این گزارش با عنوان "دانشجویان شورشی ایران زیر زمینی می شوند" چاپ شده و در آن آمده است که اگرچه در ظاهر امر، وضعیت در ایران به شرایط عادی باز می گردد، اما ممکن است اوضاع در زیر زمین متفاوت باشد.
این نشریه می نویسد که با وجود تجدید سرکوب دانشجویان توسط نیروهای امنیتی، آنان در جستجوی راه های هوشمندانه ای برای ادامه تلاش در راه دسترسی به دموکراسی هستند اما چنین اقدامی مستلزم مبارزه ای سخت است زیرا دولت تقریبا تمامی روزنامه نگاران خارجی، به استثنای معدود خبرنگاران آژانس های خبری، را از ایران اخراج کرده، وبسایت هایی مانند بی بی سی و فیس بوک را مسدود کرده و سیستم مبادله پیامک گاه در دسترس است و گاه نیست با این هدف که مجاری ارتباطی قطع شود.
اکونومیست می افزاید که دولت گاه به گاه تعطیل عمومی اعلام می کند و به مردم می گویند تا به دلیل خطرات ناشی از آلودگی هوا، به خیابان ها نیایند، لباس شخصی های دولتی رهگذران، به خصوص جوانان را در چهار راه ها متوقف و آنان را تفتیش و برگه هویتشان را بازبینی می کنند، ارتباط بین تهران و سایر شهرهای این کشور با اختلال مواجه است و گفته می شود دهها تن از دانشجویان در شهر اصفهان بازداشت شده اند.
در ادامه این مطلب آمده که دولت، دانشگاه تهران را، که محل آغاز انقلاب سال 1979 (1357) بود، بسته و ماه گذشته این محل شاهد برخورد خونین پلیس با دانشجویان بود و در حال حاضر هم، ماموران امنیتی با چهره هایی مانند سنگ در برابر در ورودی دانشگاه قراول می دهند و به درهای دیگر دانشگاه هم قفل زده اند و تنها به معدود معلمان و استادان مورد علاقه مقامات اجازه ورود و خروج داده می شود.
اکونومیست می نویسد که امتحانات نهایی دانشگاه تهران تا پائیز به تعویق افتاده و دیوار نوشته های حمایت از میر حسین موسوی، نامزد معترض انتخابات، از دیوار ها پاک شده و جای آن را یک نقاشی سفارشی دولت شامل تصویر مجسمه آزادی گرفته که به سوی زنان و کودکان بی پناه سنگ پرتاب می کند، و البته درهای سایر مراکز علمی تهران، مانند دانشگاه امیر کبیر و شریف هم قفل شده است.
دانشجویان در مسیر جنبش زیر زمینی
این هفته نامه می افزاید که بسیاری از دانشجویان معتقدند که همه چیز از دست رفته و به نقل از یک دانشجوی دانشگاه شهید بهشتی می نویسد "اول کار، عصبانی بودم، بعد سرخورده شدم و حالا فقط احساس تهی بودن می کنم" و یکی از فارغ التحصیلان تازه دانشگاه شریف هم گفته است که او و همکلاسی هایش امیدشان را از دست داده اند.
به نوشته اکونومیست، بدتر از همه اینکه نوعی رعب روانی است که فضا را پر کرده و از آنجا که شمار قابل توجهی از دانشجویان به عنوان پاداش خدمت در بسیج به دانشگاه راه یافته اند، محیط دانشگاهی پر از خبرچین های رژیم است و به همین دلیل، دانشجویان از گفتگو با خارجیان هراس دارند و بعضی حتی از نگاه کردن به آنان هم بیم دارند.
در ادامه این گزارش آمده است که دولت هم با تهدید به توسل به استفاده از تهاجم مرگبار در مقیاس گسترده، بر اعصاب جوانان اثر گذاشته و مقامات هم اذعان کرده اند که تا کنون ده تا بیست نفر را کشته اند و به گفته مبارزان حقوق بشر، در سراسر ایران، بیش از دو هزار نفر، از جمله صدها تن از افراد سرشناس نزدیک به میرحسین موسوی، محمد خاتمی و اکبر رفسنجانی، که در برابر محمود احمدی نژاد و مرشد او، آیت الله علی خامنه ای، مقاومت می کنند، به زندان انداخته اند.
اکونومیست می نویسد که در این شرایط، حرکت سیاسی دانشجویان به تدریج زیرزمینی می شود و گروهی از معترضان که در صدد هستند این مشعل را همچنان فروزان نگاه دارند، یادآور می شوند که انقلابیون سال 1979 هم تا زمان سقوط شاه، کمابیش به مدت یک سال به مقابله با نیروهای دولتی و درگیری های پراکنده ادامه دادند.
این هفته نامه گزارش می کند که این روزها، معترضان روی اسکناس ها شعارهای ضد حکومتی می نویسند و شبها، رنگ سبز بر سطح خیابان می پاشند و از آنجا که ماموران دولتی فروش این رنگ را زیر نظر دارند، معترضان با مخلوط کردن رنگ های آبی و زرد، رنگ سبز می سازند.
اکونومیست می نویسد که اینگونه فعالیت ها تا کنون ضربه قابل توجهی وارد نساخته و به ظاهر، زندگی روزمره در تهران به حالت عادی باز می گردد اما در زیر این سطح ظاهری، بازی موش و گربه جریان دارد، دولت همچنان نسبت به از سر گیری تظاهرات بیمناک است و فرا رسیدن چهلمین روز قتل ندا آقا سلطان، نماد مبارزات اخیر، می تواند بهانه خوبی برای چنین تظاهراتی باشد.
این هفته نامه می افزاید که در تهران هنوز هم ایمیل هایی حاوی دعوت به تظاهرات رد و بدل می شود و اگرچه اعتراضات خیابانی کاهش یافته، اما تمام نشده و جو ایران، برای دانشجویان و سایر شهروندان، جو "صبر و انتظار" است.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر