخاعی و یا جانباز شیمیائی باشد، باد بیت رهبری هم که در پرچمش است، بنابراین یا سکته ملیح کرده و یا نقرس گرفته و با این ویلچر در سمینار دادسرای دادگاه ویژه روحانیت که در قم برپا شده شرکت کرده است.

اما آیت الله بیات. از قدیم قدیم ها حامی میرحسین موسوی بود و یکی از مدافعان ادامه نخست وزیری او در زمان ریاست جمهوری علی خامنه ای. علی خامنه ای تا وقتی آقای خمینی زنده بود، عددی نبود که بتواند با امثال مهدی کروبی و آیت الله بیات شاخ به شاخ شود، اما کینه آن دوران را در دل داشت و به همین دلیل تا زیر پایش در مقام رهبری محکم شد و فرماندهان سپاه را جابجا کرد و طرفداران خودش را در راس سپاه گذاشت، تسویه حساب های قدیم و ندیم را شروع کرد. آیت الله بیات حذف شد و رفت به قم و بعد هم به زنجان. یعنی محل تولدش. در انتخابات 22 خرداد محکم پشت موسوی ایستاد و بعد از کودتای 22 خرداد نیز سینه اش را در برابر کودتاچی ها سپر کرد. بدنبال یک سکته غیر ملیح که او را تا آستانه مرگ برد، در بیمارستان بستری شد که همچنان هم بستری است. عیادت کنندگان او که شاید برخلاف انتظار کودتاچی ها زنده ماند، نمایندگان یک جنبش ملی و سراسری در کشورند، و استقبال کنندگان از شیخ محمدیزدی مگسان دور شیرینی قدرت!

گهی پشت به زین و گهی زین به پشت. سیب حوادث هنوز در آسمان ایران می چرخد و معلوم نیست سرانجام چه وقت و درکجا فرود خواهد آمد.

واکنش نیروی انتظامی به مرگ پزشک کهریزک

رامین پور اندرجانی

فرمانده نیروی انتظامی ایران: علت فوت رامین پوراندرجانی احتمالا خودکشی بوده است

نیروی انتظامی ایران امروز 27 آبان ماه اعلام کرد علت فوت پزشک بازداشتگاه کهریزک احتمالا خودکشی بوده است.

به گزارش خبرگزاری مهر،اسماعیل احمدی مقدم، فرمانده نیروی انتظامی ایران گفت با توجه به وصیتنامه ای که کنار جسد رامین پوراندرجانی، پزشک بازداشتگاه کهریزک پیدا شده او احتمالا خودکشی کرده است.

همچنین به گزارش ایلنا، خبرگزاری کار ایران، آقای احمدی مقدم گفت رامین پور اندر جانی در وصیتنامه خود به ترسش از محکومیت زندان اشاره کرده است .

فرمانده نیروی انتظامی گفت باید منتظر نظر قطعی پزشک قانونی بود.

به گفته آقای احمدی مقدم پزشک بازداشتگاه کهریزک به عنوان متهم حوادث اخیر در این بازداشتگاه احضار شده و با قرار وثیقه آزاد بوده است.

اسماعیل احمدی مقدم، فرمانده نیروی انتظامی ایران گفت با توجه به وصیتنامه ای که کنار جسد رامین پوراندرجانی، پزشک بازداشتگاه کهریزک پیدا شده او احتمالا خودکشی کرده است.

در همین حال روزنامه تایمز چاپ لندن هم در شماره امروز، 18 نوامبر خود گزارشی درباره رامین پور اندر جانی منتشر کرده است.

مرگ بر اثر"حمله قلبی": دکتری که درباره شکنجه در کهریزک زیاد می دانست، عنوان این گزارش امروز است.

در گزارش روزنامه تایمز آمده:" دلیل رسمی مرگ آقای پور اندرجانی حمله قلبی اعلام شده است اما شواهدی وجود دارد مبنی بر این که مقامات رسمی او را کشته و یا مجبور به خودکشی کرده اند چون شاهد وحشی گری اعمال شده علیه دستگیر شدگان مخالف دولت در حوادث بعد از انتخابات ریاست جمهوری در ایران بوده است."


در این گزارش از قول مسعود پزشکیان، وزیر پیشین بهداشت ایران و عضو کمیته بهداشت و درمان مجلس ایران نوشته شده که احتمال حمله قلبی آقای پور اندرجانی وجود ندارد.

به گزارش تایمز، پزشک بازداشتگاه کهریزک به دوستان خود گفته بود که نگران امنیت خود است که متعاقب آن رفتار مقامات هم بدگمانی دوستان او را شدت بخشیده است.

در بخش دیگری از این گزارش آمده، 4 ماه از تعطیلی کهریزک می گذرد و با وجود این، گزارش کمیته ویژه در این باره هنوز منتشر نشده و هیچ کس در این رابطه مجازات نشده است.

این در حالی است که به گزارش ایسنا، اسماعیل احمدی مقدم، تاکید کرده که آقای پور اندر جانی به عنوان پزشک در کهریزک مستقر نبوده و تنها هفته ای یک یا دو روز به این بازداشتگاه می رفته است.

دلیل رسمی مرگ آقای پور اندرجانی حمله قلبی اعلام شده است اما شواهدی وجود دارد مبنی بر این که مقامات رسمی او را کشته و یا مجبور به خودکشی کرده اند چون شاهد وحشی گری اعمال شده علیه دستگیر شدگان مخالف دولت در حوادث بعد از انتخابات ریاست جمهوری در ایران بوده است.

روزنامه تایمز چاپ لندن

فرمانده نیروی انتظامی در بیان جزییات مرگ این پزشک گفت: "او که افسر وظیفه بوده، در پی بازگشت از دادسرا در آسایشگاه خوابیده و پس از آن هم آسایشگاهی هایش متوجه شده اند که فوت کرده است."

به گفته وی آقای پور اندرجانی برای ارایه پاره ای توضیحات در مورد حوادث اخیر به دادسرا احضار شده بوده و آنگونه که در وصیتنامه اش نوشته از نحوه دادرسی گلایه داشته و به پنج سال زندان تهدید شده بوده است.

پیشتر منابع نزدیک به اصلاح طلبان در ایران از مرگ رامین پوراندرجانی، پزشک بازداشتگاه کهریزک خبر داده بودند.

تغییر، پایگاه اطلاع رسانی حزب اعتماد ملی از "خودکشی" و سایت اینترنتی نوروز، نزدیک به جبهه مشارکت ایران اسلامی هم از مرگ این پزشک 26 ساله خبر داده و احتمال "خودکشی یا قتل" او را مطرح کرده بود.

به نوشته سایت تغییر آقای پوراندرجانی از سوی مقامات متهم شده بود که در زندان کهریزک، مرتکب قصور پزشکی شده است.

به گفته دوستان رامین پوراندرجانی، او پیش از مرگ به دوستانش خود گفته بود در جریان رسیدگی به پرونده بازداشتگاه کهریزک، اتهام قصور در انجام وظایف پزشکی به آقای پوراندرجانی زده شده و او هم به نوعی در مرگ بازداشت شدگان در کهریزک مقصر قلمداد شده است، که بعد از گزارش پزشکی قانونی مبنی بر فوت کشته شدگان بر اثر اصابت جسم سخت به سر، این اتهام از او رفع شده است.

رامین پوراندرجانی، 26 ساله،دوره خدمت سربازی خود را در بهداری نیروی انتظامی تهران بزرگ می گذراند و طبق برخی گزارش ها، بهداری نیروی انتظامی تهران بزرگ دلیل مرگ او در ۱۹ آبان را ایست قلبی در خواب و در خوابگاه محل خدمتش عنوان کرده است.

روز سه شنبه، 26 آبان ماه چند نفر از نمایندگان مجلس ایران مرگ رامین پوراندرجانی، پزشک بازداشتگاه کهریزک را "مشکوک" خوانده اند و اعلام کردند این موضوع را پیگیری خواهند کرد.

کامبیز نوروزی به دو سال حبس محکوم شد

کامبیز نوروزی

دبیر کمیته حقوقی انجمن صنفی روزنامه نگاران ایران به دو سال زندان و 76 ضربه شلاق محکوم شد

کامبیز نوروزی، دبیر کمیته حقوقی انجمن صنفی روزنامه نگاران ایران به دو سال حبس تعزیری و 76 ضربه شلاق محکوم شد.

محمود علیزاده طباطبایی، وکیل مدافع آقای نوروزی به خبرگزاری دانشجویان ایران گفت شعبه 26 دادگاه انقلاب اسلامی موکلش را به اتهام "فعالیت تبلیغی علیه نظام و اخلال در نظم عمومی" محکوم کرده است.

کامبیز نوروزی، ،روز یکشنبه در مراسم هفتم تیر امسال توسط نیروز انتظامی در برابر مسجد قبا تهران دستگیر شد و حدود دوهفته در بازداشت به سر برد.

به گفته وکیل آقای نوروزی، موکلش در هیچ یک از ستادهای انتخاباتی حضور نداشته و هیچ فعالیت تبلیغی انجام نداده است.

آقای علیزاده طباطبایی گفت که به حکم صادره اعتراض خواهد کرد.

ایران یکی از 'فاسدترین کشورهای جهان' گزارش شد

پول ایرانی

بارزترین مورد فساد استفاده از نفوذ فردی و نهادی برای کسب ثروت است

براساس یک گزارش تحقیقاتی، فساد اداری و مالی در ایران در سال جاری بدتر شده است.

شفافیت بین الملل، که یک سازمان تحقیقاتی است، گزارش خود در مورد فساد در یکصد و هشتاد کشور جهان را منتشر کرده است که در آن، موقعیت ایران از نظر گستردگی فساد در خلال یک سال گذشته بدتر شده و این کشور به رده هشتمین کشور فاسد جهان تنزل یافته است.

این گزارش شامل جدول "شاخص شناخت فساد" در یکصد و هشتاد کشور مورد بررسی سازمان شفافیت بین الملل است که به ترتبیب، از سالم ترین تا فاسدترین کشورها طبقه بندی شده اند.

در جدول سال 2009، زلاندنو با در اختیار گرفتن رتبه اول، سالم ترین کشور جهان شناخته شده و در مقابل، سومالی، با اشغال رده یکصد و هشتادم، فاسدترین کشور معرفی شده است.

در این جدول، ایران در میان فاسدترین کشورهای جهان، رده نهم را به خود اختصاص داده است.

در رده های بعد از زلاندنو، کشورهای دانمارک، سنگاپور، سوئد، سوئیس، فنلاند، هلند، استرالیا، کانادا و ایسلند سالم ترین ده کشور جهان را تشکیل می دهند.

در انتهای جدول هم، پس از سومالی، نام کشورهای افغانستان، میانمار (برمه)، سودان، عراق، چاد، ازبکستان، ترکمنستان، ایران و هائیتی به عنوان فاسدترین کشورهای ثبت شده است.

رتبه جهانی ایران از نظر فساد در سال جاری بدتر شده است.

در جدول سال گذشته سازمان شفافیت بین الملل، ایران در رده یکصد و چهل و یکم قرار داشت که به این ترتیب، در خلال یک سال گذشته، این کشور از نظر فساد در میان کشورهای جهان، سی رده افزایش درجه داشته و اوضاع آن وخیم تر شده است.

ارتقای درجه ایران از لحاظ افزایش فساد در خلال سال گذشته بیش از هر کشور دیگری در جدول سازمان شفافیت بین المللی است هر چند موقعیت افغانستان هم بدتر شده و این کشور از درجه سوم فاسدترین کشورها به درجه دوم ارتقای درجه یافته است.

وضعیت چند کشور دیگر

در جدول سال 2009، تاجیکستان رده یکصد و پنجاه هشتم را در اختیار گرفته و در نتیجه، در میان فاسدترین سی کشور جهان قرار دارد.

رده های برخی دیگر از کشورهایی که در این جدول آمده اند عبارتست از: آلمان (14)، بریتانیا (17)، ایالات متحده (19)، فرانسه (24)، اسرائیل (32)، کوبا (61)، چین (79)، سوریه (126)، روسیه (146) و ونزوئلا (162).

موقعیت بریتانیا طی یک سال گذشته یک درجه بدتر شده که علت اصلی آن رسوایی سوء استفاده نمایندگان پارلمان از امتیازات مالی بوده است.

در میان نمونه های موفق در مبارزه با فساد، این گزارش به کشورهای کامبوج در آسیا و لیبریا در آفریقا اشاره می کند.

موقعیت کامبوج طی یک سال از رده یکصد و شصت به رده پنجاه و دو بهبود یافت و این تغییر رده در مورد لیبریا، که اخیرا قانون مبارزه با فساد را به اجرا گذشته، کاهش فساد از رده 138 به رده 97 بوده است.

شفافیت بین الملل در سال 1993 به عنوان یک سازمان غیرانتفاعی برای مبارزه با فساد از طریق آگاهی رسانی تاسیس شد و از سال 1995، هرساله گزارشی شامل "جدول شاخص شناخت فساد" را در مورد فساد در تشکیلات سیاسی و اداری کشورهای مختلف منتشر می کند.

به گفته این سازمان، شاخص شناخت فساد نشان دهنده شدت و گستردگی مواردی مانند رشوه خواری، اختلاس، فقدان مراجع و مجاری رسیدگی به تخلفات، و اقدامات نهادها و افراد متنفذ در جلوگیری از اطلاع رسانی و پیگیری موارد فساد است.

گزارش این سازمان پس از شاخص فساد مالی که توسط بانک جهانی انتشار می یابد معتبرترین نشانه بهبود یا وخامت شرایط کشورهای مورد بررسی محسوب می شود هر چند برخی کارشناسان انتقادهایی را از نظر فنی بر نحوه محاسبه این شاخص ها وارد کرده و دقت آنها را زیر سئوال برده اند.

مدافعان این گزارش ها گفته اند هرچند ممکن است انتقادهایی فنی بر نحوه محاسبه شاخص ها وارد باشد، اما محاسبه آنها دست کم شناختی کلی را از سلامت و فساد تشکیلات اداری و سیاسی در کشورهای مختلف جهان ارائه می دهد و می تواند انگیزه ای برای مبارزه با فساد باشد.