۱۳۸۸ آذر ۵, پنجشنبه

آن بسیجی ها که از خاک میهن دفاع کردند، ماشین سرکوب مردم نبودند

مقاله نیوزویک در باره گزارش سازمان شفافیت فساد خزنده در ایران

انکار کننده هولوکاست، رئيس جمهوری که مخالفانش انتخاب وی را مشروع نمی دانند، و فعلا متهم به کلاهبرداری، محمود احمدی نژاد را بعداز انتخابات مناقشه آمیز ریاست جمهوری در ماه ژوئن به نام ها و القاب زیادی نامیده اند و به نظر هم نمی رسد که فشار بر او در حال کاهش باشد. یکی از اتهامات فساد اداری است.

هفته گذشته، سازمان شفافیت بین المللی در گزارش سالیانه خود در باره فساد، ایران را در مقام شرم آورنهم از آخر قرار داده است. آنچه به خصوص در این رتبه بندی حائز اهمیت است آن است که فساد در دوره زمامداری محمود احمدی نژاد دو برابر شده است: ایران در سال 2005، سال اول ریاست جمهوری او، نمره 2.9 از 10 داشت در حالی که اکنون با امتیازی برابر 1.8 در واقع 38 درصد افت کرده است.

این موضوع در داخل کشورهم از نظر ها پنهان نماند. کمیسیون ویژه مجلس ایران، که تحقیقی در مورد تخلفات صورت گرفته در زمینه خصوصی سازی شرکت های دولتی توسط دولت محمود احمدی نژاد در عرض سه سال و نیم گذشته انجام داده است، اکنون یافته های خود را منتشر کرده است.این کمیسیون تلاش های دولت درامر خصوصی سازی را مورد انتقاد قرار داده وادعا کرده است در بسیاری از موارد مدیریت شرکت های واگذار شده به بخش خصوصی هرگز به این بخش انتقال نیافته است. احمد توکلی، رئیس مرکز تحقیقات مجلس درجلسه هفته گذشته مجلس گفت: «متاسفانه افراد فاسد از بالا تا پایین این دولت وجود دارند

این کمیسیون به یک معامله انجام شده اشاره دارد: فروش اخیر شرکت مخابرات ایران، با قیمت نجومی 8/7 میلیارد دلار؛ بزرگترین معامله در تاریخ بورس اوراق بهادار ایران که به یک شرکت متعلق به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی واگذار شد. این کمیسیون نتیجه گرفته است که رقابت این کنسرسیوم با یک رقیب سرسخت دیگر "جعلی" بوده و شرکت مخابرات قبلا به سپاه پاسداران واگذار شده بوده.

این معامله تنها یک نمونه از نفوذ خزنده سپاه پاسداران در اقتصاد ایران است. گزارش منتشر شده توسط شرکت رند در اوایل سال جاری یادآور شده است "سپاه پاسداران انقلاب اسلامی از یک عمل جراحی لیزر چشم تا ساخت و ساز ساختمان و تولیدخودرو و املاک و مستغلات، به گسترش نفوذ خود درتمام بخش های بازار ایران ادامه می دهد." گزارش مزبور می گوید از آن مهمتراتهامات مربوط به دست داشتن سپاه پاسداران در کنترل بسیاری از اقلام در بازار سیاه در کشور است.

در حالیکه تعداد بیشماری از شرکت ها و سازمان های دولتی و شبه دولتی ازسیستم اقتصادی بسته کشورسود می برند، معلوم نیست ایران به چه دلیل خواهان گشایشی در روابط خود با کشور های غربی است. تحقیقات کمیسیون نشان می دهد که برخی از مقامات مایلند دولت را وادار به پاسخگویی کنند ولی اینکه آیا بتوانند گروه های قدرتمندی مانند سپاه پاسداران را نیز به چالش بکشند، جای تردید وجود دارد.

عجله در زدن جرقه به انبار باروت دانشگاه ها

در خبرها داشتیم که دفتر تحکیم وحدت پیامی برای اتحادیه دانشجویان اروپا ارسال کرده است. ارسال این پیام با چه هدفی صورت گرفته؟

خب ماهر دو اتحادیه دانشجویی هستیم، هم ما و هم اتحادیه دانشجویان اروپا، البته با مختصات و مقیاس های متفاوت. اما به هر حال از یک جنسیم. بنابراین فکر کردیم که پاسخ مثبت به دعوت ایشان برای صحبت در این نشست مفید باشد. آشنایی چهره به چهره با دانشجویان و جوانانی که در کشورهای دموکراتیک و پیشرفته زندگی می کنند اگر میسر می شد می توانست برای تلاشگران داخلی خیلی مفید باشد. به هر حال هدف اصلی از شرکت در این برنامه ارائه تصویری نزدیک به واقعیت از وقایع دانشگاه های ایران بود. می خواستیم سعی کنیم بدون دروغ پردازی و افسانه سرایی های حاکمان وضعیت کنونی را به تصویر بکشیم. البته فرصت مان بسیار اندک بود و محدودیت هایی وجود داشت وگرنه خیلی حرف ها بود که باید زده می شد.

چند سالی بود که دفتر تحکیم وحدت عملا با گروه های خارجی، چه دانشجویی و چه حقوق بشری ارتباطی نداشت. چه مسایلی باعث شد تا برای این دانشجویان چنین پیامی بفرستید؟

ما برای حضور در نشست های اتحادیه دانشجویان اروپا چندین مرتبه دعوت شده بودیم ولی به دلیل فرصت کم، موفق به گرفتن ویزا نشده بودیم، یا اینکه در مقطعی برآورد دوستان این بود که ممکن است هنگام خروج یا وقت ورود به کشور بازداشت شویم، بنابراین حضور پیدا نکردیم. اما این بار موقعیت برای ارسال فایل تصویری و شرکت کردن به صورت مجازی فراهم شد و ما هم استقبال کردیم.اما در مورد ارتباط با گروه های خارجی، ما خط قرمزهای مشخصی داریم، زیاد نیستند ولی برایمان مهمند. مثلا اینکه ما ارتباط مالی با گروه های خارجی، چه دانشجویی چه حقوق بشری و... نداریم، یادر مورد ارتباط با گروه هایی که صبغه و سابقه فعالیت های تروریستی و مسلحانه دارند بشدت حساسیت به خرج می دهیم. این دو مورد برایمان اولویت دارند. امادر مورد اینکه چرا الان با اتحادیه دانشجویان اروپا ارتباط برقرار کرده ایم، باید سوال این باشد که چرا پیش از این در برقراری این ارتباط کم کاری کرده ایم! البته علت آن هم فشارهای امنیتی بوده؛البته حالا هم احتمال برخورد های امنیتی متعاقب این پیام دوستانه، کم نیست. البته آن کسانی که این برخوردها را احیاناً سامان می دهند ابتدا باید پاسخگوی پارادوکس ارتباط های نامتجانسی مثل رابطه گرم و صمیمانه دولت جمهوری اسلامی با دول کمونیستی باشند، والا ارتباط دو اتحادیه دانشجویی بسیار فرخنده و منطقی است و ما امیدواریم منجر به فهم مشترک از مسائل پیرامون شود.

آیا این حرکت در آینده هم ادامه خواهد داشت؟ مخاطب شما چه گروه هایی خواهند بود؟

این حرکت مثبتی و قابل دفاع است و گذشته از برخی فضاسازی های مخرب احتمالی، باید گفت که صرف دانشجو بودن می تواند زمینه ای منطقی برای ارتباط و تلاش برای رسیدن به فهم مشترک باشد، این را کسی نمی تواند منکر شود. باهر گروه دیگری هم که احساس کنیم چنین ارتباط منطقی میانمان برقرار است، بد نیست برویم و حرفمان را بزنیم و حرف آنها را بشنویم.

نکته مهم در این تصمیم به نظرم آگاه سازی ذهن مخاطبین از فضای ایران کنونی و رویدادهای دانشگاه های کشور است. تا جایی که من می دانم تصور درست و مقرون به واقعیتی آنجا وجود ندارد. دستگاه دیپلماسی و بنگاه های خبرپراکنی جمهوری اسلامی هم که از شایعه سازی و افسانه سرایی ابایی ندارند و اهداف خاص خودشان را دنبال می کنند. بنابراین اساسا یا حساسیتی نسبت به نقض حقوق بشر توسط حاکمان جمهوری اسلامی و تحولات مهم ایران وجود ندارد، یا اگر حساسیتی هست در میان نخبگان و سیاسیون دنیای غرب است. اگر ما بتوانیم ذهن مخاطبینی از جنس خودمان را (که مثلا دانشجو هستند، یا زن هستند، یا روزنامه نگار هستند و... ) به واقعیت های ایران جلب کنیم، می تواند گام مثبتی باشد در واکنش های آنها نسبت به رویدادهای ایران.

در حالی که به 16 آذر نزدیک می شویم، شاهدیم که هر روز دانشجویان بیشتری احضار یا بازداشت می شوند. آیا شما آماری از تعداد دانشجویان بازداشتی در روزهای اخیر دارید؟

آماری که تهیه شده متأسفانه نشان از صدور بیش از شصت حکم بازداشت برای دانشجویان در دانشگاه های مختلف دارد. ما در صدد برگزاری نشست سالیانه شورای عمومی اتحادیه برای انتخاب شورای مرکزی جدید بودیم، حتی به صورت نشست در فضای مجازی بودیم، اما متأسفانه آقای عباس حکیم زاده، دبیر سیاسی اتحادیه مجددا بازداشت شد. در حالیکه از آزادی او کمتر از 5 ماه می گذشت. بعلاوه بازداشت دانشجویان خواجه نصیر، در حوالی 13 آبان، و بازداشت تعداد زیادی از دانشجویان دانشگاه های علامه، مازندران، شیراز، آزاد تهران، تفرش، امیرکبیر، تبریز، اصفهان و دانشجویان لیبرال و کرد؛ شماری از این شصت بازداشت شده اخیر هستند.

بسیاری معتقدند احضارها و بازداشت ها، برای تحت تاثیر قرار دادن مراسم 16 آذر است. فکر می کنید این بازداشت ها و ایجاد جو امنیتی در دانشگاه ها، تا چه حد می تواند بر مراسم روز دانشجواثر بگذارد؟

حاکمیت می خواست با بازداشت سران اصلاحات، تظاهرات را خاتمه دهد و بعد با فضا سازی های کاذب خشم مردم را بخواباند. حالا سوال این است که آیا آن بازداشت ها تأثیری در برآوردن خواسته های حاکمیت داشت؟ آنهمه سناریوسازی کردند و نمایشگاهی از زندانیان و اعترافات ساختگی برپا کردند، چه شد؟ حتی جوانان مردم را در کهریزک زیر شکنجه کشتند، اما می بینیم که هنوز نه خشم مردم فروکش کرده و نه اعتماد از دست رفته بازسازی شده. در دانشگاه ها هم مثل اینکه همین روال را میخواهند پیش بگیرند. اما باید منتظر پاسخ دندان شکن دانشجویان باشند. جو دانشگاه ها هم اکنون هم بسیار ملتهب است، آقایان در زدن جرقه به این انبار باروت خیلی دارند عجله می کنند. واقعا دستگیری بیش از 60 دانشجو در طول کمتر از یک ماه، چه معنای دیگری جز تحریک دانشجویان دارد؟ سرکوب و جو پادگانی را تا کی و تا کجا می خواهند ادامه دهند؟ این وضعیت ناپایدار قابل تداوم نیست.

در روزهای اخیر شاهد بازداشت مجدد عباس حکیم زاده، دبیر سیاسی دفتر تحکیم و احضار مهدی عربشاهی دبیر تشکیلات این مجموعه بودیم. فکر می کنید این احضار و بازداشت ها نشان دهنده این است که باید در روزهای آینده شاهد برخوردهای جدی تر با شورای مرکزی دفتر تحکیم باشیم؟

والا ما از روز اولی که به شورا مرکزی آمدیم با این احتمال بوده که بازداشت می شویم... حالا اینکه این روزهای باقیمانده چطور سپری بشود خیلی منطق بردار نیست. آقایان اصلا مشخص نیست که طبق چه ضابطه ای دستگیر می کنند و می خواهند به چه هدفی برسند. اگر هدفشان سرکوب فضای دانشگاه است، این راهکار به نتیجه نمی رسد، همانطور که بیشترین خشونت ها را در تابستان، در بازداشتگاه کهریزک و در به گلوله بستن مردم بی دفاع به کار بستند ولی باز هم دیدیم که مردم معترض در روز قدس به خیابان ها آمدند و آشکارا بر علیه دروغ و تقلب شعار دادند. در 13 آبان هم با اینکه چیزی شبیه حکومت نظامی در خیابان های تهران برقرار کرده بودند اما باز هم دیدیم نتیجه چه بود. آقایان باید بفهمند که با بگیر و ببند کار درست نمی شود. نهایتا مجبورند به خواست ملت تمکین کنند.



هشدار میرحسین موسوی و خاتمی به بسیج: ماشین سرکوب نشوید

میرحسین موسوی، با صدور اطلاعیه جدیدی نسبت به تبدیل شدن بسیج به ماشین سرکوب هشدار داد و اعلام کرد: "قرار نبود بسیج به دستگاهی تبدیل شود که اختیار انتخاب و آزادی رای را از مردم بستاند". نخست وزیر زمان جنگ، از این نیروی نظامی خواست که خود را در برابر مردم قرار ندهد و به فرماندهان بسیج هشدار داد که اگر مردم از اقدامات سرکوب‌گرایانه‌ آنها بترسند، پای قدرت‌ها به مرزهای ایران باز می‌شود و در آن زمان نمی‌توان با اسباب‌بازی‌های جنگی از تمامیت کشور حفاظت کرد.همزمان محمد خاتمی نیز در دیدار با جمعی از دانشجویان از "خشونت تئوریزه شده" انتقاد و تاکید کرد که:حرمت بسیج در این است که در کنار مردم باشد، نه رویاروی آن.

فرمان تشکیل بسیج مستضعفان روز 5 آذر1358 از سوی آیت الله خمینی صادر شد و میرحسین موسوی دیروز در سی امین سالروز تشکیل این نیرو با انتشار بیانیه ای از بسیجیان خواست مواظب باشند که تبدیل به ماشین سرکوب نشوند.

موسوی با مقایسه عملکرد بسیج در سالهای اول انقلاب با ماههای اخیر، بدون اشاره مستقیم به اظهارات حامیان دولت نوشته است: "نسل جدیدی که بسیجی نامیده می‌شود، امروز در بوته تاریک‌ترین شبهه‌ها و فتنه‌ها قرار دارد. آیا این نسل جدید شبیه به کسانی هستند که جنگ جمل را در رکاب امیر مومنان مبارزه کردند، یا این قیاس ها واهی است و کسانی که این گونه قیاس می کنند بسیج را ماشینی سرکوبگر می خواهند برای زدن و گرفتن و آزار و حتی قتل انسان هایی که تنها جرمشان دعوت به دادگری است؟"

تشکیلات بسیج که با نام نیروی مقاومت بسیج آغاز به کار کرده بود اخیرا به "سازمان بسیج مستضعفان" تغییر نام داده است و بر اساس اعلام سردار نقدی، رئیس بسیج مستضعفین، قرار است حوزه فعالیت های خود را گسترش دهد.

میرحسین موسوی با طرح این سوال که "هویت آن سازمانی که اینک بسیج مستضعفان نامیده می‌شود به راستی چیست" از تغییر ماهیت بسیج ابراز نگرانی کرده است: "دستگاهی بی‌نیت که بفرموده چشمانش را می‌بندد و دست ‌و پای خواهران و برادرانش را می‌شکند یا نهادی مجهز به عمیق ترین بصیرت ها که می تواند در ظلمانی ترین شب های فتنه، راه را از بیراهه تشخیص دهد".

رئیس فرهنگستان هنر از نیروهای بسیج خواسته است که در مناقشات سیاسی ایران طرف راستگویان را بگیرند و خطاب به آنان گفته است: "کسانی که در مبارزه سیاسی اصلی ترین شیوه شان دروغ گفتن است، حتما راستگو نیستند، آیا در این چند ماهه دروغی نشنیده اید؟"

بسیج، جیره خوار دولت

به گفته او، بسیجی که آیت الله خمینی می‌‌خواست در مقابل ملت قرار نمی‌گرفت، بلکه در کنار مردم و پشت‌سر آنان بود. موسوی نوشته است: "قرار بود رفتار و اندیشه بسیجی در مردم اثر کند، نه آنکه قدرت بسیج بر سر مردم فرود آید، قرار نبود بسیج جیره‌خوار دولت شود و به ازای دستگیر کردن مردم در اجتماعات پاداش سرانه بگیرد. افسوس بر بسیج اگر تا حد یک حزب سیاسی تنزل کند؛ این آن چیزی نیست که امام ما برای بسیجیان می‌خواست. قرار نبود بسیج به دستگاهی تبدیل شود که اختیار انتخاب و آزادی رای را از مردم بستاند".

نیروهای بسیج به اتفاق نیروهای لباس شخصی، نقش عمده ای در سرکوب مردم معترض به کودتای انتخاباتی 22 خرداد ایفا کرده اند. در وقایع بعد از انتخابات بیش از صد نفر کشته و بیش از 4000 هزار نفر بازداشت و روانه زندان ها شدند و تصاویر بسیاری از شلیک مستقیم نیروهای بسیج به مردم بر روی اینترنت منتشر شده است.

ترس از مفاهیم

میرحسین موسوی با طرح این سوال که چرا باید "مفاهیمی که فطرت مردم آنها را می‌پسندد" در نزد "برخی از دوستان بسیجی ما نفرت ایجاد کند" افزوده است: "کدام زشتی در نام‌هایی چون آزادی وجود دارد که وقتی بر زبان می‌آید قلب بعضی از آنان را مشمئز می‌کند، گویی که نام بزرگترین گناهان باشد حال آنکه هنوز بزرگترین میعادگاه‌ها در اکثر شهرهای ما به نام آزادی خوانده می‌شوند".

نخست وزیر زمان جنگ با برادر خطاب دادن بسیجیان نوشته است: "مگر نمی‌گوییم عنوان‌هایی چون حقوق بشر، حقوق زنان، حقوق اقلیت‌ها، و امثالشان محمل‌هایی است تا قدرت‌ها ریاکارانه خویشتن را به آنها الصاق کنند و سیمایشان را زیبا جلوه دهند؟ چرا آنهایی که قاعدتا باید صاحبان اصلی و اصیل چنین آرمان‌هایی باشند از آنها فاصله می‌گیرند؟ مگر می‌خواهند مکتب‌شان کریه جلوه کند؟ چرا این مفاهیم را لعن می‌کنیم و ملاک بی‌دینی قرار می‌دهیم."

موسوی تصریح کرده است: "آیا اگر کسی بازگشت به نسخه اصیل انقلاب اسلامی را طلب کند، آیا اگر کسی خواستار آن اسلام ناب محمدی که امام منادی و معرف آن بود باشد و از خرافه‌پرستی‌ها و قشری‌گری‌هایی که با نام دین به مردم فروخته می‌شود بیزاری بجوید، آیا اگر کسی اجرای بدون‌تنازل قانون اساسی را دنبال کند، آیا اگر کسی از وفاداری به عهدهای ایمانی و انسانی بپرسد جز به دادگری فراخوانده است؟ آیا چنین کسانی باید در خیابان‌ها کتک بخورند، در زندان‌ها شکنجه ببینند و به حبس‌های طولانی‌مدت محکوم شوند؟ آیا اسلام و قرآن اجازه می‌دهد مردمی که با مسالمت حاکمانشان را به عدالت امر می‌کنند کشته شوند؟"

آخرین تیر ترکش

میرحسین موسوی از ایجاد هراس در بین مردم به عنوان آخرین و تازه ترین راهبرد اقلیت اقتدارطلب یاد کرده و با خطرناک خواندن آن، نسبت به این استراتژی هشدار داده است.

وی در توضیح اینکه بسیج چه بوده و چه خواهد شد گفته است: "آن نیرویی که یک زمان نماینده شجاعت ملت ما بود آیا اینک به کار گرفته شود تا ایرانیان را بترساند؟ کاملا پیداست که آخرین و تازه‌ترین راهبرد اقلیت اقتدارطلب ایجاد هراس در مردم است. آیا لباس‌های مخوف می‌پوشند و ‌در خیابان‌های شهر آرایش‌های نظامی به خود می‌گیرند تا هموطنانشان را مرعوب کنند؟ یا مردم را می‌ترسانند چون خود می‌ترسند؟ یا فرزندان انقلاب را به هفت سال و ده سال و پانزده سال زندان محکوم می‌کنند تا به خود تسلی داده باشند؟ و فکر نمی‌کنند که با این رفتارهای کوته‌بینانه چگونه امنیت ملی کشور را در معرض خطر قرار می‌دهند".

نخست وزیر زمان جنگ هشدار داده است اگر مردم از اقدامات سرکوب‌گرایانه‌ آنها بترسند، پای قدرت‌ها به مرزهای ایران باز می‌شود و در آن زمان نمی‌توان با اسباب‌بازی‌های جنگی از تمامیت کشور حفاظت کرد.

میرحسین موسوی با اشاره به دو کشور همسایه که مورد حمله قرار گرفته اند توضیح داده است: "در هر دو آنها نخست مردم ترسانده شدند و ترسیدند. ظاهرا قدرت‌ها با شعار آزادی‌بخشی به این دو کشور قدم گذاشتند، کما اینکه ملت ما هنوز امنیت و آرامش خویش را مرهون شجاعت و استحکامی است که در طول سی سال گذشته به نمایش گذاشت".

وی هشدار داده است که اگر شجاعت ملت ایران خدشه‌دار شود و بیگانگان در دلاوری و استواری آنها تردید کنند، خواب‌های سی‌ساله تعبیر خواهد شد.

میرحسین موسوی با بیان اینکه بالاتر از سیاهی رنگی نیست، ترساندن را آخرین تیر ترکش اقلیت اقتدارگرا دانسته و خطاب به مردم گفته که در حال حاضر، ضرورتی، حتی به مراتب مهم‌تر از آرمان‌های جنبش سبز، ما را مجبور می‌کند که اجازه ندهیم کسی در ترسیدن ما طمع کند.

انتقاد خاتمی از خشونت تئوریزه شده

همزمان با انتشار بیانیه میرحسین موسوی، سید محمد خاتمی، رئیس جمهور پیشین نیز نسبت به "عملی شدن خشونت تئوریزه شده" انتقاد و اعلام کرد: "با فشار وارد آوردن، ایجاد ارعاب، بالا بردن هزینه حرف‌زدن و آزاد بودن و آزادنه زندگی کردن، مشکلی حل نمی شود و شکاف ها زیاد تر خواهد شد".

خاتمی که در ديدار با اعضای شورای مرکزی انجمن اسلامی جامعه پزشکی سخن می گفت، افزود: "امروز متاسفانه می بينيم خشونت تئوريزه شده عملی می شود و عليه بسياری از نيروهايی که علاقمند به انقلاب و امام هستند اعمال می شود".

به گفته خاتمی "خشونت می گويد يک روش و سليقه و شيوه خاص عين اسلام و انقلاب است و هر کس خارج از اين شيوه فکر کند، حق ندارد زندگی کند و حق ندارد در حاکميت حضور داشته باشد يا حتی آزادانه بتواند حرفش را بزند". رئیس بنیاد باران گفت: "بدتر اينکه تلاش می شود اين رفتارها و سياست ها توجيه شود و کسانی وانمود و (عمل) می کنند که هر چه خلاف اين روش باشد ضد انقلاب است و هرکس با اين سليقه مخالف باشد برانداز است و با او برخورد می شود."

خاتمی در این سخنان برای چندمین بار خواستار برچیدن فضای امنیتی، نظامی حاکم بر ایران شد و تاکید کرد: "وجود فضای امنیتی سیاسی بر اساس تحلیل‌های غلط و نیز اعمال روش ها و شیوه‌های غلط اولین زیانش به اصل نظام و مردم می رسد؛ چراکه نه تنها عموم مردم احساس می کنند آزادی‌های مشروعشان محدود شده، بلکه مردم مظلوم و محروم هم با همه وجود احساس می کنند محروم تر شده اند".

رئیس جمهور سابق ایران ابراز نگرانی کرد که "در آینده نه چندان دور در کنار این نارضایتی های سیاسی که در قشرهای خاصی از جامعه بیشتر بروز و ظهور دارد نارضایتی‌های اجتماعی هم اضافه شود، بخصوص وقتی وعده‌های داده شده، عمل نشده یا بر خلاف آن عمل شده است".

خاتمی با اشاره به دستگیری‌ها، برخوردها، محدود کردن‌ها و با بیان اینکه "آیا دلسوزان انقلاب آزادند که حرف های‌شان را در دانشگاه‌ها و در مجامع دیگر بزنند؛بدون اینکه برای‌شان هزینه داشته باشد" ادامه داد: تنها صحبت تهمت زدن نیست، بلکه ایجاد هزینه کردن برای کسانی است که دل‌شان برای انقلاب و مردم می‌سوزد.

وی در بخش دیگری از سخنان خود با تاکيد بر اينکه "سپاه و بسيج از متن انقلاب برآمده است" يادآور شد: "سپاه پاسدارانی که آن همه افتخارات در کنار ارتش ما آفريد بسيجی که با دست های تهی خودش توانست در مقابل نيروهای عظيم بايستد و نگذارد عزت مملکت از بين برود؛ حرمتش اين است که در کنار مردم باشد نه در روياروی آنان".

خبرگزاري رويتر، عكس اعدام مجيد كاووسي فر و برادر زاده وي حسين كاووسي فر با جرثقال را به عنوان عكس دهه انتخاب كرد.



REUTERS PICTURES OF THE DECADE. Majid Kavousifar and Hossein Kavousifar, his nephew, hang from the cable of a crane in Tehran August 2, 2007. Iran hanged Majid and Hossein, the killers of a judge who had jailed several reformist dissidents, before a crowd of hundreds of people on Thursday. REUTERS/Morteza Nikoubazl (IRAN)

(we add to the text from reuters: The judge was one of the main judge who order the killing of masacare of political prisoners in the late 80s... )

اين عكس از دو جوان ايراني كه در 11مرداد سال 86 حلق آويز شدند، توسط عكاس رويتر برداشته شده بود، رويتر در توضيح اين عكس نوشت: رژيم ايران روز پنجشنبه هنگام تجمع صدها نفر از مردم, مجيد و حسين را بعلت كشتن يك قاضي كه تعدادي از مخالفان را زنداني كرده بود به دار آويخت. يادآوري مي كنيم كه مجيد كاووسي فر، همراه با برادر زاده اش، در مرداد سال ۱۳۸۴، حسن مقدس، معاون جنايتكار دادستان تهران و سرپرست دادسرای ارشاد را در حالی که با اتوموبيل خود از دادسرا خارج می شد، به هلاكت رساند. مجيد در صحنه اعدام لبخندي بر لب داشت و شجاعانه به سوي مرگ شتافت


Iran clerics start taking control of schools


The effort appears to be part of a wider drive to counter opposition groups and other pro-reform factions that have been emboldened by the unprecedented protests after June's disputed presidential election.

Opposition leader Mir Hossein Mousavi strongly attacked the Revolutionary Guard in a new statement Wednesday, accusing the elite corps of using brutal force to crush the massive street protests.

Authorities have recently emphasized the need to battle the reach of Western media, viewpoints and culture - which resonate strongly in a country where nearly half the population was born after the 1979 Islamic Revolution.

Officials also have stepped up blocks on Internet links and closures of the few remaining liberal-leaning news outlets, while expanding state-run media arms and giving hard-liners more sway over education.

"Now, the enemy has put soft war on its agenda and the top priority today is to fight the soft war," Iran's Supreme Leader Ayatollah Ali Khamenei said on state television Wednesday during a meeting with Revolutionary Guard commanders and its affiliate paramilitary Basij forces.

Mousavi's statement said the Basij, the street wing of the Guard, was created by Ayatollah Ruhollah Khomeini, the father of Iran's 1979 Islamic Revolution, as a popular body to serve the public and not to become stooges of the government and kill citizens holding peaceful protests.

"Basij, which the Imam (Khomeini) favored, didn't stand against the people, it stood by the people," he said in the statement. "It was not expected that Basij ... rob the people of their free votes ... and be rewarded for detaining people at gatherings."

Mousavi says President Mahmoud Ahmadinejad stole the June 12 election from him through massive vote fraud. Hundreds of thousands of protesters poured into the streets in the weeks after the vote, prompting a violent government crackdown.

The opposition says at least 72 people died in the security crackdown on protesters and that many of those detained were abused in custody. The government puts the number of dead at half that figure.

Although the street protests died down months ago, Mousavi and other leading opposition figures have refused to silence their protests and their pressure on the country's Islamic leadership.

In his Wednesday statement, Mousavi said the Revolutionary Guard has under Khameini, Khomeini's successor, deviated from the values it was once committed to.

"Should anyone who rejects the superstition offered to the people in the name of religion ... be beaten up in the streets, tortured in prison and sentenced to long jail terms? Does Islam ... allow that people who seek justice from their rulers be killed?" he asked.

Cleric Ali Zolelm, who heads a joint school-seminary committee, said Islamic clerics have already widened control in some schools, the daily Etemad newspaper reported.

Full details of the plan have not come out and it was not known whether the Education Ministry would relinquish full oversight. But hard-liners, including Ahmadinejad, have criticized Western influence in school curriculum.

"Recently, seminaries took management control of some schools in several provinces," the paper quoted Zolelm as saying.

Elementary grades were believed to be the focus of the nationwide plan. It was not immediately clear whether higher grades also would fall under clerical influence.

Earlier this month, Iranian officials announced plans to appoint a cleric in every school - a move widely seen as an effort to bring stricter Islamic interpretations into the public education system and address growing divides between clerics and many young, secular-oriented Iranians.

An Education Ministry official, Ali Asghar Yazdani, was quoted as saying that the clerics could lead collective prayers in schools and answer religious questions by students.

Last month in Tehran, pupils elected a classmate in student elections because his name was similar to opposition leader Mousavi's.

In the central city of Isfahan, a student running for school office copied Mousavi's campaign and used the green as his signature color.

While Iranian government officials tried hard to stop spread of the news, words of the student vote spread across the nation

مازيار بهاري: شکنجه هاي وحشيانه در زندانها



شكنجه هاي اعمال شده روي جوانان

23 نوامبر 2009 - مازيار بهاري، گزارشگر هفته نامه نيوزويک گوشه اي از مشاهدات خود در مورد شكنجه هاي وحشيانه در زندانها را افشا کرد.
خبرگزاري هرانا ـ حقوق زندانيان : مازيار بهاري، گزارشگر هفته نامه نيوزويک که در جريان اعتراضات خياباني به نتيجه انتخابات در تهران بازداشت شده بود و بمدت بيش از سه ماه در زندانها در حبس بوده در مصاحبه با شبکه خبري سي ان ان، گوشه اي از مشاهدات خود در مورد شكنجه هاي وحشيانه در سياهچالهاي رژيم را افشا کرد.
به گزارش سي ان ان، 'همه ترا فراموش كرده اند'، اينها كلماتي بود كه مازيار بهاري خبرنگار نيوزويک هر روز از بازجوهاي خود طي چند ماهي كه در زندان انفرادي بسر مي برد، مي شنيد. مازيار يک خبرنگار و فيلمساز است. او بهمراه صدها تن ديگر در جريان تظاهرات پس از انتخابات ماه ژوئن در ايران دستگير شد.
مازيار بهاري پس از تشريح نحوه دستگيري خود گفت: بازجو هر روز به من مي گفت ترا اعدام خواهيم كرد. يک روز ساعت چهار صبح بعد از نماز صبح بيدار مي شوي و حلقه دار را در برابر خودت خواهي ديد. من هم حتما سعي مي كنم كه آن روز اين جا باشم تا خودم صندلي را از زير پايت بكشم. اين لحظه آخر زندگي تو خواهد بود.
خبرنگار هفته نامه نيوزويک افزود : من طي سه ماه هر روز با تهديد اعدام زندگي مي كردم. بازجو مي خواست مرا بترساند و زير فشار شديد روحي قرارم دهد تا مجبور به اعتراف به چيزي كه خودشان مي خواستند، شوم. مرا شكنجه هاي جسمي هم دادند، ولي شكنجه هاي روحي بسيار مؤثرتر بود.
مازيار بهاري درباره شكنجه هاي جسمي در زندان گفت : لگد زدن، مشت زدن، سيلي زدن و ضرب و شتم با كمربند. آنها در زندان اول آدم را تحقير مي كنند. مي خواهند آنقدر آدم را تحقير كنند تا اتهامي كه به تو مي زنند را بپذيري. سلول انفرادي بدترين بخش زندان است. وقتي در انفرادي هستيد، احساس مي كنيد كه ديوارها دارند به هم نزديک مي شوند و اتاق دارد كوچک مي شود، گويا كه در قبر هستيد. بعد از چند هفته كه مرا تهديد به اعدام كردند، با خودم گفتم اگر هم مرا اعدام كنند، چه فرقي مي كند، ديگر آخر كار رسيده است. بعضي وقتها هم فكر مي كردم كه اعدام شدن از ماندن در سلول انفرادي خيلي راحت تر است. چون مي ديدم برخي افراد در رژيم جمهوري اسلامي سه چهار سال در انفرادي بسر برده اند.
خبرنگار نيوزويک افزود: دوبار به سرم زد كه خودكشي كنم. اين عينكي كه الان دارم را در زندان هم داشتم. دو سه بار به اين عينک نگاه كردم و با خود گفتم، شيشه عينک را بشكنم و با آن رگ دستم را بزنم. بعد به اين فكر كردم كه چقدر طول مي كشد تا همه خون از بدنم خارج شود و بميرم. به اين فكر مي کردم، ولي دوباره گفتم، نه اين كار را نخواهم كرد، چرا كار آنها را سهل كنم. اگر مي خواهند مرا بكشند، بگذار خودشان بكشند. من جلاد آنها براي خودم نخواهم شد. آنوقت به خانواده ام فكر مي كردم، به همسرم، كودكم و مادر و خانواده و دوستانم فكر مي كردم.

حمله نيروهای بسيج به محل اقامت آقای کروبی در شهر قم

گويا:در سفر روزگذشته آقای کروبی به قم، نيروهای بسيجی ضمن تجمع در محل اقامت ايشان، با عربده‌کشی و فحاشی تا پاسی از شب گذشته، باعث ترساندن شهروندان عادی شدند. اين حرکات سرانجام در ساعات پايانی شب، با دخالت نيروهای انتظامی و امنيتی و باوجود سوز و سرما، پايان يافت...

طبق خبر دريافتي، روز گذشته و درپی درگذشت آيت‌الله قاضي، نماينده امام در استان لرستان، آقای مهدی کروبي، به شهر قم سفر کرده‌بود. آقای کروبی در اين سفر ضمن بازديد و دل‌جويی از بازماندگان آن مرحوم، با آيت‌الله محفوظی هم ديدار جداگانه‌ای داشت. در اين‌ديدار، آقای کروبی و آيت‌الله محفوظی درباره حوادث پس‌از انتخابات و مشکلات اقتصادی که مردم با آن‌ها دست‌به گريبان هستند، بحث و تبادل‌نظر نمودند.

آقای کروبی پس‌از اين ديدارها، به‌محل اقامت خود در شهر قم بازگشتند. درطول اين‌سفر نيروهای امنيتی و انتظامی شهر قم، همکاری خوبی با تيم همراه و محافظان آقای کروبی داشتند. اما در ساعت يک بامداد، بيش‌از ۶۰ نفر موتورسوار، تحت لوای نيروهای بسيجی که متاسفانه به قدرت‌های نامرئی متکی و مواجب خود را از آن قدرت‌ها تامين مي‌نمايند، جلوی درب محل اقامت آقای کروبی تجمع کردند.
به‌گزارش خبرنگار تغيير، تجمع‌کنندگان، تا پاسی از شب گذشته، به فحاشی و سردادن شعارهايی نظير مرگ‌بر منافق، مرگ‌بر ضدولايت فقيه، به دفاع از ولايت فقيه پرداختند. اين حرکات موجب ترس و وحشت مردم عادی و همسايگان شده‌بود. اما سرانجام به‌دليل سوز و سرمای زياد و با دخالت نيروهای انتظامی و امنيتي، تجمع‌کنندگان، مجبور به ترک محل شدند.
اين حرکات درحالی انجام مي‌شود که در سي‌امين سالگرد تاسيس بسيج، بايد به مسئولان اين سازمان يادآور شد که آيا هدف از تاسيس بسيج، دفاع از امنيت و آسايش مردم بود يا اين‌گونه عربده‌کشي‌ها و ترساندن مردم بي‌گناه در نيمه‌های شب، درقبال اخذ پول و امکانات دولتی و ملی که متعلق به همه مردم است؟ و آيا اين حرکات، با ابتدايي‌ترين مسايل شرعی و حقوقی شهرنشينی هم‌خوانی دارد؟

بنیاد علوی برای سخنرانی احمدي نژاد 400 هزار دلار به دانشگاه کلمبیا پرداخت کرده بود

شاهپور کاظمی با قرار وثیقه از زندان اوین آزاد شد

هشدار ایران به شورای حکام: همکاری خود را کاهش می‌دهیم


علی اصغر سلطانیه

شورای حکام در چهار سال گذشته علیه ایران قطعنامه نداشته است

همزمان با آغاز نشست دو روزه شورای حکام آژانس بین المللی انرژی اتمی در وین، ایران می گوید که در صورت تصویب قطعنامه علیه این کشور در این نشست، سطح همکاری خود با آژانس را کاهش خواهد داد.

علی اکبر سلطانیه، نماینده ایران در آژانس بین المللی انرژی اتمی روز پنجشنبه ۵ آذر (۲۶ نوامبر) در گفت و گو با روزنامه آلمانی زوددویچه تسایتونگ گفت که اگر شورای حکام پیش نویس تهیه شده توسط نمایندگان گروه ۱+۵ را تصویب کند، ایران سطح همکاری خود را به "حداقلی که قانونا به آن متعهد است" کاهش می دهد.

در صورت تصویب پیش نویس مذکور، شورای حکام از ایران خواهد خواست که فورا فعالیت مرکز جدید غنی سازی اورانیوم خود را که در نزدیکی قم در حال ساخت است، متوقف کند.

دیپلمات های غربی در گفت و گو با خبرگزاری های بین المللی پیش بینی کرده اند که این قطعنامه در نشست شورای حکام در روزهای پنجشنبه و جمعه، ۵ و ۶ آذر (۲۶ و ۲۷ نوامبر)، با اکثریت آرا تصویب خواهد شد.

تصویب قطعنامه علیه برنامه اتمی ایران در شورای حکام آژانس بین المللی انرژی اتمی در چهار سال گذشته سابقه نداشته است.

پس از ارسال پرونده ایران به شورای امنیت سازمان ملل و صدور قطعنامه های پی در پی علیه ایران در این شورا، مقامات ایران همواره می گفتند که قطعنامه های شورای امنیت ماهیت سیاسی دارد و خواهان بازگشت پرونده خود به آژانس بودند.

محمد برادعی، مدیرکل آژانس بین المللی انرژی اتمی که آخرین روزهای دوران مسئولیت خود را می گذراند، چند ساعت پیش تر از انتشار اظهارات آقای سلطانیه گفته بود که از عملکرد مقامات ایران در بحران هسته ای این کشور ناامید شده است.

آقای برادعی اواخر مهرماه (اواسط اکتبر) پیشنهاد کرد که ایران بخش اعظم اورانیوم ۳.۵ درصد غنی شده خود را برای تبدیل به میله های سوخت قابل استفاده در رآکتور تحقیقاتی تهران به خارج بفرستد تا نگرانی کشورهای غربی برای مدتی کاهش یابد و امکان تفاهم فراهم شود.

اما ایران این پیشنهاد را نپذیرفت و گفت که تنها حاضر به تبادل سوخت در داخل خاک خود است.

آقای برادعی می گوید که ایران حاضر است ذخیره اورانیوم ۳.۵ درصد خود را در یکی از جزایر خلیج فارس در اختیار آژانس بین المللی انرژی اتمی قرار دهد، "ولی من به آنها گفته ام برای پایان دادن به تنش، این مواد باید از ایران خارج شود