۱۳۸۸ مهر ۳۰, پنجشنبه

واشنگتن تایمز: بحران مشروعیت موجب کوتاه آمدن جمهوری اسلامی در معاملات هسته ای شد

Iran's initial agreement to back down in the face of international pressure and ship its nuclear fuel outside the country shows that the regime feels vulnerable after waves of protests and other setbacks to its regional influence.

Iran scholars and proliferation specialists say the government in Tehran is trying to shore up its legitimacy in the aftermath of its disputed June presidential election and stave off more economic sanctions. Iran is also feeling insecure because of bombings in its southeast, setbacks to allies in Lebanon and Gaza, and defections abroad, including that of a presidential adviser's daughter.

"They're feeling under a lot of pressure," said Greg Thielmann, a senior fellow at the Arms Control Association.

Iran did get something that it wanted, however. Under the draft agreement, the U.S. will upgrade a research reactor in Tehran that was provided to the Shah in the 1960s, two Iranian officials said. That would be the first U.S. civilian nuclear cooperation with Iran since its 1979 revolution.

While the Iranian government has succeeded in crushing mass demonstrations against the fraud-tainted re-election of President Mahmoud Ahmadinejad, there are still almost daily protests on Iranian university campuses, and Mr. Ahmadinejad's election opponents - Mir Hossein Mousavi and Mehdi Karroubi - have yet to concede.

More anti-government demonstrations are expected on Nov. 4, the 30th anniversary of the 1979 Iranian seizure of U.S. Embassy hostages.

Oil prices are half what they were at their peak a year ago, and the government has been forced to cut subsidies for gasoline and other consumer staples. In Lebanon, Hezbollah came in second to a pro-Western alliance in parliamentary elections in early June, while Hamas is still recovering from a punishing Israeli offensive in Gaza. Meanwhile, Syria, a key Iranian partner for the past three decades, is seeking to improve relations with the United States.

A bombing Sunday in Iran's restive southeastern province of Baluchistan killed several members of the elite Revolutionary Guards and highlighted opposition to the regime among the Sunni Muslim Baluch ethnic minority.

There have also been several reported defections of Iranian nuclear scientists to the West. This month, Narges Kalhor - the filmmaker daughter of a top aide to Mr. Ahmadinejad, Mehdi Kalhor - sought asylum in Canada, her father told the Etemad newspaper.

دشمنان و بدخواهان ایران عزیز بکشند.

04

02

01

اعتراض هزاران دانشجوی شریف به صدور احکام انضباطی برای دانشجویان این دانشگاه ـ

بیش از 2500 تن از دانشجویان دانشگاه صنعتی شریف با امضای نامه ای سرگشاده خواستار لغو احکام محرومیت از تحصیل دانشجویان این دانشگاه شدند. به گزارش خبرنامه امیرکبیر از آغاز سال تحصیلی جدید و در یک ماه گذشته 6 دانشجوی دانشگاه شریف با احکام کمیته انضباطی از تحصیل محروم شده اند. اتهام این دانشجویان شرکت در تجمع هفتم مهر ماه دانشگاه شریف در اعتراض به حضور کامران دانشجو، وزیر علوم، است. بنابر حکم کمیته انضباطی، این دانشجویان ضمن آن که برای یک نیم سال از تحصیل محروم شده اند، در این مدت حق ورود به دانشگاه را ندارند.

احکام سنگین زندان برای مسعودباستانی، احمد زید آبادی و کیان تاجبخش

در حالی که قوه قضاییه تلاش می کند تا از اعلام رسمی و علنی احکام سنگین صادره از سوی شعبه 15 دادگاه انقلاب برای اسرای جنبش سبز شانه خالی کند، گزارش های غیر رسمی حاکی است که کیان تاجبخش،احمد زید آبادی و مسعود باستانی در مجموع به 28 سال زندان محکوم شده اند. روزنامه اعتماد در شماره سه شنبه خبر داد که کيان تاجبخش استاد دانشگاه به 15 سال، احمد زيدآبادي دبيرکل ادوار تحکيم وحدت و روزنامه نگار به 7 سال زندان، و مسعود باستاني روزنامه نگار به 6 سال زندان محکوم شده اند. سایت نوروز نیز خبر داده که در حکم مسعود باستانی یکسال حبس به اتهام تبلیغ علیه نظام و 5 سال به اتهام اجتماع و تبانی برای ایجاد اغتشاش تعیین شده است. پیش از این صلواتی رییس شعبه 15 دادگاه انقلاب تهران و مسئول برگزاری دادگاههای نمایشی بازداشت شدگانی که در جریان کودتای انتخاباتی جناح حاکم از 22 خرداد تاکنون بازداشت شده اند،شهاب طباطبایی عضو شورای مركزی جبهه مشارکت اسلامی ایران و رییس ستاد حامیان جوان خاتمی و موسوی(ستاد 88) را به 5 سال و هدایت الله آقایی عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی را هم به 5 سال زندان تعزیری محکوم کرده بود. همچنین یکی دیگر از بازداشت شدگان به نام موسی شاه کرمی نیز از سوی همین شعبه دادگاه نقلاب به 27 ماه زندان محکوم شده است.

تا زمان معرفی قاتل از پا نمی نشینیم

با گذشت بیش از 4 ماه از کودتای انتخاباتی 22 خرداد، تاکنون نه تنها به شکایات خانواده های جانباختگان وقایع بعد از انتخابات رسیدگی نشده، بلکه اکثر این خانواده ها همچنان تحت فشار مقام های نظامی و امنیتی کشور از اعلام هویت عزیز از دست رفته خود واهمه دارند. تاکنون هویت 72 تن از جانباختگان اعلام شده و برخی از این خانواده ها با شکایت به دستگاه قضایی، خواهان روشن شدن نحوه شهادت و قاتل فرزندانشان شده اند. "روز" در گفتگو با این خانواده ها به بررسی آخرین وضعیت پرونده های شهدایی پرداخته که یا در زیر فجیع ترین شکنجه ها در بازداشتگاههای جمهوری اسلامی به شهادت رسیده اند و یا در راهپیمایی مسالمت آمیز مردمی در تهران، اماج گلوله های نظامیان قرار گرفته اند.

مادر ندا شکایت کرد

ندا آقا سلطان، یکی از دهها فردی بود که در تظاهرات مسالمت آمیز مردمی در روز سی تیر ماه کشته شد. انتشار فیلم کوتاهی از لحظه جان سپردن او ، واکنش های جهانی را برانگیخت. بر اساس اعلام آرش حجازی، پزشکی که در هنگام شهادت ندا بالای سر او بود، مردم ضارب او را شناسایی و کارت شناسایی او را گرفتند، اما مقامات قضایی به خانواده آقا سلطان گفته اند که "با بررسی های صورت گرفته، به این نتیجه رسیده اند که این فرد قاتل ندا نبوده است".

هاجر رستمی مطلق، مادر ندا آقا سلطان در گفتگو با "روز" از خبر داد که هفته گذشته توسط وکلایش ، آقایان خرمشاهی و ادیبی ، شکایتی را تسلیم مقامات قضایی کرده است.

خانم رستمی در این زمینه به روز می گوید: "بعد از شهادت ندا ، رفتم پیش قاضی مرتضوی. به من گفتند که پرونده ندا، یک پرونده ملی است و ما پیگیر هستیم. سپس آقای شهریاری،بازپرس پرونده با ما تماس گرفتند و گفتند که بیایید و در دادسرای جنایی تشکیل پرونده بدهید که چون وضع روحی من خوب نبود گفتم بعد از چهلم ندا پی گیری خواهم کرد."

او با اشاره به دیدارش با قاضی مرتضوی پس از چهلم ندا گفت:" قاضی مرتضوی باز هم گفتند که به عنوان مدعی العموم در خصوص شهادت ندا شکایت کرده اند و پی گیری می کنند اما با تغییر دادستان، علیرغم تمام پی گیری ها و مراجعاتم موفق نشده ام وقت ملاقات از آقای جعفری بگیرم و هفته گذشته توسط وکلایم اقدام به شکایت کردم."

مادر ندا افزود:" به ما می گویند که شبانه روز پی گیر هستند تا قاتل را شناسایی کنند در حالیکه هویت قاتل ندا مشخص است؛ قاتل ندا همان است که سهراب و اشکان و سایر بچه ها را کشته است.کافیست اجازه دهند پرونده روند عادی خود را طی کند تا ثابت شود که قاتل ندا همان قاتل سایر شهدا است."

خانم رستمی با اشاره به برخی مباحث مطرح شده پیرامون دسیسه بودن شهادت ندا و ارتباط آن با منافقان گفت:" من به صراحت میگویم که شهادت ندا به هیچ عنوان دسیسه نبوده و دختر من آن روز نیز همچون روزهای قبل با میل خود به راهپیمایی رفت و همچون سایر کسانی که در آن روز شهید شدند، شهید شد."

خانم رستمی تصریح کرد که شکایت خود را پی گیری خواهد کرد و خواهان معرفی قاتل ومحاکمه او است. او گفت:" ما خواهان مجازات قاتل هستیم اما در رابطه با نوع مجازات ، بسته به شرایط تصمیم گیری خواهیم کرد."

از خانواده اعرابی انحصار وراثت خواسته اند

پیکر سهراب اعرابی جوان 19 ساله در حالی به خانواده او تحویل داده شد که مادر او در ۱۶ تیرماه با گذاشتن کفالت در دادگاه انقلاب در انتظار آزادی فرزندش بود. خانواده اعرابی از تاریخ 25 خرداد، از سهراب خبری نداشتند.

پروین فهیمی، مادر سهراب اعرابی، عضو کمیته مادران صلح است. او از قاتلان فرزندش شکایت کرده و خواهان رسیدگی به شکایت خود شده است. خانم فهیمی در این زمینه به "روز" گفت:" من روز هفت سهراب بود که شکایت کردم و هنوز هم پی گیر شکایتم هستم و میخواهم بدانم که بچه مرا چه کسی کشته است و چرا چند روزی که من بی اطلاع بودم و دنبال او می گشتم به من نگفتند."

مادر سهراب اعرابی افزود:" گزارش پزشکی قانونی می گوید که سهراب در 25 خرداد به ضرب گلوله کشته شده است؛ من میخواهم بدانم چرا پیکر سهراب را در تاریخ بیست و نهم تحویل پزشکی قانونی داده اند و 4 روز کجا بوده است."

وی با تاکید بر تقاضای خود مبنی بر معرفی قاتل گفت:" از ما انحصار وراثت خواسته اند و در این زمینه اقدام کرده ایم."

خانم فهیمی افزود:" به وکیلم که برای پی گیری شکایت رفته ، گفته اند که تیر از فاصله 3 الی 15 متری به سهراب خورده است و گفته اند که داریم تحقیق می کنیم اما تاکنون غیر از این نه چیز دیگری به ما نگفته اند و نه می گویند که تحقیقات به کجا انجامیده و نه خبری میدهند."

مادر سهراب اعرابی با انتقاد از رویه دستگاه قضایی در رسیدگی به شکایتش گفت:" من فقط میخواهم که عاملان و آمران قتل بچه ام معرفی و در دادگاه محاکمه شوند. کسانی که دستشان به خون آلوده است باید مجازات شوند. من از مجازات قاتل فرزندم نمی گذرم."

خانم فهیمی افزود:" من مخالف خون و خونریزی هستم و اعدام و قصاص را قبول ندارم. اگر آنها راحت آدم می کشند من نمی توانم بکشم اما اگر بخواهند اذیت کنند و به شکایت رسیدگی نکنند و مسکوت بگذارند شاید من هم تقاضای قصاص بکنم."

شکایت به سازمان ملل

اشکان سهرابی در جریان اعتراضات مردمی در روز 30 خرداد بر اثر اصابت 3 گلوله بر سینه اش جان باخت. خانم زهرا نیک پیما، مادر اشکان سهرابی نیز در گفتگو با "روز" از شکایت خانواده سهرابی و پیگیری آنها برای شناسایی و مجازات قاتلان فرزندش سخن گفته است.

خانم نیک پیما گفت:" بلافاصله بعد از گرفتن پیکر اشکان ، ما شکایت کردیم و تاکنون بارها برای پی گیری پرونده به دادسرا مراجعه کرده ایم اما به جایی نرسیده ایم."

وی افزود:" علیرغم مراجعات مکرر وکیل، همسر و برادرم تاکنون جواب درستی به ما نداده اند و هیچ جوابی نمی دهند. حتی به ما نگفته اند که آیا پرونده در مرحله تحقیقات است یا در چه مرحله ای است؟"

مادر اشکان سهرابی با تاکید بر اینکه خواهان شناسایی قاتل فرزندش است گفت:" من میخواهم و پی گیری می کنم تا عاملان و آمران و کسانی که دستور داده اند به مجازات برسند ."

وی افزود:" چگونه می شود تا انفجاری در سیستان اتفاق می افتد و تعدادی از افراد خودشان کشته می شوند زود شروع به پیگیری می کنند و حتی از دولت پاکستان هم کمک میخواهند اما به بچه های ما اهمیتی نمی دهند؟"

خانم نیک پیما با تاکید بر اینکه "حتی اگر سرم هم برود دست از پی گیری بر نمیدارم" افزود: "حتی یکبار نیامدند در تلویزیون به ما تسلیت بگویند یا عذرخواهی بکنند! اگر ببینم که به شکایتم رسیدگی نمی کنند و میخواهند مسکوت بگذارند قطعا از طریق سازمان ملل و سازمان های قانونی بین المللی پی گیری خواهم کرد ."

مادر اشکان سهرابی از طریق روز از مسولان جمهوری اسلامی می پرسد:" بچه من بی گناه کشته شده برای چی؟ به من بگید چرا کشته شده و چه کسی او را کشته؟ بچه های بی گناه را کشته اید و قضیه را مسکوت گذاشته اید که ماست مالی کنید اما من چنین اجازه ای نمی دهم . تنها کاری که می توانم برای اشکانم بکنم این است که صدای او را به جهان برسانم . مطمئن باشید اگر قاتل پسرم را معرفی نکنید من این صدا را جهانی خواهم کرد."

خانم نیک پیما گفت:" از چند نفر شنیده ام که هفته گذشته آمده اند محل زندگی ما و درباره اشکان تحقیقات محلی کرده اند. بچه ام را کشته اند حالا آمده اند تحقیق که چی؟ بچه من یک دانشجو بود و کاری به کار کسی نداشت و حتی به خاطر اعتراضات هم رفته بود حق نداشتند چنین رفتاری بکنند."

به گفته خانم نیک پیما« مسولان منتظر هستند تا خانواده ها از پیگیری شکایت ها دلسرد شوند.» او گفت: "من هرگز دلسرد نخواهم شد و اجازه نخواهم داد خون به نا حق ریخته بچه ام پایمال شود."

مادر اشکان سهرابی تصریح کرد:" تنها ضارب مهم نیست، باید آمران این قضیه مجازات شوند و من شکایتم را پی گیری خواهم کرد."

خانواده هاشم زاده ، پی گیر شکایت

مسعود هاشم زاده جوان ۲۷ ساله ای است که در ناآرامی های ۳۰ خرداد ماه در محدود خیابان شادمان و نصرت در تهران به ضرب گلوله ای جان باخت. خانواده او نیز شکایت کرده و خواهان مجازات قاتل فرزندشان شده اند.

فاطمه محسنی، مادر مسعود هاشم زاده با بیان اینکه تاکنون به شکایت خانواده مسعود رسیدگی نشده است به "روز" گفت:" تاکنون هیچ کاری در جهت رسیدگی به شکایت ما انجام نداده و حتی وکالت نامه وکیل ما را نیز قبول نکرده اند."

وی افزود:" ما شکایت کرده ایم و میخواهیم بدانیم چرا جوان ما را کشته اند و چه کسی قاتل عزیز ماست."

مادر مسعود هاشم زاده با بیان اینکه به هیچ عنوان از پی گیری شکایت خود منصرف نخواهد شد گفت:" تنها گناه بچه من این بود که به آقای موسوی رای داده بود."

وی افزود: "خیلی جاها ما را خواستند و گفتند که قضیه را پی گیری می کنند اما هیچ کاری نکردند. یک ماه پیش نیز مارا خواستند اداره آگاهی. رفتیم گفتند میخواهند پی گیری کنند اما سوالاتی که پرسیدند در این راستا نبود. مثلا مدام می پرسیدند که «چرا پیکر مسعود رابردید شهرستان؛ نباید اینکار را می کردید» در حالیکه ما ساکن شهرستان هستیم . بچه ام را کشته اند امابه جای اینکه آنها برای ما توضیح دهند از ما توضیح میخواهند. اجازه هیچ کاری هم که ندادند حتی نگذاشتند فامیل برای تسلیت بیایند و پسر دیگرم را نیز بازداشت کرده بودند که در مراسم ختم پسرم نباشد."

به گفته خانم محسنی اگر مسولان جمهوری اسلامی به شکایت خانواده هاشم زاده رسیدگی نکنند آنها به سازمان ملل مراجعه خواهند کرد.

او گفت:" تاکنون حتی به ما نگفته اند که پسرم با چه نوع اسلحه ای کشته شده. پسر دیگرم را بازداشت کرده و تحت بازجویی قرار داده بودند که از کجا بدانیم برادرت تیر خورده! نمی خواستند چیزی را قبول کنند."

مادر مسعود هاشم زاده با اشاره به جمع آوری اعلامیه ها و حجله پسرش توسط ماموران و ممانعت از برگزاری مراسم ختم گفت:" ما تا زمان معرفی قاتل و مجازات او از پا نخواهیم نشست."

پرونده جوادی فر در مرحله تحقیقات

امیر جوادی فر روز 18 تیر بازداشت شده بود و پیکر بی جان او را تحویل خانواده اش دادند. پدر امیر جوادی فر نیز به "روز" گفته است که از طریق وکیل، شکایت کرده و خواهان معرفی و مجازات قاتل فرزندش شده است.

به گفته آقای جوادی فر، بازپرس به وکیل او گفته است که پرونده در مرحله تحقیقات است اما تاکنون هیچ خبری از نحوه رسیدگی و تحقیقات به آنها داده نشده است.

آقای جوادی فر گفت که خواهان مجازات عاملین و آمرین قتل فرزندش است.

قاتل عذرخواهی کند

بهزاد مهاجر نیز در تظاهرات25 خرداد به ضرب گلوله جان باخت.

نیما نامداری، برادر زاده بهزاد مهاجر در خصوص شکایت خانواده مهاجر به "روز" گفت:" ما روز تحویل گرفتن جنازه دایی ام تقاضای دادخواست دادیم و هر موقع که برای پی گیری رفتیم گفتند بروید خودمان خبرتان می کنیم."

به گفته آقای نامداری، 8 مهرماه از دادگاه تماس گرفته و از خانواده مهاجر خواسته اند که برای تشخیص اولیای دم و شاکی به دادگاه مراجعه کنند.

آقای نامداری گفت:" قتل در شرایطی اتفاق افتاده که نیروی انتظامی حضور داشته است و در محل عملیات امنیتی انجام می شده؛ قطعا هر عملیاتی یک فرماندهی دارد و چون فرمانده عملیات مشخص است کاملا مشخص است که ساعتی که ایشان تیر خورده آیا اجازه تیراندازی داده شده بود یا نه؟"

وی با اشاره به اینکه «حکومت از جنبه سیاسی به این قضیه نگاه می کند» افزود:" این مسائل شهدا و بازداشتی ها و مسائل دیگر را با یک دید می نگرند و دارند دست دست می کنند تا تکلیف کل پروژه شان مشخص شود."

آقای نامداری توضیح داد:" وقتی حکومت نمیخواهد افراد به خیابان بیایند باید حکومت نظامی اعلام کند اما وقتی اعلام نمی کنند چرا تیراندازی می کنند؟ این مساله شخصی نیست بلکه به حقوق عمومی جامعه برمیگردد. وقتی افراد به خیابان می آیند و کشته می شوند تعدی به جامعه و نقض حقوق شهروندی مردم صورت گرفته است . باید مشخص شود که آیا مردم حق دارند به خیابان بیایند یا نه؟"

وی با تاکید بر اینکه خانواده مهاجر به دنبال انتقام نیستند گفت: "ما دنبال انتقام از فرد نیستیم بلکه دنبال تعیین و تبیین حقوق آدم ها در جامعه هستیم و میخواهیم کاری کنیم آدم های کمتری کشته شوند."

آقای نامداری در عین حال تصریح کرد:" باید قاتل مشخص شود و بیاید و عذرخواهی کند و جامعه هم در این رابطه قضاوت کند."

وی با بیان یانکه خانواده مهاجر با اعدام و قصاص مخالف هستند افزود:" برای ما فرآیند دادرسی از مجازات مهم تر است؛ دادگاهی علنی ، عادلانه ، حقوقی و قضایی تشکیل دهند و جامعه ببیند و قضاوت کند."

شکایات مسکوت مانده است

براساس گزارش خبرنگار "روز" تاکنون به شکایت خانواده های جانباختگان اخیر رسیدگی نشده و این شکایات مسکوت مانده است. این درحالیست که از همان ابتدا خانواده های این افراد به شدت تحت فشار بودند تا از هر گونه اطلاع رسانی درباره عزیزان از دست رفته شان خودداری کنند. آنان حتی اجازه برگزاری مراسم سوگواری برای عزیزان شان را نیز نداشتند . از سوی دیگر درباره علت کشته شدن آنها نیزهرگز توضیحی به خانواده ها داده نشد و در اکثر موارد همچون امیر جوادی فر در گواهی فوت علت مرگ را نامعلوم نوشتند، در برخی موارد نیز نوشته بودند که سکته قلبی یا مغزی باعث فوت شده است . در عین حال پیکر تمام این شهدا قبل از تحویل به خانواده هایشان کالبد شکافی شده و گلوله ها از تن بی جان آنها خارج شده بود.

از خانواده های شهدای اخیر که موقع تحویل پیکر عزیزان بی جان خود ناچار شده بودند درباره چگونگی کفن و دفن عزیزشان تعهد بدهند، در مورد "شکایت نداشتن از مسوولان" تعهداتی گرفته شده بود اما این خانواده ها پس از به خاک سپردن پیکر فرزندان خود اقدام به پی گیری قضایی کرده و خواهان مجازات قاتلان فرزندانشان شده اند.

به ایران باز می گردم

شیرین عبادی برنده جایزه نوبل سال ۲۰۰۳ و رییس کانون مدافعان حقوق بشر در مصاحبه با روز از فشارها و آزارهایی که طی ماه های گذشته توسط مامورین اطلاعاتی در مورد خانواده و همکاران وی اعمال شده، سخن گفته است. خانم عبادی که وکیل پرونده قتل های زنجیره ای بود در این مصاحبه می گوید«با خواندن پرونده قتل ها متوجه شدم حکم قتل من توسط مقامات صادر شده بود و درصورت ادامه قتل ها، نفر بعدی من بودم». خانم عبادی در این مصاحبه تاکید می کند که تا ماه دسامبر به خاطر کارهایی که در ارتباط با سازمان ملل دارد در خارج می ماند و بعد به تهران باز خواهد گشت.

این گفت وگو را می خوانید.

درگزارش اخیر بان کی مون به آزار واذیت هایی که نسبت به شما وخانواده تان در ایران روا می شود.،اشاره شده است. آیا این آزارو اذیت ها هنوز ادامه دارد؟ خانواده شما الان در چه وضعیتی هستند؟

همان طوری که در گزارش آقای بان کی مون که می بایستی درمجمع عمومی سازمان ملل متحد ارائه شود مطرح شد، متاسفانه دولت جمهوری اسلامی با رفتار فراقانونی خود نسبت به من و خانواده ام اذیت وآزارهایی را ایجاد کردند؛ از بستن غیرقانونی دفتر کانون مدافعان حقوق بشر، به زندان انداختن منشی کانون، اخراج منشی خصوصی دفتر وکالت من از دانشگاه، حمله به دفتر وکالتم گرفته تا نامه های تهدید آمیزی که مرتب برای من ارسال می شد. به اینها می توانم کمپین تهمت وافترا را اضافه کنم که به وسیله خبرگزاری جمهوری اسلامی ایران و روزنامه هایی که از بیت المال اداره می شوند هدایت و اعمال می شود. من علیه نویسندگان این افترا نامه ها وسردبیران این روزنامه های دولتی شکایت کیفری کرده ام،اما متاسفانه هیچ قاضی ای جرات نکرده حتی یک اخطاریه برای متهمین پرونده بفرستد. به هرحال این مزاحمت ها در مورد شخص من هرچند خلاف قانون است از دید حکومت شاید قابل توجیه باشد. زیرا آنها اساسا با فعالیت های مدافعان حقوق بشر موافق نیستند و این فشارها برای توقف کار مدافعان حقوق بشر است.

هدف چنین فشارهایی به طور مشخص چیست؟

نکته قابل توجه این است که خانواده من تحت فشار حکومتی قرارگرفته اند ومامورین وزارت اطلاعات به خیال خود با اعمال فشار بر همسر و برادر وخواهر من تصور می کنند می توانند من را از انجام وظیفه باز بدارند که البته خیالی است باطل اگر چه عرض خود می برند و زحمت ما می دارند. از جمله می توانم به مراجعات مکرر مامور وزارت اطلاعات به محل کار برادرم و تهدید او به اخراج، برای اینکه خواهری مثل من دارد اشاره کنم. همچنین خواهر کوچک تر من که دندان پزشک است -خوشبختانه ویا متاسفانه- هرگز درفعالیت های حقوق بشری وارد نشده و تنها یک استاد دانشگاه است به شدت مورد هجمه عده ای از کارمندان وزارت اطلاعات قرار گرفته است. آنها می خواهند او را وادار کنند که آپارتمان خود را عوض کند،با این توضیح که من وخواهرم هر دو در یک مجموعه ساختمانی ساکن هستیم،مامورین اطلاعات مدتی است که با ایجاد مزاحمت های خلاف قانون به خواهر من می گویند محل سکونت خود را عوض کند که اگر من به تهران بازگشتم او درمجاورت من نباشد. من نمی دانم کدام قانون به کارمند وزارت اطلاعات چنین اجازه ای را داده که به مردم بگوید محل سکونت خود را عوض کنند. وقتی با مقاومت خواهرم مواجه شده اند عنوان کرده اند که حکم اخراج او را از وزیر گرفته اند و او را اخراج می کنند. البته من تصور نمی کنم مملکت تا این اندازه کارش از حساب و کتاب خارج شده باشد که یک مامور وزارت اطلاعات حق داشته باشد کسی را به صرف اینکه به حرف غیرقانونی او گوش نکرده و حاضر نشده منزلش را بدون دلیل عوض کند از کار اخراج کنند. اما اینها بخشی از اذیت وآزاری است که در مورد من اعمال می شود. آنها همسرمن را هر دو روز یکبار احضار می کنند و از او سوال می کنند که با زنت چه گفت وگویی کردی؟ او چه می کند؟ همچنین خواسته اند او را وادار کنند که شناسنامه وکارت ملی من را تحویل کارمند وزارت اطلاعات بدهد.

به چه منظوری چنین کاری کرده اند؟

اقدامات خلاف قانون مامورین عنوانی ندارد فقط اظهار داشته اند که ما برای کنترل خانم عبادی باید شناسنامه و کارت ملی او را داشته باشیم. معلوم نیست کارت ملی وشناسنامه من به چه درد مامورین وزارت اطلاعات می خورد. آنچه که مهم است آن است که کارشناسان وزارت اطلاعات، گویا فقط برای حلال شدن حقوق خود وبدون دقت به پرونده، اقداماتی را خلاف قانون انجام می دهند. من مایلم مسوولین امنیتی کشور از کارشناس وزارت اطلاعات سوال کنند که آیا محل سکونت یک پزشک که هرگز فعالیت حقوق بشری و سیاسی و حتی شرکت درجنبش سبز هم نداشته ارتباطی به مساله امنیتی دارد؟ امیدوارم وزیر اطلاعات از کارمند خود سوال کند آيا حق داشته شناسنامه وکارت ملی من را از همسرم مطالبه کند؟ آیا قانون اجازه این کارها را می دهدکه وقتی همسرم از شناسنامه ظهاربی اطلایی می کند و می گوید پیش او نیست، به او فشاربیاورند و حتی به او پیشنهاد کنند به هر کیفیتی که صلاح می داند، حتی به صورت دزدی، شناسنامه من را بگیرد و تحویل آنها بدهد؟علت فشار بر خانواده من آن است که به خیال خود من را از فعالیت های خود باز بدارند که البته این عملی است بیهوده. متاسفانه فقط من نیستم که درمعرض چنین رفتار غیرقانونی قرارگرفته ام. اینطور که به من وهمچنین کانون مدافعان حقوق بشر گزارش شده است، تعدادی از فعالین مدنی وسیاسی- خصوصا افرادی که خانواده هایشان خارج از ایران هستند- به شدت تحت فشار خلاف قانون مامورین وزارت اطلاعات هستند.

می گویند به همکاران شما برای قطع همکاری با شما فشار آورده اند؛ چقدراین خبر دقیق است؟

همان طور که آقای سلطانی در مصاحبه های خودشان گفته اند تحت فشاربوده اندکه همکاری خودشان را با من وکانون مدافعان حقوق بشر قطع کنند؛ حتی آقای حداد قول داده بود درصورتی که ایشان فقط قول شفاهی بدهد که با من همکاری نخواهد کرد از زندان فورا آزاد خواهد شد،که اقای سلطانی قبول نکردند و گفتند زندان را ترجیح می دهند. به محض اینکه از زندان هم بیرون آمدند با رسانه ها مصاحبه کردند و این موضوع را مطرح کردند.همچنین این فشار را به صورت هر روزه بر خانم نرگس محمدی وارد می کنند و از ایشان می خواهند بنویسند که با من و کانون ارتباطی ندارند. از همه مهمتر، آقای دادخواه در سه هفته اول زندان به شدت تحت فشار جسمی و روحی بودند برای اینکه به دروغ اعتراف کنند که من از غرب پول گرفته ام و این جایزه فقط برای این است که پول را به ایران بیاورم و این پول را به آقای دادخواه داده ام و ایشان هم این پول را به کس دیگری داده که رفته است اسلحه بخرد!منظورشان همان اسلحه ای است که خود کارمندان مسوول دستگیری آقای دادخواه در دفتر ایشان گذاشته بودند. می خواستند آقای دادخواه اعتراف کند آن اسلحه ای که خود مامورین در دفترشان کار گذاشته بودند ،با پولی که من به آقای دادخواه داده ام خریداری شده برای اینکه مردم را بکشند. آقای دادخواه چون حاضر نمی شوند چنین اعترافات دروغینی را انجام بدهند آنچنان تحت فشارقرار می گیرند که حالشان بد می شود وآنها مجبور می شوند کمی فشار را کم کنند و در نهایت آقای دادخواه به قدری مریض می شوند که مامورین از ترس اینکه در زندان فوت کنند وی را آزاد می کنند. آقای دادخواه به محض اینکه از زندان آزاد می شوند برای عمل جراحی به بیمارستان می روند وکلیه خود را عمل می کنند و تقریبا دو هفته در بیمارستان بستری بودند. تمام این زجرها به این دلیل بود که آقای دادخواه حاضر نشدند به دروغ حرفی را بزنند و اظهارات دلخواه وزارت اطلاعات را که هیچ منطقی هم نداشت قبول کنند.

همکاران دیگرتان چطور؟ ظاهرا از کار روزانه آنها هم جلوگیری می کنند؛به عنوان مثال به خانواده های زندانیان سیاسی فشار می آورند که این افراد مسوولیت پرونده را قبول نکنند.

بله. متاسفانه این رسم غیرقانونی از زمان آقای مرتضوی باب شد. آقای مرتضوی هر متهم سیاسی را که می دیدند عنوان می کردند که اگر از وکلای همکار کانون مدافعان حقوق بشر استفاده کند بر حبس و برکیفرخواست او افزوده خواهد شد. عده ای از روی ترس ویا مصلحت اندیشی حرف آقای مرتضوی را قبول می کردند وعده ای که پافشاری می کردند که مایل هستند بنده یا یکی از وکلای کانون پرونده را قبول کند اجازه دیدن پرونده را به ما نمی دادند وبرای یک کار ساده ما باید ماهها می رفتیم تا شاید می توانستیم اجازه مطالعه پرونده را بگیریم. اگر هم کار به جایی می رسید که مجبور می شدند پرونده را برای مطالعه دراختیار ما بگذارند به دنبال پرونده خوانی، انواع واقسام تهمت ها و اذیت و آزار ها را انجام می دادند که ما مجبور شویم از پرونده کنار برویم. مجموعه این فعالیت ها نشان می داد که چقدر این افراد ازقانون به دور افتاده اند. نمونه دیگری که می توانم نام ببرم پرونده رکسانا صابری است که بعد از اینکه اعلام کرد بنده وآقای سلطانی را به وکالت قبول کرده آقای سلطانی شش بار برای اینکه وکالت نامه را به امضای خانم صابری برسانند به آقای حداد مراجعه کردند و ایشان صراحتا پدر رکسانا را صدا کردند وگفتند اگر عبادی یا سلطانی و یا هریک از وکلای کانون مدافعان حقوق بشر را به عنوان وکیل انتخاب کنید مسلم بدانید که دختر شما هرگز از زندان آزاد نخواهد شد و به ایشان وکیل دیگری را توصیه کردند. رکسانا هم که در زندان بود ناچار به قبول آن توصیه شد.

به نظر شما چنین روندی مقطعی است یا تا زمانی که بتوانند شما را متوقف کنند ادامه خواهد داشت؟

سالها قبل هنگامی که من به وکالت از طرف خانواده شادروانان داریوش وپروانه فروهر در پرونده قتل های زنجیره ای دخالت می کردم هنگام خواندن پرونده متوجه شدم که یکی از متهمین قتل ها در تعریف برنامه های آتی خود به بازپرس عنوان کرده بود که نفر بعدی که می بایستی کشته می شد شیرین عبادی بود. به وزیر وقت اطلاعات هم گزارش داده بودند و ایشان موافقت کرده بود که برنامه ترور من را انجام بدهند. اما توصیه کرده بود که این برنامه بعد از ماه رمضان جمع شود. اما در این فاصله با پافشاری اقای خاتمی، رییس جمهوری وقت متهمین دستگیر شده بودند و من خوشبختانه به صورت معجزه آسا یی زنده ماندم. این در یک پرونده رسمی دولتی قید شده است. بنابراین رابطه وزارت اطلاعات با من کاملا روشن است. حکم قتل من را برخی از مامورین ناآگاه و غیرمسوول وزارت اطلاعات سالها قبل صادر کرده اند و در پرونده رسمی هم ذکر شده و دربازجویی ها هم عنوان شده است. از آن زمان مرتبا مورد تهدید قرار می گیرم و این مزاحمت ها در حال حاضر به نزدیکان من هم سرایت کرده تا جایی که یک مامور اطلاعاتی به خود اجازه می دهد به خواهر من بگوید که باید منزلش را تغییر بدهد که نزدیک من نباشد وگر نه از کارش اخراج خواهد شد.

فکر می کنید به چه دلیلی فشارهای یاد شده اعمال می شود؟ آیا این تلاش ها برای این است که شما به ایران بازنگردید؟

مامورین وزارت اطلاعات وهرکس دیگری می دانند که من هرکاری که صلاح باشد انجام می دهم وهیچ کس نمی تواند مانع از برگشتن من به ایران بشود. من درجایی هستم که بتوانم مفید باشم. تا تشکیل مجمع عمومی سازمان ملل متحد یعنی تا ماه دسامبر من وظایفی در سازمان ملل متحد دارم که باید به انجام برسانم و بعد از آن هم به ایران خواهم رفت. هیچ مقامی حق ندارد طبق قانون مانع از ورود هیچ یک از شهروندان به خاک مملکت شود.

آیا در مورد آزار و اذیت های صورت گرفته شکایت کرده اید؟

طبیعتا من همواره از قانون برای دفاع از موکلین و همچنین دفاع از حقوق پایمال شده خودم استفاده کرده ام،اما متاسفم که قانون نادیده گرفته می شود. وقتی روزی نامه های دولتی و همچنین خبرگزاری جمهوری اسلامی تهمت هایی علیه من را عنوان کردند از جمله اینکه من مسلمان خوبی نیستم و یا اینکه ایرانی خوبی نیستم و تهمت های امنیتی به من زدند، از خیلی از نویسندگان این مقالات و سردبیران این نشریات.شکایت کردم اما متاسفم که هیچ قاضیای تاکنون جرات احضار آنها را نداشته است.

اعطای جایزه حقوق بشری به شادی صدر

شادی صدر

شادی صدر برنده جایزه لاله حقوق بشر هلند شد

شادی صدر، فعال حقوق زنان و وکیل دادگستری برنده جایزه "لاله حقوق بشر" هلند شد.

خانم صدر از میان 116 نفر از 63 کشور جهان این جایزه را از آن خود کرده است. فعالیت در مورد حقوق بشر و شرایط سیاسی کشور محل زندگی نامزدها از جمله معیارهای اهدای این جایزه است.

پیش از شادی صدر ژوستین ماسیکا، فعال زنان از کنگو برنده این جایزه شده بود.

خانم صدر در مورد احتمال اعمال محدودیت های بیشتر از سوی دولت ایران به خاطر دریافت جوایز حقوق بشری بر کسانی که برنده اینگونه جوایز می شوند گفت، دولت ایران با این جوایز و مصاحبه هایی که فعالان حقوق بشر با رسانه های خارجی انجام می دهند، به خودی خود مشکلی ندارد.

این فعال حقوق زنان در گفتگو با بی بی سی فارسی گفت" مشکل اصلی، موضوع کاری است که ما انجام داده و می دهیم و این جوایز بهانه هایی هستند برای اینکه بتوان ثابت کرد فعالان داخل ایران به نوعی به خارج از کشور بستگی دارند و از سوی دولتهای خارجی تغذیه می شوند."

خانم صدر معتقد است که این شرایط نباید موجب شود که برندگان اینگونه جوایز فکر کنند با نگرفتن جوایزمشکلاتشان کمتر می شود.

جایزه لخ والسا نیز چندی پیش در شهر دانسیگ لهستان به شادی صدر، لادن و رویا برومند اعطا شد.

'ایران و اسرائیل در مورد غیراتمی شدن منطقه گفتگو کردند'

علی اصغر سلطانیه

هاآرتص: سلطانیه با نماینده اسرائیل در اجلاس قاهره گفتگو کرد

منابع اسرائیلی از ملاقات و گفتگوی مقامات ارشد اتمی دو کشور خبر داده اند اما یک منبع رسمی جمهوری اسلامی این گزارش را تکذیب کرده است.

روز پنجشنبه، 22 اکتبر (30 مهر)، روزنامه اسرائیلی هاآرتص گزارش کرد که ماه گذشته، ملاقاتی بین علی اصغر سلطانیه، نماینده ایران در آژانس بین المللی انرژی اتمی، و مئیراو زفری - ادیز، مدیرکل سیاستگزاری و کنترل تسلیحات کمیسیون انرژی هسته ای اسرائیل، در چند جلسه با یکدیگر ملاقات و درباره غیراتمی کردن منطقه خاورمیانه مذاکره کردند.

براساس این گزارش، دیدارهای خانم زفری - ادیز و آقای سلطانیه در روزهای 29 و 30 سپتامبر در هتل "فور سیزنز" قاهره و در جریان نشستی به میزبانی کمیسیون بین المللی منع گسترش تسلیحات و خلع سلاح اتمی - آی سی ان ان دی - صورت گرفت.

به نوشته هاآرتص، در این جلسه نمایندگان کشورهای دیگری از جمله چند عضو اتحادیه عرب مانند اردن، مصر، تونس، مراکش، امارات متحده عربی، عربستان سعودی و همچنین، ترکیه و آمریکا و هیاتی از اتحادیه اروپا هم حضور داشتند و در جریان آن، مقامات جمهوری اسلامی و اسرائیل، به گفتگو و پرسش و پاسخ رو در رو پرداختند.

این روزنامه در توضیح علت برگزاری این جلسه می نویسد که کمیسیون بین المللی منع گسترش تسلیحات و خلع سلاح اتمی - آی سی ان ان دی - به ابتکار کوین راد، نخست وزیر استرالیا، تشکیل شده و ریاست آن را گارث اوانز، وزیر امور خارجه این کشور، و یوریکو کاواگوچی، وزیر خارجه سابق ژاپن برعهده دارند و شلومو بن-آمی، وزیر خارجه پیشین اسرائیل از اعضای کمیته مشورتی آن است.

در این گزارش آمده است که جلسه قاهره پشت درهای بسته و به طور کاملا محرمانه برگزار شد تا برای تمامی شرکت کنندگان امکان ابراز نظر صریح فراهم شود اما روزنامه استرالیایی ایج (Age)از طریق منابع دولتی این کشور به خبر برگزاری این جلسه و کلیات مذاکرات آن دست یافت.

به نوشته هاآرتص، یک منبع کمیسون انرژی اتمی اسرائیل برگزاری این جلسه را تایید کرده اما از اظهار نظر درباره آن خودداری ورزیده است.

'گفتگوی رو در رو'

به گزاری هاآرتص، مکالمات نمایندگان ایران و اسرائیل در جریان سه جلسه تبادل نظر گروهی صورت گرفت که یکی از آنها به موضوع اصلی مورد نظر آی سی ان ان دی، یعنی اعلام خاورمیانه به عنوان یک منطقه عاری از تسلیحات اتمی اختصاص داشت.

در عین حال، مئیراو زفری - ادیز و علی اصغر سلطانیه در خارج از جلسه مذاکرات ملاقاتی نداشتند و یا یکدیگر دست ندادند.

موشک های ایران AP

هاآرتص: سلطانیه اطمینان داد که زرادخانه موشکی ایران تدافعی است

در طول جلسه تبادل نظر گروهی، علی اصغر سلطانیه به طور مستقیم مئیراو زفری - ادیز را مخاطب قرار داد و پرسید "آیا شما دارای اسلحه اتمی هستید یا نیستید؟" که نماینده اسرائیل در واکنش، تنها تبسم کرد و به این سئوال پاسخی نداد.

نماینده اسرائیل در عین حال گفت که اسرائیل به طور اصولی، از پیشنهاد غیراتمی شدن خاورمیانه حمایت می کند اما قبل از آنکه برای ورود به چنین بحثی آمادگی داشته باشد، لازم است امنیت منطقه ای تقویت شود، توافق های امنیتی مشخص به دست آید و موافقتنامه های صلح به امضا برسد.

نماینده اسرائیل در ادامه اظهارات خود افزود که کشور او در شرایط پیچیده ژئو پلتیک منطقه ای زندگی می کند و در خلال سه دهه اخیر، چهار کشور در منطقه تعهدات خود در چارچوب پیمان منع گسترش جنگ افزارهای هسته ای را زیر پا گذاشته اند که عبارت بوده اند از عراق، ایران، لیبی و سوریه.

خانم زفری - ادیز در عین حال تاکید کرد که اسرائیل "نگرشی مسئولانه" نسبت به موضوع فعالیت های هسته ای دارد و چشم انداز بلند مدت این کشور حاوی غیراتمی شدن منطقه خاورمیانه است حتی اگر احتمال دستیابی به چنین وضعیتی چندان زیاد هم نباشد.

به نوشته هاآرتص، علی اصغر سلطانیه در این جلسه از سیاست هسته ای جمهوری اسلامی دفاع کرد و گفت که دولت او در صدد دستیابی به تسلیحات ا تمی نیست و خطری را متوجه اسرائیل نمی کند.

براساس این گزارش، آقای سلطانیه اظهار داشت که اسرائیلیان نگرش و ایدئولوژی نظام حکومتی ایران را درک نمی کند و در توضیح این نگرش و ایدئولوژی گفت که جمهوری اسلامی با یهودیان مخالف نیست و از آنان نفرت ندارد و صرفا از لحاظ سیاسی با صهیونیسم مخالف است.

براساس این گزارش، نماینده جمهوری اسلامی اعلام کرد که زرادخانه موشکی این کشور صرفا برای مقاصد دفاعی و تهاجمی است.

هاآرتص یادآور می شود که از زمان سقوط نظام سلطنتی ایران در سال 1979، جمهوری اسلامی از برقراری تماس مستقیم و غیرمستقیم دیپلماتیک با اسرائیل خودداری ورزیده است.

ایران: تکذیب می شود

در واکنش به انتشار گزارش روزنامه هاآرتص، که انعکاس گسترده ای را در سطح جهانی داشته، یک مقام ایرانی گزارش مربوط به "نشست هیات اسرائیلی با هیات ایرانی در حاشیه نشست قاهره" را تکذیب کرد و آن را "بی اساس و دروغ محض" خواند.

روز پنجشنبه واحد مرکزی خبر به نقل از علی شیرزادیان، سخنگوی سازمان انرژی اتمی ایران، در واکنش به این گزارش گفت "این دروغ نوعی عملیات روانی است که برای تاثیرگذاری روی موفقیت مستمر دیپلماسی پویای یاران در نشست های ژنو و وین طراحی شده است."

اجلاس ژنو

ایران در مذاکراتی برای حل مساله هسته ای کشور شرکت کرده است

آقای شیرزادیان افزود "جمهوری اسلامی ایران در چارچوب سیاست اصولی اش، نه فقط رژیم صهیونیستی را به رسمیت نمی شناسد بلکه آن را رژیمی جعلی و غیرمشروع می داند."

سخنگوی سازمان انرژی اتمی ایران گفت که هیات اعزامی ایران در نشست ماه گذشته قاهره "با موضعگیری قاطع، نه فقط زرادخانه هسته ای رژیم صهیونیستی را عامل ناامنی در خاورمیانه دانست بلکه خوی اشغالگری و کشتار روزانه زنان و کودکان فلسطینی از سوی آن را خطری برای امنیت بشریت عنوان کرد."

آقای شیرزادیان در این مورد که واکنش نماینده اسرائیل در نشست قاهره به این اتهامات تند چه بوده است اظهار نظری نکرده است.

گزارش هاآرتص در حالی انتشار می یابد که جمهوری اسلامی در خلال چند هفته اخیر در چند جلسه مذاکره با برخی از کشورهای گروه 1+5 بر سر برنامه های هسته ای خود شرکت داشته و گفته می شود که تاکنون توافق هایی در مورد حل اختلاف جامعه بین المللی به این برنامه ها به دست آمده است.

خبرگزاری ها به نقل از برخی منابع اسرائیلی گزارش کرده اند که ممکن است جمهوری اسلامی در نظر داشته باشد با بهره برداری از فرصت مذاکرات کنونی و بعضی توافق های مقدماتی، عملا در نظر داشته باشد به زمان لازم برای تولید اسلحه اتمی دست یابد.

اسرائیل و کشورهای غربی جمهوری اسلامی را متهم کرده اند که در پوشش برنامه های صلح آمیز هسته ای، در صدد تولید جنگ افزارهای اتمی است اما ایران همواره این اتهامات را رد کرده است.

در پاسخ به سئوال بی بی سی در مورد صحت گزارش روزنامه هاآرتص، سخنگوی کمیسیون انرژی هسته ای اسرائیل و سخنگوی دولت این کشور کلیات گزارش هاآرتص و برگزاری نشست قاهره پشت درهای بسته را مورد تایید قرار داده اند اما از دادن اطلاعات بیشتری در این مورد خودداری ورزیده اند.

پس از انتشار تکذیبیه آقای شیرزادیان، سایت روزنامه هاآرتص گزارش خود در مورد نشست قاهره را همراه با ترجمه این تکذیبیه منتشر کرد.