۱۳۸۸ تیر ۳۰, سه‌شنبه

خامنه ای بنام ملت ایران دیروز چک بی محل کشید!



دوشنبه(29 تیر)، علی خامنه ای به بهانه مبعث پیامبر اسلام، برای مقامات و کارگزاران نظام که آشکارا از شمار آنها دیدار به دیدار کمتر می‌شود، بار دیگر کودتای 22 خرداد را تائید کرد. علی خامنه ای یکبار دیگر چشم به دوربین سیمای جمهوری اسلامی و از این طریق، چشم در چشم ملت ایران دوخته و بنام "ملت" اعتراضات مردم به کودتای انتخاباتی را اغتشاش خواند. او یکبار دیگر رسانه های خارجی را عامل تحریک مردم معترض معرفی کرد!

منظور او از رسانه های خارجی دو تلویزیون بی بی سی و امریکا و دو رادیو فارسی زبان در آلمان و فرانسه باید باشد که با احتیاط کامل برخی اخبار مربوط به جنبش مردم را منتشر می کنند. او انتظار دارد این رسانه‌ها نیز لااقل اگر با سیمای جمهوری اسلامی همسو نشده و به بلندگوی "دروغگوئی" تبدیل نمی شوند، "خفه" شوند، تا تا کودتاچی ها هر کار می خواهند با مردم بکنند.

خامنه ای مردم ایران و سیاستمداران ایران را نادان خطاب کرد و گفت:"دشمنان ملت ایران از رسانه های خود، علنا برای گروه های غافل و نادان اغتشاشگر دستورالعمل چگونگی ایجاد نا امنی، تخریب و در گیری پخش می کنند و از طرف دیگر، مدعی می شوند که در امور داخلی ایران دخالت نمی کنند در حالیکه آشکارترین دخالت ها را انجام می‌دهند."

علی خامنه ای که معلوم نیست از این سخنرانی تا آن سخنرانی در سلول انفرادی زندگی می کند و از خیابان های ایران خبر ندارد و یا دقیقا همه چیز را می داند و نعل وارونه می زند، در ادامه گفت:

"البته رسانه های استکباری بمنظور حمایت از اغتشاشگران، آنان را مردم می نامند در حالیکه مردم، آن جمعیت میلیونی است که به محض دیدن این اغتشاشگران و مفسدان، خود را کنار می کشند و آنها را با دیده نفرت و انزجار نظاره می کنند."

میلیون های ایرانی اگر به صفحه تلویزیون های خود پس از شنیدن دروغ رهبر در روز مبعث پیامیر اسلام "تف" نکرده باشند و بر گوینده این دروغ "لعنت" نفرستاده باشند، ملاحظه جد گوینده را کرده اند.

خامنه ای اضافه کرد که اعتراضات نسبت به نتیجه انتخابات ناشی از توطئه "دشمن" و این حوادث این تجربه و درس را به همراه خود داشت که حتی در زمانی که حرکتی بزرگ در کمال آرامش و ثبات انجام می‌گیرد، نباید از نقشه و کید دشمن غافل ماند."

به این ترتیب و با این سخن، تظاهرات مسالمت آمیز مردم نیز نباید برگزار شود زیرا دشمن آن را تحریک می کند!

تکلیف احمدی نژاد که روشن است، اما علی لاریجانی و آیت الله شاهرودی که بعنوان بازماندگان سران نظام درکنار دست علی خامنه ای نشسته بودند نیز، لابد جرات نکردند پس از این سخنان به "آقا" بگویند: پس آن همه تظاهرات مسالمت آمیز مردم در سال 57 که منجر به سقوط شاه شد، ناشی از نفوذ و نقشه انگلیس بود؟ و اگر مردم اینچنین تبلیغ شوند، پیش خود تصور نمی کنند که شما را هم انگلیس ها آوردند؟

در بخش دیگری از این سخنرانی تهدید آمیز، او خبرگان و مراجع را "نخبگان" معرفی کرد و نسبت به ادامه عدم تائید کودتا و مخالفت با سرکوب مردم هشدار داد. هشداری که ظاهرا علی اکبر هاشمی رفسنجانی، محمد خاتمی، کروبی، موسوی را نیز شامل می شود.

عدم تمرکز علی خامنه ای در سخنان روز گذشته اش، تکرار چندباره برخی کلمات و فاصله میان جملات و سرانجام تهدیدی که نخبگان را کرد، همگی نشان داد که او بشدت نسبت به موقعیت خود احساس خطر کرده است و سرنوشت خود را به سرنوشت احمدی نژاد پیوند زده است. امری که اگر تاکنون نیز اینچنین نبوده، اکنون دیگر چنین شده است.

او گفت "هر فردی، با هر موقعیتی، اگر بخواهد جامعه را به سمت ناامنی سوق دهد، از نظر عموم ملت ایران، انسان منفوری است."

او از بیان این جمله هدف خود را دنبال کرد، اما مصداق واقعی چنین جمله ای خود او می تواند باشد، زیرا با کودتای انتخاباتی و فرمان سرکوب خونین مردم بیشترین نقش را در ناامنی ملی بوجود آورده و اگر نداند که می رود تا در جایگاه منفورترین روحانی و چهره حکومتی قرار گرفته و احمدی نژاد را پشت سر بگذارد.

خامنه ای در ادامه این تهدید گفت: "نخبگان مراقب باشند، زیرا در امتحان عظیمی قرار گرفته اند و موفق نشدن در این امتحان، تنها مردود شدن نیست، بلکه موجب سقوط آنان خواهد شد. تنها راه رهایی از سقوط نخبگان ملاک قرار دادن خرد و عقلانیت است و البته عقلانیت، این سیاسی کاری های متعارف نیست زیرا سیاسی بازی ها، خلاف عقل است و کسانی که سیاسی کاری را اقدام عقلائی می دانند، اشتباه می کنند."

او که آشکارا از گسترش پایگاه مردمی هاشمی رفسنجانی وحشت زده شده، پیشنهادی های هاشمی رفسنجانی در نماز جمعه تهران "بازی سیاسی" نامید و نشانه بی عقلی!

خامنه ای در ادامه همین بخش، مراجع مذهبی را که تاکنون کودتای انتخاباتی را تائید نکرده و او را در بن بست قرار داده اند گفت: "همه باید مراقب گفتار و مواضع خود و حتی نگفتن های خود باشند، زیرا نگفتن مسائلی که باید گفت، عمل نکردن به وظیفه است و گفتن مسائلی که نباید گفت، عمل کردن بر خلاف وظیفه است. آیا سخنان و موضع گیری های ما برای رضای خدا و با نیت اخلاص است یا اینکه برای جلب توجه برخی افراد(بخوانید ملت ایران) نباید خود را فریب دهیم

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر