۱۳۸۸ مهر ۱, چهارشنبه

جديدترين پست وبلاگ ابطحی از زندان

محمدعلي ابطحي نوشت: نميتوانم بدون مدرك ادعا كنم يازده ميليون تقلب صورت گرفته و يا از آشوبهاي زنجيره اي غير قانوني خياباني دفاع كنم.

محمد علي ابطحي در جديدترين پست وبلاگ خود كه از زندان به روز كرده، نوشته است: خيلي فكر ميكردم كه تا عيد فطر آزاد شوم. اما مي‌بينيد كه نشدم. بعد از چند روز فاصله امروزپاي كامپيوتر نشستم. فرصتي كردم كامنت‌هاي اندك را خواندم. بخشي را كه ممكن بود منتشر كردم. غير از مواردي كه لطف و محبت كرده بودند، چنانچه مي شد حدس زد خيلي ها در مورد اينكه وبلاگم را خودم نوشته باشم ترديد دارند و معتقدند بازجويم مي نويسد. مي خواستم كنار هر كدامشان هم جوابكي به رسم مألوف بنويسم، متاسفانه از نظر فني نمي شد. نميدانم چرا. ببخشيد جواب نداده ام.

هيچكدام از كامنت ها البته به قسمتي از مطلب من ايراد نگرفته بودند كه معلوم شود به كجاي نوشته من اعتراض دارند. با اينكه من در وبلاگم نه اعترافي كرده ام ونه حرفي خلاف نظراتم مطرح كرده ام. قرار هم نيست همه مثل هم فكر كنيم. اينكه چرا از داخل زندان با همه سختي هائي كه زندان دارد، چنين امكاني را به من كه يك وب نگار پر سابقه بوده ام، داده اند، به من ارتباطي پيدا نمي كند. نشان از تعامل و ارتباط منطقي بين بازجو ومن بوده است. اينكه اين بار نه تنها خيلي از ماها كه براي اولين بار بعد از انقلاب به زندان افتاده ايم، بلكه خيلي ها كه سر جهيزيه هر دوره زندان هستند نيز با بازجوهاشان از سر رفاقت و گفتگو مباحثه مي كنند وبه خصوص در مورد مسئله تقلب و آشوبها كه حرف اصلي من هم در اين دو مورد بود، مقاومتي نشان نمي دهند. اين نشان از مديريت متفاوت و موفقي دارد.مثلا تئوريسيني مثل سعيد حجاريان با وضع جسمي و سابقه اطلاعاتي اي كه دارد، حتما با اذيت و آزار پيشنهاد گفتگوي تلويزيوني نمي دهد. اي كاش هميشه از اين روش در مسائل سياسي بهره بگيرند. ما نمي توانيم اين روش را كه رويكرد اين بار مسئولان امنيتي در مورد ما بود را هوشمندانه ندانيم. گرچه هر يك روزي كه هر كداممان در زندانيم يك عمر ميگذرد و كاش دعا كنيد زودتر آزاد شويم ولي سختي زندان و غوق كشيدن هاي بي خودي كه در اينجا داريم، دليل نميشود كه واقعيت ها را ناديده بگيريم.

كاش دوستان عزيزي كه خوانندگان 5 ساله وبنوشت بودند و هستند و مثل هميشه تك تكشان را دوست دارم، به جاي اين فضاسازي ها و قضاوت ها، ايرادات نوشته ها و حرف هاي من را مي گفتند تا يا هدايت شوم و يا پاسخ بگويم. امروز كه كامنت ها را ديدم و نوشته ها و قضاوت هاي بعضي ها را در مورد نظرات خودم را خواندم غربت زندان در نظرم صد چندان شد.

من، اميدوارم آزاد شوم و در محيط آزاد بيرون زندان همين گفتگوها را ادامه دهيم. باورم اين است كه من همان ابطحي سابق هستم. اصلاح طلب و با اعتقاد به آزاد انديشي و منتقد بسياري از روشها و البته عضو كليت نظامي كه هويتم را براي آن گذاشته ام. اما وقتي در زندان هستم و بايد بازجوئي پس بدهم و براي نظراتم استدلال بياورم، نميتوانم بدون مدرك ادعا كنم يازده ميليون تقلب صورت گرفته و يا از آشوبهاي زنجيره اي غير قانوني خياباني دفاع كنم. كاري كه در وبلاگ و سايت و سخنراني هاي بدون مسئوليت به راحتي انجام مي پذيرد و در بسياري از موارد ايران وسربلندي و آينده مردم ايران قرباني اين نظرات ميشود.

راستي عيدتان مبارك. ببخشيد دير تبريك گفتم. اعمال و عباداتتان هم قبول حضرت حق. خيلي دلم براتون تنگ شده. از همين گوشه اوين هوارتا دوستان دارم

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر