۱۳۸۸ بهمن ۱۳, سه‌شنبه

رهبران جنبش سبز به مردم خیانت نکرده اند هشدار خاتمی به خامنه ای

محمد خاتمی،در تازه ترین سخنان خود از برخوردهای خشونت آمیز با مردم و "آزادی مطلق خشونت گران" به شدت انتقاد کرد و از رهبر جمهوری اسلامی خواست، رهبر همه مردم باشد.

رئیس جمهور سابق ایران که در جمع اعضای شورای مرکزی خانه احزاب سخن می گفت،ضمن دادن هشدار نسبت به "گرایش رهبری به یک جناح خاص" گفت: ما قانون اساسی و اسلام را می خواهیم؛ می خواهیم رهبری که در چارچوب قانون اساسی جایگاه مهمی دارد، رهبر همه کشور و همه مردم باشد.

بر اساس گزارش پایگاه اطلاع رسانی بنیاد باران، خاتمی "تعلق یافتن رهبری نظام به یک جناح سیاسی را جفا به آیت الله خمینی، انقلاب و اسلام" دانسته و تصریح کرده است که اگر سیاست ها و رفتارهایی وجود دارد که این تلقی در جامعه پدید می آید، باید این سیاست ها و روش ها عوض شود.

ولایت دروغ

سخنان محمد خاتمی در حالی منتشر می شود که طی روزها و هفته های اخیر، شایعاتی درباره سازش پشت پرده رئیس جمهور سابق ایران با آیت الله خامنه ای منتشر شده بود. این شایعات که رسانه های حامی محمود احمدی نژاد بدان دامن میزدند حکایت از این داشت که خاتمی در نامه ای به رهبر جمهوری اسلامی، دولت محمود احمدی نژاد را به رسمیت شناخته است.

هر چند این قضیه از سوی خاتمی تکذیب شد اما هفته گذشته مجله ایراندخت مدعی شد که خاتمی در نامه خود به رهبری عنوان کرده که "جریان اصلاح‌طلب و ما، دولت موجود را به رسمیت می‌شناسیم اما باید جلوی تندروی‌ها را گرفت. تندروی هم در این سو وجود دارد هم درآن سو."

این مجله نوشته بود خاتمی در نامه خود تاکید کرده که بهتر است از هاشمی‌رفسنجانی بخواهیم جریان حکمیت را رهبری کند. خاتمی به جریان اصلاحات و ریشه‌های خط امامی آن نیز اشاره و تصریح کرده که "این جریان قابل حذف نیست". او از همین زاویه خواستار آزادی زندانیان سیاسی و گشودن فضای سیاسی شده است.

براساس گزارش "روز" میرحسین موسوی و مهدی کروبی از چنین نامه ای اطلاعی نداشتند و موسوی خوئینی ها، عضو مجمع روحانیون مبارز و مدیر مسول روزنامه توقیف شده سلام نیز با ابراز بی اطلاعی از وجود چنین نامه ای گفته بود که در مجمع روحانیون مبارز نوشتن چنین نامه ای مطرح نشده و در صورت مطرح شدن، قطعا مورد مخالفت قرار می گرفت.

اما دیروز محمد خاتمی، به تکذیب شایعات مطرح شده در محتوای نامه پرداخت و اعلام کرد: "بعضی ها ولایت دارند که دروغ بگویند، «فلانی نامه نوشته» یا «در نامه فلان چیز آمده»؛ در حالی که نه اصلا کسی از محتوای آن خبر دارد و نه اصلا چنین چیزهایی وجود داشته است."

خاتمی با تاکید بر اینکه رهبران جنبش سبز به مردم پشت نکرده اند، تصریح کرده است که انتشار این گونه شایعات "روش غلط و شیطنت آمیزی است که با هدف مأیوس کردن مردم انجام می شود، تا بگویند چهره هایی که مورد توجه مردم بوده اند به آنها پشت کرده اند، که چنین چیزی نیست."

رئیس جمهور سابق ایران، کسانی را که درباره محتوای این نامه به گمانه‌زنی پرداخته بودند، متهم به تلاش برای ایجاد اختلاف میان رهبران معترضان به نتایج انتخابات در ایران کرده و ادامه داده: "همان ها می‌خواهند با جوسازی فضا را به گونه‌ای جلوه دهند ‌که افرادی که این افتخار را داشتند که مورد توجه مردم بوده‌اند با هم اختلاف دارند و بگویند که اینها با هم اختلاف دارند که اصلا این طور نیست."

با برانداز نمی شود هر رفتاری کرد

وی در بخش دیگری از سخنانش، با بیان اینکه "مردم حق دارند اعتراض کنند و اطمینان پیدا کنند که رأی آنها موثر است" به صدور احکام اعدام برای بازداشت شدگان اشاره کرده و گفته است: "پاسخ اعتراض مدنی و انتقاد از فشار و سرکوب زندان و احیاناً اعدام نیست. اینها بحران را افزایش می‌دهد و تمایل به خروج از چارچوب‌ها را تقویت می‌کند."

به گفته خاتمی "مسائل اجتماعی با فشار و سخت گیری حل نمی شود" و "نمی‌شود گفت هر کس اعتراض دارد برانداز است و با او باید با سختی رفتار کرد."

رئیس دولت اصلاحات با تاکید بر اینکه "معتقدم با برانداز هم نمی‌شود هر رفتاری را کرد" ابراز امیدواری کرده با مردم با خشونت رفتار نشود.

وی همچنین گفته است: "کدام دستی است که ضدیت با همه چیز دارد و سعی می‌کند خواست‌های نادرست خود را پشت سر مقدسات پنهان بکند و در واقع امام، رهبری و نظام را در مقابل جریانات قرار دهد؟ اوست که با انقلاب دشمنی می‌کند، نه ما."

خاتمی مهم‌ترین اعتراض اصلاح‌طلبان را در شرایط کنونی اعتراض به نقض قانون اساسی دانسته و گفته: "اگر این نقض توسط جریان‌ها و گروه‌هاست که بد است و اگر توسط حکومت است که بدتر است."

او در عین حال یاد آور شده اینکه "امروز می‌گوییم قانون اساسی مبنا است، معنایش این نیست که قانون اساسی امری مافوق بشری است، بلکه به این معنی است که با روش مردمی تدوین و تصویب شده و مبنای نظام جامعه قرار گرفت."

خاتمی با تاکید بر اینکه "اسلام و جمهوری اسلامی که ما می‌خواستیم این نبود که حکومت تحت نظارت مردم نباشد"، گفت: "اسلامی که در جمهوری اسلامی آمده اسلامی نیست که حق مردم را نشناسد، آزادی‌های مردم را به رسمیت نشناسد وعدالت را نخواهد و این اسلام هیچ سنخیتی با اسلام انقلاب اسلامی ندارد."

وی همچنین جمهوری اسلامی و مردم‌سالاری را بدون وجود احزاب و تشکل‌ها ممکن ندانسته و خواستار آزادی احزاب در کشور شده است.

خاتمی گفته: "آزادی که ما می‌گوییم آزادی بیان، آزادی اندیشه و بیان کردن اندیشه و به صحنه آوردن آن اندیشه است و اینکه از مردم خواسته شود در مورد آن اندیشه نظر بدهند."

رئیس بنیاد باران سپس به تاریخ یک‌صد ساله مبارزه مردم ایران برای نیل به مردم‌سالاری و ضدیت با حاکمیت خودکامگان اشاره کرده و افزوده است: "در عصر حاضر نیز حکومت‌هایی که متکی به مردم نیستند خود به خود متکی به بیگانه می‌شوند."

خاتمی همچنین بر لزوم شرکت گسترده مردم در راهپیمایی 22 بهمن تاکید کرده است: "چقدر خوب بود همه عزیزانی که امروز در زندان هستند در جمع ما بودند و همه با هم در راه‌پیمایی ۲۲ بهمن شرکت می‌کردیم."

رخشان بنی اعتماد پس از دريافت جايزه جشنواره جهانی ونسن فرانسه: اين جايزه را تقديم می کنم به تمام مادران عزادار وطنم

پنجمين دوره جشنواره جهانی «حفظ ميراث سينما» که به يادبود پدر سينما تک فرانسه «هانری لانگ لوا» نامگذاری شده است، در شهر ونسن فرانسه با حضور بزرگان سينمای جهان روز گذشته اول فوريه به کار خود پايان داد.





بزرگانی از عالم سينما هم چون کلوديا کارديناله و ماريزا برونسون و کارگردانان شناخته شده ای چون جان پيير موکه، کلود پينوتو و ولاديمير کوسما آهنگساز برجسته در اين جشنواره معتبر حضور داشتند. رخشان بنی اعتماد کارگردان نامدار و برجسته سينمای ايران برای مجموعه آثار سينمايی اش توانست جايزه معتبر «هانری لانگ لوا» را از آن خود کند. او هنگام دريافت جايزه خود از رئيس جشنواره ونسن اعلام کرد: «من اين جايزه را تقديم می کنم به تمام مادران عزادار وطنم».

طی پنج سال گذشته اين دومين بار است که چنين جايزه ای به يک کارگردان سينما تعلق می گيرد.

مصاحبه میرحسین موسوی بمناسبت 22 بهمن جنبش سبز مردم ادامه مقاومت ملت ما در برابر دیکتاتوری شاه و تهاجم صدام است

من در صفوف سبز مردم و مرعوب نشدن آنها و پایداریشان بر سر حقوق خودشان، ادامه همان مقاومت دفاع مقدس و همان روحیه آزاد منشانه قوام آمده در سال ۵۷ را می بینیم.

کشتارهای خیابانی و بویژه کشتار 17 شهریور تهران، روند سقوط شاه را تسریع کرد. امروز هم عوامل و ریشه هایی که منجر به دیکتاتوری می شود را می توان شناسایی کرد و هم مقاومت در مقابل بازگشت به این دیکتاتوری را. باید گفت مقاومت مردم میراث گرانبهای انقلاب اسلامی است. آنها از رژیم شاهنشاهی نفرت دارند و در عین حال متوجه اند که با داد و ستدهای بی اهمیت و بدون رعایت مراتب قانونی ممکن است عده ای به کام مرگ فرستاده شوند. تا امام جمعه بی رحمی که همواره از تبعیض و خشونت و تقلب دفاع کرده به قوه قضاییه دستمریزاد بگوید.

بنده امروز به شهادت رسیدن مردانی چون بهشتی و مطهری و دیگر شهدای انقلاب اسلامی را ناشی از ادامه ریشه های استبداد شاهنشاهی می دانم که هنوز بطور کامل از کشور ما ریشه کن نشده است. به همین دلیل بنده اعتقاد ندارم که انقلاب به اهداف خود رسیده است. مردم برای نیل به عدالت و آزادی و حاکمیت مردم بر سرنوشت خود در صحنه حضور دارند و باید بدانیم که ملت ما در این راه صدها هزار شهید داده است. کمی غفلت و عقب گرد ما را به استبدادی تاریکتر از قبل از انقلاب می برد. آن قرائت از اسلام که مردم را خس و خاشاک و بزغاله و گوساله می نامد و مردم را قسمت قسمت می کند تا عده ای بجان عده ای دیگر بیفتند، متاثر از فرهنگ شاهنشاهی است. ما کاملا از قوه قضاییه قطع امید کرده ایم. قوه قضاییه ای که فرزند فرهیخته،‌ آزادیخواه و مومن شهید بهشتی و آزایخواهان دیگر امثال او را زیر عکس پدرش در راهروهای دادسراها می نشاند،‌ خیلی از اهداف تعریف شده انقلاب دور شده است. امروز زندانها را از پاکترین فرزندان ملت پر کرده اند؛ از دانشجویان و اساتید و دیگر اقشار. مطابق فرمول های مندرس شده ای به دنبال پرونده سازی برای آنها هستند. پرونده هایی مالی یا جنسی یا جاسوسی. در حالی که منحرفان واقعی و غارتگران بیت المال در بیرون از زندان ها مشغول جولان هستند. آنها به جای آنکه دنبال جاسوسان واقعی باشند انسان های شریف و مؤمن را به جاسوسی متهم می کنند. جا دارد در اینجا بنده از همه مشاوران پاک و فداکار و فرهیخته خود که همگی دستگیر شده اند و در محبس عدالت آقایان گرفتارند دفاع نمایم و شرمندگی خود را از اینکه کنار آنها نیستم ابراز کنم. این روزها شبی نیست که بنده به امام و شهید بهشتی و دیگر شهیدان عزیز فکر نکنم و با آنها نجوا نکنم که شما چه می خواستید و امروز ما به کجا رسیده ایم. از مشاوران خود نام نبردم تا احترام خود را به همه زندانیان سیاسی ابراز کرده باشم. ایران نام و فداکاری همه این عزیزان را حفظ خواهد کرد.

از نکاتی که همه ما باید به ان توجه کنیم حمایت از منافع اقشار زحمت کش است، البته نه برای آنکه از این اقشار به صورت ابزاری استفاده شود بلکه با این قصد که سرنوشت جنبش با سرنوشت همه آحاد ملت، بویژه دو قشری که تولید اقتصادی و تولید علمی دارند، یعنی کارگران و معلمان و دانشگاهیان گره بخورد. بنده به دلیل آنکه مشکلات حاد سیاسی باعث شده است مشکلات اقشار پایین دست جامعه و حقوق آنان کمتر مورد توجه قرار گیرد، ناراحت هستم. وقتی معیشت مردم سامان پیدا می کند، هم ریشه های آزادی در جامعه عمیق تر می شود و هم وحدت و رشد و شکوفایی مردم بیشتر می شود. امروز کسانی که مسئول شور بختی مردم و عقب ماندگی ملی ما هستند و کسانی که مسئول تورم و بیکاری و ویرانی اقتصاد کشور هستند، مسئول تعطیلی پروژه های بزرگ و عقب ماندگی ما از رقیبان در منطقه هستند، با تزریق مسکّن ها و سیاست های بی سر و ته ولی عوام فریبانه سعی می کنند از این وضعیت استفاده کنند. کافی است ببینید با سهام عدالت و حقوق بازنشستگان و شیوه غلط اجرای اصل ۴۴ چه بلایی به سر مملکت آورده اند. سرنوشت برنامه چهارم و بودجه سال آینده مایه نگرانی جدی است. مخصوصا با ندانم کاری هایی که منجر به افزایش خطر تحریم ها شده است. اقشار مستضعف جامعه که دل در ارزش های اسلامی دارند بالقوه خواستار تحقق اهدافی هستند که جنبش سبز نیز بدنبال آن است. بدون جلب نظر این اکثریت و حتی باید بگویم، بدون ایجاد یک اجماع نباید منتظر یک تحول اساسی و معنادار باشیم. برای همین بعضی از شعارهای معطوف به عبور از قانون اساسی موردسوء ظن مردم متدین و نهادهای سنتی است و متاسفانه باید گفت، گاهی شعارهای افراطی در این زمینه بیشتر از افراط کاری های اقتدارگرایان به جنبش آسیب می رسانند. اینکه وسط معرکه بحث هایی به میان کشیده شود که با اعتقادات و دین و ایمان مردم ناسازگاری دارد، مشکوک است. کسانی که اهداف مبتنی بر عبور از قانون اساسی را دنبال می کنند ممکن است امروز بلندگوهای بزرگی را در اختیار داشته باشند ولی در بطن جامعه اهداف آنها با سوء‌ظن جدی روبرو است. مخصوصا که در کنار منادیان عبور از قانون اساسی خواسته و نخواسته آنها بعضی از چهره های منفور شاهی حضور دارند که به صورت فرصت طلبانه ای کینه خود را به مردم و انقلاب به نمایش می گذارند. کسانی که تئوریسین های شاهی را در برنامه های خود علم می کنند ظاهرا یادشان رفته است که مردم حافظه بسیار خوبی دارند. آن کسانی که جاسوسی و تجسس را در جامعه تبدیل به یک رویه عادی کرده اند، خواسته و ناخواسته تیشه به ریشه نظام می زنند. آن کسانی که رسانه ها را محدود کرده اند و صدا و سیما را در انحصار خواسته های خود قرار داده اند، به سستی پایه های جمهوری اسلامی کمک می کنند. مردم در اصل هیچ کینه ای نسبت به نیروهای انتظامی و بسیج ندارند چرا که آنها را نیز از خود می دانند. درگیری موقعی پیش می آید که این نیروها در مقابل حرکت آرام مردم قرار می گیرند. از هزاران عکس و فیلم های کوتاه مردمی که در عاشورا و یا روزها ی دیگر گرفته شده می توان فیلم مستندی ساخت تا معلوم شود که درگیری ها و فضای تند دنبال آن چگونه ایجاد شده است. به هر حال انچه توصیه بنده به نیروهای انتظامی و بسیج است، مهربانی و ملاطفت با مردم است و توصیه من به طرفداران جنبش سبز آن است که تمایز خود را با بقیه مردم، چه کم و چه زیاد کم کنند. این نهضت از میان مردم برآمده و متعلق به مردم است. همه به شدت باید مراقب اعتقادات، مقدسات و عرف و هنجارهای جامعه باشند. اما هدف نهایی خودمان را در هیچ مرحله ای نباید از یاد ببریم و آن ساختن ایرانی پیشرفته و مستقل و آزاد و متحد است. در جنبش سبز هر شهروند یک رسانه است و راه سبز هیچ نماینده و سخنگویی در خارج ندارد. یکی از زیبایی های فضای سبز آن است که همه حرفهای خود را می زنند و این حرکت در یک فضای تعامل گسترش می یابد. بنده هم به عنوان یک همراه نظرات و پیشنهادات خودم را در این فضا مطرح می کنم