۱۳۸۸ شهریور ۵, پنجشنبه

كينه‌ي بي‌سوادي / برای سعید حجاریان

شنيده‌ايم كه در زندان‌هاي پيش از انقلاب، از اوايل دهه‌ي پنجاه وقتي نسل جديد مبارزان وارد زندان شدند باسوادتر بودند و در بحث و مناظره‌هاي داخلي زندان برخي سياسيون سابق – كه مي‌دانيد چه كساني بوده‌اند- جلوي جوانترها كم آوردند و بعد يواش يواش بحث نجس و پاك بودن رقيب مطرح شد و حساب‌ها را جدا كردند. اختلاف‌هاي داخل زندان بعدها تبديل شد به كينه‌هاي بي‌پايان و بالاخره به جنايت‌هايي انجاميد كه فراموش نشدني است. زنداني سابق كه «شايد» مقاومت هم كرده بود قبلاً ؛ شد شكنجه‌گر جديد! آنهم شكنجه‌گر كسي كه سابقاً با او هم‌سلول بود. آن اختلاف‌ها را كه نتوانسته بود با حرف و گفت‌وگو و بحث حل كند و شكست خورده بود؛ اينبار خواست كه با شلاق و درفش حل كند و منطق خودش را از «كف پا» وارد كند. و جالب آنكه چون هميشه در بحث كردن كم آورده بود، همين برايش عقده‌اي بود كه هرجا مي‌نشست ادعا مي‌كرد كه با بحث كردن زندانيان را متقاعد كرده است. آنقدر اين حرف را تكرار كرده‌اند كه بعيد مي‌دانم كسي نشنيده باشد. چنان با «آب و تاب» از مناظره‌ي خودشان در زندان با مخالفان و متقاعد كردن آنها حرف مي‌زنند كه شنونده با خود مي‌گويد اينها يا ديوانه‌اند يا از «بي‌سواد»يشان است كه مي‌گويند در زندان بحث كرده‌اند و زنداني را متقاعد كرده‌اند! چون اگر كمترين سوادي داشت مي‌فهميد كه اولين پيش‌شرط مناظره و بحث «شرايط برابر» است و زنداني و زندان‌بان هرگز در شرايط برابر نيستند و اصولاً در چنان وضعي حرف از مناظره و بحث، حماقت كامل است و باز نشانه‌ي بي‌سوادي! و اين كابوس برايشان تمام نمي‌شود! بهتر نيست كمي كتاب بخوانيد؟! ديروز وقتي نوشته‌ي منسوب به حجاريان را ديدم خنده‌ام گرفت از اين عقده‌ي بي‌سوادي! حجاريان شاخص انديشه‌ورزي رفورميست‌هاي ايران در اين سالها بوده است. مردي ميانه‌رو؛ باهوش و پيچيده. خلاصه‌ي اتهامش اين بود كه علوم غربي خوانده و تحت تأثير آموزه‌هاي ماكس وبر بوده! و مهمتر از آن اينكه « در اين انتخابات با ارائه تحليل هاي ناصواب مرتكب خطاهاي سهمگين شده‌»! اين نوآوري و شكوفايي را توجه كنيد: « ارائه تحليل‌هاي ناصواب» جرم حجاريان است و بايد از آن تبري جويد! چيزي برايتان آشنا نيست؟ انديشيدن و تحليل كردن بطور «رسمي»جرم شده است امروز! نشنيده‌ام كه در اين سال‌ها‌ي بعد از ترور، حجاريان چيزي نوشته باشد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر