۱۳۸۸ مرداد ۵, دوشنبه

چی شد که اینجوری شد ؟


اینهمه فاصله بین ما از کجا پدید آمد ؟ ما که هموطن بودیم ، هم کیش ، هم آئین ... ما که خواهر و برادر بودیم ، ما که درکنار هم بودیم . اما واقعا در کنار هم بودیم ؟ نه به خاطراتم که رجوع میکنم نبودیم ، سالهاست که کم کمک از هم جدا شدیم ، از همانروز که تو شدی مومن و پاک و مقدس و انقلابی ، من شدم کافر و ملحد و بدحجاب و ارازل و اوباش و ضد انقلاب ...اما واقعا تو اون بودی که میگفتی و میگفتن ؟ یا من اون بودم که میگفتی و میگفتن ...؟ اصلا چرا همیشه تو میگفتی و اونا ...؟ چرا هیچوقت من هیچی نگفتم ؟ چرا هیچوقت به من اجازه ندادی حرف بزنم ؟ خودمو تعریف کنم ؟ انگ زدین ، منم شدم اون چیزی که شما میگفتین ... چقدر حقوق اجتماعی رو بخاطر این انگهای شما از دست دادم ؟ نقاق از همون روزها پدیدار شد ، همون روزهایی که تو امر به معروف میکردی و نهی از منکر ، اما اگر من میخواستم از معروف و منکری که باورش دارم بگم ، گوشاتو می بستی ، انگار این حق فقط به تو داده شده بود ... تفرقه از همون جایی شروع شد که تو رو واستوندن جلوی من و به این باور رسوندنت که من ضدم ... ضد چی ؟ ضد هر چی ... هر چی که تو باورش داری ، باورهای من چی ؟ هیچی ، مهم نیست ... هیچوقت به این فکر کردی که اگر قرار بود آدمیزاد بر اساس یه الگو رفتار میکرد ، خدا خودش بهتر میتونست آدم رو اونجوری خلق کنه ، خدا به ما اراده داد ، به ما قدرت تفکر داد ، به ما اجازه ی انتخاب داد ، کی به تو این حق رو داد که خودت رو جای خدا بگذاری ؟ از چه زمانی این حق به تو تفویض شد ؟ وای که اگر تو واونا خدا بودین ، تمام آدما رو یه شکل و به یه عقیده و یه استعداد و یه طرز تفکر می آفریدین ... همه اونجوری بودن که شما دلتون میخواست .... هیچوقت با خودت فکر کردی اگه یه جای دیگه ، تو یه شرایط دیگه ، اصلا با یه مذهب دیگه به دنیا اومده بودی ، اگر یه جوری دمت به دم اونایی که تائیدت کردن و تربیتت کردن که جلوی من واستی ، بسته نبود ، چه جور آدمی میشدی ؟ من زیاد فکر کردم ، خیلی وقتا فکر میکنم اگه بچه ی خونواده ی تو بودم ، اگه مثل تو بار اومده بودم ، اگه باورهای تو رو داشتم چه جور آدمی میشدم ، راستش نمیشه حکم داد ، ولی میشه آرزو کرد ، من دلم میخواست یه نفر مثل دکتر خزعلی میشدم ، کسی که فکر میکنه و باور میکنه که منم آدمم ... کسی که میخواد این فاصله رو بشکنه و من و تورو تو ...

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر