|
به گزارش ايرنا، فرماندهي اين آشوبها بر عهده اتاق فرماني متشکل از برخي نيروهاي سياسي و عناصر بازنشسته برخي نهادهاي امنيتي قرار داشت.برخي از افراد فعال در اين اتاق فرمان در برخي خانههاي تيمي و دفاتر اداري در مناطقي همچون پاسداران، قيطريه، باغ فيض، تهرانپارس ، سعادتآباد ، شهرک اکباتان، خيابان آزادي ، ونک و هفت تير دستگير شدهاند. اما بعضي از کميتههاي زيرمجموعه اين اتاق فرمان همچون کميته «مالي»، «عمليات رواني ـ رسانهاي» ، «پشتيباني» ؛ «محوربند» ، «شناسايي» و «عملياتي» در سطح شهر به ساماندهي آشوبها مشغول بودند.
گزارش ايرنا حاکيست، کميته «محوربند» از مهمترين اين کميتهها بوده که با چرخش لحظه به لحظه در سطح شهر ، آشوبها را پايهريزي ميکردند. اساس کار نيرهاي محوربند بر اساس انتخاب محل «درگيريها» و نيز «امکان گريز» از مهلکه صورت ميگيرد. برخي از عناصر اصلي اين کميته به دليل سابقه خود شناخت کاملي از آدرسهاي خياباني دارند.
کميته شناسايي
به گزارش ايرنا، اعضاي اين کميته که داراي خط نفوذ در برخي از مراکز بوده و شناسايي نقاطي که بايد مورد حمله قرار بگيرد را دنبال ميکردند. شناسايي بانکها، مراکز نظامي، امکان دولتي ، خانههاي مسؤولان ، نقطههاي مناسب آشوب و ... از جمله وظايف اين کميته بود. در اين ميان حمله به خانه چند تن از مسؤولان وزارت کشور در منطقه سعادتآباد در همين چارچوب صورت پذيرفت.
نيروهاي عملياتي
وظيفه اين نيروها به خط کردن اراذل و اوباش و نيز ميدان بندي آنها در صحنه بود. «ا .خ» و «ح .ص» افرادي هستند که سر پل ارتباطي در اين بخش بوده و آشوبگران را به مناطق مختلف راهنمايي ميکردند. همچنين آماده سازي «معبرهاي گريز» از جمله وظايف اين نيروها بود.
گفته ميشود کميته عملياتي مزبور همچنين در جريانات اخير با برخي گروههاي تجزيه طلب ارتباط برقرار کرده و از نيروهاي آنان در اغتشاشات بهرهگيري ميکردند. دستگيري برخي افراد با لباسهاي چريکي – شهري و سبک که حتي در ميان آنها برخي از دختران ساکن در مناطق مرزي هستند، خود مؤيد همکاري اتاق فرمان آشوب با برخي گروهکهاي ضدانقلاب است.
نحوه درگيري
به گزارش ايرنا، بر اساس مشاهدات عيني نوع درگيريها و آشوبها از سازماندهي کاملا حرفهاي در اين زمينه پرده برميدارد. در اين درگيريها آشوبطلبان با ايجاد يک خط حائل فرضي به شمال، جنوب يا شرق و غرب در نقطههاي تماس، با ريختن روغن ، سطح آسفالت را لغزنده ميکردند تا نيروهاي انتظامي هنگام تلاش براي دستگيري آنها با مشکل لغزندگي مواجه شده و از ديگر سو با زمينگير شدن آنها امکان مقابله آسانتر فراهم شود.
گزارش ايرنا حاکيست، همچنين در بخشهايي که آنها در نقطه تهاجم هستند، نيروها به 3 لايه تقسيم ميشدند.
لايه اول پرتابهاي خشن را در دستور کار داشته و با سنگ و آجر به تهاجم ميپرداخت. همچنين نيروهاي اين لايه مجهز به گاز اشکآور براي کور کردن ديد افراد رو به روي خود ميباشند.
لايه دوم نيز که سعي شده عمدتا از حاميان باشند، توليد سر و صدا، ايراد شعارهاي تند و تهييجآميز براي مردم تماشاچي را در دستور کار داشت.
لايه سوم نيز که مسلح به سلاحهاي سرد همچون شمشير، قمه، نيمچه و پنجه بوکس بودند و ايجاد رعب و وحشت را پيگيري کرده و هنگامي که لايه اول نيروهاي مقابل را زمينگير کردند اين لايه به ضرب و شتم آنان ميپرداخت. همچنين گفتني است نيروهاي اين لايه مسلح به سلاح گرم بوده و گلوله مستقيم از ميان جمعيت به سوي مردم شليک ميکردند.
تهيه سلاح و نحوه توزيع آنها
چگونگي توزيع سلاحها نيز در نوع خود قابل توجه است. بر اساس اخبار دريافتي افرادي با رجوع به بازار خريدهاي عمدهاي از چاقو، قمه، اسيد و اکليل سرنگ انجام داده بودند. گفتني است اين خريدها در اماکن امن آنها نگهداري و به همراه برخي از سلاحهاي گرم خريداري و قاچاق شده دپو و توزيع شدند. اخبار به دست آمده بيانگر آن است که اين دپوها و توزيعها در بخشهاي مختلف شهر و در پوشش برخي صنوف همچون آرايشگاه زنانه صورت ميگرفت. همچنين سلاحهاي گرم تهيه شده شامل: کلت ماکاروف، کلت 450 برونينگ و ... بود. از ديگر سلاحهاي جديد به کاررفته در اغتشاشات،نوع خاصي از "کوکتل مولوتوف" است که از کشور سوئد وارد شده بود. اين کوکتل مولوتوف که دوجداره ميباشد دو زمانه نيز بوده و "حرارتزا" و "آتشزا" ميباشد. شاهدان عيني تأکيد کردهاند با پرتاب اين "کوکتل مولوتوف" علاوه بر ايجاد آتش حرارت آن به حدي است که آسفالت خيابان را کاملا مذاب ميسازد. گفته ميشود تهيه اين سلاح توسط فرزندان يکي از چهرههاي سياسي معروف انجام شده است.
عمليات رواني و رسانهاي
اين کميته گر چه تا هنگام انتخابات از طريق برخي روزنامه ها،سايتها و وبلاگها و نيز شبکه هاي ماهواره اي به عمليات رواني و اطلاعرساني به شبکه اعضاء خود مشغول بود، اما با توجه به مسدود شدن رسانههاي خود براي تجمعات از طريق email، پخش اعلاميه و تراکت در سطح شهر و نيز ارتباط چهره به چهره بهره مي برد.
همچنين طبق هماهنگي صورت گرفته پوشش درگيريها از طريق صداي آمريکا و بي بي سي فارسي نيز انجام ميشد. مضاف بر اينکه مسئوليت استقرار فيلمبرداران و تأمين فضاي امن براي انجام مأموريت اين افراد نيز در زمره مأموريتهاي آنان بوده است.
در همين رابطه خبري به دست آمد مبني بر اينکه يک اکيپ فيلمبرداري وابسته به فرزند يکي از چهره هاي معروف که در خيابان مفتح شمالي دستگير شده بودند به دوربين فيلمبرداري فوق حرفهاي، لپتاپ و فرستنده ماهوارهاي مجهز بودند.
اين اکيپ که دوربين خود را روي يک سه پايه در بالاي پشت بام قرار داده بودند، تصاوير خود را مستقيما به شبکههاي ماهوارهاي ارسال ميکردند. گفتني است افراد اين اکيپ که در حال فرار دستگير شده بودند 4 کارت خبرنگاري شبکههاي خارجي را به همراه داشتهاند. همچنين کميته فوق وظيفه خلق و انتشار شايعات همچون دستگيري برخي از افراد، تحصن، استعفاي مسؤولان و ... را در دستور کار خود قرار داده بود.
ساماندهي آشوبهاي فوق در حالي صورت ميگيرد که نيروهاي مردمي با حضور بهنگام خود در اقصي نقاط آشوبخيز شهر، عمده تحرکات آنان را خنثي کردند.
بيشک، بازندهي اين جريانات کسي بود که دست در دست هدايتگران غربي به ماشين اغتشاش عليه ملت تبديل شد و فرجام خويش را به طغيان و خشم مردم آگاه و بيدار سپرد.
اين شبها بيترديد، مجاهدت و ايثار مرداني تجلي يافت که تأمين امنيت ملت، بر جانشان تقدم يافت.
اينان جانشان را در برابر انقلاب رنگيني قرار دادند که هدفشان نه انتخابات که دگرگون ساختن نظامي بود که خونهاي بسياري براي اعتلايش به پاي درخت انقلاب ريخته شد. بيشک بايد قدردان فرزندان بينام و نشان ملت بود.
گزارش ايرنا حاکيست، کميته «محوربند» از مهمترين اين کميتهها بوده که با چرخش لحظه به لحظه در سطح شهر ، آشوبها را پايهريزي ميکردند. اساس کار نيرهاي محوربند بر اساس انتخاب محل «درگيريها» و نيز «امکان گريز» از مهلکه صورت ميگيرد. برخي از عناصر اصلي اين کميته به دليل سابقه خود شناخت کاملي از آدرسهاي خياباني دارند.
کميته شناسايي
به گزارش ايرنا، اعضاي اين کميته که داراي خط نفوذ در برخي از مراکز بوده و شناسايي نقاطي که بايد مورد حمله قرار بگيرد را دنبال ميکردند. شناسايي بانکها، مراکز نظامي، امکان دولتي ، خانههاي مسؤولان ، نقطههاي مناسب آشوب و ... از جمله وظايف اين کميته بود. در اين ميان حمله به خانه چند تن از مسؤولان وزارت کشور در منطقه سعادتآباد در همين چارچوب صورت پذيرفت.
نيروهاي عملياتي
وظيفه اين نيروها به خط کردن اراذل و اوباش و نيز ميدان بندي آنها در صحنه بود. «ا .خ» و «ح .ص» افرادي هستند که سر پل ارتباطي در اين بخش بوده و آشوبگران را به مناطق مختلف راهنمايي ميکردند. همچنين آماده سازي «معبرهاي گريز» از جمله وظايف اين نيروها بود.
گفته ميشود کميته عملياتي مزبور همچنين در جريانات اخير با برخي گروههاي تجزيه طلب ارتباط برقرار کرده و از نيروهاي آنان در اغتشاشات بهرهگيري ميکردند. دستگيري برخي افراد با لباسهاي چريکي – شهري و سبک که حتي در ميان آنها برخي از دختران ساکن در مناطق مرزي هستند، خود مؤيد همکاري اتاق فرمان آشوب با برخي گروهکهاي ضدانقلاب است.
نحوه درگيري
به گزارش ايرنا، بر اساس مشاهدات عيني نوع درگيريها و آشوبها از سازماندهي کاملا حرفهاي در اين زمينه پرده برميدارد. در اين درگيريها آشوبطلبان با ايجاد يک خط حائل فرضي به شمال، جنوب يا شرق و غرب در نقطههاي تماس، با ريختن روغن ، سطح آسفالت را لغزنده ميکردند تا نيروهاي انتظامي هنگام تلاش براي دستگيري آنها با مشکل لغزندگي مواجه شده و از ديگر سو با زمينگير شدن آنها امکان مقابله آسانتر فراهم شود.
گزارش ايرنا حاکيست، همچنين در بخشهايي که آنها در نقطه تهاجم هستند، نيروها به 3 لايه تقسيم ميشدند.
لايه اول پرتابهاي خشن را در دستور کار داشته و با سنگ و آجر به تهاجم ميپرداخت. همچنين نيروهاي اين لايه مجهز به گاز اشکآور براي کور کردن ديد افراد رو به روي خود ميباشند.
لايه دوم نيز که سعي شده عمدتا از حاميان باشند، توليد سر و صدا، ايراد شعارهاي تند و تهييجآميز براي مردم تماشاچي را در دستور کار داشت.
لايه سوم نيز که مسلح به سلاحهاي سرد همچون شمشير، قمه، نيمچه و پنجه بوکس بودند و ايجاد رعب و وحشت را پيگيري کرده و هنگامي که لايه اول نيروهاي مقابل را زمينگير کردند اين لايه به ضرب و شتم آنان ميپرداخت. همچنين گفتني است نيروهاي اين لايه مسلح به سلاح گرم بوده و گلوله مستقيم از ميان جمعيت به سوي مردم شليک ميکردند.
تهيه سلاح و نحوه توزيع آنها
چگونگي توزيع سلاحها نيز در نوع خود قابل توجه است. بر اساس اخبار دريافتي افرادي با رجوع به بازار خريدهاي عمدهاي از چاقو، قمه، اسيد و اکليل سرنگ انجام داده بودند. گفتني است اين خريدها در اماکن امن آنها نگهداري و به همراه برخي از سلاحهاي گرم خريداري و قاچاق شده دپو و توزيع شدند. اخبار به دست آمده بيانگر آن است که اين دپوها و توزيعها در بخشهاي مختلف شهر و در پوشش برخي صنوف همچون آرايشگاه زنانه صورت ميگرفت. همچنين سلاحهاي گرم تهيه شده شامل: کلت ماکاروف، کلت 450 برونينگ و ... بود. از ديگر سلاحهاي جديد به کاررفته در اغتشاشات،نوع خاصي از "کوکتل مولوتوف" است که از کشور سوئد وارد شده بود. اين کوکتل مولوتوف که دوجداره ميباشد دو زمانه نيز بوده و "حرارتزا" و "آتشزا" ميباشد. شاهدان عيني تأکيد کردهاند با پرتاب اين "کوکتل مولوتوف" علاوه بر ايجاد آتش حرارت آن به حدي است که آسفالت خيابان را کاملا مذاب ميسازد. گفته ميشود تهيه اين سلاح توسط فرزندان يکي از چهرههاي سياسي معروف انجام شده است.
عمليات رواني و رسانهاي
اين کميته گر چه تا هنگام انتخابات از طريق برخي روزنامه ها،سايتها و وبلاگها و نيز شبکه هاي ماهواره اي به عمليات رواني و اطلاعرساني به شبکه اعضاء خود مشغول بود، اما با توجه به مسدود شدن رسانههاي خود براي تجمعات از طريق email، پخش اعلاميه و تراکت در سطح شهر و نيز ارتباط چهره به چهره بهره مي برد.
همچنين طبق هماهنگي صورت گرفته پوشش درگيريها از طريق صداي آمريکا و بي بي سي فارسي نيز انجام ميشد. مضاف بر اينکه مسئوليت استقرار فيلمبرداران و تأمين فضاي امن براي انجام مأموريت اين افراد نيز در زمره مأموريتهاي آنان بوده است.
در همين رابطه خبري به دست آمد مبني بر اينکه يک اکيپ فيلمبرداري وابسته به فرزند يکي از چهره هاي معروف که در خيابان مفتح شمالي دستگير شده بودند به دوربين فيلمبرداري فوق حرفهاي، لپتاپ و فرستنده ماهوارهاي مجهز بودند.
اين اکيپ که دوربين خود را روي يک سه پايه در بالاي پشت بام قرار داده بودند، تصاوير خود را مستقيما به شبکههاي ماهوارهاي ارسال ميکردند. گفتني است افراد اين اکيپ که در حال فرار دستگير شده بودند 4 کارت خبرنگاري شبکههاي خارجي را به همراه داشتهاند. همچنين کميته فوق وظيفه خلق و انتشار شايعات همچون دستگيري برخي از افراد، تحصن، استعفاي مسؤولان و ... را در دستور کار خود قرار داده بود.
ساماندهي آشوبهاي فوق در حالي صورت ميگيرد که نيروهاي مردمي با حضور بهنگام خود در اقصي نقاط آشوبخيز شهر، عمده تحرکات آنان را خنثي کردند.
بيشک، بازندهي اين جريانات کسي بود که دست در دست هدايتگران غربي به ماشين اغتشاش عليه ملت تبديل شد و فرجام خويش را به طغيان و خشم مردم آگاه و بيدار سپرد.
اين شبها بيترديد، مجاهدت و ايثار مرداني تجلي يافت که تأمين امنيت ملت، بر جانشان تقدم يافت.
اينان جانشان را در برابر انقلاب رنگيني قرار دادند که هدفشان نه انتخابات که دگرگون ساختن نظامي بود که خونهاي بسياري براي اعتلايش به پاي درخت انقلاب ريخته شد. بيشک بايد قدردان فرزندان بينام و نشان ملت بود.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر