پس از برگزاری دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری ایران و برگزاری دو نماز جمعه پس از آن که یکی به امامت آیت الله خامنه ای و دیگر به امامت اکبر هاشمی رفسنجانی برگزار شد، بحث درباره سرچشمه مشروعیت حاکمان در ایران از یک بحث محدود به دامنه رسانه ها و مردم کشیده است.
پاره ای از نزدیکان به آیت الله خامنه ای مشروعیت را با استناد به برخی روایات شیعی و نظرات آیت الله خمینی "الهی" می دانند و شمار دیگری از که به دنبال صورتی عرفی از حاکمیت هستند، باز هم به استناد به آرای آیت الله خمینی و برخی از روایات و آیات قران، رای مردم را مشروعیت دهنده به حاکمان می خوانند.
آیت الله خمینی در این موارد به صراحت نظر نداده است.
"اگر نگاه کنید از زمانی که تسنن و تشیع به عنوان دو شاخه بزرگ اسلامی تشکیل شد، حقیقت این است که نزاع بر سر مشروعیت بود. اهل سنت به دنبال مشروعیت سنتی رفتند و ابوبکر به عنوان خلیفه انتخاب شد. اما شیعیان از همان ابتدا به دنبال مشروعیت کاریزماتیک و الهی بودند و اعتقاد داشتند به دلیل نصب الهی که برای آنها وجود داشته، حکومت، حق حضرت علی و فرزندانش است. تا امروز هم این داستان ادامه دارد."
که آیت الله خمینی بحث ولایت فقیه را مطرح می کرد، تکیه به نیابت از امامان معصوم کرد. "این معنایش این است که همان مشروعیت الهی و کاریزماتیک و الهی امام معصوم منتقل می شود به ولی فقیه. پس اگر به دل تئوری ولایت فقیه آیت الله خمینی وارد شوید، قصه همین است. یعنی مشروعیت در اصل از خداوند و پیامبر گرفته می شود و فره ایزدی که شخص در اثر اتصال با این بزرگان پیدا می کند، او را شایسته حاکمیت قرار می دهد."
اما در شرایطی که محمود احمدی نژاد و نظریه پردازن نزدیک به او از جمله محمد تقی مصباح یزدی، همواره براین نکته تاکید دارد که این دولت به دنبال تشکیل حکومت اسلامی است و می خواهد این نظام را به دست "صاحب اصلی اش" برساند و در احکامی که صادر می کند دلبستگی به امام دوازدهم شیعیان را ملاک می دهد، مردم و رضایت مندی آنها در حکومت اسلامی، موضوع پرسش قرار می گیرد.ولی امر وکیل الرعایا نیست، ما در تاریخ ایران کریم خان زند را داشته ایم که خود را وکیل الرعیا می نامید اما ولی فقیه، ولی مردم است. ولایت فقیه یعنی خواجگی، یعنی سروری، این غیر از وکالت است، غیر از نیابت از مردم است."
باید در مفهوم ولایت فقیه در ایران صراحت به خرج داده نمی شود چرا که این موضوع چهره ای ناخوشایند نیز دارد ولی حقیقتا قصه ولایت فقیه این است."
مشروعیت یک امر بیرون دین است نه در درون دین. شما به این مستندات درون دینی هرچه بیشتر [برای مشخص شدن پایه مشروعیت حکومت] استناد کنید، آب تیره تر و داوری مشکل تر خواهد شد."
در پی وقایع اخیر در ایران و اعتراض های مردمی در این کشور به حوادث صورت گرفته پس از انتخابات، آیت الله حسینعلی منتظری از مراجع تقلید بلند مرتبه شیعه اخیرا در پاسخ به پرسش های شرعی مقلدانش گفته است که تصدی مسئولانی که عدالت و امانتداری را از دست می دهند مشروعیت ندارد و متولی امور جامعه که "با احکام شرع، موازین عقل و میثاق های ملی" عمدا مخالفت کند "جائر و ولایتش جائرانه است."
آقای سروش از زمان حضورش در لندن، در جلسات مختلف مورد این پرسش قرار گرفته که مصداق این فتوا چیست و حاکم جائر کیست و منظور آیت الله منتظری که بوده است؟
او در گفت و گو با بخش فارسی بی بی سی دیدگاه آیت الله منتظری را نظر فقیهی محترم خواند که بر اساس جایگاه اش تعیین مصداق نمی کند و این وظیفه مقلدانش است که تطبیق به مصداق کنند که چه کسی مشمول این فتوا است.
اما سروش درباره نقش "فتوا" در حکومت دموکراتیک دیدگاه روشنی دارد: "باید به سویی برویم که در آن نتوان با فتوای هیچ مفتی ای کسی را نصب کرد یا کسی را عزل کرد. البته ما در یک شرایطی به سر می بریم که خود نظام ما فتوا را مهم و محترم می شمارد. تمام نکته همین است که در یک نظام دمکراتیک اساسا این بساط باید جمع شود. ما قانون داریم و قانون داریم و همین."
آقای سروش درباره دخالت دادن هرچه بیشتر احکام فقهی در اداره امورکشور، به تازگی به بی بی سی فارسی گفته است "وقتی شما فتیله بعضی از این احکام را بالا بکشید چراغ دین دود می زند و همه خانه آتش می گیرد. لذا اتفاقا در جامعه چند فرقه ای [که در آن انواع دینداران و حتی بی دینان وجود دارند] باید این فتیله را پایین نگه داشت تا همگان بتوانند در این جامعه فعالیت کنند."
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر