۱۳۸۸ تیر ۲۳, سه‌شنبه

شام غریبان


پیدا کردن غسالخانه بهشت زهرا کار سختی نیست. به ویژه اگر زنان سیاهپوش زیادی چشمت را هدایت کنند. خیلی ها آمده اند. صبح زود راه افتاده اند تا راس ساعت 8 صبح در غسالخانه بهشت زهرا باشند. تا جا نمانند. تا در مراسم تشییع سهرابشان، حضوری در خور داشته باشند. نام سهراب نام کمی در فرهنگ ایرانیان نیست. به قول دوستی چه خاصیتی در اسم ها نهفته است که تاریخ خودش را هی در آنها تکرار می کند؟

همه در حال پچ پچ اند. فعالان مختلف جنبش زنان، چهره هایی از سینما و ادبیات، مادران صلح، بچه های کمپین یک میلیون، دانشجویان، دوستان سهراب و البته خانواده اش که گه گاه صدایشان بلند می شود. صدایی که فقط پرسشگر است؛: "چرا؟" "سهراب چه کرده بود؟" "چرا دروغ؟ چرا همان موقع نگفتید؟ چرا بازی مان دادید؟" و... پرسشهایی که پاسخش، اشک آرام زنان و مردانی است که اینجا، ساعت 8 صبح، در غسالخانه بهشت زهرا، به خاطر پروین فهیمی و سهرابش آمده اند و به خاطر همه جوانهایی که نشد حتا برایشان آهی بلند کشید. سرها در هم تکرارکنان شرح آن 26 روز و سرگردانی پروین را توضیح می دهند. و کمی آن طرف تر موتورسوارهایی را می بینی که دور می زنند و زیاد هم نزدیک می آیند و باز آنسوتر، سبزپوشان نیروی انتظامی هم چشم را می خوانند. خبرها زود دهان به دهان می پیچد : " گفته اند حتا الله اکبر نگویید!"

علمای قم سینه برای مسلمانان ایران به تنور بچسبانند که به خاک و خون کشیده شدند


آمار کشته شدگان کودتای 22 خرداد، همچنان محرمانه است. روز گذشته مستند به خبر جستجوی پيكر سهراب اعرابي، برای نخستین بار به رقم 50 تا 60 برخورد کردیم، اما این هنوز آمار کشته شدگان نیست. همچنان که آمار مجروحین و زندانیان نا معلوم است.

علمائی که زلف مسلمانان ترک تبار چین را با اعلامیه های خود "فر" می زنند، تا حالا از دولت کودتا نخواسته اند آمار واقعی تلفات کودتا را اعلام کنند. به حمایت از مسلمان های ایران که در تهران و بسیار از شهرهای دیگر به خاک و خون کشیده شدند سکوت کرده‌اند. آقای صافی گلپایگانی، مکارم شیرازی و بقیه در باره فاجعه ای که در خیابان های روی داد آب در دهان نگهداشته اند و حالا یاد مسلمانان چین افتاده و در محکومیت سرکوب آنها اطلاعیه می دهند. معلوم نیست چرا علیه سرکوب مردم خود ایران اعلامیه ندادند. جز آیت الله منتظری و آیت الله صانعی در قم و آیت الله طاهری در اصفهان و ايت الله بيات زنجاني کدامیک از فاجعه ای که بعد از انتخابات در ایران روی داد سخن گفته اند؟ علما چرا در پاسخ رئیس ستاد کل نیروهای مسلح که نامه فدایت شوم سراپا دروغ و ریا برای امام زمان نوشته سخنی نمی گویند؟ علیه رهبر که در نماز جمعه 29 خرداد فرمان آتش گشودن به روی مردم معترض را صادر کرد سخن نمی گویند؟ صحنه هائی که از سرکوب مردم بصورت فیلم در تاریخ ثبت شد، با سکوت علما و چشم بندی صدا و سیما و کیهان محو نمی شود. این ننگی است که با هیچ رنگی از دامن جمهوری اسلامی پاک نمی شود.

ما، امروز و به نقل از یکی از جراحان بیمارستان امام خمینی اطلاعاتی را منتشر می کنیم که تائید کننده شمار گسترده قربانیان کودتاست. 17 شهریور شاه پیش آنچه انجام شد، بسیار کوچک است و آنها که از بحث های درون حکومتی اطلاع دارند می دانند که در آن روزها فاجعه آفرینی سپاه و چماقداران و نیروی انتظامی در ایران و تهران به آقای خامنه ای گفته اند "این که از 17 شهریور بدتراست!" و ایشان پاسخ داده است: "اشتباه شاه از آنجا شروع شد که دنباله 17 شهریور را نگرفت و ما اشتباه شاه را نمی کنیم!"

گزارش پزشک جراح بیمارستان امام خمینی را بصورت مستقل در همین شماره پیک نت می خوانید.

هرچه سریع تر باید لیست مستندی از شمار قربانیان تهیه کرد و دراختیار مجامع بین المللی قرار داد تا بتوان علیه کودتاگران دادخواستی بین المللی را طرح کرد. آنچه درایران انجام شده، کمتر از کودتای شیلی و یا آرژانتین نیست.

ستاد کودتا با آگاهی از همین خطر، هر ترفندی را که بتواند به کار می گیرد تا آمار واقعی قربانیان کودتا را محو کند. از جمله، گفته می شود در روزهای اخیر هنگام تحویل جسد قربانیان به خانواده هایشان از آنها خواسته شده برگه ای را امضاء کنند که اسم قربانی بعنوان بسیجی در آن ثبت شده است. می خواهند قربانیان کودتا را بسیجی معرفی کنند تا هم آمار کشته شدگان کودتا را کم کنند و هم برای بسیج و چماقداران آمار بسازند. حتی به خانواده ها گفته شد که در صورت امضاء به آنها پول و مزایای بسیج هم تعلق می گیرد. اجساد را با تاخیر بسیار تحویل خانواده ها می دهند تا دراین فاصله راه کارهائی اینچنینی پیدا کنند.

کودتاچیان، پیکر پاک صدها شهید را گروگان گرفته اند


پیکر پاک صدها شهید اعتراضات مردمی یک ماه اخیر در سردخانه ای در جنوب غربی تهران نگهداری می شود. در حالی که بسیاری از خانواده های زندانیان در بند همچنان نگران عزیزانشان از این نهاد به آن سازمان و از این زندان به آن دادگاه سرگردان و حیران بازی داده می شوند و هیچ مقام مسئول و غیر مسئولی در کشور حاضر به پاسخگویی به این خانواده های نگران نیست، برخی از خانواده ها را به محل نامعلومی دعوت می کنند و بعد از توجیه و تهدید آنها به آسیب دیدن دیگر اعضای خانواده و همچنین گرفتن تعهد مبنی بر عدم اطلاع رسانی در مورد مرگ فرزندانشان و امضاء اوراقی با این مضمون که تائید می کنند عزیزانشان بر اثر تصادف و یا دیگر حوادث طبیعی جان سپرده اند جنازه های آنها را تحویل خانواده های داغدار می دهند. به گزارش خبرنگار نوروز به نقل از یکی از این خانواده ها که نخواست نامش فاش شود، وی را به سردخانه ای در جنوب غربی تهران که مخصوص نگهداری میوه و محصولات لبنی بوده است برده اند و آلبومی در اختیارش گذاشته اند که تصویر صدها کشته در آن بوده است تا جنازه فرزندش را از بین آنها پیدا کند. به گفته وی دیدن تصاویر کشته شده ها نزدیک به نیم ساعت به طول انجامیده است. وی افزود در زمان خروج از این سردخانه پیکر صدها شهید را دیده است که در آنجا روی هم گذاشته شده بودند. این مادر داغدار می گوید با آنکه جنازه فرزندم را پیدا نکردم اما با دیدن آنهمه جنازه که رو هم دپو شده بود از هوش رفته ام و وقتی به هوش آمدم که در بیرون سرخانه و در ماشین بوده ام. همه اینها در حالیست که تمامی مقامات نظامی کشور در هفته های اخیر استفاده از سلاح گرم را در درگیری های تهران رد کرده اند و مشخص نیست این همه شهید و کشته که هر روز تنها نام برخی از آنها منتشر می شود به چه صورت کشته و شهید شده اند.

پیام جراح بیمارستان امام خمینی : 38 جسد در سردخانه جمع شده بود


من جراح بیمارستان امام خمینی هستم. روزی که ندا کشته شد فقط در سردخانه بیمارستان ما 38 جنازه جمع شده بود. چهار فرمانده نظامی که در بیمارستان مستقر شده بودند به ما مسئولین بیمارستان اجازه صدور جواز مرگ نداد. همان شب جنازه ها را جمع کردند و بردند. روز بعد، پرس و جو کردیم و فهمیدیم که جنازه ها را به پزشکی قانونی تهران نبرده اند، بلکه میان پزشک قانونی های شهرهای اطراف تهران تقسیم کرده اند. از جمله کهریزک. تقریبا اکثر جنازه هائی که ما در بیمارستان امام خمینی دیدیم با تک تیر شکار شده بودند. یعنی آنها را از دور هدف گرفته و زده بودند و بیشتر هم به قلب و گردن آنها گلوله خورده بود. مردم را شکار کرده بودند.