۱۳۸۸ بهمن ۶, سه‌شنبه

سه شنبه ۶ بهمن ۱۳۸۸ بیانیه دیده بان حقوق بشر سرکوب خونین معترضین محکوم است

در حالی که جمهوری اسلامی همچنان فشارهای امنیتی بر منتقدین و تظاهرکنندگان را افزایش می دهد، دیده بان حقوق بشر دیروز با انتشار بیانیه ای،ضمن انتقاد شدید از "سرکوب خونین معترضین" و "هدف گیری سازمان یافته و بی رحمانه تظاهرکنندگان توسط نیروهای نظامی و شبه نظامی حامی محمود احمدی نژاد" ، دادگاه های منتقدین پس از انتخابات را "مبتذل ترین سوء استفاده از روند قضائی" خواند.

دیده بان حقوق بشر در این بیانیه، آنچه را که پس از انتخابات ریاست جمهوری در ایران رخ داده،یک "بحران تمام عیار" حقوق بشری نامیده وضمن اعتراض به سرکوب شهروندان معترض، انگشت اتهام را به سوی سپاه، شبه نظامیان بسیج و نیروی انتظامی گرفته و آنها را نهاد هایی نامیده است که "خودسرانه" و "بدون مبنای قانونی" بازداشت هزاران تن از شرکت کنندگان در تظاهرات جنبش سبز و همچنین فعالین مدنی و دانشجویان راترتیب داده اند. این نهاد بین المللی تاکید کرده که وضعیت در ایران به یک "فاجعه" حقوق بشری مبدل شده است.

گفتنی است حجم عظیم بازداشت های نیروهای معترض به تقلب در انتخابات و گزینش محمود احمدی نژاد به اندازه ای است که بسیاری از فعالین مدنی قادر نیستند رقم درستی از افرادی که در زندان های جمهوری اسلامی محبوس شده اند ارائه دهند.

در گزارش این سازمان بین المللی از برخورد دولت دهم با مردم معترض، به عنوان تلاشی آشکار برای "ارعاب منتقدین" و "اختناق دگراندیشان" یاد شده است. لازم به یادآوری است اندکی پس از اعلام نتایج انتخابات ریاست جمهوری تعداد بسیار زیادی از سران احزاب اصلاح طلب و روزنامه نگاران بازداشت شدند و تحت فشار شدید برای اعتراف در دادگاه هایی که "نمایشی" خوانده شده اند، قرار گرفتند و با احکام بسیار سنگین تعزیری روبرو شدند.

خون بیشتری ریخته شده است

این نهاد حقوق بشری که در نیویورک واقع است به اذعان مقامات رسمی جمهوری اسلامی نسبت به کشتن دست کم "سی تن" از شهروندان حامی جنبش سبز هم اشاره دارد اما حجم خون های ریخته شده را فراتر از ادعاهای مسئولین می داند: "گفته می شود شمار قربانیان خشونت حکومت علیه شهروندان ایران به مراتب بیش از اینها بوده است."

کمیته مستقلی که از سوی موسوی و کروبی برای سرشماری کشته شدگان جنبش سبز تشکیل شده بود در ماه شهریور نام و مشخصات دقیق هفتاد و دو تن از کشته شدگان را منتشر و تاکید کرد احتمال افزایش این آمار وجود دارد.

در آخرین مورد از مقابله ماموران نظامی و شبه نظامی با حامیان کاندیداهای معترض که در روز عاشورا رخ داد، حداقل هفت تن از ناراضیان در تهران کشته شدند که یکی از آنان خواهرزاده میرحسین موسوی،بود که در مقابل در منزلش هدف گلوله قرار گرفت.

در همین ارتباط جو استورک معاون دیده بان حقوق بشر در امور خاورمیانه در توضیح علل این سرکوب خونین، هدف گیری "سازمان یافته" و "بی رحمانه" تظاهرکنندگان و منتقدان دولت را تلاشی برای خاموش کردن صدای معترضان نامیده است.

انتقاد از شکنجه و تجاوز

گزارش این نهاد معتبر حقوق بشری اما تنها به کشتار مردم توسط حکومت منحصر نمی شود و به "شکنجه" و "تجاوز جنسی" که بازداشت شدگان حوادث اخیر با آن مواجه شده بودند نیزاشاره دارد. این نهاد حقوق بشری با استناد به گزارش کمیته تحقیق پارلمان، از سعید مرتضوی دادستان سابق تهران به عنوان مسئول مستقیم فجایعی که در بازداشت گاه هایی همچون کهریزک رخ داده، نام برده است.

نخستین بار این مهدی کروبی بود که در ماه مرداد افشاگری های گسترده ای در خصوص تجاوز و شکنجه شدید بازداشت شدگان در برخی از بازداشت گاه های جمهوری اسلامی کرد؛ رخدادی که خشم شدید مسئولان جمهوری اسلامی را به همراه داشت.بعد از آن کمیته ویژه ای در مجلس شورای اسلامی،بعد از مدت ها تعلل،سعید مرتضوی،دادستان سابق تهران را به عنوان مسئول حوادث کهریزک معرفی کرداماهنوز اقدامی قضایی علیه وی به عمل نیامده و او همزمانریاست ستاد مرکزی مبارزه با قاچاق کالا و همچنین معاونت دادستان کل کشور را عهده دار است. این مسئله باعث شد تا ده روز پیش دیده بان حقوق بشر بیانیه دیگری منتشر کند و از دستگاه قضایی جمهوری اسلامی بخواهد ضمن برکناری مرتضوی از پست های دولتی و قضائی، راه را برای رسیدگی به اتهامات وی هموار کنند.

دادگاه های نمایشی : سو استفاده قضائی

دیده بان حقوق بشر در ادامه انتقاد های شدید خود در خصوص زیر پاگذاشته شدن "فجیع" حقوق بشر در جمهوری اسلامی، به اعترافات تلویزیونی بازداشت شدگان هم اشاره کرده است. آقای استورک محاکمه "نمایشی" صدها تن از دگراندیشان را از جمله "مبتذل ترین" سوء استفاده از روند پیگیری قضائی توصیف کرده که "ممکن است به خاطر کسی خطور کند."

رفتار با زندانیان : جنایت علیه بشریت

سازمان گزارشگران بدون مرز نیز 4 شنبه گذشته در گزارش سالانه خود ضمن محکوم کردن

"تشدید دستگیری و ادامه بازداشت‌های خودسرانه و غیر قانونی روزنامه نگاران در ایران" از "جامعه جهانی" خواست تا سکوت خود در قبال ایران را بشکند.

در حالی که بسیاری از روزنامه نگاران و سران برجسته احزاب اصلاح طلب به همراه اعضای شورای مرکزی دفتر تحکیم و بسیاری دیگر از فعالین دانشجویی و زنان در زندان به سر می برند، گزارشگران بدون مرز شرایط وخیم این افراد در زندان ها را پر رنگ و رفتار جمهوری اسلامی با زندانیان را مصداق "جنایت علیه بشریت" لقب داد : "نگاهداری زندانیان در شرایط دشوار و انفرادی‌‌های دراز مدت و در زندان‌های مخفی، پایمال کردن حقوق اولیه و بینادین آن هاست. این نوع زندانی کردن مخفیانه شکلی از ناپدید کردن اجباری و نقض حقوق بین‌المللی است که می تواند از مصادیق جنایت علیه بشریت بشمار آید.

سازش نمی کنیم به رسمیت نمی شناسیم

بیانیه شماره 17 میرحسین موسوی از سوی برخی گروهها و شخصیت های سیاسی نشانه به رسمیت شناختن دولت محمود احمدی نژاد ارزیابی شد و برخی تا بدانجا پیش رفتند که سخن از سازش پشت پرده رهبران جنبش سبز با حکومت به میان آوردند. امری که زهرا رهنورد در مصاحبه با "روز" آن رابه شدت رد و به صراحت اعلام کرد: "نه دولت احمدی نژاد را به رسمیت می شناسیم و نه سازش می کنیم بلکه صادقانه پی گیر حقوق و مطالبات مردم هستیم."

با خانم رهنورد در شرایطی مصاحبه کرده ایم که از یک سو فشارها بر میرحسین موسوی، با بازداشت مشاوران و نزدیکان اوافزایش یافته و از سوی دیگر شایعاتی مبنی بر سازش پشت پرده و به رسمیت شناختن دولت احمدی نژاد از سوی او و سایر رهبران جنبش سبز، پخش شده است. اما خانم رهنورد با وجود همه این فشارها و تهدیدها تصریح می کند: "سینه مان را سپر کرده ایم و آماده برای هرگونه تیر و حمله و تروری هستیم."

مصاحبه با زهرا رهنورد، استاد دانشگاه و نویسنده در پی می آید.

خانم رهنورد بعد از انتشار بیانیه هفدهم آقای موسوی، برخی اینگونه برداشت کرده اند که آقای موسوی، دولت محمود احمدی نژاد را به رسمیت شناخته است. چنین برداشتی درست است؟

برداشت شخصی من از بیانیه، این نیست، چون بندهای دیگر همین بیانیه تاکید دارد که تقلبی در کار بوده و انتخابات سالم نبوده است؛ وقتی در بیانیه بر این موضوع تاکید می شود، چگونه چنین برداشتی می شود؟ من فکر میکنم و برداشت من این است که از متن همین بیانیه به وضوح می توان فهمید که آقای موسوی، دولت برآمده از تقلب را به رسمیت نمی شناسد.

ولی اکنون شایعات زیادی درباره سازش پشت پرده آقایان موسوی و کروبی و خاتمی مطرح است و امروز نیز برخی اخبار به نقل از آقای کروبی در مورد به رسمیت شناختن دولت احمدی نژاد منتشر شده است. برخی بیانیه آقای موسوی و سخنان امروز آقای کروبی را به سازش های پشت پرده تعبیر میکنند.

به هیچ وجه چنین چیزی نیست و سازشی در کار نیست. من در آن بیانیه نه تنها هیچ گونه سازشی نمی بینم بلکه آن بیانیه کف خواسته ها و آرمان های مردم است و حداقلی از خواسته های مردم و حکومت می تواند به راحتی این خواسته ها را عملی کند.

ولی حکومت این خواسته را نمی پذیرد یعنی تاکنون نپذیرفته؛ شما فکر میکنید به این خواسته ها تن خواهند داد؟

من نمی توانم آینده را پیش بینی کنم که چه اتفاقی خواهد افتاد و چه خواهد شد، فقط امیدوارم هر اتفاقی که می افتد به نفع ملت ایران باشد و به سربلندی ملت ایران ختم شود.میخواهم بر این نکته تاکید کنم که نه دولت احمدی نژاد را به رسمیت می شناسیم و نه پشت پرده سازش می کنیم.

با بازداشت های گسترده ای که موج دوم آن بعد از روز عاشورا آغاز شد، به نظر میرسد فضا بسته تر از سابق شده و از طرف دیگر شامل کسانی شده که به انقلاب خدمات زیادی کرده اند. به نظرتان این بازداشت ها تاثیری در حرکت مردمی خواهد داشت؟

این بازداشت ها کار بسیار غلط و اشتباهی است که متاسفانه همچنان هم ادامه دارد. بازداشت کسانی که حرفهای آزادیخواهانه میزنند و از حقوق مردم سخن می گویند هیچ محمل قانونی ندارد. باید توجه داشت که آرمان های آزادیخواهانه، دموکراسی طلبی، قانون گرایی و مردمسالاری دینی، پایه های خواسته های مردم است که "رای" نیز در درون همان قرار میگیرد؛ دستگیری ها که چه مردم عادی و چه شخصیت های سیاسی و مطبوعاتی و... را در بر می گیرد، محمل درست و قانونی ندارد. بازداشت شخصی مثل دکتر بهشتی که سمبل همه حق طلبی ها و اندیشمندی های جنبش و یک دلسوز دانشگاهی است چه فایده ای برای آقایان دارد؟ منظورم فقط شخص دکتر بهشتی نیست بلکه او را به عنوان سمبلی از عزیزان دربند می گویم که به خاطر آرمان های بلند و انسانی شان بازداشت شده اند. من همچنین می خواهم مساله زنان را به طور اخص مطرح و تاکید کنم که بازداشت شیرزنان فهیم و آگاه ایرانی، ضربه بزرگی به حیثیت جمهوری اسلامی میزند. زنانی که باید دراجتماع و دانشگاهها مشغول کار باشند اکنون در کنج زندان ها هستند و این موضوع سرافکندگی عظیمی در سطح ایران و جهان برای جمهوری اسلامی به دنبال دارد.

آیا این بازداشت ها و بگیر و ببندها تاثیری در حرکت مردم و جنبش سبز خواهد داشت؟

این دستگیری ها هیچ گونه تاثیری در خواست و حرکت مردم ندارد؛ مردم به شدت آگاه هستند و با شعور بالای سیاسی، مطالبات خود را پی گیری میکنند. اکنون این مردم هستند که پیشروی روشنفکران هستند، حتی روشنفکران ما به دنبال مردم حرکت می کنند.

خانم رهنورد تعداد زیادی از نزدیکان شما و همسرتان بازداشت شده اند؛برادرتان دوبار بازداشت شده و خواهرزاده آقای موسوی نیز به شهادت رسیده اند. این مسائل چه تاثیری در زندگی شخصی و خانوادگی شما داشته است؟

ما با جنبش سبز نفس می کشیم و زندگی می کنیم؛ خود من همیشه از سوی جریان های محافظه کار و واپس گرا سرکوب شده ام اما اندیشه هایم را مطرح کرده ام. متاسفانه فشارهایشان بر زنان آزادیخواه و من متمرکز شده و با اهانت ها و حاشیه سازی هایی که تازگی نیز ندارد و از سالها قبل جریان داشته، سعی در سرکوب ما داشته اند، اما اکنون دیگر حیا را خورده و آبرو را تف کرده اند. زمانی کتاب هایم را اجازه انتشار نمیدادند و کاری کردند که من زندگی کاری و اجتماعی ام را فقط در دانشگاه گذاشتم اما فشارها ادامه داشت. حالا شدید تر شده؛ هدف آنها این است که من وجود نداشته باشم، نفس نکشم و نباشم. حتی زندگی عاشقانه ما را نیز بر نمی تابند و سعی کردند حاشیه ها به وجود آورند اما همگان میدانند ما چه نوع زندگی ای داریم و این فشارها و تهدیدها، هیچ تاثیری در روند زندگی و فعالیت ها و آرمان های ما ندارد.

بیشتر میخواهم بدانم چه فضایی بر خانواده و فامیل و نزدیکان شما که این همه هزینه داده و میدهند حاکم است؟ آیا این هزینه ها تاثیری در رابطه آنها با آقای موسوی داشته است؟

این هزینه ها به خاطر آقای موسوی نیست بلکه به خاطر جنبش سبز است؛ ما فرد گرا نیستیم و فردگرایی نداریم و خانواده و فامیل ما نیز جدا از مردمی که هزینه میدهند نیستند. برادر من یک شخصیت کاملا علمی و متخصص است و هیچ نوع فعالیت سیاسی ندارد اما همچون سایر مردم هزینه میدهد. ما سینه مان را سپر کرده ایم و آماده برای هرگونه تیر و حمله و تروری هستیم.

خانم رهنورد خود شما نیز تاکنون سه بار مورد حمله قرار گرفته اید؛ گفته می شد افرادی که به شما حمله کردند از "خواهران بسیجی" بودند. ممکن است توضیح دهید اصل قضیه چه بود؟

من نمی توانم با اطمینان بگویم که بسیجی بوده اند اما می گویم که ماموریت داشته اندو از یک روز قبل از 16 آذر تا 18 آذر من در ناامنی شدید قرار داشتم. به طور مداوم تعقیب ام میکردند و یک بار سرم ریختند و بارها با حرفهای بسیار زشتی اهانت کردند. یکبار که حراست دانشگاه مرا به ماشین منتقل کرد تا از محل دور شوم، یک موتورسوار دستش را داخل ماشین کرد و گاز فلفل زد که به شدت حالم بد شد و مدتی مریض بودم و خونریزی کلیه داشتم. روزهای دیگر نیز حراست دانشگاه مراقبت میکرد. آن 4 روز تا 18 آذر یا توهین میکردند و یا حمله فیزیکی میکردند و هیچ گونه امنیتی نداشتم اما بعد از 18 آذر دست برداشتند و فعلا که خبری نیست.

شما نمی ترسید از اینکه یکباره حادثه ای برایتان به وجود آورند؟ آیا پیش بینی چنین حوادثی را کرده اید؟

آزادیخواهی و سلحشوری جزو آرمان های من در زندگی بوده و به خاطر همین از مرگ هم هیچ هراسی ندارم. قبلا گفتم سینه مان را سپر کرده ایم و من به شخصه آماده هرگونه تیر و حمله و تروری هستم.