۱۳۸۸ مهر ۲۴, جمعه

وضعیت وخیم جسمانی حامد روحی‌نژاد، زندانی محکوم به اعدام

بر اساس اخبار رسیده از داخل زندان اوین، سلامت حامد روحی نژاد، یکی از متهمان وقایع پس از انتخابات ریاست جمهوری دوره دهم که به اعدام نیز محکوم شده، در خطر است. او هم اکنون در اندرزگاه هفت زندان اوین به سر می‌برد. حامد روحی نژاد مبتلا به بیماری ام –اس است وهر گونه فشار عصبی وضعیت وی را وخیم تر می نماید، وی هم اکنون از دریافت دارو و تزریق آمپول هایش محروم شده است. چشمان وی تار می بیند و در وضعیت جسمانی بدی به سر می‌برد. حامد روحی‌نژاد که متهم به عضویت در انجمن پادشاهی ایران است در نیمه دوم سال 87 پس از بازگشت به ایران به همراه محمدرضا علی زمانی و احمد کریمی بازداشت شد. این سه تن از اسفند 87 و فروردین ماه 88 در بازداشت وزارت اطلاعات به سر می‌برند و هیچ‌گونه دخالتی در وقایع قبل و پس از انتخابات نداشته‌اند اما با فشار ماموران امنیتی، در جریان محاکمات به حضور در دادگاه مجبور شده و به دست داشتن در وقایع پس از انتخابات اعتراف نمودند. حامد روحی‌نژاد در تاریخ 19 مهر ماه، حکم اعدام خود را در شعبه 28 دادگاه انقلاب تهران دریافت کرد. حامد روحی‌نژاد با توجه به نوع بیماری اش نیازمند مراقبت های ویژه و مصرف به موقع دارو و تزیق آمپول است و باید در فواصل منظم با پزشك خود ملاقات داشته باشد. دریافت دارو و مراقبت های پزشکی از حقوق اولیه افرد زندانی است که به صراحت نقض شده است. بر اساس آیین‌نامه سازمان زندان‌ها مسوولیت حفظ سلامت و جان زندانیان بر عهده مسوولین زندان بوده و در صورتی که هر گونه خطری سلامت و بهداشت زندانیان را تهدید نماید، مسئولان زندان موظف به پاسخگویی و اقدامات لازمه هستند.

تغییرات جدید در ساختار اطلاعاتی سپاه روزنه های رخنه جاسوسی در سپاه پاسداران گشوده تر شده

در ایران و در ادامه تغییراتی که در ساختار سپاه پاسداران انجام شد و دلائل آنها نیز مانند دلائل اهدای درجات نظامی و برگماری های نظامی هرگز اعلام نمی شود و رهبر بیگانه با مردم (و مردم بیگانه با او) خود می بُرد و خود می دوزد، اطلاعات سپاه پاسداران تبدیل به سازمان اطلاعات سپاه شد.

بسیاری، این تغییر مهم را گام نهائی برای بیرون کشیدن تشکیلات اطلاعاتی و امنیتی کشور از چارچوب دولت و نظارت مجلس و قرار گرفتن آن در دست فرمانده کل قوا می دانند. چیزی شبیه ساواک شاهنشاهی که تقریبا تمام مدیران و روسا و حتی بازجوها و روسای زندان های آن از ارتش و شهربانی بودند.

آیا با این تغییرات، تمام درزهای رخنه در مهم ترین نهادهای نظامی و اتمی جمهوری اسلامی بسته می شود؟

دیگر امثال سردار عسگری، معاون وزارت دفاع و رابط نظامی سپاه پاسداران و دولت سوریه و مطلع ترین فرد از تلاش های مشترک سپاه و ارتش سوریه برای احداث یک پایگاه موشکی و تاسیسات زیر زمینی اتمی در سوریه به امریکا پناهنده نخواهد شد؟ و یا ربوده نخواهد شد؟

آیا نام و ماموریت هیات نظامی سپاه که خود را برای مذاکره با دولت کردستان عراق به "اربیل" رسانده بودند، در اختیار امریکائی ها و اسرائیلی ها قرار نخواهد گرفت و در یک یورش شبانه به دام نیفتاده و پس از تخلیه اطلاعاتی رها نخواهند شد؟

آیا 18 میلیارد دلار پول و طلای ایران قبل از عبور از مرز ترکیه به سمت سوریه و رسیدن به دست حزب الله لبنان "لُو" نخواهد رفت و به چنگ ترک ها نخواهد افتاد؟

آیا سایت اتمی "قم"، علیرغم همه پنهانکاری ها با تمام اسناد مربوط به آن دراختیار فرانسوی ها قرار نخواهد گرفت؟

اگر انگیزه تغییرات جدید در ساختار تشکیلات اطلاعاتی و امنیتی سپاه پاسداران این پدیده ها و حوادث باشد، پیش از آن که نام تشکیلات امنیتی سپاه تغییر کند و تبدیل به سازمان شود، باید به ریشه های دیگری پرداخته شود. به رقابت ها، به آلودگی مالی فرماندهان سپاه، ناخرسندی کارشناسان و دانشمندان اتمی از اوضاع کشور، به فروپاشی باورهای مذهبی – ایدئولوژیک این کارشناسان و دانشمندان که چنین نشده مگر بر اثر دیدن حاکمیت دروغ و ریا در پشت نقاب مذهب. بنابراین، تشکیلاتی که لوله های نفت و گاز از زیر آن عبور می کند، کیسه های پول از مخابرات به طرف آن سرازیر است، قراردادهای میلیاردی با کشورهای جهان و شرکت های بین المللی در اختیارش است و هیچ نظارتی بر آن حاکم نیست، چرا که خود حاکم بر کشور است، همیشه روزنه هائی برای رخنه خواهد داشت. اینها ریشه های رخنه در سپاه و لُو رفتن محرمانه ترین اطلاعات سپاه و رسیدن آن بدست امریکائی ها و فرانسوی ها و انگلیسی ها و اسرائیلی هاست.

اما اگر هدف از تبدیل اطلاعات سپاه به سازمان اطلاعات سپاه، برقراری خوف امنیتی همراه با سرکوب نظامی باشد، که این سیستم نیز تقریبا در اوج خود برقرار است و اگر می خواست نتیجه بدهد تا حالا داده بود و طی 3 ماه اخیر دیدیم که نتیجه نداده است.

در نتیجه، یگانه دلیلی که می توان برای این شتاب در تغییرات یافت، چیزی نیست جز زلزله در ارکان حاکمیت و آشفتگی و سراسیمگی "قدرت"، که برای حفظ خویش به هر دری می زند، جز در خانه های مردم و آشتی با آنها.

به آخرین شاهکار اطلاعاتی سپاه پاسداران و لُو رفتن سایت اتمی قم که در جریان سفر احمدی نژاد به نیویورک فرانسه بعنوان برگ برنده روی میز زد و همه بافته های ذهنی حاکمیت جمهوری اسلامی را در هم ریخت در همین شماره پیک نت (فرار سردار شهرام امیری) مراجعه کنید.

تابلوی اعلانات دانشگاه؛ آن که می ترساند خود بیش از همه ترسیده

به گزارش خبرنامه امیرکبیر روز سه شنبه بسیج دانشگاه تهران قصد برگزاری همایشی با عنوان «اندیشه ای در سرازیزی؛ بازخوانی تئوریک حوادث پس از انتخابات» در تالار فردوسی دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران را داشت که دانشجویان این دانشکده در اعتراض به این همایش و کودتای انتخاباتی، عکس‌های زندانیان پس از انتخابات را در نقاط مختلف این دانشکده نصب کردند.

http://mytasvir.com/cache/gallery/24ad5867d5cb3b.jpg_730.jpg

جنبش سبز می‌تواند مستحق نوبل صلح باشد

بر خلاف ديگر جوايز نوبل،جایزه صلح غالبا به روند، گرایش یا واقعه‌ای منطقه‌ای یا جهانی تعلق می‌گیرد، نه به افراد. طبیعی است این جایزه را به فرد یا افرادی می‌دهند که به شکلی از اشکال، آن روند، گرایش یا واقعه را نمایندگی کنند. این جایزه نه تنها تایید‌ی بر روند، گرایش یا واقعه تاریخی، که تشویقی است برای ادامه آن. بر هیچکس پوشیده نیست که هنری کسینجر یا لیٍ داک تو، هیچکدام مستحق القاب صلح‌آمیز نبودند، اما قبول دول مطبوع طرفین (به هر دلیل) برای نشستن بر سر میز مذاکره و تداوم بحث صلح، آن‌ها را برنده جایزه صلح نوبل کرد. به همین منوال است، روند مذاکرات صلح خاورمیانه که به سادات-بگین و عرفات-رابین تعلق گرفت، بی آن‌که مساله صلاحیت هیچیک از آنان در میان باشد. جایزه صلح به کارتر در مقابل جنگ طلبی بوش و جایزه صلح به شیرین عبادی بعنوان سمبل جنبش بزرگ زنان در ایران و خاورمیانه، تعلق گرفت. صلح نوبل امسال نیز به باراک اوباما به خاطر نمایندگی‌اش برای تغییر در گفتمان جهانی، خلع سلاح هسته‌ای و بازگشت به دنیای مدرن انسانی است. جایزه نه تنها به آنچه شده، بلکه به آنچه آغاز شده و تداوم آن ضرورت دارد، اشاره می‌کند. همانگونه که شیرین عبادی با دریافت این جایزه بار بیشتری بر دوش گرفت و توانست نقش موثرتری ایفا کند. اوباما نیز با پذیرفتن این جایزه، بار بزرگ‌تری را بر دوش گرفت. در ایران این جایزه، همچنان عرصه خود نمائی دارد. ایران، مستقیم و غیر مستقیم آغازگر و بسط دهنده‌ی جنبش بنیاد‌گرایی در خاورمیانه و نهایتا دنیا بوده است. جنبش کنونی برای آزادی، صلح و حقوق بشر می‌تواند و باید پایانی بر این کجراهه منطقه‌ای و جهانی باشد. در این راستا رهبران جنبش سبز جایگاه ویژه‌ای دارند. اگر ۳۰ سال حکومت فقاهتی به خوبی توانسته ثابت کند که حتی برای بقا و تداوم یک مذهب (و حتی مذهب غالب) باید آن را از حکومت جدا کرد و آن را در حوزه فردی نگاه داشت؛ اگر تابحال ثابت شده که آزادی عقیده، بیان و وجدان از حقوق اولیه هر انسان، هر ایرانی است؛ رهبران جنبش سبز می‌توانند و باید در این راستا گام بردارند. در چنین صراطی است که می‌توانند مستحق جایزه صلح جهانی شوند. برای چنین اقدامی، امروز و همین امروز، اعتراض علیه حکم اعدام محمد رضا علی زمانی و دو نفر دیگری که هنوز نام آن‌ها اعلام نشده، باید شنیده شود.

نگرانی از وضعیت وبلاگ نویسان در ایران

نگرانی از وضعیت وبلاگ نویسان در ایران

لوگوی گزارشگران بدون مرز

۱۳۸۸/۰۶/۲۷
سازمان گزارشگران بدون مرز با انتشار بيانيه ای با اشاره به دستگيری علی پيرحسين لو، نسبت به آزار وبلاگ نويسان در ايران ابراز نگرانی کرد.

در اين بيانيه آمده است، پيرحسين لو از نخستين روزنامه نگاران ایرانی بود که وبلاگ نويسی را آغاز کرد. وبلاگ آقای پيرحسين لو «الپر» نام داشت.

دستگیری علی پیرحسین‌لو، روزنامه‌نگار فعال در ستاد میرحسین موسوی و همسرش فاطمه ستوده در منزل آنها و در شامگاه پنجشنبه ۲۶ شهریور روی داده است.


گزارشگران بدون مرز می گوید، این دو نفر به «اقدام علیه امنیت ملی » متهم شده اند.

این نهاد مدافع آزادی بیان که مقرش در پاریس است می افزايد، اينترنت و کاربران آن در دو هفته اخير هدف سرکوب هواداران محمود احمدی نژاد، رئيس جمهوری ايران قرار گرفته اند.

گزارشگران بدون مرز همچنين در مورد وضعيت محمد پور عبدالله که در ۱۲ ژانويه ۲۰۰۹ دستگير شده، ابراز نگرانی کرده است.

در اين بيانيه آمده است دليل دستگيری اين وبلاگ نويس مطالبی بود که وی در وبلاگش، «پيشرو»، در مورد وضعيت زندان، بازجويی ها و سرکوب جنبش دانشجويی نوشته بود.

گزارشگران بدون مرز می افزاید، اینترنت همچنان وسیله ای برای اطلاع رسانی در ایران است و دولت جمهوری اسلامی سعی در از بین بردن آن دارد.

محمد على ابطحى، معاون سابق ریاست جمهوری در دوره محمد خاتمی، یکی دیگر از وبلاگ نویسانی است که همچنان در بازداشت بسر می برد.

وی به تلاش براى انجام «كودتاى مخملى» متهم شده و روز دهم مرداد همراه با حدود ۱۰۰ نفر از متهمانى كه از آنها با عنوان «عوامل اغتشاش و آشوب» پس از انتخابات رياست جمهورى نام برده شده است، از سوى قاضى صلواتى محاكمه شد.

آقای ابطحی روز ۲۶ خرداد ماه (چهار روز پس از برگزارى انتخابات) از سوى ماموران امنيتى بازداشت و خبر دستگيرى وى در همان روز توسط يكى از اعضاى خانواده اش در وبلاگ او منتشر شد.

جایزه «محمد امین» برای وبلاگ نویسان ایرانی

وبلاگ ها به مهمترین منبع اخبار اعتراض های پس از انتخابات در ایران تبدیل شدند. عکس تزئینی است.

۱۳۸۸/۰۷/۲۴
وبلاگ نويسان ايرانى به پاس تلاش‌هايشان براى پوشش خبرى وقايع پس از انتخابات رياست جمهورى در ايران برنده يك جايزه مهم جهانى شدند.

به گزارش رويترز خانم دلبر توكلى روزنامه‌نگار و وبلاگ‌نويس ايرانى روز جمعه در استانبول به نمايندگى از ساير وبلاگ‌نويسان ايرانى جايزه سال ۲۰۰۹ محمد امين را دريافت كرد.


علت اعطاى اين جايزه مهم به وبلاگ‌نويسان ايرانى «تعهد، شجاعت و فداكارى» آنها در پوشش خبرى تحولات پس از انتخابات رياست جمهورى در ايران اعلام شده است.

پس از گسترش اعتراض‌ها نسبت به نتايج انتخابات رياست جمهورى در ايران، مقام‌هاى جمهورى اسلامى فعاليت رسانه‌هاى مستقل را در كشور به شدت محدود كردند و از اين رو وبلاگ‌ها و سايت‌هاى اينترنتى به عمده‌ترين منابع اخبار تحولات ايران تبديل شده‌اند.

كريستوف پلايتگن رييس بخش رسانه‌اى خبرگزارى رويترز روز جمعه با انتشار بيانيه‌اى به مناسبت اعطاى جايزه محمد امين به وبلاگ‌نويسان ايرانى اظهار داشت:« وبلاگ‌نويسان ايرانى پس از آن كه به تنها منبع اخبار مربوط به تحولات انتخابات رياست جمهورى تبديل شدند، تعريف تازه‌اى از روزنامه‌نگارى مدنى و شبكه‌هاى اجتماعى ارايه كردند.»

دلبر توكلى كه روز جمعه جايزه محمد امين را در استانبول تركيه دريافت كرد، پيشتر با روزنامه‌هاى اعتماد ملى و سرمايه همكارى مى‌كرد.

به دنبال سركوب اعتراض‌هاى آرام نسبت به نتايج انتخابات رياست جمهورى در ايران شمار زيادى از فعالان سياسى و رسانه‌اى بازداشت و محاكمه شده‌ و عده زيادى نيز از كشور خارج شده‌اند.

رهبران جمهورى اسلامى رسانه‌هاى مستقل را به «نشر اكاذيب» در باره تحولات پس از انتخابات رياست جمهورى متهم كرده‌اند.

خانم توكلى هنگام دريافت جايزه محمد امين به رويترز گفته است:« من اين جايزه را به روزنامه‌نگاران ايرانى تقديم مى‌كنم كه به سختى كار مى‌كنند، تا به جهانيان نشان دهند كه چه اتفاقى در ايران روى مى‌دهد.»

وى همچنين با اشاره به دشوارى‌هاى كار روزنامه‌نگاران در ايران و وجود سانسور در اين كشور از قصد خود براى بازگشت به ايران خبر داده است.

جايزه محمد امين از سال ۱۹۹۷ با حمايت شركت تامسون رويترز به ياد محمد امين، تصويربردار سرشناس آفريقايى تبار خبرگزارى رويترز كه در جريان يك هواپيماربايى جان خود را از دست داد، به كسانى اعطا مى‌شود كه در پشت صحنه‌‌ها نقش‌آفرينى مى‌كنند.

نگرانی بان کی مون، دبيرکل سازمان ملل از سرکوب مردم در ايران

در گزارشی که دبيرکل سازمان ملل در مورد وضعيت حقوق بشر در ايران پس از انتخابات رياست جمهوری به سازمان ملل ارائه داد، نگرانی شديد وی را آشکار ساخت. بان کی مون به دستگيری‌های خودسرانه و شکنجه‌ بازداشت‌شدگان اشاره کرده است.

روز پنجشنبه (۱۵ اکتبر / ۲۳ مهر) گزارشی از وضعيت حقوق بشر در مورد رويدادهای پس از انتخابات رياست جمهوری به مجمع عمومی سازمان ملل ارائه شد. در اين گزارش آمده است که در پی اعتراضات مردم نسبت به نتايج مناقشه‌‌برانگيز انتخابات، دولت جمهوری اسلامی با شدتی بيش از حد با مردم برخورد کرده است. وی از اعمال شکنجه‌های احتمالی عليه مردم معترض در اين رويدادها خبر داد.

به گزارش بخش خبری سايت سازمان ملل، بان کی مون در اين گزارش آورده است که «برخورد مقامات با مردم معترض بر نگرانی‌ها نسبت به نقض آزادی بيان و اجتماعات و آزادی تجمع احزاب و گروه‌ها، کاربست خشونت نيروهای پليس عليه تظاهرکنندگان و نسبت به داشتن يک برخورد منصفانه با بازداشت‌شدگان افزوده است».





اختلاف‌ها مسالمت‌آميز حل و فصل شوند

دبيرکل سازمان ملل گفت که پس از اعلام پيروزی محمود احمدی‌نژاد به مقام رياست جمهوری، ده‌ها هزار نفر از هواداران ديگر کانديداها به خيابان‌ها ريختند و دست به اعتراضات چندين روزه عليه نتايج انتخابات زدند. در اين گزارش آمده که بر اساس اعلام تلويزيون دولتی ايران ۷ نفر در موج خشونت‌ها عليه مردم کشته شده‌اند.

گزارش بان کی مون در مورد قربانيان اين رويدادها می‌افزايد که «شمار دقيق قربانيان معترض قابل تشخيص نيست، ولی براساس گزارش بسياری از رسانه‌ها، دست‌کم ۲۰ نفر کشته و شمار زياد از تظاهرکنندگان زخمی شده‌اند».

بان کی مون از حکومت ايران و نيروهای اپوزيسيون به تأکيد خواست تا اختلافات خود را به شيوه‌ای مسالمت‌آميز و با به کار گرفتن ابزار قانونی حل کنند.

دبيرکل سازمان ملل مشارکت بالای مردم ايران در انتخابات ۲۲ خرداد را نشانه‌‌ا‌ی مثبت از حيات فعال مدنی و سياسی در ايران دانست.

خشونت‌های شبه‌نظاميان بسيج

بان کی مون اشاره کرده است که خانم ناوی پيلای، کميسر عالی حقوق بشر و سرپرست کارشناسان حقوق بشر سازمان ملل نيز نگرانی عميق خود را نسبت به کاربست فشارهای بيش از اندازه نيروهای پليس، بازداشت‌های خودسرانه و کشتار، به ويژه در مورد گزارش‌هايی که در مورد شبه‌نظاميان بسيج داده شده است، ابراز کرده است.

دبيرکل سازمان ملل خاطر نشان کرد که با بالا گرفتن اعتراضات مردم، مقامات ايرانی سايت‌های اينترنتی را مسدود کرده‌اند، از خبررسانی در مورد اعتراضات جلوگيری کرده‌اند، خروج خبرنگاران خارجی از دفتر کارشان را ممنوع کرده‌اند، و بر محدوديت‌های رسانه‌ای افزوده‌اند. در اين گزارش به مسدود شدن شبکه‌های اجتماعی اينترنتی توسط مقامات ايران نيز اشاره شده است.

اعتراض به اعدام جوانان

بان کی مون در گزارش خود به کشته شدن ندا آقاسلطان در تظاهرات تهران که تصوير آن در سراسر جهان انتشار يافت و توجه افکار عمومی جهان را جلب کرد، اشاره کرده است.

اعدام جوانان در جمهوری اسلامی يکی ديگر از مواردی است که در اين گزارش نگرانی دبيرکل سازمان ملل را برانگيخته است.

در اين گزارش آمده است: «اجرای حکم اعدام در مورد افرادی که زمان وقوع جرم آنها در سن زير ۱۸ سال رخ داده است، نقض نه تنها کنوانسيون بين‌المللی حقوق مدنی و سياسی، بلکه نقض کنوانسيون بين‌المللی حقوق کودک نيز هست و جمهوری اسلامی اين کنوانسيون‌‌ها را به رسميت شناخته است

استقبال مهدی کروبی از برگزاری دادگاه خود، دفتر مهدی کروبی

مهدی کروبی از اظهارات اخير غلامحسين محسنی اژه ای، دادستان کل کشور مبنی بر « برگزاری به موقع دادگاه ميرحسين موسوی و مهدی کروبی » استقبال کرد و گفت: « بنده به شدت از اين اتفاق استقبال می کنم تا اگر در اين سال ها به خاطر برخی ملاحظات مطالبی را بيان نکردم، به تفصيل و با ارائه جزئيات آن را مطرح کنم.»





به گزارش دفتر مهدی کروبی، وی که به مناسبت شهادت امام صادق(ع) و سالروز حمله تاريخی رژيم پهلوی به مدرسه فيضيه قم در جمع طلاب در مسجد امام صادق تهران حضور يافته بود، با اعلام اين مطلب در پاسخ به سوال يکی از حاضرين، افزود: « متاسفانه مسولان که به قول حضرت امام بايد خدمتگزار ملت باشند، در اين سال ها نه تنها به اين رهنمون توجه ای نکرده اند، بلکه به جای پاسخگويی و اعلام مواضع منصفانه، مهر تاييدی بر رسانه های افراطی زدند تا بتوانند عملکرد ناحق خود را پنهان کنند و ديگران را به دليل محروم کردن از هرگونه رسانه، به انواع تهمت ها و توهين ها منسوب کنند.» کروبی در ادامه گفت: « اين بار بنده نه تنها از دادگاه نگران نيستم، بلکه از آن به شدت استقبال می کنم تا با اين اقدام، بر دغدغه های خود که برآمده از شعائر ملی و مذهبی ملت ايران و آرمان متعالی امام است، اصرار بورزم و مخالفان اين دغدغه ها را به روشنی افشاء کنم.